۲. بازیابی بعد از کودتا نسل چهل برخلاف نسل سی که با موج سهمگین کودتا و ساواک منفعل شده بود؛ خود را بازیابی کرد و در مقابل پهلوی همان اول دهه در ۱۵خرداد۴۲ دست به قیام زد. اما آنچنان سرکوب شدند که به گفتۀ شهید مهدی عراقی از نزدیکان نواب صفوی و همراهان امام خمینی دیگر کسی امیدی به حرکت و پیروزی نداشت و امریکا تسلطش بر ایران چنان شده بود که یکسال بعد از قیام ۱۵خرداد ۴۲، سرمستانه در ایران قانون کاپیتالاسیون را برای اتباع خود به تصویب رسانید. نسل پنجاه امتداد فعالیت نسل چهل بود. پهلوی در این دهه به ساواک، کمیته مشترک ضدخرابکاری را هم به عنوان ابزار جدید سرکوب اضافه کرده بود. از سوی دیگر هم در بخشی از مبارزین یا سرخوردگی از موفقیت مبارزه بهوجود آمده بود یا مسیر مبارزه را از مسیر اسلام موفق نمیدیدند؛ آنچنان که عدهای از جوانهای مبارز در بیانیهای اعلام کردند که هر چقدر «پوستین کهنهی اسلام را وصلههای علمی زدیم، از جای دیگر پاره شد.» و ناظر به این حرفها تغییر ایدئولوژی دادند و از اسلام روی گردانیدند و مارکسیست شدند. در حالیکه درست سه سال بعد از این اتفاق، انقلاب اسلامی توانست پهلوی را سرنگون و کودتای امریکایی را زمینگیر کند و نفت و خیلی چیزهای دیگر را به ملت برگرداند. در این دو دهه بود که ارتش پهلوی در ویتنام به کمک ارتش امریکا رفت، وارد بلندیهای جولان شد تا اسرائیل بتواند اشغال آن منطقه را برای خود حفظ کند و در ظفار عمان ایرانی کشته داد تا منافع امریکا در آنجا حفظ بشود و… در همین سالها بود که این نسل به چشم خود دید که بحرین از ایران جدا شد. در کنار همۀ این تلخیها اما در نهایت، این نسل چهل و نسل پنجاه بودند که آن زمستان سرد اشغال و کودتا را به بهار تبدیل کردند.