به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی؛ دوره دوم مدرسه بهاره فقه تربیتی با سخنرانی آیتالله اعرافی آغاز به کار کرد. این دوره با همت موسسه اشراق و عرفان و همکاری تعدادی از مؤسسات حوزوی در مدرسه فقهی امام کاظم علیهالسلام به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.
متن سخنان آیتالله اعرافی بدین شرح است؛
خدمت شما طلاب جوان و باانگیزهای که در جستجوی راههای نو برای آینده حوزه و پیشبرد اندیشه الهی و معرفت دینی و انقلاب اسلامی همچنین همه دوستانی که در حوزه با اعتماد بر منهجهای درست و روشهای صحیح مسیرهای نور را میپیمایند و قلمروهای جدید را در حوزههای فلسفی، کلامی، فقهی، حدیثی، تفسیری، علوم انسانی و اجتماعی میپیمایند بهویژه عزیزانی که در قلمرو علوم تربیتی از منظر دینی و علوم تربیتی اسلامی تلاش میکنند عرض خسته نباشید دارم.
محورهای بحث ما موارد ذیل است؛
1 - اضلاع صدق و صحت یک منظومه تمدنی
2 - چیستی تمدن
3 - بررسی نظریات کلان در مورد نگاه تمدنی در اندیشه اسلامی
4 - اجتهاد تمدن ساز
5 - نسبت اجتهاد و تمدن
6 - مراحل اجتهاد تمدن ساز
7 - اقتضائات تمدن اجتهادی
تمدن یک اندیشهای است که از این چند ویژگی که مورد اشاره قرار میگیرد برخوردار است اگر یک منظومه فکری و معرفتی باشد که این مجموعه انسجام نداشته باشد مجموعه تمدنی نیست. اگر از انسجام برخوردار باشد اما آن مجموعه معرفتی و آن منظومه ساحتهای محدودی را در بربگیرد باز صرف صدق یک اندیشه تمدنی نمیکند و در غالب موارد اگر همه اینها را داشته باشد ولی نتواند در مقام عمل خود را نشان بدهد خللی در صدق یک اندیشه جامع تمدنی بر آن وارد است.
آیا مجموعه اندیشه و معارف اسلامی یک منظومه تمدنی است یا خیر؟ اختلافنظرهای در پاسخ به این مسأله وجود دارد؛
1- نگاه حداقلی و تفریطی: گفته شده است مجموعه معارف اسلام گرچه گسترده است و از انسجامی برخوردار است اما شمولیت آن همه ساحتهای زندگی بشر را پوشش نمیدهد و اندیشه اسلامی اعم از معارف توصیفی و تجویزی آن تعلیقهای بر زندگی تمدنی بشر است.
۲- نگاه حداکثری و افراطی: منظومه فکری اسلام از یک دامنه وسیع برخورداراست تا آنجا که حتی میتواند جایگزین خیلی از علوم و دانشهای بشری هم بشود و کسانی هم تمایل به این مسئله دارند با طیفی که در اینجا مطرح است حتی در اینجا که بشر در خیلی از قلمروهای فکری هم اگر مراجعه به کتاب و سنت داشته باشد از آن رهآوردهای عقلی و یا دانشی بشری بینیاز میشود.
۳- نظریه مختار: اولاً منظومه فکری اسلام منتظم است، نظام کاملاً بههمپیوسته بر آن حاکم است ثانیاً حجم این معارف در قلمرو مباحث بنیادی اعتقادی، فلسفی، کلامی در حوزههای حقوقی و ارزشی، در حوزههای نظامات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و ساحتهای گوناگون حیات بشر حجم معارف بسیار بالا است این معارف حجیم و منسجم راهبر حرکت بشر هستند و سازنده یک نوعی جدید و نوعی دقیق از حیات بشر در همه ساحتهاست، این اندیشه در متن است و در حاشیه نیست البته با نگاه دوم تفاوتهای دارد.
نباید واژه اجتهاد تمدن ساز رهزن باشد، اجتهاد تمدن ساز به این مفهوم نیست که ما بر منابع و مصادر اسلام میخواهیم چیزی را بیفزاییم، همان کمال دین که طرح وارده تمدن بشر هست و در ذات و در منابع و مصادر دینی وجود دارد با اجتهادی جامع استکشاف میشود مقصود از تمدنسازی این است در واقع ساختن جستجوگرانه و مستکشفانه مقصود است، مقصود اجتهاد تمدن یاب است.
مراحل اجتهاد تمدن ساز اسلامی؛ چهار گام اساسی اجتهاد متعارف، منظومهسازی و تعمیم دایره اجتهاد به قلمروهای مختلف و جدید، سوق دادن اجتهاد به سمت نظامسازی از خرده نظامات تا نظامات کلان و در نهایت نظام جامع تمدنی، پیادهسازی این طرح تمدنی مجتهدانه در عمل و عین.
باید حضور وسیع اندیشه اسلامی در همه ساحتهای زندگی به عنوان یک پیشفرض پذیرفته شود و بپذیریم که همه ساحتهای زیست آدمی در سایه اندیشه دینی و وحیانی قرار میگیرد. بپذیریم و تلاش کنیم از فقه فردی به سمت فقه اجتماعی و فقه نظامساز حرکت کنیم
فقه را باید بسط بدهیم پایههایی از آن در این طرحوارههای حوزه ریخته شده است و در درختواره رشتههای حوزه و فعالیتهای متنوعی که پایهریزی شده و برخی به عمل در آمده یا در آستانه عمل است. ما نیاز مبرم به یک تحول و تطور و بسط دامنه فقه اسلامی برای استخراج آن طرحواره تمدنی داریم و کاری است که باید بزرگان و طلاب و اساتید جوان ما آن را دنبال کنند و اهتمام داشته باشند و شکلگیری فقه تربیتی یک مؤلفه در این طرح بزرگ است.
موضوعیابی و سوژهیابی و شناخت اقتضائات زمان و مکان از ضرورتهای رسیدن به آن طرحواره تمدنی اسلام است از سوی دیگر حوزه علوم انسانی و اجتماعی به دلیل نقش راهبر آن در تمدن امروز باید مورد توجه قرار بگیرد و تأثیر و تأثرات آن با طرحواره تمدن اسلامی مشخص بشود که اقداماتی در این زمینه انجام شده که فعلاً در آغاز راه هستیم.
ما نیاز داریم مجتهدانی و فیلسوفانی و محققانی و پژوهشگرانی داشته باشیم که همدستی عمیق در قلمرو علوم اسلامی و اجتهاد سنتی داشته باشند و درعینحال در آن نمانند بلکه عرصههای نو را کشف بکنند و با تلاش خود به سمت آن طرحواره تمدن اسلامی حرکت بکنند.
انقلاب اسلامی آغازی و مقدمهای برای حرکت امت اسلام برای آن طرحواره تمدن اسلامی است و در این مسیر با همه سختیهایی که در ذات آن هست باید علیرغم همه دشمنیها این مسیر را پیمود. پیمودن این مسیر نیازمند پرورش مجتهدانی در تراز بالا و مجاهدانی در تراز بالاست این اجتهاد و جهاد اگر به هم پیوند بخورد میشود به سمت آن طرحواره تمدن اسلام حرکت کرد. ما سرمایههای بزرگ و خوبی داریم و امیدواریم که حوزه ما و نسل جوان و کوشا و پویای ما با این رویکرد بلند به سمت این آفاق باز و گسترده حرکت کنند.
انتهای پیام/