تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : ۱۰ خبر اول, اخبار, برگزیده ترین ها, زنان و خانواده, عرصه فرهنگ و تربیت, گزارش, مشروح خبرها
شماره : 36674
تاریخ : ۱۲ بهمن, ۱۴۰۲ :: ۱۰:۵۲
ر ‌نشستی با موضوع «معماری و شهر‌سازی در نسبت با ارزش‌های خانواده» مطرح شد؛ معماری به عنوان ظرف زندگی تأثیر مستقیم بر سبک زندگی مردم دارد/ وظایف معماران و شهرسازان در بسترسازی پاسخ به نیازهای معنوی انسان‌ها مفهوم تجلی در هنر که مهم‌ترین اصل سبک هنر اسلامی است بستر سیر تکاملی انسان از ظاهر به باطن، از صورت به معنا، از کثرت به وحدت و از تکامل حسی و غریزی به تکامل عقلی انسان است. معماران و شهرسازان در پاسخگویی به نیازهای معنوی انسان‌ها وظایف مهمی دارند که شامل بسترسازی می‌شود؛ کار نهایی بر عهده خود انسان‌ها است که باید با تفکر و اندیشه، تکامل عقلانی پیدا کنند و به ایمان برسند

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی؛به نقل روابط عمومی پژوهشکده زن و خانواده، سی‌امین پیش‌نشست همایش بین‌المللی «خانواده مقاوم؛ چالش‌های اخلاقی در جهان متحول» با موضوع «معماری و شهر‌سازی در نسبت با ارزش‌های خانواده» با حضور جمعی از اندیشمندان، اساتید، پژوهشگران، طلاب و دانشجویان ۲۶ دی ماه سال ۱۴۰۲ در دانشکده معماری دانشگاه علم و صنعت در تهران به صورت حضوری و برخط برگزار شد.  

 معماران و شهرسازان در پاسخگویی به نیازهای معنوی انسان‌ها وظایف اجتماعی مهمی دارند

عضو هیأت علمی دانشگاه علم و صنعت در این نشست عنوان داشت: معماری عبارت است از آباد کردن فضا و محیط زیست انسانی با ابزار طبیعی و مصنوعی متناسب با نیازهای مادی انسان‌ها و همچنین در راستای بسترسازی تأمین نیازهای روحی، معنوی و تکاملی انسان‌ها. معماری فقط شامل ساختمان‌سازی نمی‌شود بلکه ایجاد فضای داخلی را نیز در بر می‌گیرد که مبتنی بر نیاز عملکردی انسان باید سازماندهی شود. هر ساختمان که در فضای شهری ایجاد می‌شود نسبت به محیط شهری، بافت شهری و بافت طبیعی وظایفی دارد. دو چیز در اختیار معمارها قرار دارد که یک بخش آن طبیعت است و مهم‌ترین چیزی هم که انسان نیاز دارد آب، هوا، آفتاب، باد و سایر جنبه‌های محیط طبیعی است. نخستین وظیفه معمار آبادسازی محیط زیست است نه اینکه بحران محیط زیست ایجاد و آن را نابود کند. دومین وظیفه معمار ایجاد فضای مصنوعی با حداقل دخالت در فضای طبیعی است، باید توجه داشت که فضای مصنوع هرگز جای فضای طبیعی را نمی‌گیرد. نقره‌کار عنوان کرد: انسان دو نیاز کلی دارد، نیازهای مادی و نیازهای معنوی. خداوند در خصوص نیازهای مادی انسان گفته است:« سخر لکم ما فی السماوات و ما فی الارض» یعنی خداوند آسمان‌ و زمین و آنچه که در آسمان‌ها و زمین، مورد نیاز انسان است را مسخر انسان قرار داده است. خداوند حتی داروهایی را برای درمان انسان در طبیعت پیش‌بینی کرده است. خداوند تأمین نیازهای مادی انسان را به علم جهانی بشری و علم عرفی واگذار کرده است که البته خطاپذیر است و راهکارهایی نیز برای آن در نظر گرفته شده است. در مورد نیازهای معنوی انسان باید گفت که مسیر اجباری تعیین نشده است؛ معمار و شهرساز نمی‌توانند انسان‌ها را به اجبار تکامل ببخشند ولی مسؤولیت‌ها و وظایفی را در این زمینه دارند و می‌توانند اسماء صفاتی و فعلی خداوند را در فرایند‌های انسانی معماری و شهرسازی تجلی ببخشند. مفهوم تجلی در هنر که مهم‌ترین اصل سبک هنر اسلامی است بستر سیر تکاملی انسان از ظاهر به باطن، از صورت به معنا، از کثرت به وحدت و از تکامل حسی و غریزی به تکامل عقلی انسان است. معماران و شهرسازان در پاسخگویی به نیازهای معنوی انسان‌ها وظایف مهمی دارند که شامل بسترسازی می‌شود؛ کار نهایی بر عهده خود انسان‌ها است که باید با تفکر و اندیشه، تکامل عقلانی پیدا کنند و به ایمان برسند. وی تشریح کرد: خداوند در بخشی از سوره مبارکه «عصر» در قرآن کریم اشاره کرده است که «والعصر* ان‌ الانسان لفی خسر* الا الذین آمنوا و علمو الصالحات .... » وظیفه خود انسان‌ها است که تحقیق، مطالعه، مقایسه و مراجعه به منایع داشته باشند تا به ایمان حقیقی دست یابند و سپس عمل صالح انجام دهند. در ادامه آیه سوم سوره مبارکه عصر عنوان شده است « و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر» یعنی انسان‌ها باید وظایف اجتماعی خود را به درستی انجام دهند. معماران و شهرسازان نیز همانند سایر اقشار جامعه در برابر اجتماع متعهد و مسؤول هستند؛ متعهد هستند که نیازهای مادی انسان‌ها را برآورده کنند و مسؤول هستند که بستر سیر تکاملی عقلانی و تعالی اخلاقی و معنوی انسان‌ها را فراهم سازند.  

