تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
حجت الاسلام والمسلمین حسین درودی، مدرس سند تحول بنیادین و بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی در یادداشتی مطرح کرد؛ مبنای قرآنی سرمایه گذاری برای تولید / رابطه بین قلب سلیم و ارتباط با انسان کامل سرمایه گذاری حقیقی در خلقت انسان از آن خداوند متعال است که آن هم برای جود می باشد نه جهت سود؛ چراکه نعمت اختیار به ایشان افاضه کرده تا جانشین او در زمین باشد و اگر این داده الهی برای آدمی فهم نگردد همیشه خداوند هستی را بدهکار خود دانسته و در برابر او ادعای خداوندی خواهد کرد که از علائم مشهور آن عدم خدمت به دیگران و استخدام محرومان به نفع مادی و بردگی خویش در نزد آنان می باشد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، به نقل از خبرگزاری حوزه؛ حجت الاسلام والمسلمین حسین درودی، مدرس سند تحول بنیادین و بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی در یادداشتی با موضوع «مبانی قرآنی شعار سال»، آورده است؛

بسم الله الرحمن الرحیم

با توجه شعار جهت دهنده سال ۱۴۰۴ از سوی رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی به «سرمایه گذاری برای تولید» بی شک معظم له آن سرمایه گذاری را مد نظر داشته اند که آیات وحی، تنها سرمایهٔ سودمند برای انسان را در زندگیِ ابدی یعنی «قلب سلیم» معرفی کرده است و هیچ سرمایه دیگری در آن زمان برای بشر فائده‌ و سودی نخواهد داشت از همین رو زیر پایه¬ی سرمایه گذاری های مادی معلوم خواهد شد که باید به چه سمت و سویی هدایت شوند تا تمدن نوین را بشارت بدهند و ما را از مشکلات و موانع آزار دهنده اقتصاد فعلی برهانند.

سرمایه های زیر پایه از نظر اسلام

برخی سرمایه‌های کلی و زیر بنایی از منظر پیامبر اعظم(ص) خطاب به ابوذر در انسان شناسی اسلامی چنین بیان شده است: «یا أباذرٍّ، اِغتَنِمْ خَمسا قَبلَ خَمسٍ : ۱- شَبابَکَ قَبلَ هَرَمِکَ ۲- و صِحَّتَکَ قَبلَ سَقَمِکَ ۳- و غِناکَ قَبلَ فَقرِکَ ۴- و فَراغَکَ قَبلَ شُغلِکَ ۵- و حَیاتَکَ قَبلَ مَوتِکَ». «ای ابوذر! پنج چیز را پیش از پنج چیز غنیمت شمار: جوانیت را پیش از پیریت و تندرستیت را پیش از بیماریت و توانگریت را پیش از تهی دستیت و آسودگیت را پیش از گرفتاریت و زندگیت را پیش از مردنت.»

با توجه به سرمایه های معرفی شده برای یک مسلمان در جامعه اسلامی که حفاظت از آنها عامل جامعه سازی و تمدن آفرینی می گردد پیش نیازی به نام قلب سلیم را نیاز دارد که با حفظ تمام جانبه از آن ارتباط با ملکوت جهان و انسان کامل برای ایشان برقرار گردیده و از مزاحمت های وساوس شیطان و نیز زیاده خواهی نفس در امان باشد چراکه انسان به تنهایی قادر نیست از این سرمایه های ۵ گانه خود حراست کند به دلیل آنکه فقر باطنی و ظاهری ایشان در حدی است که بدون حمایت آموزه های وحی و مفسر حقیقی آن به بیراهه و بن بست های ذلت بار دچار می گردد.

بشر مشتاق به سگ نمایی در جهان صنعتی امروز که در متروها و پارک های اروپا و امریکا به شدت به بن بست انسان شناختی رسیده و آثار مهیب و مخرب انحرافی آن اکنون در پیش چشم جهانیان لحظه به لحظه به نمایش گذارده می شود که در غزه مقتدر قتل اطفال با روش گرسنگی دادن و نیز آتش زدن بی پناهان و کهنسالان و همچنین خبرنگاران نه اینکه از سوی برخی مسئولان جهان محکوم و مردود شناخته نمی شود بلکه یک برتری علمی و نژادی به حساب می آید؛ بله اقتصاد در نزد این گروه انسان نما مشخص است که فقط از طریق خونریزی و تجارت فساد امکان اظهار وجود دارد.

