تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : ۱۰ خبر اول, اخبار, برگزیده ترین ها, مبانی علوم انسانی اسلامی, مشروح خبرها
شماره : 16997
تاریخ : ۱۸ خرداد, ۱۳۹۹ :: ۹:۴۳
آیت الله سید احمد خاتمی در درس خارج کرونا ویروس آیت‌الله خاتمی/ فقه بیماری‌های مسری5: هزینه‌ های مبارزه با کرونا ویروس زیر مجموعه سبیل ‌الله است جواز زکات در این موارد مصرف از باب سبیل‌الله است. به عبارت دیگر هزینه‌های مبارزه با کرونا ویروس زیر مجموعه سبیل‌الله قرار می‌گیرد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، آیت‌الله سید احمد خاتمی، استاد درس خارج حوزه علمیه قم در درس «فقه بیماری‌های مسری» به بررسی مسائل فقهی بیماری کرونا پرداخت که در ادامه خلاصه متن آن را ملاحظه می‌کنید؛

خلاصه جلسه گذشته

در خصوص مباحث مرتبط با بیماری کرونا از مراجع تقلید استفتاء شده، آیا می‌توان زکات را در مبارزه با کرونا ویروس خرج و مصرف کرد؟ یعنی، برای ضد عفونی کردن شهرها و اماکن و نیز برای تهیه ابزار ضد کرونایی، آیا مصرف زکات جایز است؟ گفتیم جواز زکات در این موارد مصرف کند از باب سبیل‌الله است. به عبارت دیگر هزینه‌های مبارزه با کرونا ویروس زیر مجموعه سبیل‌الله قرار می‌گیرد.

مراد از سبیل‌الله

گرایش عمومی اهل سنت، سبیل‌الله مخارج مربوط به جبهه است و گرایش عمومی شیعه، مراد، مصارفی که خیر عمومی و مصالح عمومی است. فقهاء، مصارف قربی شخصی را از موارد سبیل‌الله مانند برای رفع اختلاف زن و شوهر یا اختلاف بین پدر و فرزند نمی‌دانند و نباید از فی سبیل‌الله هزینه کرد.

امام راحل و مرحوم بروجردی مصالح را مقید به عمومی کردن یعنی در مصالح عمومی می‌توان از فی سبیل‌الله خرج کرد. در مقابل تعداد زیادی از علماء و قدمای شیعه سبیل‌الله را تفسیر به جهاد کرده‌اند.

شیخ طوسی در النهایة می‌فرماید: باب مستحق الزکات اقل ما یعطی و اکثر: الذی یستحق الزکاة هم الثمانیة هم الفقراء و المساکین و العاملون علیها و المولفة قلوبهم و فی الرقاب و الغارمون و فی سبیل‌الله و هو الجهاد.[1] شیخ طوسی گفته سبیل‌الله جهاد است. شیخ مفید- استاد شیخ طوسی و تهذیت شیخ طوسی شرح کتاب مقنعه است- در کتاب المقنعة می‌فرماید: فی سبیل‌الله و هو الجهاد[2].

کتاب المراسم فی الفقة الامامی‌که از شاگردان شیخ مفید است می‌گوید: و فی سبیل‌الله و هو الجهاد[3].  علاء الدین حلبی ابی از قدماء است ص 112 می‌فرماید: و فی سبیل‌الله و هو الجهاد الحق. در نتیجه این فقهای بزرگ سبیل‌الله را به جهاد معنای کرده‌اند و چیز دیگری در معنی آن نگفته‌اند ولی شیخ طوسی در الجمل والعقود می‌فرماید: و فی سبیل‌الله و هو ما جری مجراه[4]. بنابراین شیخ طوسی در معنی فی سبیل‌الله چیز اضافه ای گفته‌اند.

سید یزدی فی سبیل‌الله در العروة الوثقی را معنی کرده است در « وهو جمیع سبل الخیر کبناء القانطر و المدارس و الخانات و المساجد تو عمییرها و تخلیص المومنین من ید الظالمین و نحو ذالک کاصلاح ذات البین و دفع وقوع الشرور و الفتن بین المسلمین و کذا اعانة الحجاج و الزائرین و اکرام العلماء و المشتغلین مع عدم تمکنهم من الحج و الزیارة والاشتغال و نحوها من اموالهم بل الاقوی دفع هذا السهم فی کلّ قربة[5].  البته اقوایی که سید می‌گوید را بحث خواهیم کرد.

