تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
دکتر ابوالفضل اقبالی مدیر اندیشکده زوج در یادداشتی مطرح کرد؛ تجرد و آینده / راهبرد حاکمیت در قبال تجرد دختران دهه 60 در حالی که زندگی مستقل به عنوان آینده‌ای نزدیک برای دختران مجرد دهه 60 پیش‌بینی می‌شود، حاکمیت باید نقش حمایتی خود را در قبال این قشر جدی بگیرد. به جای رویه‌های کلیشه‌ای، باید زمینه ادغام اجتماعی و استقلال این زنان فراهم شود؛ زنانی که تحصیلات، مهارت و انگیزه لازم برای مشارکت فعال در حل معضلات جامعه را دارند.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی؛ دکتر ابوالفضل اقبالی مدیر اندیشکده  زوج در یادداشتی با موضوع دختران، تجرد و آینده درباره راهبرد حاکمیت در قبال تجرد دختران دهه 60 پرداخت که در ادامه به آن اشاره می شود. تاریخ معاصرِ تحولات جامعه ایران یک دوران خاص و مهم دارد و آن هم اواخر دهه 70 تا اواخر دهه 80 است. بسیاری از روندهای تغییر اجتماعی در کشور در این دوره یا آغاز، یا تثبیت و یا شتاب گرفته‌اند و نظام مسائل امروز جامعه ما را رقم زده‌اند. حجاب، جمعیت، شکاف طبقاتی، مهاجرت، طلاق، بیکاری و... همگی به نحوی متاثر از وضعیت اقتصادی-اجتماعی این دوره هستند که من تحت عنوان «رسوب الگوهای توسعه در کشور» از آن یاد می‌کنم. تحولات خانواده از جمله کلان‌روندهای مهم جامعه ایرانی است که نسبت روشنی با الگوهای توسعه کشور در این دوره دارد.   تضعیف کارکردی خانواده به واسطه غلبه ساختارهای اقتصادی و فرهنگی مدرن در دهه 80، باعث افزایش سن ازدواج در میان جوانان گردید. این معضل در امتزاج با فرهنگ همسرگزینی در جامعه ایرانی، زمینه‌ساز تولد پدیده‌ای شد که ما امروز تحت عنوان «مضیقه ازدواج دختران دهه 60» شاهد آن هستیم. من البته در این یادداشت قصد تحلیل و واکاوی این پدیده را ندارم و موضوع دیگری را به می‌خواهم به مناسبت روز دختر مطرح کنم. اما صرفا این را عرض کنم که من با گفتارهایی که «تجرد دختران دهه 60» را به تصمیم فردی مبنی بر تعویق ازدواج از سوی خودشان تقلیل می‌دهند، مخالفم. عامل عمده و موثر را باید در تحولات ساختاری جامعه ایران در آن دوران خاص جستجو کرد. اما نکته‌ای را که قصد دارم مطرح کنم ناظر به وظیفه حاکمیت در قبال وضعیت امروز و فردای این دختران است.   مطلوبِ همه ما این است که زمینه ازدواج مناسب برای تمام دختران و پسران مجرد فراهم شود و هم حاکمیت و هم نخبگان اجتماعی و هم آحاد مردم نسبت به این موضوع مسئولیت دارند. اما مشاهده الگوی همسرگزینی مردان در ایران نشان می‌دهد که حتی در صورت انجام مداخلات آموزشی موفق در راستای تغییر این فرهنگ، باز هم تعداد قابل توجهی از دختران مجرد دهه 60 و ماقبل آن با مضیقه ازدواج مواجه خواهند بود و این واقعیت تلخ آینده نزدیک ماست. این وضعیت علاوه بر ناگواری‌هایی که برای زیست عاطفی و جنسی آنان در حال حاضر دارد، سبب بروز نگرانی‌های عمیقی نسبت به آینده معیشتی آنان نیز شده است. دخترانی که در معرض فقدان پشتوانه‌های معیشتی خود(پدر یا برادر) قرار داشته و به زودی باید با سختی‌ها و واقعیت‌های زندگی مستقل مواجه شوند، اکنون وضعیت مبهمی را پیش روی خود می‌بینند. این نگرانی و اضطراب ناشی از بلاتکلیفی به طور محسوسی در میان دختران روستایی و شهرهای کوچک وجود دارد.   در این میان حاکمیت باید متوجه وظایف و نقش‌های حمایتی و تسهیل‌گرانه خود در جهت ایجاد شرایط زندگی مساعد و توام بر کرامت و امنیت برای این دختران باشد. یکی از مهمترین ملاحظات درباره ایفای نقش حمایتی حاکمیت از دختران، التفات به فرهنگی است که تجردزیستی را مذموم می‌داند و این مذمّت را برای دختران دوچندان در نظر می‌گیرد. این قضاوت‌ها در فرهنگ ایرانی وجود دارد و فارغ از ارزیابی ما، این قضاوت‌ها سطحی از «طرد اجتماعی» را برای دختران مجرد ایجاد می‌کند. رویه‌های حمایتی کلیشه‌ای دولت‌ها مبنی بر تخصیص امتیازهای خاص مادی و اجتماعی برای آنان یقینا به تقویت و تثبیت این قضاوت‌ها دامن خواهد زد.   زندگیِ مستقل؛ آینده‌ی محتومِ نه چندان دور این دختران است. این واقعیت را باید پذیرفت. لذا به نظر من راهبرد اصلی و محوری حاکمیت در ایفای نقش حمایتی خود از این دختران که متضمن اصل کرامت زن در اسلام هم باشد، این است که زمینه «ادغام اجتماعی» آنان را از رهگذر به رسمیت شناختن و حمایت از «استقلال» آنان فراهم نماید. بسیاری از این دختران در حال حاضر دارای تحصیلات تکمیلی هستند، مهارتی دارند، انگیزه‌های اجتماعی بالایی هم دارند. به کارگیری ظرفیت آنان برای مسائل مختلف کشور هم به ارتقاء فردی آنان و هم به حل معضلات کشور منجر خواهد شد.

© 2025 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.