 معماری به عنوان ظرف زندگی تأثیر مستقیم بر سبک زندگی مردم دارد

دکتر محمدمنان رییسی، عضو هیأت علمی دانشگاه قم نیز در ادامه این برنامه در خصوص «تأثیر معماری مدرن بر بنیان خانواده» اذعان کرد: معماری به عنوان ظرف زندگی تأثیر مستقیم بر سبک زندگی مردم دارد. در 200 ساله اخیر یعنی پس از ورود مدرنیسم به ایران بعد از دوره قاجار تا کنون مفاهیم مدرن به مرور وارد کشور شده و حوزه‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی و کالبدی را متأثر ساخته است که یکی از این حوزه‌های مهم خانواده و خانه است. خانواده به عنوان گروهی است که در خانه زندگی می‌کند و خانه به عنوان ظرفی که خانواده را در بر می‌گیرد. بر اساس پژوهش‌های صورت گرفته، مدرنیته بر خلاف اینکه بنیان‌های نظری و تئوری متعددی دارد ولی مهم‌ترین بنیانش که تمام مفاهیم دیگر نیز حول این مفهوم مرکزی شکل گرفته، کانسپت لیبرالیسم است یعنی تفکر سازمان‌بخش مدرنیته لیبرالیسم است. لیبرالیسم اگر با رویکرد تاریخی یا تبارشناسی دنبال شود به اتفاقاتی بعد از قرون وسطی می‌رسد که در کلیسا مسیحیت رخ داد و کشیشی با نام «مارتین لوتر» نهضت اصلاح دینی را راه‌اندازی کرد. پیروان نهضت اصلاح دینی افراط‌گونه تمام نظریه‌های علمی و عقلی را در صورتی که با تفاسیر خودشان تطبیق نداشت تحریم می‌کردند، حتی اگر ادله ارائه می‌شد ولی مارتین لوتر اعتراض‌آمیز بیان می‌کرد که نباید اینگونه باشد که افراد هر برداشتی دارند را به دیگران عرضه کنند. مارتین لوتر اعتقاد داشت که هر کسی می‌تواند کشیش خود باشد و مستقیم به انجیل مراجعه و طبق فهم خود عمل کند. مفهوم «خودکشیشی» محور نهضت اصلاح دینی قرار گرفت و وارد تمدن معاصر غرب شد و به مرور آزادی و محوریت فردی از عرصه دینی به سایر عرصه‌ها از جمله اقتصاد، هنر، شهرسازی و معماری، فرهنگ و ... توسعه پیدا کرد.  

 پنج پایه اصلی لیبرالیسم

وی تصریح کرد: مفهوم لیبرالیسم پنج پایه اصلی دارد که شامل نخست «سکولاریسم» به معنای جدایی دین از سیاست، دوم «اصالت آزادی» که رابطه مفهومی تنگاتنگی با لیبرالیسم دارد، سوم «اومانیسم» به معنای انسان‌محوری، چهارم فردگرایی و پنجم «راسیونالیسم» به معنای عقل‌گرایی می‌شود. از پنج پایه اصلی لیبرالیسم، دو پایه «اصالت آزادی» و «فردگرایی» خانه و خانواده را در فرهنگ معاصر ایران بیش از سایر پایه‌های لیبرالیسم زیر تأثیر قرار داده‌اند. متصل شدن عرصه فلسفه با عرصه‌های عینی و ملموس جامعه یکی از پاشنه آشیل‌هایی است که کشور در دهه‌های اخیر با آن مواجه بوده است در حالی که غرب توانسته است از این مرحله به سلامت عبور کند یعنی توانسته است فلسفه خود را به عرصه‌های مختلف سبک زندگی از جمله معماری و شهرسازی امتداد دهد. ایران کمتر موفق به امتداد مفاهیم فلسفی در عرصه‌های مختلف زندگی مانند فرهنگ، اقتصاد، معماری و شهرسازی و ... شده است ولی غرب وقتی شعار لیبرالیسم و یا استقلال فردی را می‌دهد به موازات آن در حوزه خانه و خانواده این مفاهیم را به صورت ملموس ترجمه می‌کند. عضو هیأت علمی دانشگاه قم در خصوص تأثیر «اصالت آزادی» به عنوان یکی از پایه‌های لیبرالیسم بر حوزه معماری مسکن مطرح کرد: تأکید بر معماری مسکن به این دلیل است که مسکن ظرف اصلی خانواده است و چارچوب خانواده، نظام روابط بین اعضا خانواده، کنش بین افراد خانواده و ... در نظام کالبدی مسکن تعریف می‌شود بر این اساس تک تک اجزا و جنبه‌های خانه مانند رنگ فضا، مواد اولیه و مصالح ساختمانی، هندسه و فرم ساختمان، راوبط فضایی بین اجزا خانه و ... بر عکس‌العمل و روابط اعضا خانواده با یکدیگر و همچنین روابط آنان با افراد خارج از خانواده تأثیر می‌گذارد.

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.