بنابراین گرایش عمومی متاخرین تعمیم است. اما این تعمیم تا کجا و چه مواردی است را نیز خواهیم گفت. دلیل آن در روایت تعمیم داده شده است که حتی می‌توان برای کسانی که آن‌ها به حج ببرند خرج بشود.

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ أَنَّهُ ذَكَرَ فِي تَفْسِيرِهِ تَفْصِيلَ هَذِهِ الثَّمَانِيَةِ الْأَصْنَافِ فَقَالَ فَسَّرَ الْعَالِمُ ع فَقَالَ: الْفُقَرَاءُ هُمُ الَّذِينَ لَا يَسْأَلُونَ لِقَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى «لِلْفُقَراءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللّهِ- لا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْباً فِي الْأَرْضِ- يَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِياءَ مِنَ التَّعَفُّفِ- تَعْرِفُهُمْ بِسِيماهُمْ لا يَسْئَلُونَ النّاسَ إِلْحافاً »- «وَ الْمَساكِينِ» هُمْ أَهْلُ الزَّمَانَاتِ - قَدْ دَخَلَ فِيهِمُ الرِّجَالُ وَ النِّسَاءُ وَ الصِّبْيَانُ- «وَ الْعامِلِينَ عَلَيْها» هُمُ السُّعَاةُ وَ الْجُبَاةُ- فِي أَخْذِهَا وَ جَمْعِهَا وَ حِفْظِهَا- حَتَّى يُؤَدُّوهَا إِلَى مَنْ يَقْسِمُهَا وَ الْمُؤَلَّفَةُ قُلُوبُهُمْ- قَالَ هُمْ قَوْمٌ وَحَّدُوا اللَّهَ- وَ خَلَعُوا عِبَادَةَ مَنْ دُونَ اللَّهِ- وَ لَمْ تَدْخُلِ الْمَعْرِفَةُ قُلُوبَهُمْ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ ص- وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَتَأَلَّفُهُمْ وَ يُعَلِّمُهُمْ- وَ يُعَرِّفُهُمْ كَيْمَا يَعْرِفُوا

فَجَعَلَ لَهُمْ نَصِيباً فِي الصَّدَقَاتِ لِكَيْ يَعْرِفُوا وَ يَرْعَوا - «وَ فِي الرِّقابِ» قَوْمٌ لَزِمَتْهُمْ كَفَّارَاتٌ فِي قَتْلِ الْخَطَإِ- وَ فِي الظِّهَارِ وَ فِي الْأَيْمَانِ وَ فِي قَتْلِ الصَّيْدِ فِي الْحَرَمِ- وَ لَيْسَ عِنْدَهُمْ مَا يُكَفِّرُونَ وَ هُمْ مُؤْمِنُونَ- فَجَعَلَ اللَّهُ لَهُمْ سَهْماً فِي الصَّدَقَاتِ لِيُكَفَّرَ عَنْهُمْ-« وَ الْغارِمِينَ »قَوْمٌ قَدْ وَقَعَتْ عَلَيْهِمْ دُيُونٌ- أَنْفَقُوهَا فِي طَاعَةِ اللَّهِ مِنْ غَيْرِ إِسْرَافٍ- فَيَجِبُ عَلَى الْإِمَامِ أَنْ يَقْضِيَ عَنْهُمْ- وَ يَفُكَّهُمْ مِنْ مَالِ الصَّدَقَاتِ- «وَ فِي سَبِيلِ اللّهِ »قَوْمٌ يَخْرُجُونَ فِي الْجِهَادِ- وَ لَيْسَ عِنْدَهُمْ مَا يَتَقَوَّوْنَ بِهِ- أَوْ قَوْمٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ لَيْسَ عِنْدَهُمْ مَا يَحُجُّونَ بِهِ- أَوْ فِي جَمِيعِ سُبُلِ الْخَيْرِ- فَعَلَى الْإِمَامِ أَنْ يُعْطِيَهُمْ مِنْ مَالِ الصَّدَقَاتِ- حَتَّى يَقْوَوْا عَلَى الْحَجِّ وَ الْجِهَادِ-«وَ ابْنِ السَّبِيلِ »أَبْنَاءُ الطَّرِيقِ- الَّذِينَ يَكُونُونَ فِي الْأَسْفَارِ فِي طَاعَةِ‌ اللَّهِ- فَيُقْطَعُ عَلَيْهِمْ وَ يَذْهَبُ مَالُهُمْ- فَعَلَى الْإِمَامِ أَنْ يَرُدَّهُمْ إِلَى أَوْطَانِهِمْ مِنْ مَالِ الصَّدَقَاتِ[6].

