تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : ۱۰ خبر اول, اخبار, برگزیده ترین ها, مبانی علوم انسانی اسلامی, مشروح خبرها
شماره : 21316
تاریخ : ۱ آذر, ۱۳۹۹ :: ۱۴:۵۸
ایدۀ پارادایم شبکه‌ای/ شکل‌گیری علم دینی نیازمند تعریف یک دستگاه معرفتی استنتاجی است یادداشت؛ ایدۀ پارادایم شبکه‌ای/ شکل‌گیری علم دینی نیازمند تعریف یک دستگاه معرفتی استنتاجی است شکل‌گیریِ علم دینی و علوم انسانی اسلامی نیازمند تعریف یک دستگاه معرفتی استنتاجی است تا با دریافت داده‌های توصیفی و تجویزی از منابع دینی، بتواند «نظریه‌ها» را که بیانگر رابطه معنادار میان مؤلفه‌های مختلف هستند، با روش موجّه تولید کند.

به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ حجت‌الاسلام و المسلمین عبدالحمید واسطی عضو هیأت علمی گروه منطق فهم دین پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در یادداشتی به بررسی بایسته‌های علم دینی و علوم انسانی اسلامی پرداخته است: شکل‌گیریِ علم دینی و علوم انسانی اسلامی نیازمند تعریف یک دستگاه معرفتی استنتاجی است تا با دریافت داده‌های توصیفی و تجویزی از منابع دینی، بتواند «نظریه‌ها» را که بیانگر رابطه معنادار میان مؤلفه‌های مختلف هستند، با روش موجّه تولید کند. از چنین طرح‌واره و الگوی معرفتی، با عنوان «پارادایم» یاد می‌شود و از سه «پارادایم تجربه‌گرا، معناگرا، و ساختارگرا» به‌عنوان سه سرشاخه پارادایمی در محافل علمی نام برده می‌شود(با عنوان پارادایم پوزیتویستی، تفسیری، و انتقادی).

مؤلفه‌های عمده یک دستگاه معرفتی (پارادایمی)، بسته گزاره‌های منسجم هستی‌شناختی، روش‌شناختی، معرفت‌شناختی انسان‌شناختی، جامعه‌شناختی، ارزش‌شناختی و دین‌شناختی است که انباشت محتواهای مختلف از این گزاره‌های زیرساختی در برهه‌های متعددی از بستر علم، سبب بروز و ظهور پارادایم‌ها شده است.

بررسی محتوایی «حکمت متعالیه» با رویکرد استنطاق پارادایمی، در دو دهۀ اخیر، توسط ایده‌پردازانِ «علم دینی و علوم انسانی اسلامی» سبب شد تا بسته‌های معرفتی فوق‌الذکر، در فضای علم دینی ظهور و بروز یابند. ارائه نظام‌مند این بسته‌های معرفتی زمینه‌ساز طرح یک پارادایم برای علم دینی است. متفکران مدافع علم دینی و علوم انسانی اسلامی تقریرهای مختلفی از این بسته‌ها را در کتاب‌ها، مقالات و نشست‌های تخصصی بیان کرده‌اند که به دلیل ابتناء اکثر آنها بر تفکر حکمت متعالیه، معمولاً تعابیر متفاوت برای یک واقعیت است.

این قلم تلاش کرده است تا هستۀ مرکزی تفکر حکمت متعالیه را که «شبکه‌ای بودن هستی» است به عنوان شناسه‌ای برای مجموعه منسجم از این بسته‌های معرفتی، ارائه دهد.

مقصود از «شبکه»، مجموعه به‌هم مرتبط از عناصری است که به صورت برآیندی (جمع بُرداری) برای تحقق هدفی فعالیت دارند. «شبکه» در پارادایم شبکه‌ای، اشاره به کل «عالَم وجود» به‌صورت یک نظام ذومراتب و به‌هم پیوسته است که موجودات در آن ارتباط دوطرفه تعاملی با یکدیگر دارند و هر حرکتی در هستی، برآیند تمام این تعاملات است و حکمت متعالیه مختصات این موجودات و کیفیت ارتباط آنها با یکدیگر را توصیف و مدلّل کرده است. بر این اساس ایدۀ «پارادایم شبکه‌ای» با توصیف زیر پیشنهاد می‌گردد:

«پارادایم شبکه‌ای، به‌عنوان پارادایم علم دینی و علوم انسانی اسلامی قابل طرح است، و طرح‌وارۀ معرفتی‌ای است که مبانی و روش لازم برای توصیف، تبیین و تفسیر هر موضوع یا مسئله‌ای را در مقیاس کل شبکه هستی فراهم می‌کند و ناظر به کشف معادلات حرکت و تغییر در این شبکه است».

در این پارادایم، می‌توان «انسان شبکه‌ای»، «علم و معرفت شبکه‌ای»، «روش شبکه‌ای»، «ارزش شبکه‌ای»، «جامعه شبکه‌ای»، «حرکت و رشد شبکه‌ای»، «اهداف و نیازهای شبکه‌ای»، «حق شبکه‌ای»، «عدل شبکه‌ای»، «دین شبکه‌ای»، «توسعه شبکه‌ای» تعریف کرد و شاخص برای آنها تعیین نمود و ترکیب آنها را به‌صورت یک بسته معرفتی زیرساختی که توان حل مسئله و تولید نظریه دارد ارائه کرد.

این پارادایم، به‌عنوان رقیب پارادایم‌های سه‌گانه(اثبات‌گرایی، تفسیری و انتقادی) رایج در علوم انسانی خواهد بود.

انتهای پیام/

دانلود فایل ضمیمه پارادایم شبکه ای

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.