در همین راستا با عادل پیغامی اقتصاددان، استاد اقتصاد دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق علیه السلام و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی به گفتوگو پرداختیم که متن کامل آن را در ادامه میخوانید:
فارس: وقتی گرایشهای رشته اقتصاد را بررسی و با برخی کشورها مقایسه میکنیم به این نتیجه میرسیم که رشتهها و گرایشهای زیادی وجود دارد که در آموزش عالی ایران نیست. مانند اقتصاد سیاسی، فلسفه اقتصاد و حتی اقتصاد مسکن و اقتصاد بازرگانی و گرایشهایی از این قبیل. ضمن اینکه سالهاست تغییری در سرفصلهای تدریس در رشته اقتصاد رخ نداده است. به نظر شما علت این عدم تغییر چیست و چه باید کرد؟
پیغامی: ببینید، سال 85 بود مشاور فرهنگی و دانشجویی وزیر علوم که بعدها معاون وزیر کشور شد، گامی مهم در این راستا برداشت. آن زمان ایده شما را مبنی بر اینکه چه رشتههایی در کشور کمبود داریم و زمین آموش عالی کشور کجاها خالی است و کشور در چه زمینههایی کمبود نیروی متخصص دارد، مطرح شد و در همین راستا برای دریافت ایدهها و پیشنهادات فراخوان کردند.
شاید در تاریخ 60-70 ساله وزارت علوم این کار بیسابقه بود. بالغ بر 200 رشته در حوزههای مختلف طراحی شد. من در مجموع 17 رشته طراحی کردم که 12 رشته را در همان زمان به وزارت علوم ارائه کردم.
فارس: در رشته اقتصاد؟
پیغامی: عمدتا در رشته اقتصاد. رشتههای اقتصاد زمین و مسکن، اقتصاد رسانه، اقتصاد فرهنگ، رشته «اقتصاد، سیاست و فلسفه»، رشته اقتصاد نفت و گاز، رشته اقتصاد نفت و گاز از آن رشتههایی بود که راهاندازی شد.
فارس: پیش از آن وجود نداشت؟
پیغامی: خیر. در سال 90 مقام معظم رهبری فرمودند باید 25 درصد اقتصاد کشور سهم بخش تعاون باشد. گفتیم برای اینکه 25 درصد اقتصاد کشور را به بخش تعاونی بدهیم، کارشناس میخواهد، تکنیسین میخواهد. دستگاه تولیدکننده نیروی انسانی برای این 25 درصد کجاست؟ رشتههای آموزش عالی را بررسی کردیم و دیدم فقط یک رشته تعاون روستایی در دانشکده علوم اجتماعی داریم. اصلا ادبیات تعاون در آموزش عالی وجود نداشت. من سه رشته برای تعاون طراحی کردم. اقتصاد تعاونی، مالیه تعاونی و مدیریت اجرایی تعاونی. مشابه مدیریت کسب و کار، رشته مدیریت تعاونی را طراحی کردیم. شاید در دنیا هم این رشته نوآورانه بود.
فارس: منابع هم برای این رشته مشخص کردید؟
پیغامی: بله. دنیا در حوزه تعاونی فراوان کار کرده است. یکی از بحث های مهم، اقتصاد تعاونی است. یادم میآید سال بعد از آن را سال تعاون عنوان کردند. بیش از 10 سال از سال 1390 میگذرد اما نه وزارت تعاون و نه وزارت علوم رشته اقتصاد تعاونی یا مدیریت اجرایی تعاونی را راهاندازی نکردند.
فارس: من رشتههای معرفی شده دانشگاهها را بررسی کردم، فقط یک رشته فلسفه اقتصاد اسلامی توسط آموزش عالی تایید شده بود که به درخواست دانشگاه علامه بود. چند سالی هم بود که دانشجو میگرفت.
پیغامی: فکر میکنم این رشته را دکتر درخشان راه اندازی کردند.
* ما برای مسأله مهم بانکداری مرکزی گرایشی طراحی نکردهایم
فارس: اما گرایشهای رشتههای آزمون دکتری سال 1401 را بررسی میکردم، این گرایش وجود نداشت.
پیغامی: خب، این نشان میدهد که پذیرش دانشجو در این رشته متوقف شده است. چرخه این است که ابتدا باید طراحی برنامهریزی درسی اتفاق بیافتد. این میشود برنامه درسی. برای اجرای برنامه درسی نیاز به تالیف و ترجمه کتابهای درسی هستیم. این میشود منابع برنامهریزی درسی. بعد از آن باید فرایند بررسی و تصویب را در وزارت علوم طی کند. بعد از آنکه تصویب شد، می شود یک رشته مصوب. حالا رشته مصوب باید یک پایگاهی برای اجرا داشته باشد. درواقع یک دانشگاهی باید از شورای گسترش آموزش عالی اجازه برگزاری رشته را بگیرد.
