تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : ۱۰ خبر اول, اخبار, برگزیده ترین ها, مبانی علوم انسانی اسلامی, مشروح خبرها
شماره : 18191
تاریخ : ۲۸ تیر, ۱۳۹۹ :: ۱۲:۳۳
درس خارج/ کشف قلمرو دین وظیفه فقیه و محدث است آیت‌الله رشاد؛ کشف قلمرو دین وظیفه فقیه و محدث است اساساً تعیین و کشف قلمرو دین وظیفه یک برهان کلامی خارجی نیست، وظیفه یک فقیه و محدث است که سیر کند تا بفهمد چه مقدار از منابع معرفتی ما نیازهایمان را پوشش می‌دهد و آن به عنوان قلمرو دین تعیین می‌شود.

به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ آیت‌الله علی‌اکبر رشاد، رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و رئیس شورای حوزه‌های علمیه استان تهران، در نشست تخصصی «علم دینی» که به منظور رونمایی از مجموعه کتاب‌های «علم دینی از چیستی تا چگونگی» نوشته حجت الاسلام محمدحسن وکیلی، ۲۶ تیرماه در مؤسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام به صورت ویدئوکنفرانس، حضور یافته بود، اظهار کرد: یکی از موضوعاتی که جای طرح و تبیین دارد پرسش‌هایی است که بنده از آن‌ها به مباحث پیشاپیش‌انگاره تعبیر می‌کنم؛ یک سلسله مباحث و عناصری که از آن‌ها به عنوان مبادی علم تعبیر می‌کنیم و بخش عمده فلسفه هر علمی را مبادی تشکیل می‌دهد.

آیت‌الله رشاد افزود: پیش از مبادی، چهار پرسش باید پاسخ یافته باشد که عبارت‌اند از امکان علم دینی، روایه علم دینی، سودمندی علم دینی و بایستگی علم دینی که اگر پاسخ مثبت پیدا کنند سخن گفتن از علم دینی روا می‌شود، اما اگر به این پرسش‌ها پاسخ منفی بدهیم، دیگر نوبت به بحث از علم دینی نخواهیم یافت.

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: یکی از خطاهایی که اصحاب معرفت در مباحث فلسفه‌های مضاف مرتکب می‌شوند این است که این چهار پرسش را در زمره مبادی علم تلقی می‌کنند، کما اینکه پاسخ به این پرسش‌ها جزو فلسفه هر علمی است، اما جزو مبادی آن علم قرار نمی‌گیرد.

وی خاطرنشان کرد: این چهار پرسش به ۱۴ چالش پرسش تجزیه می‌شود؛ یکی از این پرسش‌ها این است که می‌گویند اصولاً تولید علم در اختیار کسی و امری ارادی نیست، پیدایش و پویش و پایش علم و دگرگونی‌های آن، پروژه نیست که با ترفند بتوان آن را مدیریت کرد؛ بلکه پروسه است که طبق فرایند اتفاق می‌افتد و تابع آگاهی و اراده حکومت و دستگاهی نیست تا او را مدیریت و با تدبیر خود رسم و روند معرفت را اداره کند. برای مثال به جای علم سکولار، علم دینی تولید کند. یکی از حضرات گفته است معرفت و فکر آزاد هستند و فرمان نمی‌گیرند که این عبارات علمی نیست.

آیت‌الله رشاد افزود: در پاسخ به این چالش باید گفت واقعیت این است که علم، فعالیت مغزی است و این فعالیت مغزی و تلاش علمی از افعال آدمی است که برآیند آگاهی و اراده است و اتفاقی که تحت تأثیر آگاهی و اراده رخ نداده است صحیح نیست. فعل برخاسته از آگاهی و اراده لزوماً ثمربخش است و به غایتی که مرید و عالم آن داشته است، منتهی خواهد شد و فعالیت مغزی، یک فعل است که فعل تابع آگاهی و اراده است و می‌توان فعل را تغییر داد.

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اضافه کرد: پاسخ دوم این است که در واقع خارج و عرصه حیات بشر، تاریخ علم خلاف این را اثبات کرده است و حافظه تاریخی بشر از مردان بزرگی نام می‌برد که خودآگاهانه و بر اساس اراده و متکی بر عزم، به تدابیر حکمت‌گونه و تلاش‌های نستوهانه اتکا کردند، فعالیت علمی انجام داده‌ و توانسته‌اند علومی را تأسیس کنند و آن را توسعه دهند؛ تاریخ معرفت، وامدار اراده و آگاهی و سختکوشی چنین مردانی است.

