به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی؛ حجت الاسلام غلامعلی معصومی نیا مدیر گروه اقتصاد و بانکداری اسلامی دانشگاه خوارزمی بیان کرد؛ تحلیل بانکداری امروز، متفاوت از گذشته شده است؛ زیرا تلقی از بانک در زمان گذشته چنین بود که بانک از سپرده گذار پول می گیرد و به متقاضیان تسهیلات، وام می دهد. در مقابل به سپرده گذار بهره می دهد و از تسهیلات گیرنده بهره می گیرد. در تلقی امروزه از بانک چنین گفته می شود که بانک از مردم سپرده می گیرد اما با خلق پول اقدام به پرداخت تسهیلات می کند. تلقی مذکور به این دلیل شکل گرفته است که اگر بانک از سپرده مشتری اقدام به پرداخت تسهیلات می کند باید با خارج شدن سپرده مشتری از بانک، از میزان قدرت پرداخت تسهیلات کمتری بهره ببرد این در حالی است که چنین نمی شود. بانکداری اسلامی بر اساس تلقی قدیم طراحی شده است؛ زیرا چرخه بانکداری همان است فقط بهره ها را حذف کرده و به جای پرداخت بهره بانک به مشتری از سپرده قرض الحسنه استفاده و به جای دریافت بهره از تسهیلات گیرنده از وام قرض الحسنه یا عقود دیگر استفاده شده است. با بررسی بانک داری اسلامی در کشورهای مسلمان جهان مانند مالزی، پاکستان، عربستان و... به این نتیجه رسیدیم که وجه مشترک همه آنان در همین نکته است؛ یعنی فعالیت بانکداری اسلامی در جهان منحصر در بانکداری با عقود ثابت شده است. در گذشته روح بانکداری اسلامی را مشارکت می دانستند اما با گذشت زمان به این نتیجه رسیدند که بانکداری اسلامی فاقد روح است و عمده فعالیت آن بیع و عقود با بازدهی ثابت است. باید به این نکته توجه کرد که بانک با چنین فعالیتی نمی تواند مشارکت را اجرا کند؛ زیرا هدف چنین بانکی واسطه گری پولی است و انجام فعالیت اقتصادی و مشارکتی یا سرمایه گذاری نه تنها از وظایف او به شمار نمی رود بلکه با جوهره بانک ناسازگار است. هدف از یک نظام پولی اسلامی تجهیز پولهای مردم برای اهداف اقتصادی است. بانک در این رابطه باید از ظرفیت تمام عقود و قراردادها استفاده کرد تا بتوان همه نیازهای واقعی اقتصاد را برطرف کند. علت اینکه در آیات و روایات بیع بیشتر مورد تایید قرار گرفته به این دلیل است که بیع اساس همه فعالیت ها و وقراردادها می باشد اما شروع قرارداد مختلف است اکنون عمده فعالیت بانک ها به صورت مرابحه انجام می شود که نزدکترین عقد به سیستم ربوی می باشد. مرابحه بیع للامر بالشراء می باشد؛ یعنی 1- مشتری برای دیافت تسهیلات به بانک مراجعه می کند 2- بانک از مشتری می خواهد که نیازهای خود را اعلام کند 3- مشتری می گوید فلان کالا را نیاز دارم برای من تهیه کن (آمر به شراء مشتری است) 4- بانک کالاهای درخواستی مشتری را تهیه می کند و با سود معین به صورت اقساطی به او می فروشد. مشکل مرابحه در زمانی است که این روند به مرور زمان صوری می شود به این معنا که بانک پول را به مشتری میدهد و می گوید خودت کالا را تهیه و از طرف من به خودت بفروش. مشتری مقداری از پول را برای خرید کالای مورد نیاز هزینه می کند و ما بقی را در جایی دیگر.