اولا خیلی از رشتهها هنوز مجوز از شورای گسترش دریافت نکردهاند. مثلا من رشته بانکداری مرکزی را طراحی کردم. متاسفانه ما در کشور در رشته کشاورزی گرایش علفهای هرز داریم اما رشته بانکداری مرکزی نداریم.
*رشته بانکداری مرکزی را بعد از صحبتهای دانش جعفری وزیر وقت اقتصاد طراحی کردم
فارس: در ایران معمولا اقتصاددانانی که در رشته پول و بانکداری تخصص میگیرند را متخصص بانکداری مرکزی میدانند.
پیغامی: طراحی رشته بانکداری مرکزی، نتیجه صحبتی بود که آقای دانش جعفری وزیر وقت اقتصاد داشتم مبنی بر اینکه باید نیروی انسانی برای بانکداری مرکزی تربیت کنیم. منظور از متخصص بانکداری مرکزی فقط رئیس کل بانک مرکزی نیست. کسانی که در بدنه بانکداری مرکزی مشغول میشوند یا کسانی که بانکداری مرکزی را تحلیل میکنند باید در نهاد دانشگاه حضور داشته باشند تا این دانش به نقطه اشباع برسد و به سیاست تبدیل شود.
* الزاما همه متخصصان پول و بانکداری بانکداری مرکزی را نمیفهند
فارس: در دنیا هم این رشته را با همین نام داریم؟
پپغامی: بله. شاخه بانکداری مرکزی یک رشته تخصصی است. الزاما کسانی که متخصص پول و بانکداری می شوند، بانکداری مرکزی را نمیفهمند چون این یک رشته تخصصی است. بعضی رشته ها اصلا نیستند و باید مطابق با نیازهای کشور باید راه اندازی شوند. بعضی رشته ها تاسیس شده اند اما مجری ندارند. راهاندازی برخی رشتهها هم منوط به بودجه است. هر رشته ای را بخواهید راهاندازی کنید باید گروه میزبان داشته باشد.
مثلا شما میگویید رشته اقتصاد سیاسی برای کشور لازم است، میگویم بله؛ در ضرورت آن شکی نیست. ابتدا باید این رشته طراحی شود، بعد در وزارت علوم تایید شود و بعد دانشگاه میزبان آن مشخص شود. یعنی دانشگاهی اعلام کند که من این رشته را می خواهم. برای این رشته باید گروه تاسیس کند.
فارس: نمیشود برگزاری رشتهای که ضرورت آن برای کشور مشخص شده است را الزام کرد؟
پیغامی: خیر.
فارس: یعنی وزارت علوم و دانشگاهها جزایر مستقل از هم هستند؟
پیغامی: نمیشود الزام کرد، چون هر رشتهای را که بخواهید راهاندازی کنید حداقل به 7-8 استاد نیاز دارید. شاید نیمی از اساتید رشته جدید را بتوانید از اساتید موجود استفاده کنید. مثلا اگر درس نظریات سیاسی برای دانشجویان رشته اقتصاد سیاسی در نظر بگیرید، استاد و منابع آن موجود است. اما برخی سرفصلها و دروس جدید تعریف میشود که استاد جدید میخواهد. استاد جدید هم به مشکل محدودیتهای بودجهای میخورد.
فارس: نکته اینجاست که در برخی رشتهها با محدودیت استاد و در برخی رشته ها هم با تعدد اساتید مواجه هستیم.
پیغامی: بله. در برخی رشته ها استاد زیاد است و چه بسا همه متخصصان آن رشته نتوانند تدریس کنند و برخی از آنها بیکار باشند. اما در برخی رشته ها استاد نداریم یا خیلی کم داریم و نمیشود به اساتید یک رشته دیگر بگوییم بیا در این رشته تدریس کن.
*وزارت علوم بودجهای برای تاسیس رشتههای جدید در حوزه علوم انسانی ندارد؛ باید دستگاهها همکاری کنند
فارس: چگونه میشود این را اصلاح کرد؟ راه حل چیست؟
پیغامی: برخی اساتید ظرفیت این را دارند که در رشتههای جدید هم تدریس کنند. مثلا استادی که علوم سیاسی یا اقتصاد توسعه تدریس کرده و تخصص در این زمینه دارد، قبل از تاسیس رشته اقتصاد سیاسی، به برخی اساتید این دو رشته فرصت مطالعاتی میدهید تا در حوزه اقتصاد سیاسی مطالعه و کسب دانش و علم کنند و بعد به تدریس در این رشته بپردازد، به این شکل میشود.