سند روایت

تفسیر علی بن ابراهیم مرسل است و برخی از آن از ابی الجارود زیدی است. البته علماء به تفسیر قمی اعتماد کرده‌اند. نکته قابل توجه این است که در مسایل اعتقادی تفسیری، به محتوی روایت توجه می‌شود. مثلاً مرحوم طبرسی در الاحتجاج می‌گوید سندها را حذف کرده بخاطر این‌که مسایل کلامی عقلی هستند و با عقل پذیرفته با رد می‌شوند لذا نیازی به سند ندیده‌اند. اضافه برآن اعتماد علما به تفسیر قمی مایه اطمینان می‌شود که حتی این اعتماد علما به تفسیر قمی موجب شده محقق خویی به آن اعتماد کنند.

دلالت روایت

اولاً، مراد از عالم در صدر روایت یعنی معصوم علیه السلام است. ثانیاً، در ذیل روایت می‌فرماید «وَ فِي سَبِيلِ اللّهِ» قَوْمٌ يَخْرُجُونَ فِي الْجِهَادِ- وَ لَيْسَ عِنْدَهُمْ مَا يَتَقَوَّوْنَ بِهِ- أَوْ قَوْمٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ لَيْسَ عِنْدَهُمْ مَا يَحُجُّونَ بِهِ- أَوْ فِي جَمِيعِ سُبُلِ الْخَيْرِ- فَعَلَى الْإِمَامِ أَنْ يُعْطِيَهُمْ مِنْ مَالِ الصَّدَقَاتِ- حَتَّى يَقْوَوْا عَلَى الْحَجِّ وَ الْجِهَادِ. می‌فرماید عده‌ای به جهاد می‌روند اما کسی را ندارند آن‌ها را پشتیبانی کند. یا عده ای از مومنین پولی ندارند که با آن حج بروند و یا پولی ندارند که در مسیر خیر خرج کنند. روایت تصریح می‌کند جایز است دراین مسیر از فی سبیل‌الله خرج بکنند.

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ أَنَّهُ قَالَ لِأَبِي الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع يَكُونُ عِنْدِي الْمَالُ مِنَ الزَّكَاةِ أَ فَأُحِجُّ بِهِ مَوَالِيَّ وَ أَقَارِبِي قَالَ نَعَمْ لَا بَأْسَ.[7] اسناد شیخ صدوق به علی بن یقطین صیحی است. سوال می‌تواند با مالی که نزد او است موالی و اقارب خود را به حج بفرستد امام علیه السلام فرمودند جایز است. روشن است که مورد مصرف فی سبیل‌الله است چون دیگر مصارف زکات نیست.

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الصَّرُورَةِ أَ يَحُجُّ مِنَ الزَّكَاةِ قَالَ نَعَمْ.[8] سند شیخ صدوق به محمد بن مسلم ان قلت دارد. ولی سند دیگری شیخ صدوق از حریز به محمد بن محمئ مسلم دارد. این اسناد سند روایت را درست می‌کند. دلالت روایت روشن است اضافه بر این اهل بیت پول می‌گذاشتن برای حل دعوا و اختلاف و این احتمال پولی که جدا می‌کردند از پول زکات است. روایت زیر در این رابطه است.

ابْنُ سِنَانٍ عَنْ أَبِي حَنِيفَةَ سَابِقِ الْحَاجِّ قَالَ: مَرَّ بِنَا الْمُفَضَّلُ وَ أَنَا وَ خَتَنِي نَتَشَاجَرُ فِي مِيرَاثٍ فَوَقَفَ عَلَيْنَا سَاعَةً ثُمَّ قَالَ لَنَا تَعَالَوْا إِلَى الْمَنْزِلِ فَأَتَيْنَاهُ فَأَصْلَحَ بَيْنَنَا بِأَرْبَعِمِائَةِ دِرْهَمٍ فَدَفَعَهَا إِلَيْنَا مِنْ عِنْدِهِ حَتَّى إِذَا اسْتَوْثَقَ كُلُّ وَاحِدٍ مِنَّا مِنْ صَاحِبِهِ قَالَ أَمَا آن‌ها لَيْسَتْ مِنْ مَالِي وَ لَكِنْ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَمَرَنِي إِذَا تَنَازَعَ رَجُلَانِ مِنْ أَصْحَابِنَا فِي شَيْ‌ءٍ أَنْ أُصْلِحَ بَيْنَهُمَا وَ أَفْتَدِيَهَا مِنْ مَالِهِ فَهَذَا مِنْ مَالِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع.[9]

