به گزارش خبرنگار پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی به نقل از سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): «ایران، بدون اغراق، نه از باب اینکه وطن پاک ما است، مهد تمدن بشری است. ایران مهد معرفت به ذات اقدس الهی و توحید بوده است. ایران هرگز بتپرستی نداشته و روح معنوی و توحیدی در فرهنگ و تمدن از آغاز تاکنون بوده است و انشاءالله همچنان نیز این روح معنوی در ایران و فرهنگ و تمدن آن باقی خواهد ماند. لذا «ایرانشناسی»، به معنی صرف شناخت ارزشهای فرهنگی و تاریخی، موقعیت و ظرفیتهای یک «سرزمین» نیست. از این منظر، ایرانشناسی یعنی شناخت فرهنگ و تمدن توحیدی بشری. ایرانشناسی یعنی شناخت مردمانی که افتخار زندگی توحیدی را از گذشته داشته و هماکنون نیز دارند. ایرانشناسی یعنی شناخت معرفت و معنویت در این بخش از جهان و ایرانشناسی یعنی تلاش برای شناخت و ساخت تمدن نوینی که بر مبنای تعالیم الهی اسلام و ارزشهای تمدن ایرانی که تمدن برتری جوی غرب را نه تنها به چالش که انشاءالله به شکست خواهد کشاند.»
آنچه بازگو شد بخشی از سخنان دکتر محمدحسین رجبیدوانی، مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام بود. وی که کتابهای بسیاری در این زمینه نوشته است، در مقام رئیس بنیاد ایرانشناسی به منظور تشریح دستاوردهای بنیاد ایرانشناسی با ایبنا به گفتوگو نشست که در ادامه میخوانیم:
بنیاد ایرانشناسی در زمینه چاپ کتاب در حوزه ایران چه کارهایی انجام داده است؟
بنیاد ایرانشناسی دارای کتابخانهای بسیار غنی است که وظیفه سرویسدهی به دانشجویان و علاقهمندان را بر عهده دارد. اوج فعالیت انتشارات بنیاد، به زمان دکتر حبیبی بازمیگردد. در آن دوره کتابهایی با موضوعات ارزشمند چاپهای نفیس و فاخر رسیدند. مثلاً کتاب فاخر «وصف خلیجفارس» که در قطع رحلی بزرگ چاپ شده و دارای استنادات تاریخی ارزشمندی است. کتابهای دیگری با موضوعاتی از جمله بقاع متبرکه، امامزادههای تهران و بازارهای شهرهای بزرگ ایران» در زمان دکتر حبیبی به چاپ رسیده بوده است. کتابهایی نیز حاصل برخی فعالیتهای فرهنگی متمرکز بر ایران به انتشار رسیدند. از جمله مسابقات عکاسی ایرانشناسی چند نوبت برگزار شده بود که در چند مجلد کتاب و در سالهای مختلف، به صورت فاخر به چاپ رسید و آثار برگزیده را معرفی کرده است. در زمان آیتالله سید محمد خامنهای هم با وجود مشکلات مالی تحقیقاتی صورت گرفته و نتایج آنها به چاپ رسید. ما در یک سال اخیر هفت کتاب را آماده چاپ کردهایم که به دلیل نبود بودجه، نتوانستهایم آنها را به چاپ برسانیم، عناوین این کتابها عبارتند از: «دانشنامه جامع ایرانشناسی استان کردستان»، «دریانوردی در ایران از آغاز تاکنون»، «مجموعه مقالات همایش استان کردستان»، «مساجد دیرینه سال استان قزوین»، «جلد هفتم و هشتم شهرهای ایرانشهر» و «جلد هفتم سرگذشت تقسیمات کشوری». یک کتاب نیز در ادامه کتابهای منتشر شده با موضوع بازارهای ایران، در حال تدارک برای انتشار است.
کتاب دیگری را با موضوع تاریخ «پیمانشکنیهای غربیها با ایرانیان در دوره باستان» برای انتشار در نظر گرفتهایم. کتاب به بررسی تاریخی این موضوع از زمانی که غربیها در برابر تمدن ایران صاحب تمدن شدند و دولتی تشکیل دادند، پرداخته است، این مطالعه نشان میدهد که آنان همیشه برتریطلب و خودبرتربین بوده، قصد سلطهجویی داشته و مرتباً چه در یونان قدیم و چه بعد امپراتوری روم که جایگزین یونان شد. این تحقیق نشان میدهد که چگونه پیمانهایی که بسته شد با پیمانشکنی غربیان روبهرو شد. همچنین یکی از آثار چاپ نشده دکتر محقق نیز که در ارتباط با تشکیلات اداری و مدیریتی ایران است و به عنوان متن درسی پیش از انقلاب توسط وی تدریس میشده را با افتخار دریافت کردهایم تا به چاپ برسانیم. به دلیل ماهیت این آثار، کتابها باید به صورت نفیس چاپ شوند که هزینه بسیار بالایی دارد. البته برای تامین بودجه از راههای گوناگونی اقدام کردهایم. وزارت کشور اگرچه از نظر ساختاری هیچ ارتباطی با ما ندارند اما از طریق برخی از استانداریها امکان کمک را فراهم کرده و بسیار همراه بودهاند که امیدواریم این همراهی به سطح عمل برسد.