* ماجرای دانشکده حکمرانی و رشته حکمرانی تعاونی/ مسئولان وزارت تعاون قولهایی دادند اما عملی نشد
اما باز هم میگویم این کار بودجه میخواهد و معمولا وزارت علوم چنین بودجههایی ندارد. مگر اینکه دستگاههای اجرایی بیایند و تامین مالی کنند. مثلا برای رشته اقتصاد تعاونی، بارها با مدیران بانک توسعه تعاون صحبت کردم و درخواست کردم حمایت کنند. در دولت سیزدهم با مسئولان وزارت تعاون، کار و رفاه صحبت کردم. قول هایی هم دادند ولی عملی نشد.
فارس: چند وقت از آن قولها گذشته است؟
پیغامی: حدود یک سال. حتی سراغ دانشکده جدیدالتاسیس دانشگاه تهران به نام دانشکده حکمرانی رفتم. وقتی دکتر پورعزت دانشکده حکمرانی را تاسیس کرد، به من گفتند رشته پیشنهاد بدهید. من هم گفتم بسم الله: رشته حکمرانی تعاونی. برای تامین بودجه تدریس این رشته هم با وزارت تعاون مذاکره کنید. آنها (مسئولان دانشکده حکمرانی دانشگاه تهران) هم استقبال کردند اما همه اینها مشروط بر این بود که بودجه آن تامین شود.
فارس: رشته بانکداری مرکزی را هم بانک مرکزی باید تامین اعتبار کند؟
پیغامی: بله. لازمه آن این است که بانک مرکزی با دانشگاه تهران برای تاسیس رشته بانکداری مرکزی قرارداد ببندد و بودجه آن را تامین کند و بعد از آن دانشگاه تهران برای این رشته هم تعیین سرفصل کند، هم پیگیری مصوبه کند، هم تامین استاد کند تا گروه مورد نظر تاسیس شود. این فرایند باید طی شود.
* به مدیرعامل همراه اول گفتم به جای مشاوره گرفتن از من از تاسیس رشته اقتصاد فناوری اطلاعات حمایت کنید
فارس: از آن 17 رشته ای را که طراحی کردید، چند رشته تاسیس شد؟
پیغامی: اغلب رشتههایی که پیشنهاد کردم مصوب شد اما برای تاسیس باید به شورای گسترش میرفت. یک بار مدیرعامل همراه اول عده ای را از جمله من فراخوانده بود. در آن جلسه سوالاتی درباره عرضه و تقاضا، قیمتگذاری خدمات و سرمایه گذاری در این حوزه را مطرح میکرد، من به وی گفتم این سوالات شما میشود رشته اقتصاد فناوری اطلاعات. حمایت مالی کنید تا وزارت علوم رشته آن را راه بیاندازد. الان این سوالات را از من پرسیدید. من برای شما مثل یک پزشک عمومی هستم. مثلا از یک پزشکی عمومی درباره چشم سوال کنید. ممکن است مطالب مفیدی به شما بگوید اما اگر میخواهید به پاسخ دقیق تری برای سوالاتتان برسید باید از متخصصان این حوزه سوال کنید. گفتم شما حمایت کنید تا وزارت علوم رشته اقتصاد فناوری اطلاعات را راه بیاندازد. در هر دانشگاهی که خودتان بخواهید. در آن صورت پنج سال آینده برای دریافت پاسخ سوالاتتان از من دعوت نمی کنید، از متخصص رشته اقتصاد آیتی فناوری اطلاعات دعوت میکنید.
گفتم شما الان در قیمتگذاری محصولات مشکل دارید، در تخمین بازار مشکل دارید. یک زمان به بازار داخل فکر میکنید اما یک زمان میخواهید بازارتان را در کل منطقه غرب آسیا گسترش دهید. انقلاب صنعتی موج چهارم و پنجم شکل گرفته است و شما باید پیشران در این زمینه باشید. باید مطالعات آینده پژوهشی در حوزه تکنولوژی داشته باشد چون ممکن است چند سال دیگر تکنولوژی دیگری بیاید و شما مضمحل شوید.