وی تصریح کرد: نکته سومی که می‌توان در قبال این چالش پرسش مطرح کرد این است که اصولاً تَکَوُن هر دانشی در گرو انباشت مجموعه‌ای از قضایای حاصل از تعامل مؤلفه‌های رکنی سازگار با دانش است و اصطلاحی وجود دارد با عنوان مؤلفه‌های رکنی علم که از مبانی، موضوع، منطق، آیت و مسائل علم تشکیل می‌شود و هرگاه این پنج مؤلفه به نحو سازگار و متناسب صورت‌بندی شوند علم پدید می‌آید.

آیت‌الله رشاد عنوان کرد: به تعبیر دیگر تا زمانی که ما در این پنج مؤلفه به مبنا و موضع دست نیافته باشیم اصولاً علمی تولید نشده؛ اگر چنین باشد این مؤلفه‌ها به اشکال مختلف تلقی می‌شوند؛ اصولاً اجماعی بین بشر و نخبگان بشر درخصوص مبانی، مسائل، موضوع، منطق و آیت علم‌های گوناگون وجود ندارد و هر گروه و مکتبی در این پنج‌مؤلفه موضعی دارد؛ در حقیقت فهم و موضع آحاد و اشخاص و نخبگان درخصوص این پنج مؤلفه متفاوت است.

در بخش دیگری از این نشست حجت‌الاسلام سید شهاب‌الدین دعائی، اظهار کرد: آن چیزی که در کتاب «علم دینی از چیستی تا چگونگی» به عنوان یکی از وجوه تمایز و نوآوری‌ها محسوب می‌شود این است که قلمرو دین در مسئله علم دینی را نه حداقلی و نه حداکثری می‌داند.

وی خاطرنشان کرد: این موضوع که نمی‌شود تمام مسائل علم را بر اساس گزاره‌های دینی پاسخ داد، در قسمت دوم جلد اول کتاب مطرح شده است. بعضی از متفکرین معتقد به قلمرو حداقلی دین هستند، مانند جریانات روشنفکری و برخی معتقد به قلمرو حداکثری دین هستند که این نیز طیف‌های مختلفی دارد و آن چیزی که در کتاب به عنوان یکی از وجوه تمایز و نوآوری‌ها محسوب می‌شود این است که قلمرو دین را در مسئله علم دینی نه حداقلی می‌دانیم و نه حداکثری و اساسا تعیین و کشف قلمرو دین وظیفه یک برهان کلامی خارجی نیست و وظیفه یک فقیه و محدث است که سیر کند تا بفهمد چه مقدار از منابع معرفتی ما نیازهای ما را پوشش می‌دهد و آن به عنوان قلمرو دین تعیین می‌شود.

حجت‌الاسلام دعائی بیان کرد: پیش از اینکه وارد مفهوم دین شویم، باید توجه داشت در مواجهه با مفاهیم سه‌گانه علم، دین و نسبت بین آن با مفاهیم اعتباری مواجه هستیم و نمی‌خواهیم از یک واقعیت عینی خارجی گزارش کنیم. به همین دلیل روش تعریف منطق ارسطویی که اساسا کارکرد آن برای تعریف و شناسایی ماهیات عینی خارجی است، در بحث ما کارآمد نیست.

وی افزود: مانند خیلی از اعتبارات و اصطلاحات دیگر باید توجه کرد بر اساس منطق، تولید مفاهیم اعتباری بر پایه نیاز شکل می‌گیرد و مرحوم علامه طباطبایی در مقاله ششم از مجموعه مقالات اصول فلسفه و روش رئالیسم این مطلب را توضیح داده‌اند.

این پژوهشگر دینی ادامه داد: اگر می‌خواهیم مفهوم علم، دین و نسبت آن‌ را برای خود مشخص کنیم، باید ابتدا ببینیم که با چه نیازها و مشکلاتی در خارج مواجه هستیم و بر اساس آن‌ها جعل اصطلاح کنیم که این جعل اصطلاح ما را از اشتراک لفظی نجات دهد و سپس تفهیم و تفاهم برای ما در این بحث ساده شود تا با مشکل مواجه نشویم.