خداوند مالک حقیقی سرمایه انسانی

سرمایه گذاری حقیقی در خلقت انسان از آن خداوند متعال است که آن هم برای جود می باشد نه جهت سود؛ چراکه نعمت اختیار به ایشان افاضه کرده تا جانشین او در زمین باشد و اگر این داده الهی برای آدمی فهم نگردد همیشه خداوند هستی را بدهکار خود دانسته و در برابر او ادعای خداوندی خواهد کرد که از علائم مشهور آن عدم خدمت به دیگران و استخدام محرومان به نفع مادی و بردگی خویش در نزد آنان می باشد.

رابطه قلب سلیم با اقتصاد عادلانه

در سوره مبارکه انسان آمده است: «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا» ما راه را به او نشان دادیم یا سپاس گزار خواهد بود یا ناسپاس (۳ دهر) امام صادق علیه السلام ذیل آیه‌ فرمودند: «عرفناه اما آخذ و اما تارک» «تفسیر کنزالدقائق.» ما راه را به او معرفی کردیم، یا آن را می‌گیرد و یا رها می‌کند. بزرگترین سرمایه برای یک انسان؛ آزاد بودن ایشان از همه مخلوقات و هر چه غیر خداوند متعال است می باشد و این قدرت انتخاب گری افاضه شده از سوی خالق یکتا است که بشر را از حیوانات و سایر موجودات هستی تفکیک و ممتاز می کند و به ایشان اجازه می دهد در جهان اقدام به سرمایه گذاری مادی و معنوی داشته و در عالم ماوراء برداشت را از آن خود کند و در انتظار پاداش بی پایان باشد. این نکته تربیتی بسیار حائز اهمیت است که درک و دریافت تمامی سود ثمره سرمایه گذاری شده توسط انسان در آن سرایی است که ظرفیت پاسخگویی به مقام و منزلت سرمایه گذاری انسان را داشته باشد تا تبادل صورت گیرد چراکه به مقدار وسعت قلب آدمی سرمایه گذاری حقیقی به ایشان پرداخت می گردد از همین رو در آیه ۸۸ و ۸۹ شعرا آمده است «یَومَ لا یَنفعُ مالٌ و لا بَنون • إلّا مَن أتی اللّهَ بِقَلبٍ سَلیم» روزی که نه دارایی و نه فرزندان سودی نمی‌بخشد، مگر هر کس «قلبی سلیم» را نزد خداوند، بیاورد. سود حقیقی آن است که آبادگر قلب بی نهایت طلب انسان باشد زیرا سود مادی در دنیا موقتی و مقطعی تاریخ مصرف محدود دارد؛ آن سودی که مانا و موسع است از جنس قلب بی نهایت طلب آدمی است که قدرت میهمان کردن خداوند عالم هستی را در قلب خود دارد.

حج آیینی جهت سرمایه گذاری جهان ماوراء

الحَجُّ أَشهُرٌ مَعلوماتٌ ۚ فَمَن فَرَضَ فیهِنَّ الحَجَّ فَلا رَفَثَ وَلا فُسوقَ وَلا جِدالَ فِی الحَجِّ ۗ وَما تَفعَلوا مِن خَیرٍ یَعلَمهُ اللَّهُ ۗ وَتَزَوَّدوا فَإِنَّ خَیرَ الزّادِ التَّقویٰ ۚ وَاتَّقونِ یا أُولِی الأَلبابِ «البقرة آیه ۱۹۷» حج، در ماه‌های معینی است! و کسانی که (با بستن احرام، و شروع به مناسک حج)، حج را بر خود فرض کرده‌اند، (باید بدانند که) در حج، آمیزش جنسی با زنان، و گناه و جدال نیست! و آنچه از کارهای نیک انجام دهید، خدا آن را می‌داند. و زاد و توشه تهیه کنید، که بهترین زاد و توشه، پرهیزکاری است! و از من بپرهیزید ای خردمندان!

