تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
امیرمحمد اصفهانی، پژوهشگر هسته تحول آموزش و پرورش اندیشکده رهیافت، در یادداشتی مطرح کرد؛ مبانی شکل‌گیری مدارس جدید، پیش از انقلاب اسلامی / چرا روشنفکران قاجار چاره پیشرفت را در آموزش دیدند؟ در دوران پیش از مشروطه، ایران با چالش‌های متعددی در حوزه‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مواجه بود. یکی از مهم‌ترین این چالش‌ها، مسئله عقب‌ماندگی علمی و فنی نسبت به کشورهای غربی بود. این مسئله باعث شد تا اندیشمندان و روشنفکران ایرانی به فکر ایجاد تحول در نظام آموزشی کشور بیفتند.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، امیرمحمد اصفهانی، پژوهشگر هسته تحول آموزش و پرورش اندیشکده رهیافت، در یادداشتی مطرح کرد؛ در دوران پیش از مشروطه، ایران با چالش‌های متعددی در حوزه‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مواجه بود. یکی از مهم‌ترین این چالش‌ها، مسئله عقب‌ماندگی علمی و فنی نسبت به کشورهای غربی بود. این مسئله باعث شد تا اندیشمندان و روشنفکران ایرانی به فکر ایجاد تحول در نظام آموزشی کشور بیفتند. از نیمه اول قرن ۱۳ هجری شمسی، مدارس مختلفی با مبانی فکری گوناگون تأسیس شدند که هر کدام تلاش می‌کردند به نوعی به این عقب‌ماندگی پاسخ دهند. این مدارس نه تنها به دنبال آموزش علوم جدید بودند، بلکه سعی داشتند با حفظ هویت فرهنگی و دینی ایران، راه‌هایی برای پیشرفت کشور پیدا کنند. به‌صورت کلی مبانی شکل‌گیری مدارس در دوران پیش از انقلاب اسلامی را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:

1. باور به عقب‌ماندگی از غرب و لزوم رفع آن:

در قرن نوزدهم، ایران در مقایسه با کشورهای غربی احساس عقب‌ماندگی علمی، فنی و صنعتی می‌کرد. این احساس، به ویژه در میان روشنفکران و اصلاح‌طلبان قوت گرفت. آنها معتقد بودند که تنها از طریق آموزش و پرورش می‌توان این شکاف را پر کرد و به پیشرفت دست یافت. این باور منجر به تأسیس مدارس جدیدی مانند دارالفنون شد، که در آنها علوم جدید، ریاضیات، زبان‌های خارجی و فناوری‌های روز تدریس می‌شد. هدف این مدارس نه تنها آموزش علوم بود، بلکه تغییر فرهنگی و تقویت روحیه علمی در جامعه نیز مدنظر قرار داشت. این نگرش به عقب‌ماندگی و لزوم رفع آن، به یکی از پایه‌های اصلی تحولات آموزشی ایران تبدیل شد و تا دوره‌های بعدی نیز ادامه یافت.

2. شکست‌های ایران در جنگ با روسیه و نفوذ افکار تجددخواهی در ایران:

در اوایل قرن نوزدهم، شکست‌های ایران در جنگ‌های با روسیه و قراردادهای نابرابر گلستان و ترکمانچای، ضعف نظامی، علمی و فنی ایران را آشکار کرد. این شکست‌ها باعث شد روشنفکران و اصلاح‌طلبان ایرانی مانند امیرکبیر و میرزا ملکم‌خان به این باور برسند که عقب‌ماندگی ایران ریشه در نبود آموزش مدرن و فناوری روز دارد. تحت تأثیر این افکار، جنبش‌های تجددخواهی شکل گرفت و منجر به تأسیس مدارس جدید مانند دارالفنون شد، که هدف آن آموزش علوم جدید و تربیت نیروهای متخصص برای پیشرفت کشور بود. این تحولات، پایه‌های اصلاحات آموزشی و فکری در ایران را بنا نهاد.