حجت‌الاسلام دعائی تصریح کرد: درباره این مساله که علم دینی در کشور ما در چهار دهه اخیر چه بود و چرا مساله علم دینی مطرح شد، باید گفت که ریشه علم دینی را می‌توان در تاریخ دوران رنسانس و عصر روشنگری غرب پیگیری کرد که در آنجا موضوع، مساله تعارض علم و دین بود اما اینکه آیا پس از انقلاب اسلامی هم همین‌طور بود یا خیر، باید گفت که در انقلاب اسلامی اتفاقی که افتاد این بود که دین اسلام خودش را در معرض جریان مدیریت اجتماعی قرار داد و مدعی کارآمدی در عرصه حکومت‌داری و سیاست‌ورزی شد و این اتفاق سوال مهمی را در اذهان به وجود آورد که آیا منابعی که این دین بر آن تکیه زده، از جامعیت نسبی برخوردار است که بتوان ادعا کرد این انقلاب اسلامی است یا خیر؟ آیا منابع این دین که از کتاب و سنت و مجموعه آیات و روایات تشکیل می‌شود، می‌تواند بخش‌های مختلف نرم‌افزاری این جامعه را پشتیبانی کند؟ این نزاع آهسته‌آهسته شروع شد و بین ۲ طیف گسترش پیدا کرد که موافق و مخالفینی داشت.

وی با بیان اینکه متون نقلی دین باید فرآوری بشود، گفت: تاکید رهبر انقلاب از اوایل رهبری تا امروز بر این بوده که ما روی گنجینه‌هایی از معادن طلا و نقره یا اقیانوس عظیم فکر اسلامی قرار داریم اما نسبت به آن غافل هستیم و از این اقیانوس چند سطل آب برداشت کرده‌ایم. این‌ها را باید احیا کنیم و متون نقلی دین باید فرآوری بشود و مورد بهره‌برداری قرار گیرد.

این پژوهشگر دینی خاطرنشان کرد: نظام اسلامی در خلا نمی‌تواند مدیریت کند و اگر جای سازه‌های مختلف این نظام را نظریات دینی مستند به منابع دین پر نکرد، نظریات غربی جای آن را پر می‌کند. پس وقتی محل نزاع را در علم دینی پیگیری می‌کنیم، متوجه می‌شویم مشکلی که با آن مواجه بوده‌ایم، مساله متون نقلی دین بوده است. با توجه به این مشکل می‌توان سراغ مفهوم رفت و آن را تعریف کرد. توضیحات تفصیلی این موضوع در جلد اول این مجموعه کتاب آمده است.

حجت‌الاسلام دعائی در رابطه با تعریف دین اظهار کرد: تعریفی که می‌توان از دین داشت، مجموعه میراث معرفتی مکتوب به جامانده از پیامبر اکرم(ص) است. تفکیک بین مرتبه، اصل و دین نفس‌الامری نیز قابل ملاحظه است. اگر می‌گوییم مجموعه میراث مکتوب به جامانده، به دلیل این است که به آن دین نفس‌الامری حقیقی دسترسی نداریم و آن چیزی که محل نزاع است، دین واقعی و حقیقی نیست بلکه آن چیزی است که اکنون در اختیار ماست.

وی اضافه کرد: مشابه این بحث و روش در باب تعریف علم نیز وجود دارد که در تعریف علم، تعاریف مختلفی در مباحث معرفت‌شناسی و فلسفه علم گفته شده و در آن باید به دنبال تعریف کارآمد بود که از بین تعاریف مختلف، تعریف معروفی که اصولیون گفته‌اند، یعنی مجموعه مسائل و گزاره‌هایی که پیرامون یک محور واحد قرار دارد، از باقی بهتر است.

این پژوهشگر دینی تشریح کرد: تعاریفی مانند علم تولید شده توسط مسلمانان، علمی که موضوع آن اراده الهی باشد، علم لازم برای فهم دین، علم مبتنی بر پیش‌فرض‌های دینی و ارزش‌ها نیازی که در مساله علم دینی با آن مواجه بودیم را پوشش نمی‌دهد؛ لذا تعریف کارآمدی محسوب نمی‌شود و در حقیقیت با علمی سروکار داریم که دین منبع آن باشد و باید تمام آن منبع را از دین گرفته باشیم و اعتباری برای گزاره علمی که غیر از متون دینی گرفته شده، قائل نیستیم یا اینکه بگوییم علومی که از منابع معرفتی غیر از نقل هم باشد، معتبر است. منتها علوم، منسوب به دین است نه علم دینی. علم دینی آن است که تماما از گزاره‌های نقلی گرفته شده باشد و اگر این نحوه تعریف را هم انتخاب کنیم، نیاز ما برطرف نخواهد شد.

