به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه اندیشه؛ دومین نشست علمی طلایهداران صلح و وحدت اسلامی با محوریت اندیشههای آیتالله شهید سید محمدباقر صدر(ره) در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سالن حکمت برگزار شد. آنچه در ادامه میآید پیام آیتالله سید کاظم حائری به این نشست است.
بسم الله الرحمن الرحیم
و الحمد للّه رب العالمین و الصلاة و السلام علی رسوله الأمين و علی آله الغرّ المیامین.
حضار گرامی!
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
یکی از ویژگیهای استاد شهید ما آیتالله سید محمدباقر صدر قدسسره در کنار همۀ فضایل و محاسن انبوه و پرشمارش عبارت است از وحدتگرایی و رویکرد تقریبی که در همه میدانهای فعالیت او وجود داشت؛ چه در عرصه افکار و مفاهیم و چه در عرصه فعالیتهای عملی و اجتماعی؛ بهویژه مبارزه شجاعانه و هشیارانهاش با رژیم حاکم [در عراق] که به شهادت او و خواهر دانشمندش رضواناللهعلیهما منجر شد.
این ویژگی را میتوان از شاخصههای پیش رو بهدست آورد:
طرحهای تمدنی کلان او که در کتابهایی چون «فلسفتنا»، «الأسس المنطقية للإستقراء»، «اقتصادنا» و «البنك اللاربوي» بازتاب یافته است. او در این طرحها امت اسلام را با همه گستره پردامنه و وجود وسیعش در نظر داشت و نیازهای فکری، اعتقادی، روشی و عملی همه امت را تشخیص میداد و سپس به رفع نیازها و درمان دردهای آن میپرداخت. او نگاه خود را به زاویه اجتماعی محدودی نمیدوخت؛ بلکه در بررسی شرایط امت و برآورد آینده آن، نگاهی کاملاً باز داشت و تواناییهای علمی خود را در راه خدمت به همۀ کرانههای وجود امت اسلام بهکار میانداخت و ازاینرو بهراستی نظریهپردازی متعلق به همه جریانها و گرایشهای مذهبی امت اسلام بود.
وقتی موج الحاد در لباس مارکسیسم در میان امت اسلام به راه افتاد، او با «فلسفتنا»ی خود به مقابله با این موج برخاست و با این اثر، ماتریالیسم دیالکتیک را که بخش اول از اصول فکری مارکسیسم بود به چالش کشید و نقطهضعفها و مغالطات موجود در آن را هویدا ساخت. سپس بخش اول از «اقتصادنا» را به نقد بخش دوم از مارکسیسم، یعنی ماتریالیسم تاریخی اختصاص داد تا از این رهگذر، دین مردم را از فروافتادن در باتلاق این جریان الحادی مصون سازد. همچنین به نقد مکتب اقتصادی مارکسیستی و نیز مکتب اقتصاد سرمایهداری پرداخت و از آن پس در جلد دوم «اقتصادنا» ساختمان کلی اقتصاد اسلامی و نظام توزیع و تولید در آن را بهتفصیل شرح داد. بدینسان به نبردی سخت با دو مکتب مارکسیسم و سرمایهداری وارد شد و با شکست اندیشههای هر دو مکتب، سربلند از این میدان بیرون آمد و پیروزی درخشانی را برای اسلام به ثبت رساند و امنیت فکری را برای همه جناحها و طوایف امت اسلام پدید آورد.
آنگاه که تجربهگرایی در علوم بلوا بهپا کرد و روش علمی در میدان اندیشه یکهتازی آغاز نمود، با کتاب «الأسس المنطقية للإستقراء» نظریهاش در استقراء را مطرح ساخت تا عقاید اسلامی و حقانیت توحید را براساس براهینی مبتنیبر همان اصول و پایههای علوم تجربی، یعنی از رهگذر تراکم ارزشهای احتمالی اثبات کند.
وقتی نظام بانکداری ربوی چیرگی یافت، طرح مترقی «البنك اللاربوي في الإسلام» را ارائه نمود تا همه مذاهب اسلامی را از آفت ربا حفظ کند و به امت و دنیا ثابت کند که اسلام میتواند همپای زمان پیش برود و راهحلهای جزئی برای همه مشکلات زندگی معاصر ارائه کند.