3. به رسمیت شناختن حقوق اهل کتاب:

در جامعه ایران که از تنوع مذهبی برخوردار بود، مدارس جدید تلاش کردند به حقوق اهل کتاب (یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان) احترام بگذارند. این رویکرد بر پایه این ایده بود که آموزش و پرورش باید برای همه اقشار جامعه، بدون توجه به مذهب، در دسترس باشد. مدارس جدید با ایجاد فضایی فراگیر، سعی کردند تبعیض‌های مذهبی را کاهش دهند و به همه گروه‌ها فرصت یادگیری و پیشرفت بدهند. این اقدام نه تنها به عدالت آموزشی کمک کرد، بلکه به تقویت وحدت ملی و همزیستی مسالمت‌آمیز بین ادیان مختلف در ایران نیز انجامید.

4. موانع و محدودیت‌های گسترش آموزش:

گسترش آموزش با موانع متعددی روبرو بود. از جمله این موانع می‌توان به فقر اقتصادی، نبود زیرساخت‌های آموزشی، مقاومت برخی از گروه‌های سنتی در برابر تغییرات، و کمبود معلمان آموزش‌دیده اشاره کرد. علاوه بر این، مسائل روان‌شناختی و فرهنگی نیز باعث می‌شد که بسیاری از خانواده‌ها تمایلی به فرستادن فرزندان خود به مدارس جدید نداشته باشند. ایجاد مدارس مختلف به تناسب انواع دانش‌آموزان حاصل این معیار است.

5. اهمیت دانش‌های تخصصی و فنی و تحقق توسعه اقتصادی:

در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، ایران با نیاز فزاینده‌ای به پیشرفت صنعتی و اقتصادی مواجه بود. روشنفکران و اصلاح‌طلبان دریافتند که برای دستیابی به توسعه اقتصادی، باید نیروی کار ماهر و متخصص تربیت شود. به همین دلیل، در مدارس جدید، آموزش دانش‌های تخصصی و فنی مورد تأکید قرار گرفت. این مدارس نه تنها به علوم انسانی و دینی می‌پرداختند، بلکه رشته‌هایی مانند مهندسی، پزشکی، کشاورزی و صنعت را نیز در برنامه‌های خود گنجاندند. تأسیس مدارس فنی و حرفه‌ای، مانند مدرسه صنعتی تهران، نشان‌دهنده این تغییر رویکرد بود. هدف این مدارس، تربیت افرادی بود که بتوانند در بخش‌های مختلف صنعت و اقتصاد کشور نقش‌آفرینی کنند. توسعه اقتصادی به عنوان یکی از اهداف اصلی نظام آموزشی جدید در نظر گرفته می‌شد. روشنفکران بر این باور بودند که بدون نیروی کار آموزش‌دیده و متخصص، نمی‌توان به پیشرفت صنعتی و اقتصادی دست یافت. مدارس جدید سعی داشتند با ارائه آموزش‌های عملی و تخصصی، دانش‌آموزان را برای ورود به بازار کار آماده کنند. این رویکرد نه تنها به رشد اقتصادی کمک می‌کرد، بلکه باعث کاهش وابستگی ایران به نیروهای خارجی در حوزه‌های فنی و صنعتی نیز می‌شد. در نتیجه، آموزش دانش‌های تخصصی و فنی به یکی از ارکان اصلی تحولات آموزشی ایران تبدیل شد و نقش مهمی در تلاش‌های کشور برای دستیابی به توسعه پایدار ایفا کرد. تقریبا تمام این عوامل در دوران پس از انقلاب اسلامی نیز ادامه پیدا کردند به انضمام برخی عوامل دیگر که به اقتضای فضای انقلاب، اضافه شدند. در یادداشت‌های بعد به این عوامل بیشتر خواهیم پرداخت.

© 2025 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.