سازمانهای خصوصی بر این باورند که بنیاد ایرانشناسی بودجه خوبی دارد، اما عملکرد بنیاد متناسب با بودجه دریافتی نیست، در این باره چه توضیحی دارید؟
بنیاد ایرانشناسی، ساختمان مجلل و زیبایی دارد که برخی را درباره بودجه کلان آن به شک انداخته است. در حالیکه فقط مسئله نگهداری این ساختمان، هزینه بالایی را میطلبد. اواخر سال گذشته با اغتشاشات پدید آمده در کشور، من ضمن یک مصاحبه و در رد اقدامات خائنانه متعاقب آن، بحثی را ارائه کرده بودم. برخی خبرگزاریهای مسئلهدار تیترهایی زدند، در یک مورد گفته شد معلوم نیست این شخص که در چنین جایگاهی قرار دارد با بودجههای کلان، چهکار میکند. وی را دعوت کردیم و وقتی فهمید که بودجه سال گذشته ما در کل فقط ۱۹ میلیارد تومان بوده که تازه فقط ۱۵ میلیارد تومان آن محقق شده شگفتزده شد. یکی از مراکز مهم و ثروتمند کشور میخواست با بنیاد همکاری کند ولی وقتی از بودجه بنیاد مطلع شد اظهار کرد که بودجه فقط یکی از شعبههای خارج از کشور ما، سه برابر بودجه فعلی بنیاد است!
من این اشکال را به نظام بودجهریزی کشور وارد میدانم. بنیاد ایرانشناسی بر مبنای فلسفه از جمله حل معضلات هویتی کشور تأسیس شده است. اغتشاشات سال گذشته و برخی حوادثی که گهگاه در دانشگاهها و کوچه و خیابان رخ میدهد، به دلیل هجمه شدید فرهنگی دشمنان و کمکاری دستاندرکاران فرهنگی کشور است. هویت بسیار افتخارآمیز ایرانی اسلامی ما در منظر بخشی از جامعه مخدوش شده و گروهی از جامعه ایرانیان، اکنون بیهویت شدهاند. آنان تنها هویت دینی، بلکه هویت ایرانی خود را هم گم کردهاند. اگر این دغدغه را مسئولان درک کنند، درمییابند که هر چه در امر شناخت و شناساندن هویت و فرهنگ ایران سرمایهگذاری کنند، کم است زیرا این فعالیت ثمرات فراوانی خواهد داشت. ممکن است فوری نتیجه ندهد که در امر فرهنگ قطعاً نمیدهد و سرمایهگذاری طولانیمدت میطلبد اما در نهایت کار بزرگی به انجام میرسد.
چنانکه اشاره شد یکی از کارهایی که بنا داریم انجام بدهیم و در جلسه هیات امناء قبلی که با حضور رئیسجمهور تشکیل شد و به تصویب رسید، تعریف درس و سرفصلهای آموزشی ایرانشناسی برای تدریس در مدارس و دانشگاههاست. طرح در حال تحقیق است تا پس از تدوین به شورای انقلاب فرهنگی برود و تصویب شود. ما باید برای تمام مقاطع تحصیلی متن درسی داشته باشیم و به آموزش فرهنگ و تاریخ و هنر ایران به کودکان و جوانان اهتمام کنیم.
برخی بر این باورند که چاپ کتاب در بنیاد چشمگیر نیست، دلیل آن را بیان کنید.
چنانکه بیان شد، در گذشته، طی چندین سال بودجه ثابت مانده و ارتقا نیافته است. در حالی که قبلاً نیروهای خدماتی و اداری بنیاد، حقوقشان را از نهاد ریاست جمهوری دریافت میکردند، دولت قبل محل تأمین حقوق این بخش از کارکنان را قطع کرده بود و ریاست وقت مجبور میشود، از محل بودجه پژوهشی حقوق کارکنان را تامین کند که اکنون نیز همین وضعیت وجود دارد. اکنون به شدت پیگیر هستیم که بودجه پژوهشی اصلاح و از این مضیقه آزاد شود تا بتوان تحقیقاتی را به انجام برساند که حاصل آنها را چاپ و منتشر کرد. انتشار کتاب بودجه خود را میخواهد و واقعیت این است که بودجه لازم را نداریم و در واقع با دست خالی کارها را به انجام میرسانیم.