* ایده راهاندازی رشته اقتصاد نفت و گاز بعد از سوال احمدی نژاد از اقتصاددانان بهوجود آمد
میدانید رشته اقتصاد نفت و گاز در ایران چگونه شکل گرفت؟ آقای احمدی نژاد سوال کرد ما سال هاست درآمد نفتی داریم. اقتصاددانان کشور پاسخ دهند درآمدهای نفتی چگونه استفاده شود؟ ما هم گفتم این سوال در چارچوب رشته اقتصاد نفت و گاز است. البته دولت در آن زمان از راه اندازی این رشته حمایت نکرد اما یکی از شرکتهای تابعه دولت مدیری بلندمدتنگر داشت و گفت من پاسخ این سوال را میخواهم.
* پیشنهاد مدیر یک شرکت نفتی برای تربیت نیروی متخصص حقوق و مدیریت قراردادهای نفت و گاز
این مساله همزمان شد با یک اتفاق و آن اتفاق این بود که مدیرعامل یکی از شرکتهای نفتی که حتی از آمریکای مرکزی و دریای بالتیک و اقیانوس هند هم پروژه داشت، با یک واسطه یک روز به دانشگاه آمد و گفتسوالی که دارم که بابت آن به چند دانشگاه کشور مراجعه کردم و پاسخ درستی دریافت نکردهام بعد توضیح داد که من در اقیانوس هند برای دولت هند پروژه اجرا کردهام اما به دعوای حقوقی برخورد کردهایم. حدود 16 میلیون دلار اختلاف نظر داریم، من تلاش کردم گروهی را پیدا کنم که علیه این دعوا یک ضددعوا راه بیاندازم، یک شرکت هندی پیدا کردم این شرکت 600 هزار دلار از شرکت ما گرفت و در نهایت شرکت ما این دعوا را بُرد و 16 میلیون دلار گرفتیم.
حالا همین فرد میگفت چرا در ایران چند نفر نداریم که من بتوانم این مشکلات حقوقی را با همکاری با آنها حل کنم و به جای آنکه این 600 هزار دلار را به شرکت خارجی بدهم، به جوانان ایرانی بدهم؟ به همین دلیل به دانشگاه ها میروم و می گویم حاضر هستید 5 تا جوان با این قابلیت تربیت کنید و من هم بودجه آن را تامین کنم؟ 5 نفر جوانی که حقوق نفت و گاز بلد باشند، بازار نفت را بفهمند، حل اختلاف حقوقی بفهمند، مهندسی نفت هم بفهمند. خلاصه آدمهایی چند کاره و چند وجهی، هم حقوق میدانند، هم قرارداد میدانند؛ آن هم در شاخه حل اختلاف مناقشات.
ما در آن جلسه به او گفتیم ایده جالبی است و ما هم در دانشگاه امام صادق (ع) اتفاقا در حوزه طراحی رشتههای تلفیقی و میان رشتهای کار کردیم و حاضریم در این حوزه مطالعه و امکانسنجی کنیم، ولی برای امکانسنجی باید قرارداد ببندیم که گفت حاضرم.
* روایت راهاندازی کتابخانه تخصصی علوم انسانی نفت و گاز
فارس: چگونه کتابخانه تخصصی علوم انسانی نفت و گاز تاسیس شد؟
پیغامی: فکر میکنم این قضیه برای سال 84 بود. یک قرارداد 30 میلیون تومانی بستیم و یک گروه حرفهای 5 نفره، یک سال مطالعه کردیم. دورههای آموزشی شرکتهای مختلف و دانشگاههای دنیا را بررسی کردیم. دانش فنی دنیا را مطالعه کردیم، تجربیات شرکتهای مختلف نفتی را خواندیم. دورههایی که در دنیا در این حوزه برگزار شده بود را مطالعه کردیم. بسیاری از مطالبی که ترجمه کردیم، برای اولین بار ترجمه میشد.
*بسیاری از کتابهای حقوقی و اقتصادی نفت و گاز را برای اولین بار به ایران آوردیم و ترجمه کردیم
فارس: منابع انگلیسی بود؟
پیغامی: بله. منابع اغلب انگلیسی بود. منابع را هم جمعآوری میکردیم. یعنی با آن 30 میلیون تومانی که گرفتیم علاوه بر مطالعه و ترجمه، یک کتابخانه تخصصی درست کردیم. بسیاری از کتابهای حوزه نفت و گازی را برای اولین بار از خارج از کشور خریدیم و به ایران آوردیم. بعضی دوستان که سفرهایی به خارج از کشور داشتند از آنها درخواست میکردیم فلان کتاب را از فلان کتابخانه برای ما بیاور. او هم کتاب را کپی میگرفت و میآورد و ما هم ترجمه میکردیم. یعنی در حوزه اقتصاد نفت و گاز و حقوق نفت و گاز اصلا کتابی در ایران وجود نداشت. کتابی درباره حسابداری نفت و گاز، تامین مالی نفت و گاز نبود. ما کتابخانه تخصصی نفت و گاز را یکصد سال پس از کشف نفت در ایران برای اولین بار تاسیس کردیم. یعنی بعد از 100 سال برای اولین بار داشتیم در حوزه علوم انسانی نفت مطالعه میکردیم.