از حکمت های زیر ساخت ساز برنامه های عبادی حج می تواند اصلاح الگو اقتصادی برای بشر باشد زیرا آنچه سبب اقتصاد سرمایه داری فقیر ستیز می گردد همان تحریم هایی است که حاجی در حج ملزم به رعایت آن می باشد که از محسوس ترین آن خود بینی است و به دستور شارع مقدس حاجی در مدت معین اعمال حج حق ندارد خود را در آیینه مشاهده کند؛ این سبک تربیتی اگر در سرمایه گذاری های اقتصادی پایه و بنیادی دریافت کند و انسان را از خود پرستی و خود بینی مطلق نجات بخشد و دست شیطان را از وسوسه گری ها و نیز زیاده خواهی های نفس اماره در سرمایه گذاری های تجاری جهت سود ظالمانه به سهولت خالی و خلاص می گرداند.

فاجعه تفکیک اقتصاد از اعتقاد

معنای‌ اصطلاحی «ایـمان» : «ایـمان در اصطلاح عـبارت است از پذیرایی و قبول مخصوصی از نـاحیه نـفس نسبت به آنچه‌ که قبول کرده؛ قبولی که باعث شود که نفس در بـرابر آن ادراک و آثـاری که اقتضا دارد، تسلیم شود» (علامه طباطبائی، المیزان، ج ۱۱، ص ۳۹۰). علاّمه طبـاطبائی این مفسر کبیر بـا تـأکید بر این‌که عـمل جـزء ایمان است و اگر جزء یعنی عمل صالح نباشد کل یا همان ایمان تشکیل نمی گردد، ‌ در مورد عـلامت تـسلیم و قبول می‌فرماید: «علامت چنین قبولی؛ این است که سایر قوا و جوارح آدمی نیز آن را قـبول نـموده و مانند خود نفس در برابرش تسلیم‌ شود» (همان). هـرگاه ایـن ایمان نـسبت بـه خـدا باشد، آن را «ایمان به خـدا» می‌گویند. این ایمان به خدا، که همان اعتقاد قلبی و انجام‌ دادن‌ اعمال صالح است و نیز صـفات دیـگری‌ را در روح مؤمن نسبت به دانش و سیاست و هنر و از همه مشهودتر اقتصاد و امور معیشتی او به وجود می‌آورد که بـا بـودن ایـمان، آنها نـیز خواهند بود و شدت و ضـعف آنها که تعیین‌کنندۀ رفتارهای انسان هستند، به‌ شدت‌ و ضعف خود ایمان‌ بستگی‌ دارد. این صفات را می‌توان از ارکان ایـمان بـه حـساب آورد و جهت اصلاح اقتصاد و آفت زدایی از آن لازم و ضروری است که از این گلوگاه اعتقادی لازم و ضروری اقدام گردد.

سرمایه گذاری توحیدی و ارکان چهارساحتی آن

حضرت علی علیه السلام جهت یک سرمایه گذاری توحیدی که جامعه بشری را از اقتصاد مشرکانه و ظالمانه می رهاند می‌فرمایند: ایمان (اعتقاد) بر چـهار رکـن و پایـه قـرار داده شـده اسـت:‌ صبر، ‌ یقین، عدل و جهاد. «صبر» یعنی پایداری بر انجام واجبات، خودداری از معاصی و بردباری در مقابل ناملایمات و سختی‌ها. «یقین» یعنی یقین به وجود خدا، روز جزا، ‌ ثواب‌ و عقاب‌ و مـعارف حق. «عدل» یعنی اعتدال در اخلاق، اعمال، دادگری و عدم تعدّی به حقوق دیگران. «جهاد» یعنی کوشش و فداکاری در راه ترویج خداپرستی، ارشاد و هدایت‌ انسان‌ها و جلوگیری از بی‌دینی، دنیاپرستی، ظلم و بیدادگری (کلینی، اصول کافی، ج ۲، ص ۵۰). بنابراین، ایمان مجموعه‌ای از اعتقادات، اعمال صالح و صفات اخلاقی و دوری از رذایل اخلاقی را در برمی گیرد. بر این اساس، ایمان یعنی اعتقاد قلبی به خدا (مبدأ) و قیامت (معاد) و رسالت پیامبران که لازمه چنین اعتقاداتی، تسلیم شدن در برابر اوامر الهی و دستورات رسولان او و تلاش برای آباد کردن جهان ابدی می باشد که بدون آبادکردن جهان مادی و الگوهای اقتصادی آن بی تردید محروم شدن از اقتصاد خدا بیناد را به همراه دارد که آن الگوها در زیست انبیاء و اولیای الهی بصورت عملی برای بشر ابلاغ گردیده است.