برای نمونه در ماه گذشته، یک گروه ۱۵ نفره از دانشجویان گرجستانی به ایران آمدند، به دلیل یک اشتباه اداری گفته شده بود که بنیاد آمادگی پذیرایی از آنها را دارد، در حالی که بودجهای برای این کار نداشتیم. بنا بود این گروه سفری به شیراز و اصفهان داشته باشند و در دو گروه مجزای آقایان و خانمها اسکان داده شوند و اینها مستلزم هزینه بود. سازمانهای متولی هم همکاری نکردند. بنیاد فقط برای جابجایی این گروه ۱۲۰ میلیون تومان هزینه کرد. این کارها را با دست خالی به انجام رساندیم. بعد از برگشت این گروه به گرجستان، از دانشگاه گرجستان ایمیل تشکرآمیزی دریافت کردیم و بیان شد بازدیدکنندگان از این سفر بسیار راضی بودند. آنها با دیده گریان ایران را ترک کردند. اینجا را وطن دوم خودشان قید کرده بودند. ما با دست خالی چنین کاری کردیم و اگر دست بازی داشته باشیم طبیعتاً فعالیتهای موثرتری میتوانیم داشته باشیم.
باید توجه داشت که بر طبق اساسنامه ما باید با مراکز علمی ایرانشناسی در سطح جهان مراوده داشته باشیم. مأموریت داریم با ایرانهراسیها مقابله کنیم و دعوت کنیم که غیرایرانیان به ایران بیایند و بازدید داشته باشند. این ۱۵ نفر به اهتمام بنیاد در چنین شرایطی سفیران ایران شدهاند تا به کذبیاتی که درباره ایران گفته میشود، پاسخ بدهند. اگر ما در بنیاد حمایت بشویم، میتوانیم با چنین برنامههایی القائات دروغینی که درباره ایران در سطح جهان شکل گرفته را خنثی کنیم و از شدت ایرانهراسی بکاهیم. اکنون شماری از اندیشمندان عالم در جهان فعالند که ما سراغشان نرفتهایم و غربیهای معاند ایران از ظرفیت آنها بهرهبرداری میکنند. غالب رویدادهای ایرانشناسی در جهان با انگیزه سیاسی برگزار میشود. اگر امکان دعوت کردن، دیدار از مراکز علمی و فرهنگی و… برای آنها داشته باشیم، بسیاری از اقدامات خصمانه خنثی میشود. اکنون ما به دلیل نبود بودجه نتوانستهایم به این مهم بپردازیم ولی مخاطبان هدف را شناسایی کردهایم، ما بانک اطلاعاتی مراکز ایرانشناسی و ایرانشناسان را داریم اما استفاده مفید و مؤثر از آنها در بنیاد، به دلیل نبود بودجه لازم و کافی، متوقف است.
چقدر با وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در ارتباط هستید و برای کارهای مشترک با هم تعامل دارید؟
وزارت میراث فرهنگی و بنیاد ایرانشناسی حوزههای فعالیت مشترک دارند ولی تمایزاتی هم از نظر اهداف، وظایف و مأموریتها دارند. از مسئولان آن وزارت دعوت کردهایم که همکاریهای مشترکی هم داشته باشیم، هر چند وزارت میراث فرهنگی قصد داشت، بنیاد ایرانشناسی را زیرمجموعه خود تعریف کند. اما باید توجه کرد که اساساً اهداف بنیاد ایرانشناسی با وزارت میراث فرهنگی متفاوت است، با این حال ما آماده همکاری صمیمانه هستیم.
چه کتابهایی در دست نگارش دارید؟ لطفاً از فعالیتهای فرهنگی و علمی خودتان نیز اطلاعاتی ارائه دهید.
من خودم را نویسنده و مؤلف نمیدانم. پژوهشگری هستم که دست به تحقیق در تاریخ اسلام و تشیع و ایران دوره اسلامی تا دوران صفویه زدهام. آثاری هم از من به چاپ و نشر رسیده است. چند ایده خاص وجود دارد که اگر خدا توفیق بدهد و به مرحله عمل دربیاید حرفی تازه برای گفتن است. در ارتباط با دوران رسالت پیامبر اکرم (ص) از دیرباز کتابهای بسیاری نوشته شده اما با آن نگاه که من دارم و یادداشتهای فراوانی هم که فراهم کردهام، تاکنون اثری به نگارش درنیامده است. یا در ارتباط با قیام امام حسین (ع) که کتابهای زیادی نوشته شده اما با رویکردی که دارم، میدانم که این نگارش جدید، مورد اقبال قرار میگیرد و انشاءالله برای مردم مفید خواهد بود. در ارتباط با تاریخ تمدن و تاریخ تمدن مسلمانان که بخش اعظمی از آن مدیون ایران و ایرانیان است، چندین سال سلسله درسهایی را برای استادان دانشگاه، به خصوص استادان رشتههای فنی و پزشکی، عرضه داشتم که مورد توجه واقع شدند، چون قبلاً این را به درستی تبیین نکرده بودند. این مجموعه دروس هم یادداشتهای زیادی برداشتهام که میتواند به عنوان یک کتاب مدون شود.