* 3 هزار مقاله و کتاب در حوزه تولید صیانتی نفت پیدا کردیم
یادم میآید اولین باری که این بحث را در کشور راه انداخته بودیم، عده ای از افراد مجرب حوزه نفت از وزارت نفت را آورده بودیم. اولین بار که بحث درباره تولید صیانتی نفت شد، یکی از بزرگان صنعت نفت و گاز که در دورهای از معاونان وزیر سابق نفت هم بود به ما گفت این حرفها چیست؟ اصلا بحث تولید صیانتی نفت را ما الکی در ایران راه انداختیم. اصلا در دنیا چنین بحثی وجود ندارد. ما گفتیم آقای دکتر این موضوع وجود دارد و ما این را در تحلیل های غربی ها دیده ایم. گفت نه این بحثهای ژورنالیستی است که ما راه انداختهایم.
اما ما این موضوع را بررسی کردیم و من یک دانشجوی دکتری را مسئول این کار کردم و 3 هزار مقاله و کتاب در مسائل حقوقی و اقتصادی تولید صیانتی به دست آورد و این دانشجو یک رساله دکتری با عنوان ابعاد حقوقی و فقهی تولید صیانتی نفت در جمهوری اسلامی ایران با رویکرد اقتصاد مقاومتی نوشت. یعنی اصلا سواد و دانش این بحث در ایران نبود و برای این پایان نامه اولین بار منتشر در ایران درباره تولید صیانتی نفت منتشر شد.
* دانش حسابداری نفت و گاز هنوز در ایران شکل نگرفته است
فارس: این مطالعات و مقالات و کتابها به منابعی برای رشته حقوق نفت و اقتصاد نفت و گاز و مدیریت قراردادهای بینالمللی نفت و گاز تبدیل شد؟
پیغامی: بله. این داستانی که میگویم، 4-5 سال بعد به این سه رشته تبدیل شد. بسیاری از سرفصل ها و کتاب هایی که پیدا می شد استادی برای تدریس آن در ایران نداشتیم. مثلا برای اولین بار که کتاب حسابداری نفت و گاز را آوردم، اساتید میگفتند حسابداری، حسابداری است بنابراین حسابداری شرکت خودروساز با یک شرکت نفتی و یک شرکت تجاری فرقی با هم ندارد. فهم دانش حسابداری کشور اینگونه بود، گفتم اینگونه نیست اما گفتند نه همین طور است، گفتم بسم الله؛ کتابی خریدم با عنوان حسابداری نفت و گاز (Oil and gas accounting). سال 85 بود. این کتاب را به یکی از اساتید برجسته حسابداری کشور دادم، گفتم شما این کتاب را تدریس کنید و هر عددی هم بگویید برای حقالتدریس به شما میپردازیم. کتاب را از ما گرفت و دو هفته بعد آمد و کتاب را تحویل داد و گفت من نمیتوانم تدریس کنم.
نشان به این نشان که این درس سه واحدی که به عنوان حسابداری نفت و گاز طراحی کرده بودیم، تدریس نشد و هنوز هم در دانشگاههای کشور تدریس نمی شود. یعنی باید به یک استاد حسابداری یا یک کارشناس زبده وزارت نفت فرصت مطالعاتی بدهیم و برای 3 تا 4 سال به خارج از کشور بفرستیم تا دانشافزایی کند و بعد به کشور بازگردد و این درس را تدریس کند.
* برگزاری اولین دوره آموزش اقتصاد، حقوق و مدیریت قراردادهای نفت و گاز برای 19 نفر
فارس: بنابراین با صرف ترجمه و مطالعه آن کتاب امکان تدریس درس حسابداری نفت و گاز نبود.