سند روایت

ابن سنان از جهت سند یعنی محمد بن یحیی عن احمد بن محمد عن بن سنان. یعنی مرحوم کلینی روایت می‌کند. اسم ابو حنیفه سابق الحاج سعید بن بیان است. و چون در حج عجله نمی‌کرده و همیشه جزو نفرات آخر بوده بابت این کار مذمت می‌شده اما نجاشی او را توثیق کرده است.

دلالت روایت

می‌گوید درحالی که با داماد- ختن به داماد است و به شوهر خواهر نیز داماد گفته می‌شود- خودم مشاجره می‌کردم مفضل از پیش ما گذشت. مفضل یک ساعتی ایستاد تا ببیند برای چه دعوا می‌کنیم. مفضل به ما گفت به منزل من بیاید وقتی رفتیم دویست درهم به ما داد. از تمام شدن دعوا و رفع کدورت مطمئن شد. مفضل گفت این از اموال من نیست بلکه امام صادق علیه السلام آن‌ها به من که اگر از شیعیان با هم اختلاف داشتند با صرف این پول بین آن‌ها آشتی بدهم. بنابراین این پول امام صادق علیه السلام. البته نمی‌توان به قطع گفت از اموال زکات بوده و چه بسا از اموالی دیگری که نزد امام صادق بوده است ولی به عنوان احتمال می‌توان از اموال زکوی است. بنابراین فی سبیل‌الله جهاد و غیر جهاد از مصالح مومنین است.

آیا فی سبیل‌الله کل قربة است یا آنکه در مصالح عمومی باشد؟

در جلسه گذشته عبارات علما را خوانیدم. مرحوم بروجردی در تعلقیه خود مصالح عامه را گفتند‌اند. ولی در توضیح المسائل قید عامه را اضافه نکرده‌اند و امام راحل در حاشیه خود به توضیح المسائل مرحوم بروجردی قید عامه را ضافه کرده‌اند.- یک جلد از مجموعه آثار امام راحل توضیح المسائل مرحوم بروجردی با حاشیه امام راحل است- مرحوم آقای شاهرودی نیز تصریح کرده‌اند باید مصالح عامه باشد.

توضیح مطلب این‌که، مثلا بین پدر و پسر که هر دو پولدار هستند اختلاف بشود آیا می‌توان با پول دعوای آن‌ها حل کرد از این جهت که زیر مجموعه اصلاح بین الاثنین است. و یا مثلا زن و شوهر هر دو پولدار هستند برای حل دعوای آن‌ها می‌توان زیر مجموعه ادخال السرور فی قولب المومنین قرار داد و به آن‌ها از سهم فی سبیل‌الله بدهند؟ امام راحل معتقد هستند نمی‌شود، و همچنین دیگر یزرگان اجازه نمی‌دهد.

چرا نمی‌توان فی سبیل‌الله را صرف مصالح شخصی کرد؟ در روایات از زکات تعبیر به اوساخ اموال الناس یعنی چرک های اموال مردم است. چرک‌ها را افراد نیازمند می‌گیردند. اما افراد بی نیاز نمی‌گیرند.