مدیریت اقتصاد از ملکوت به ناسوت در آیات وحی

با نگاهی هر چند گذرا به آموزه های دینی، درخواهیم یافت که پیوند عمیق و تأثیر متقابلی میان اعتقاد و اقتصاد برقرار است و این بدان معنی که همه از یک قدرت اطاعت و تبعیت دارند. به عنوان نمونه می توان به موارد زیر اشاره کرد: خداوند در آیه ۹۶ از اعراف، لازمه فتح برکات از آسمان و زمین (که نتیجه آن شکوفایی اقتصاد است) را ایمان و تقوای اهل جامعه معرفی می کند وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ. و یا در آیات ۱۲-۱۰ سوره نوح، نتیجه استغفار و طلب بخشش از خداوند (که لازمه ایمان است) را نزول مستمر باران و کمک به وسیله اموال و فرزندان و ... بیان می دارد: فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّاراً، یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً، وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهاراً. اصلاح امور اقتصادی را از مهمترین رسالت انبیاء می شمارد: یا قَومِ اعبُدُوا اللهَ ما لَکُم مِن إلهٍ غَیرُهُ وَ لا تَنقُصُوا المِکیالَ وَالمیزانَ. (هود/۸۴) از ترازو و میزان کم نگذارید. و دستورات و آیات دیگری که به رابطه مستقیم ایمان و اقتصاد اشاره دارند. قرآن یک کتاب اقتصادی نیست بلکه کتابی اقتصاد ساز است.

انحراف در زیر بنایی بودن اقتصاد

بر اساس قانون اساسی کشور ترسیم و ابلاغ سیاست‌های کلی نظام و جهت‌گیری کشور بر عهده رهبری نظام است. یکی از روش‌ها و شیوه‌های ترسیم جهت‌گیری کلی نظام و مسئولان که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حفظه الله آن را مطرح و دنبال کرده‌اند انتخاب شعار و نام‌گذاری برای سال‌های مختلف توسط معظم له و نیز واکاوی دلائل انتخاب شعار سال‌های اخیر توسط معظم له از سال ۱۳۹۵-۱۴۰۲ تعداد ۸ شعار سال می باشد که هرسال یک شعار توسط مقام معظم رهبری دامت برکاته انتخاب شده که این شعارها شامل شاخص گذاری ها و ابعاد کلان است.

شعار سال بیشتر به ‌منظور جهت دادن برای «سیاست‌های اجرایی و توجه افکار عمومی» به عملکرد مسئولان دولّتی و مسئولان حکومتی وتلاش مسئولان برای رفع نقیصه‌های مهم اجرایی کشور و نیز استقبال مردم به الگوی اقتصاد ساز تمدنی از سوی معظم له انتخاب شده که برخی از افراد به سبب عدم آشنایی به زیربناهای اقتصاد اسلامی برای مشکلات اقتصادی آدرس غلط و بن بست ساز را می دهند.

در این راستا همه ‌ساله اقداماتی نیز از سوی سازمان‌ها و نهادهای دولتی صورت می‌گیرد و لکن مع الأسف پردازش و گرایش تمام ساحتی را کمتر شاهد هستیم؛ به همین سبب مراکز آموزشی مانند حوزه های علمیه و دانشگاه های کشور و نیز آموزش و پرورش این سیاست های حکیمانه را جزء ارکان پژوهشی و آموزشی خود باورمندانه آن طور که در تراز آرمانهای انقلاب اسلامی باشد تعبیه نکرده اند و همچنین صدا و سیما با سیل مخاطبانی که دارد و نیز ظرفیت عمیق فضای رسانه برای هم افزایی جهت اسلامی سازی اقتصاد برنامه ایی ندارند.

© 2025 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.