پیغامی: بله. نمیشد. این تجربه عملی ما بود. در زمینه بانکداری مرکزی هم مشابه همین جریان را تجربه کردم. اما در نهایت با آن شرکت بعد از اتمام مطالعات و راه اندازی کتابخانه تخصصی، قرارداد آموزش بستیم. برای اولین بار یک دوره برگزار کردیم و 19 نفر دانشجو پذیرش کردیم. از شرکتهای توتال و شیل جاسوسی صنعتی کردند. آدم فرستادند که ببیند چه کسانی در دوره شرکت کردهاند و چه مطالبی تدریس میشود. برخی منابعی که به دست آورده بودیم، اصلا در ایران یافت نمیشد. دورههایی که برای تدریس آنها در دنیا برگزار میشد، 3 هزار پوند هزینه داشت و ما با همان منابع علمی اولین دوره را به صورت آزمایشی برگزار کردیم. خیلی هم عالی بود و نتایج خوبی هم داشت. برگزاری آن دوره دو سال نیم طول کشید.
*مهر تایید شرکت اسپانیایی بر سطح دانش و تخصص دانشآموختگان
یک روز مدیر همان شرکت نفتی با گل و شیرینی آمد دانشگاه. گفت کاری که 4-5 سال پیش فکر میکردیم میشود، شد و نتیجه گرفتیم. گفتم چطور؟ گفت من یک دعوای حقوقی بینالمللی داشتم و یک مشاور حقوقی در اسپانیا دارم که او در این مسائل به من مشاوره میدهد و نظر میدهد. این بار قبل از اینکه پرونده را به او بدهم به همین بچههایی که در این دوره آموزش دیدهاند، دادم. این بچهها روی این پرونده کار کردند و نتیجه را به من تحویل دادند. نتایج بررسی این گروه را به مشاور اسپانیاییام دادم. او تایید کرده و گفته بود این پرونده را یک گروه حرفهای بررسی کردهاند. درواقع این مدیر نتایج دوره آموزشی را هم بررسی کرده بود و به صرف اینکه ما یک دوره برگزار کردیم و آزمون گرفته بودیم، قانع نشده بود. بعد از این آزمایش عملی نتیجه کار را تحسین کرد.
* دو بار پیشنهاد تاسیس سه رشته علوم انسانی نفت در وزارت علوم گُم شد
حالا در این مسیر 4-5 ساله ما به دانش سرفصلهای دانش فنی علوم نفت و گاز رسیدیم. در همین راستا دکتری اقتصاد نفت و گاز، حقوق نفت و گاز و کارشناسی ارشد و دکتری مدیریت قراردادهای بین المللی نفت و گاز را طراحی کردم. این پیشنهاد در شورای دانشگاه امام صادق تصویب شد و بعد به وزارت علوم فرستادیم. اما هر چقدر پیگیری کردم جوابی نگرفتم. بعد از دو ماه به من گفتند پیشنهادات شما گم شده است، دوباره بفرستید. دوباره پیشنهادات را به وزارت علوم و شورای گسترش فرستادم و باز هم بعد از مدتی گم شد. معلوم بود نمیخواهند این دورهها در ایران تصویب و برگزار شود. معلوم نیست چه جریانی در کشور و وزارت علوم وجود داشت که نمیخواست این دورهها برگزار شود.
* تصویب و تایید سه رشته نفتی بعد از تاکیدات رهبر انقلاب
فارس: در چه سالی؟
پیغامی: فکر میکنم سال 88 بود. تا اینکه گزارشی خدمت مقام معظم رهبری نوشتم و در آن گزارش نوشتیم که اقتصاد نفت و گاز رشته بسیار مهمی است. 100 سال است که در حال اکتشاف نفت هستیم، مهندس نفت داریم اما متخصص اقتصاد نفت و گاز، متخصص حقوق نفت و گاز و متخصص قراردادهای نفت و گاز نداریم. قراردادهای حقوقی نفت و گاز ما در خارج از کشور تدوین میشود و تامین مالی نفت و گاز را خارجیها برای ما طراحی میکنند. رشتهها را هم طراحی میکنیم و پیشنهاد میدهیم اما در وزارت علوم گم میشود.