روش پژوهش؛ شهید صدر در پژوهشهایش تنها به بهرهگیری از ابزارها و پشتوانههای علمی خاص [مذهبی] خود بسنده نمیکرد، بلکه هرآنچه در عرصه اندیشه اسلامی وجود داشت را بهکار میگرفت تا به رأی بهدستآمده ویژگی فراگیری و شمول بخشد و آن را بهعنوان حکم اسلام در چارچوب گسترده آن ارائه کند. در این راستا در اثر بزرگش «اقتصادنا» مذاهب مختلف اسلامی را در دایره پژوهش قرار میدهد تا از همه آنها برای ساخت نظریه اقتصادیاش بهره بگیرد؛ نظریهای که آن را بهعنوان نظریه عمومی اسلام و دربرگیرنده انواع مذاهب اسلامی اکتشاف کرده است. برای نمونه در بحث مالیاتهای خمس و زکات، بیان کرده است که این دو مالیات برای بالا بردن سطح زندگی فقیر و رساندن آن به سطح زندگی اغنیا، تشریع شدهاند تا از این رهگذر مفهوم توازن اجتماعی در اسلام محقق شود. او در این راستا به منابع متعددی از میراث اسلامی استناد کرده که در این میان در کنار روایاتی از «وسائل» نقل ابنقدامه در «المغني» که در آن نظر شافعی را نیز آورده، وجود دارد. همچنین در قانون «زمين آبادشده بهدست بشر در هنگام فتح، مِلک عمومی همه مسلمانان است» به اجماع منقول در جواهر و نیز سخن ماوردی در اینباره و نقلقول وی از امام مالک، استدلال کرده است. شهید صدر در این کتاب بیان میکند: «کسی نمیتواند زمینی را به مبلغ معینی اجاره کند و سپس بدون اینکه در آن زمین کاری کند آن را به مقداری بیش از آن مبلغ به دیگری اجاره دهد» و در این حکم به فتاوای فقهای بزرگ شیعه و روایات امامان اهلبیت(علیهمالسلام) و نیز به سخن سرخسی در «مبسوط» استدلال میکند. وی از این رهگذر به حکمی که استنباط میکند صبغه حکم شرعی در چارچوب کلان شریعت اسلامی میدهد.
به همین دلیل بود که بهطور ویژه از کتاب «اقتصادنا» در کشورهای اسلامی استقبال شد و این کتاب به مرجعی برای فهم مکتب اقتصادی اسلام و نظریات اسلامی در این زمینه تبدیل گشته و بهعنوان ماده درسی در شماری از دانشگاههای جهان اسلام بهکار گرفته شد، هرچند بهطور کلی همواره دیگر کتابهای شهید صدر نیز موردتوجه فرهیختگان، اندیشمندان، پژوهشگران و مجامع علمی در سراسر جهان اسلام بوده و هست.
روشی که شهید صدر به مسائل حساس مذهبی میپرداخت سومین شاخصه نشاندهنده این رویکرد است. او درحالیکه به باورهای مذهبی خود افتخار مینمود و تثبیت و دفاع از آنها را بر عهده میگرفت، از این نکته غافل نبود که مخاطب خود را همه مسلمانان با هر مذهبی قرار دهد، به همین منظور از ابزارهای عمومی اثبات بهره میگرفت و با زبانی فراگیر و تعابیری جذاب سخن میگفت و از عبارات مشمئزکننده، پرهیز داشت و به همه طیفها و طوایف امت اسلام با دیده احترام مینگریست.
بهعنوان نمونه در کتاب «التشیع و الإسلام» با طرح سه گزینه محتمل درباره آینده دعوت اسلامی بحث خود را آغاز میکند و توضیح میدهد که چگونه پیش روی پیامبر(ص) یکی از این سه راه، یعنی «موضع سلبی و وانهادن آینده دعوت»، «موضع ایجابی در قالب نظام شورا» و «موضع ایجابی در قالب تعیین امام» وجود داشته است. سپس این احتمالات را یکی پس از دیگری بررسی و تحلیل میکند تا معلوم شود کدامیک از این گزینهها به واقعیت زندگی مردم و واقعیت دین اسلام نزدیک بوده است. او در این مسیر ادله و شواهد گوناگون را برمیشمارد و از اندیشهای آزاد و خطابی همهپسند بهره میبرد و با حفظ احترام و رعایت اخلاق علمی، بیآنکه از عقیده خود کوتاه بیاید، مطالبش را بیان میکند.
