تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
یحیی عبدالهی در یادداشتی برای شبکه اجتهاد مطرح کرد؛ حوزه علمیه هنوز به حکومت نرسیده است / تجلی غفلت حوزه علمیه از علوم انسانی اسلامی در انتخابات اخیر در این انتخابات، حوزه علمیه همه توان خود را بسیج کرد تا مردم را به انتخاب درست برساند، همه علما، سخنرانان، نهادهای دینی پشت سر کاندیدای ارزشی قرار گرفتند اما کاندیدای رقیب که نه برنامه خاصی داشت، نه جاذبه‌ای، نه کارنامه‌ای، نه بیانی و با وجود نقطه ضعف‌های آشکار با فاصله قابل توجه‌ای پیروز شد و ریاست جمهوری کشور ایران را برعهده گرفت. این نشان می‌دهد حوزه علمیه از مناسبات اجتماعی عقب مانده است و از جایگاه راهبری و هدایت اجتماعی فرسنگ‌ها فاصله دارد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، به نقل از شبکه اجتهاد؛ در این انتخابات، حوزه علمیه همه توان خود را بسیج کرد تا مردم را به انتخاب درست برساند، همه علما، سخنرانان، نهادهای دینی پشت سر کاندیدای ارزشی قرار گرفتند اما کاندیدای رقیب که نه برنامه خاصی داشت، نه جاذبه‌ای، نه کارنامه‌ای، نه بیانی و با وجود نقطه ضعف‌های آشکار با فاصله قابل توجه‌ای پیروز شد و ریاست جمهوری کشور ایران را برعهده گرفت. این نشان می‌دهد حوزه علمیه از مناسبات اجتماعی عقب مانده است و از جایگاه راهبری و هدایت اجتماعی فرسنگ‌ها فاصله دارد. حداکثر توان او اعزام مبلغ به تعدادی روستا و مسجد است که طیف خاصی از مومنین را پوشش می‌دهد. نتیجه این انتخابات فرصت خوبی است که مسئولین حوزه علمیه (خصوصاً شورای عالی حوزه) و نهادهای وابسته همچون دفتر تبلیغات و جامعه مدرسین و… عملکرد خود را نقادی و آسیب شناسی کنند. چرا با طیف وسیعی از مردم بیگانه شده ایم و زبان مشترک نداریم؟ باید بپذیریم بخش وسیعی از جامعه نه مسجد می‌آیند و نه حرم و نه هیئت و نه پای تلوزیون سمت خدا می‌بینند، در نتیجه هیچگاه با روحانیت مواجهه ندارند. ساختارهای تبلیغی حوزه در تبلیغ و ارشاد این بخش از جامعه دچار انسداد است، لذا اگر همه طلبه‌ها را هم برای تبلیغ گسیل دارد، نمی‌تواند این طیف را پیدا کند و با آن سخن بگوید. بله تبلیغ چهره به چهره تا حدی می‌تواند این مشکل را جبران کند ولی باز چند درصدی بیشتر توفیق ندارد. ریشه مشکل، پیچیده شدن مناسبات زندگی انسان مدرن شهری است که اجازه حضور روحانیت را به آن نمی‌دهد، درحالیکه تبلیغ حوزوی در سطح مناسبات روستایی باقی مانده است. مناسبات مدرن زندگی شهری، نیازی به طلبه و روحانیت پیدا نمی‌کند و تمام شئون زندگی را بر مدار علم و فناوری‌های جدید و با تکیه بر شبکه‌های جهانی پیش می‌برد. امروزه ابزار اداره چنین انسانی، ساختارهای اجتماعی و الگوهای حکمرانی است که نقش حوزه‌های علمیه به عنوان جریان دهنده دین در عرصه حیات اجتماعی نیز در آنها کمرنگ و حداقلی است. شکل گیری ساختارهای پیچیده سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، قوانین، برنامه‌ها، آئین نامه‌هایی که همگی سبک زندگی انسان امروزی را تعیین می‌کند، چه نسبتی با دین برقرار می‌کند؟ اگر دینی بودن آنها را صرفاً به عبور از فیلتر شورای نگهبان دانستیم که عدم مخالفت قطعیه آن احراز نشود، به نحوی که انواع مکتب‌های مدرن لیبرال و سرمایه داری نیز با اندک ظاهرسازی از آن عبور می‌کنند، نباید انتظار داشته باشیم، انسانی که محصول تربیت این ساختارهاست، در بزنگاه انتخابات انتخابش دینی باشد. حوزه علمیه (مشخصاً شورای عالی حوزه) هشدار حدود دو دهه پیش رهبری مبنی بر مدیریت تحول را جدی نگرفت و همچون دیگر مطالبات رهبری مانند علوم انسانی اسلامی به فراموشی سپرد، اکنون نتایج این کم کاری را نمی‌توان با رزمایش چند روزه طلاب جوان جبران کرد و جامعه را به تشخیص درست و صواب رساند. مسأله عمیق تر از کم کاری در جهاد تبیین و معرفی دستاوردهای دولت شهید رئیسی است، مساله سکولاریسم پنهان و ساختاری حوزه و حکومت است، حوزه هنوز به حکومت نرسیده است!

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.