رهبر انقلاب 8 فروردین 89 سفری به عسلویه داشتند. در آن سفر حین سخنرانی فرمودند: «در خصوص مسئله نفت و گاز، علاوه بر بخشهای فنی، حتماً بایستی روی بخشهای حقوقی و اقتصادی، حقوق نفت و گاز، اقتصاد نفت و گاز ، کار کنیم، فکر کنیم و در این زمینه مطالعات علمی داشته باشیم. جوانهای ما خواهند توانست در این زمینهها کار کنند و انشاءاللَّه پیشرفت پیدا خواهند کرد.» این گذشت تا اینکه در 24 فروردین 89 یکی از مشاوران وزیر علوم با من تماس گرفت و گفت رشتههایی که شما برای حوزه نفت و گاز پیشنهاد کرده بودید تصویب شد و هر پیشنهادی در زمینه علوم انسانی نفت و گاز بفرستید، تصویب میکنیم. این قصه این سه رشتهای بود که تاسیس شد. بعد از تصویب این رشتهها، دانشگاههای تهران، علامه طباطبایی و امام صادق علیه السلام در این سه رشته پذیرش دانشجو انجام شد.
فارس: این رشتهها همچنان برقرار است؟
پیغامی: بله. همچنان در دانشگاه تهران اقتصاد حقوق نفت و گاز تدریس میشود، در دانشگاه علامه اقتصاد نفت و گاز تدریس میشود و دانشگاه امام صادق هم این دوره را برگزار میکند و دوره دکتری مدیریت قراردادهای بینالمللی نفت و گاز هم در دانشگاه امام صادق برگزار میشود.
خلاصه اینکه ما 5 سال روی موضوع علوم انسانی نفت و گاز کار کردیم و سه رشته اقتصاد نفت و گاز، حقوق نفت و گاز و مدیریت قراردادهای بین المللی نفت و گاز را طراحی کردیم و الحمدلله این سه رشته در دانشگاههای کشور در حال تدریس است و افراد متخصص و حرفه ای تربیت میکند.
ماجرای اقتصاد فناوری اطلاعات هم یک مقدار گفتم که متاسفانه به نتیجه نرسید. چون همراه اول پای کار نیامد. شرکت مخابرات هم اهمیت آن را متوجه نیست. قصه تعاونی را گفتم که هنوز به نتیجه نرسیده است.
* 70 سال است مشکل مسکن داریم اما متخصص اقتصاد مسکن تربیت نمیکنیم
پیغامی: الان کشور مگر مشکل مسکن ندارد. چند سال است که در تهران مشکل مسکن داریم؟ حداقل 70 سال است که ایرانیها مشکل مسکن دارند؟ چرا رشته اقتصاد زمین و مسکن در دانشگاه نداریم. مثل این است که بگوییم مردم مشکل بیماری قلبی دارند اما متخصص قلب نداریم. چرا نداریم؟ ممکن است من را که گرایشم اقتصاد پولی است دعوت کنند و من هم درباره اقتصاد زمین و مسکن صحبت کنم اما این خیلی فرق میکند با کسی که متخصص در این رشته است.
* باید در رشتههای طراحی شده برای اقتصاد باید بازنگری کنیم
فارس: یک نکته عجیب دیگری هم در حوزه طراحی رشته در حوزه اقتصاد وجود دارد رشتههایی است که ادامه ندارد. مثلا در یک دورهای دانشگاههای کشور رشته اقتصاد صنعتی یا اقتصاد بازرگانی و یا اقتصاد حمل و نقل را طراحی کردند اما این رشتهها در مقطع کارشناسی ارشد وجود نداشت. یعنی دانشجویی که در مقطع کارشناسی در رشته اقتصاد بازرگانی تحصیل کرده، در مقطع ارشد باید اقتصاد با گرایش دیگری تحصیل کند. برخی گرایشها هم هست که در مقطع کارشناسی ارشد نیست اما در مقطع دکتری هست و این هم خیلی عجیب است.
پیغامی: باید یک بار هم مسئولان قدیم و فعلی اقتصاد کشور و هم فعالان اقتصادی، اعضای اتاقهای بازرگانی، اساتید و پژوهشگران حوزه اقتصاد دور هم بنشیند و به این سوال پاسخ بدهند که زمین و عرصه اقتصاد ایران به چه تخصصها و نیروها و دانشی نیاز دارد. یک بار این بحث باید شکل بگیرد تا ببینیم این رشتههایی که در دانشگاه طراحی کردهایم پاسخگوی نیاز آنها و به عبارت دیگر نیاز کشور هست یا خیر. اگر پاسخگو نیست باید تغییر کند. مشکلی که در آموزش عالی کشور داریم همین است. اگر نحوه عملکرد دانشگاههای جهان را ببینید، به این صورت است که یک رشتهای در یک دورهای تاسیس میشود و بعد از چند سال حذف شده و یا تغییر میکند. چون براساس نیاز کشور آن رشته شکل گرفته و بعد با تغییر نیازها، رشته هم تغییر میکند.