حجت‌الاسلام دعائی در رابطه با موضوعات جدید دیگری که در کتاب «علم دینی از چیستی تا چگونگی» عنوان شده، گفت: در ضمن مباحث قلمرو دین، مباحث نسبتا جدید و تمایزات دیگری نیز مانند تحلیل مفاد ادله کمال قرآن و نقد و بررسی قائده لطف و نقد طلقی رایج از دیدگاه مرحوم علامه طباطبایی نسبت به قلمرو قرآن نیز در کتاب آمده است.

وی افزود: محورهای موثر متون دینی بر فرایند علم که در کتاب مطرح شده، مبانی نظام‌مند، کشف نیازها و مسائل برآمده از آن، تولید موضوع، تولید فرضیه، اعتبار محمولات مسائل علم، کشف نسبت محمول با موضوع، کشف تقسیمات مفید و روش تدوین علم، بازسازی تعاریف موضوعات موجود و کشف نقاط شایسته تمرکز به الفاظ مناسب است.

این پژوهشگر دینی خاطرنشان کرد: در کتاب یک‌سری از شبهات مربوط به علم دینی به صورت منسجم و نظام‌مند مطرح شده و نسبت به اینکه تولید علم دینی اساسا امکان دارد و اگر امکان دارد شایسته و مطلوب نیز است یا خیر، صحبت شده است. در خصوص تولید یک الگوریتم جدید در حل تعارض گزاره‌های عقلی و نقلی که به عنوان یکی از شبهات دیگر است، گفته شده مبنی بر اینکه اگر می‌خواهید علم دینی تولید کنید، در علم دینی قائل به این نشوید که فقط از گزاره‌های دینی استفاده بشود چون تعارض اتفاق می‌افتد. در کتاب سازوکاری برای حل این تعارض پیشنهاد شده است.

حجت‌الاسلام دعائی عنوان کرد: یکی از محورهای کلیدی کتاب این است که ما نباید از ابتدا خود را در نحوه تعزیری، یعنی مفهوم حجیت اصولی، معذریت و منجزیت که صرفا مامن از عقاب است و برگرفته از یک فلسفه تکلیف در نگاه متکلمین است، محصور کنیم. اگرچه که این موضوع لازم است اما نسبت به گزاره‌های مربوط به مستحبات و مکروهات توصلی و گزاره‌های هست و نیست، تقید به مفهوم حجیت مصطلح دست ما را از تولید علم دینی و فراوری متون دینی می‌بنند و اجازه فعالیت نمی‌دهد. این مقوله در مقدمه کتاب تبیین شده که به طور خلاصه اگر بخواهم عرض کنم اتخاذ رویکرد معرفت‌شناسانه به منابع دینی است.

وی در رابطه با باقی نکات کلیدی و مثبت موجود در مجموعه کتاب‌های چهار جلدی علم دینی از چیستی تا چگونگی گفت: ارائه تحلیلی از تفاوت تزاحم، شبه تزاحم و تغییر رویکرد منفعل به فعال در مواجه با انواع تزاحمات، تببین جدید از تفاوت موضوع‌شناسی قانونی و موضوع‌شناسی مصداقی، تبیین الگوریتم مواجه فقهای قدیم با موضوع‌شناسی مصداقی، تبیین جدید از ضرورت مداخله فقها در موضوع‌شناسی مصداقی عام در قالب سه استدلال، تحلیل نقادانه نظریه وضع الفاظ برای معانی عامه از حیث استفاده در توسعه مدالیل الفاظ، تبیین قاعده اصل در قضایا بر خارجیه بودن است و حقیقیه نیاز به دلیل دارد و ارائه ابتکاری و منسجم ضوابط و قرائن تشخیص قضیای حقیقیه موضوعات و نکات کلیدی در اجتهاد و روند تولید علم دینی از حیث مباحث فقهی و اجتهادی است که در ضمن کتاب تبیین‌های خوبی از آن ارائه شده است.

انتهای پیام/

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.