کتاب دیگری که تقریباً آماده انتشار است و به مرحله صفحهآرایی هم رسیده، تحت عنوان «پیدایش اخباریگری در عصر صفویه» به نگارش درآمده است. در یک دوره، طرز تفکری به نام «اخباریگری» در مراکز علمی ایران حاکم شد که موضوع این کتاب است. در این کتاب، زمینههای پیدایش این تفکر را مورد بررسی قرار دادم که بررسی پیامدهای آن هم بسیار ضروری و مهم و برای امروز ما بسیار کاربردی است. مقالاتی نیز به نگارش درآورده و مصاحبههای متعددی نیز داشتهام، این مصاحبهها پیاده شده که باید فرصت کنم و در یک بازنویسی آنها را به چهار یا پنج جلد کتاب تبدیل کنم. علاوه بر اینها وظیفه خودم دانستم که آثار پدرم، مرحوم علامه دوانی که نویسنده توانایی بودند، تجدید چاپ کرده یا آثار چاپ نشده پدر را به چاپ برسانم. دو کتاب از پدرم در رابطه با حضرت ولیعصر (ارواحنا فداه) را برای تجدید چاپ آماده کردهام که درصدد هستیم انشاءالله تا تولد حضرت به چاپ برسانیم. تاکنون یکی از آثار پدر را من و دو کتاب دیگر را برادرانم به چاپ رساندهاند.
در پایان به عنوان رییس بنیاد ایرانشناسی دیدگاه شما درباره هویت ملی ایرانیان چیست؟
هویت ایرانی اسلامی ما، یک موهبت بزرگ الهی است که به آن افتخار میکنیم. همانطور که عرض کردم ایران این افتخار را دارد که تنها کشوری باشد که در سابقه تمدنیاش هرگز بت و بتپرستی وجود نداشته است. معنویت و ارزشهای اصیل و پسندیده اخلاقی، از دیرباز در تمدن ایران بوده که شگفتی رقبای رومی آن را برانگیخته است. پس از ورود اسلام به ایران، یک مواجهه تمدنی مهم روی میدهد. چنانکه به زعم ابنخلدون پدر علم جامعهشناسی، هیچ قوم و نژادی مانند ایرانیان به اسلام خدمت نکرده است. البته شهید مطهری هم در کتاب «خدمات متقابل ایران و اسلام» به وجوهی از آن اشاره کرده که ما در بنیاد درصددیم تا تحقیق در این باره را ادامه بدهیم و خدمات متقابل اسلام و ایران تا امروز را نیز بیان کنیم. من از این موضوع ناراحتم که چرا هویتی که بینظیر است و افتخار بزرگی دارد، به درستی شناخته شده نیست؟ پرچم برای هر ملتی مقدس است، اما پرچم ایران پس از انقلاب اسلامی، دو تقدس دارد. یک تقدس ملی که عمومی است بین همه ملتها و یک تقدس که دینی است و خاص ایران است. این پرچم مزین است به نام جلاله اللهاکبر که بدون وضو نمیتوان به آن دست زد.
ما چنین افتخاری را داریم اما متاسفانه و به هر دلیل، گروهی هر چند اندک از ایرانیان، نسبت به این پرچم مقدس سست اعتقادند. این من را به شدت رنج میدهد. مسائل سیاسی و معیشتی نباید سبب شود تا در یکی از متمدنترین جوامع جهانی، اندکی چنان دچار خودباختگی شوند که با جهالت محض، پرچم مقدس ایران را پایین آورده و پرچم منحوس آمریکا و انگلیس خبیث را بالا ببرند. این بیهویتی را متاسفانه در جای دیگری سراغ ندارم. در ارزشهای مثبت بینظیریم و در چنین مواردی هم بینظیر هستیم. در جایی دیگر سراغ نداریم که مردم به هویت خود پشت کنند و با دشمن همراه شوند. البته وقتی کسی به ناموس خانوادگی خود، بیاعتقاد است به ناموس وطن هم بیاعتقاد میشود. تلاش دارم در جایگاه مسئولیت بنیاد ایرانشناسی، در این رابطه قدمی موثر بردارم، گرچه میل شخصی من، تحقیق و پژوهش است.