* در دنیا رشته براساس نیازها راهاندازی میشود
در دنیا تاسیس رشته و حذف آن یک امر کاملا اقتضایی است اما در ایران رشته به امری ساختاری تبدیل میشود بهطوری که فرایند تاسیس یک رشته 2 تا 3 سال طول میکشد و بعد از تصویب، 40 سال پابرجاست و تدریس میشود. در دنیا طراحی رشته کاملا براساس نیازها و مقتضیات طراحی میشود و با تغییر نیازها باید رشتهها هم تغییر کنند. در دانشگاههای غربی رشتههای جدید مدام خلق میشود و ما با همواره عناوین جدید رشته روبرو میشویم اما در ایران رشتهها به ساختار تبدیل میشوند و تغییر نمیکنند در حالی که باید کوتاه مدت و انعطاف پذیر شوند.
ساختار دانشکدهها و گروهها هم همین است. مثلا در یک دانشکده، گروه توسعه دارید و یک نفر 30 سال است که استاد توسعه و عضو گروه توسعه است. در حالی که بحثهای توسعه در این 30 سال خیلی تغییر کرده است. توسعه گاهی اوقات میان رشتهای و چند رشتهای میشود.
*سالهاست منابع و سرفصلهای رشته اقتصاد تغییر نکرده است
فارس: بله، علاوه بر عدم تغییر رشتهها و گروههای آموزشی، خیلی اوقات هم منابع آموزشی برای دانشجو تغییر نمیکند. 30 سال منابع و سرفصلها در آموزش عالی بدون تغییر میماند.
پیغامی: منابع تغییر نمیکند، سرفصل تغییر نمیکند، جزوه استاد تغییر نمیکند. این باعث میشود پویایی در حوزه دانش شکل نگیرد و نتیجه این میشود که پویایی در منابع انسانی شکل نگیرد. یعنی شما متخصصی را در حوزه اقتصاد صنعتی تولید میکنید که 20 سال پیش هم تولید میکردید. گاهی وقتها آموزش نیروی انسانی متناسب با همان دانش 20 سال پیش است در حالی که نیازهای جامعه برای اقتصاد صنعتی تغییر کرده است. نیازهای عقب ماندهترین شرکتها هم در این 20 سال تغییر کرده است.
بسیاری از رشتههای دیگر علوم انسانی همین وضعیت را دارند. مثلا رشته حقوق. متخصص حقوق فضای مجازی چه کسی است؟ متخصص حقوق جزا و کسب و کارها در فضای مجازی کیست؟ متخصص و حقوقدان در این حوزه نداریم. متخصص اقتصاد در این حوزه نداریم. متخصص جامعه شناسی فضای مجازی نداریم.
* رویکرد شورای عالی انقلاب فرهنگی به سمت تولید ثروت از علم رفته است
فارس: شورای عالی انقلاب فرهنگی کاری در این زمینه نمیتواند انجام دهد؟
پیغامی: شورای عالی انقلاب فرهنگی حرکت خوبی در دو دهه اخیر در تهیه و اجرای نقشه جامع علمی کشور داشته است. رشتههایی را پررنگ کرد و 12 ستاد راهاندازی کرد. ستاد زیست فناوری، ستاد نانو تکنولوژی، ستاد علوم داروهای گیاهی، ستاد علوم شناختی. اینها مثال زدنی بود. این ستادها کارهای پژوهشی زیادی هم کردهاند اما مسیر شورای عالی انقلاب فرهنگی به سمت تولید ثروت از علم رفت. مثل حمایت از شرکتهای دانش بنیان و اقتصاد دانش بنیان. یعنی بیشتر فناوری بود تا علوم انسانی.
یک شورایی در زیرمجموعه شورای عالی انقلاب فرهنگی شکل گرفت به نام شورای تحول و نوآوری آموزشی و این شورا وظیفه طراحی رشتهها را داشت. شاخه آموزش و پرورش این شورا منجر به تهیه سند تحول آموزش و پرورش شد اما شاخه وزارت علوم این شورا فعال نبود. بعدها جریان اسلامی شدن علوم انسانی شکل گرفت و دکتری حداد عادل پای کار آمدند و کارهای خوبی برای راه اندازی شورای طراحی برنامههای درسی اسلامی کردند. اما رویکرد این شورا این بود که برنامههای درسی علوم انسانی را اسلامی کند و محتوایی با رویکرد ایرانی- اسلامی بنویسد ولی در زمینه طراحی رشته و بازنگری در سرفصلها در حوزه علوم انسانی برنامهای نداشته است.
انتهای پیام/