به گزارش خبرنگار پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی؛ بخش زیادی از روایات پوشش در کتاب شریف کافی در ذیل باب "الزی و التجمّل" یعنی زندگی و زیبایی آمده است؛ با بررسی روایات در باب پوشش، به استقرایی هفت موردی رسیدیم که به آنها میپردازیم:
1. پوشش یک کارکرد خاص تنظیم رابطه بین عبد و خدای متعال دارد که نشاندهندهی شکرگزاری عبد و استفادهی درست از نعمتهای الهی است.
2. کارکرد دوم پوشش در تنظیم رابطهی مؤمنین با همدیگر است؛ به این معنا که وقتی یک مؤمن، مؤمن دیگری را میبیند خوب است که لباس خوب و لباس تازه و لباس زیبا بپوشد.
3. یکی دیگر از کارکردهای پوشش تنظیم رابطهی مؤمن با جامعه منافقین است، به این صورت که مؤمن نباید به شکلی لباس بپوشد که باعث شماتت منافق شود. منافق کسی است که با ظاهر مؤمنانه در جامعهی مؤمنین تردد دارد ولی عمدتاً در بزنگاهها و جاهایی که در گلوگاه قرار میگیرد، جا میزند و در مواقعی که زمینهای برای فشار در جامعهی مؤمنین شکل میگیرد، طعنه میزند و باعث تضعیف جامعهی مؤمنین میشود. 4. نسبت پوشش در رابطه با جامعه کفار هم که مشخص و معروف است؛ در حقیقت جزء فتوای همه فقهای ماست که تشبه به کفار حرمت دارد. تأکید میکنم اساساً لباس پدیدهی سیاسی است و اینکه فکر کنیم صرفاً یک وجه فرهنگی دارد، از اساس غلط است. در حکم اولیهی لباس، لباس حتماً وجه سیاسی دارد. آن قسمتی که وجه سیاسی درونی دارد به تنظیم نسبت مؤمنین با هم میپردازد و برای وجه سیاسی بیرونی هم، روی تنظیم نسبت پوشش مؤمنین با کفار و منافقین تأکید میکند. 5. از کارکردهای دیگر پوشش در جامعهی مؤمنین، مسئلهی تنظیم مرجعیت اجتماعی است. در بحث مرجعیت اجتماعی، اسلام نه مرجعیت اجتماعی کسی را که با ظاهر و پوشش مشهور میشود میپذیرد، نه مرجعیت عابد و نه حتی مرجعیت اجتماعی زاهد را. آنکسی که در نظام معارف دینی، مرجعیت اجتماعی دارد، عالم ربانی است. یعنی از یکسو حرمت لباس شهرت وجود دارد و از سوی دیگر، حرمت صلاه شهرت هست. یعنی کسی حق ندارد جوری نماز بخواند که با نمازش معروف شود، همانطوری که کسی حق ندارد جوری لباس بپوشد که با لباسش مشهور شود. بههرحال یکی از کارکردهای لباس، هنجار پذیری اجتماعی است. یعنی لباس باید جوری باشد که عضویت فرد در یک جامعهی دینی را نمایان کند، نه شاذبودن، نه خاصبودن و نه ویژهبودن آن را. البته این موضوع منافاتی با بحث لباسهای اصناف و اقوام ندارد. 6. کارکرد ششم پوشش، مربوط میشود به کارکرد لباس و پوشش در خصوص بحث حفاظت از هویت جنسیتی. یک فتوای مشهور بین فقها وجود دارد مبنی بر حرمت پوشیدن لباس جنس مخالف؛ یعنی جامعهی دینی، جامعهای است که یکی از ابزارهایی که برای کنترل هویت جنسیتی وجود دارد، این است که زنان لباس زنانه بپوشند و مردان لباس مردانه؛ تا از هویت جنسیتی آنها حفاظت شود. این امر فقط اجتماعی نیست، وجه روانشناسانه هم دارد؛ یعنی اینگونه نیست که این حکم در خلوت شخص، برداشته شود و فقط امر اجتماعی باشد. 7. هفتمین کارکرد که الان بیشتر در ذهن ما پررنگ شده است، مسئلهی امر جنسی است. به این معنا که اسلام میخواهد بهوسیلهی ابزاری بهنام پوشش، غریزهای بهنام غریزهی جنسی را ضربدر تقویت کانونی بهنام کانون خانواده کند. کانون خانوادهای که در اسلام مهمترین سلول اجتماعی و تربیتی است. احکام مَحرمونامحرم یکی از مهمترین راهبردها و ابزارهای دینی برای ضربشدن در غریزهی جنسی در تقویت کانال خانوادههاست.
حجت الاسلام علی محمدی