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنِ الْعَبْدِ الصَّالِحِ ع قَالَ: الْخُمُسُ مِنْ خَمْسَةِ أَشْيَاءَ مِنَ الْغَنَائِمِ وَ الْغَوْصِ وَ مِنَ الْكُنُوزِ وَ مِنَ الْمَعَادِنِ وَ الْمَلَّاحَةِ يُؤْخَذُ مِنْ كُلِّ هَذِهِ الصُّنُوفِ الْخُمُسُ فَيُجْعَلُ لِمَنْ جَعَلَهُ اللَّهُ تَعَالَى لَهُ وَ يُقْسَمُ الْأَرْبَعَةُ الْأَخْمَاسِ بَيْنَ مَنْ قَاتَلَ عَلَيْهِ وَ وَلِيَ ذَلِكَ وَ يُقْسَمُ بَيْنَهُمُ الْخُمُسُ عَلَى سِتَّةِ أَسْهُمٍ،....... وَ إِنَّمَا جَعَلَ اللَّهُ هَذَا الْخُمُسَ خَاصَّةً لَهُمْ دُونَ مَسَاكِينِ النَّاسِ وَ أَبْنَاءِ سَبِيلِهِمْ عِوَضاً لَهُمْ مِنْ صَدَقَاتِ النَّاسِ تَنْزِيهاً مِنَ اللَّهِ لَهُمْ لِقَرَابَتِهِمْ بِرَسُولِ اللَّهِ ص وَ كَرَامَةً مِنَ اللَّهِ لَهُمْ عَنْ أَوْسَاخِ النَّاسِ[10].

حماد بن عیسی از اصحاب اجماع است بنابراین سند روایت سند خوبی است. امام علیه السلام تعبیر به اوساخ الناس کرده است و به این معنی که در شان آن‌ها نیست. روایت اول این باب همین تعبیر را دارد. و نیز فی سبیل‌الله در سیاق مصارف عمومی‌زکات قرار گرفته است یعنی اصناف زکات اصناف عمومی‌هستند که فی سبیل‌الله در سیاق آن‌ها قرار گرفته است.

شرط ایمان برای مصرف زکات در مبارزه با کرونا ویروس

دو بحث در اینجا قابل مطرح شدن است. یکی شرط ایمان است. سید یرذی مساله را ذکر کرده است.

الأول: الإيمان‌ فلا يعطى للكافر بجميع أقسامه و لا لمن يعتقد خلاف الحق من فرق المسلمين حتى المستضعفين منهم إلا من سهم المؤلفة قلوبهم و سهم سبيل الله في الجملة و مع عدم وجود المؤمن و المؤلفة و سبيل الله يحفظ إلى حال التمكن‌[11].

زکات به اقسام کافر داده نمی‌شود. نیز به فرقه های منحرف و حتی مستضعفین آن‌ها را نمی‌شود زکات بدهد مگر از سهم مولفة قلوبهم که می‌تواند به آن‌ها زکات داد. سهم مولفة قلوبهم روشن است به آن‌ها زکات داده می‌شود که دل آن‌ها متمایل به اسلام می‌شود. اما سهم سبیل‌الله را جناب سید فی الجمله فرموده است. محقق خویی می‌فرماید صرف از سهم سبیل‌الله برای غیر مومن در مصلحت مومن می‌شود. متن عبارت محقق خویی: كما إذا كان الصرف على غير المؤمن لمصلحة المؤمن فيكون هو في الحقيقة من الصرف على المؤمن فتدخل في النصوص المتقدّمة، و أمّا من دون ملاحظة ذلك، فلا يجوز الصرف، لإطلاق النصوص المانعة. [12] جلسه آینده شرط ایمان را بررسی می‌کنیم.

انتهای پیام/

پی نوشت؛

[1] النهاية، الشيخ الطوسي، ج1، ص184.

[2] المقنعة، الشيخ المفيد، ج1، ص241.

[3] المراسم العلوية في النبوية، الديلمي، الشيخ ابى يعلي، ص133.

[4] الجمل و العقود في العبادات، الشيخ الطوسي، ج، ص103.

[5] العروة الوثقى - جماعة المدرسین، الطباطبائي اليزدي، السيد محمد كاظم، ج4، ص120-121.

[6] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج9، ص211-212، أبواب المستحقین، باب1، ح7، ط آل البيت.

[7] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج9، ص290، أبواب المستحقین للزکاة و وقت التسلیم و النیة، باب42، ح1، ط آل البيت.

[8] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج9، ص290، أبواب المستحقین للزکاة و وقت التسلیم و النیه، باب42، ح2، ط آل البيت.

[9] الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج2، ص209.

[10] الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج1، ص539.

[11] العروة الوثقى - جماعة المدرسین، الطباطبائي اليزدي، السيد محمد كاظم، ج4، ص124.

[12] موسوعة الامام الخوئي، الخوئي، السيد أبوالقاسم، ج24، ص135.

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.