تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
حجت الاسلام و المسلمین احمدحسین شریفی، رئیس دانشگاه قم، در یادداشتی مطرح کرد؛ بررسی سبک زندگی، حکمرانی و مقصد تمدنی اسلام و غرب / آیا لیبرالیسم و اسلام می‌توانند در یک نظام سیاسی جمع شوند؟ حقیقت آن است که اختلاف جمهوری اسلامی و لیبرالیسم (نظام سیاسی حاکم بر اغلب کشورهای غربی، با محوریت آمریکا) از سنخ اختلافات ریشه‌ای است. تقابل این دو نوع نظام، تقابلی بنیادین است. از جنس تقابل دو نوع نگاه به معرفت و جهان و انسان و ارزش‌های انسانی است. نوع نگاه غرب به عالم و آدم و ارزش کاملاً متفاوت با نوع نگاه اسلام به این مقوله‌هاست.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، حجت الاسلام و المسلمین احمدحسین شریفی، رئیس دانشگاه قم، در یادداشتی مطرح کرد؛ «نمی‌توانیم در مسائل گوناگون سیاسی و اقتصادی و دیگر چیزها پیرو مبانی تمدن مادی غرب باشیم. ... مبانی تمدن غرب مبانی غلطی است مخالف با مبانی اسلامی است. ارزش‌های آن تمدن ارزش‌های دیگری است. ...» (امام خامنه‌ای، ۱۸/ ۱۲/ ۱۴۰۳) حقیقت آن است که اختلاف جمهوری اسلامی و لیبرالیسم (نظام سیاسی حاکم بر اغلب کشورهای غربی، با محوریت آمریکا) از سنخ اختلافات ریشه‌ای است. تقابل این دو نوع نظام، تقابلی بنیادین است. از جنس تقابل دو نوع نگاه به معرفت و جهان و انسان و ارزش‌های انسانی است. نوع نگاه غرب به عالم و آدم و ارزش کاملاً متفاوت با نوع نگاه اسلام به این مقوله‌هاست. به تعبیر دیگر، اختلاف گاهی بر سر لوکوموتیوران است، یعنی دو نفر یا دو جامعه هر کدام داعیه رهبری یک نظام سیاسی و یک مدل حکمرانی را دارند و گاهی اختلاف بر سر تعداد واگن‌های قطار است. اما گاهی اختلاف بر سر ریل‌گذاری حرکت قطار است. ادعای انقلاب اسلامی و فلسفه شکل‌گیری آن همین بوده است که ریل‌گذاری حرکت بشر را که توسط نظام‌های اومانیستی و سکولاریستی صورت گرفته است، قبول ندارد. سبک زندگی اسلامی یکی از میوه‌های جمهوری اسلامی است و جمهوری اسلامی هم درختی است که در زمین نظام معرفتی و ارزشی و انسان‌شناسی اسلام رشد می‌کند. همانطور که سبک زندگی غربی یکی از میوه‌های لیبرالیسم است و لیبرالیسم هم درختی است که در زمین نظام معرفتی و ارزشی و اومانیستی رشد می‌کند. امام خمینی(ره) در تاریخ ۱۸ دی ۱۳۵۷ در نوفل‌لوشاتو در پاسخ سؤال خبرنگار روزنامة تايمز انگليس به زیبایی زمین و درختان و میوه‌های فکر اسلامی را ترسیم کرده‌اند: «اعتقادات من و همة‌ مسلمين همان مسائلي است که در قرآن کريم آمده است و يا پيامبر اسلام و پيشوايان بحق بعد از آن حضرت بيان فرموده‌اند که ريشه و اصل همة آن عقايد، که مهم‌ترين و با ارزش‌ترين اعتقادات ماست،‌ اصل توحيد است. مطابق اين اصل، ما معتقديم که خالق و آفريننده جهان و همة‌ عوالم وجود و انسان تنها ذات مقدس خداي تعالي است که از همة‌ حقايق مطلع است و قادر بر همه چيز است و مالک همه چيز. اين اصل به ما مي‌‌آموزد که انسان‌ تنها در برابر ذات اقدس حق بايد تسليم باشد و از هيچ انساني نبايد اطاعت کند مگر اين که اطاعت او اطاعت خدا باشد؛ و بنا بر اين هيچ انساني هم حق ندارد انسان‌هاي ديگر را به تسليم در برابر خود مجبور کند. و ما از اين اصل اعتقادي،‌ اصل آزادی بشر را مي‌آموزيم که هيچ فردي حق ندارد انساني و يا جامعه و ملتي را از آزادي محروم کند، براي او قانون وضع کند، رفتار و روابط او را بنا به درک و شناخت خود که بسيار ناقص است و يا بنا به خواسته‌ها و اميال خود تنظيم نمايد. و از اين اصل ما نيز معتقديم که قانونگذاري براي بشر تنها در اختيار خداي تعالي است. همچنان که قوانين هستي و خلقت را نيز خداوند مقرر فرموده است. و سعادت و کمال انسان و جوامع تنها در گرو اطاعت از قوانين الهي است که توسط انبيا به بشر ابلاغ شده است و انحطاط و سقوط بشر به علت سلب آزادي او و تسليم در برابر ساير انسان‌هاست و بنا براين بنا، انسان بايد عليه اين بندها و زنجير‌هاي اسارت و در برابر ديگران که به اسارت دعوت مي‌کنند قيام کند و خود و جامعة خود را آزاد سازد تا همگي تسليم و بندة خدا باشند. و از اين جهت است که مبارزات اجتماعي ما عليه قدرت‌هاي استبدادي و استعماري آغاز مي‌شود و نيز از همين اصل اعتقادي توحيد، ما الهام مي‌گيريم که همة انسان‌ها در پيشگاه خداوند يکسانند. او خالق همه است و همه مخلوق و بندة او هستند. اصل برابري انسان‌ها و اين که تنها امتياز فردي نسبت به فرد ديگر بر معيار و قاعدة تقوا و پاکي از انحراف و خطاست؛ بنا براين با هر چيزي که برابري را در جامعه بر هم مي‌زند و امتيازات پوچ و بي‌محتوا را در جامعه حاکم مي‌سازد بايد مبارزه کرد. البته اين آغاز مسأله است و بيان يک ناحية محدود از اين اصل و اصول اعتقادي ما؛ که براي توضيح و اثبات هر يک از بحثهاي اسلامي، دانشمندان در طول تاريخ اسلام کتابها و رساله‌هاي مفصلي نوشته‌اند.» (صحیفه امام، ج۵،‌ص۳۸۵)

© 2025 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.