همین روش در کتاب «بحث حول المهدي(ع)» نیز مشهود است. او بحث خود را با طرح پرسشهایی که در ذهن عموم مسلمانان و پژوهشگران وجود دارد میآغازد و سپس همه توان فکری و نبوغ پژوهشی خود را در مسیر پاسخ به این پرسشها بهکار میاندازد و اندیشه مهدویت را در قالبی عقلانی و عقلایی و نه در پوششی افسانهای ارائه میکند و نهتنها عرصه را بر مخاطب تنگ نمیسازد، بلکه برای مخاطب خود این امکان را فراهم میآورد که آنچه را میخواند با پیشینههای ذهنیاش مقایسه کند.
بدینسان شهید صدر نمونههایی عالی از گفتوگوی مذهبی برادرانه و آرام را به نمایش گذاشته است؛ گفتوگویی که کینهورزی و ادبیاتِ تحقیرِ دیگر مذاهب یا جسارت به بزرگان دیگران جایی در آن ندارد.
دیدگاه شهید صدر به مرجعیت؛ او مرجع را رهبری برای عموم مسلمانان میدانست که در تلاشهای نظری و عملیاش دغدغه همه امت را دارد و اینطور نیست که تنها مرجع یک فرقه یا گروه معین باشد. بر همین اساس به مبارزه بر ضد حکومت ستمگر عراق برخاست؛ زیرا میدید نظام بعثی به زورِ سلاح بر گُرده ملت عراق سوار شده و این ملت را از ابتداییترین حقوق و آزادیهایش محروم ساخته است و مثلاً پخش اذان و نماز جمعه [اهلسنت] از رادیو را ممنوع و شعائر حسینی را بهشدت محدود نموده، مساجد را محاصره و آنها را از نیروهای امنیتی و جاسوسانش پر کرده است و مردم را وادار میکند که بهزور به حزب حاکم بپیوندند. در این فضا شهید صدر بر این باور بود که این مصیبت تنها دامن یک مذهب یا قوم خاص را نگرفته، بلکه مصیبت همه ملت عراق است و ازاینرو موضع جهادی و اقدام دلاورانهاش در راستای خدمت به گسترهای بزرگ از مسلمانان در عراق بود و تا آخرین نفس در راه این هدف جنگید و مبارزه کرد.
راه او از آغاز همین بود و همواره در این راه پرخطر پیش رفت تا اینکه در پایان به شرف شهادت نائل آمد و زندگیاش را به این فوز عظیم پایان برد. او در آخرین پیامی که برای امت عراق، اعم از شیعه و سنی فرستاد، میگوید:
من از آن زمان که [جایگاه] خودم و مسئولیتم را در این امت شناختم، وجودم را بهطور یکسان وقف شیعه و سنی و عرب و کُرد کردهام؛ زیرا من از رسالتی دفاع کردم که همه آنها را متحد میکند… پس ای برادر و فرزند سنیمذهبم! من به همان اندازه با تواَم که با برادر و فرزند شیعیام هستم. من به همان اندازه با هر دو شما هستم که شما با اسلام هستید.
این سخن از فشارها و سختیهای جانکاهی که دیده بود ناشی نمیشد و برای جلب طرفداری و یاری دیگران یا تحریک عواطف نبود؛ بلکه این سخن از باوری ریشهدار در جان او نشئت میگرفت و براساس مسئولیتی بیان میشد که او در طول زندگی پربرکتش آن را بر عهده گرفته بود و حاصلِ برداشت آگاهانهای بود که آن شهید بزرگوار از اسلام و اهداف بزرگ آن داشت. او روزی این عبارات را بیان کرد و آن تلاشها و فداکاریها را انجام داد که هنوز اختلافات طائفهای بروز نیافته و ناسازگاریها به مرحله درگیری و نزاع نرسیده بود؛ بهراستی که گویی او آینده امت را بهشکلی دقیق میدید.
من از همه علمای اسلام و پژوهشگران اسلامی میخواهم که به شهید صدر اقتدا کنند و این روحیه باز را داشته باشند و با دغدغه دین و دردهای همه فرزندان امت زندگی کنند.
در پایان از خداوند متعال میخواهم که روح استاد ما را غرق دریای رحمت بیکران خویش کند و او را در اعلیعلیین منزل دهد و ما را به ادامه راه او و گام برداشتن در مسیر او یاری نماید.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
١٠شعبانالمعظم١۴٣٩ق.
سید کاظم حسینی حائری
انتهای پیام/