تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
حجت‌الاسلام والمسلمین محمد عشایری منفرد، استاد حوزه علمیه قم در خصوص پروژه شبیه‌سازی جهنم، یادداشتی منتشر کرد؛ بازنمایی بهشت و دوزخ در هنرهای تجسمی؛ امکان یا امتناع؟ در پی اجرای پروژه شبیه‌سازی جهنم در فومن، حجت‌الاسلام والمسلمین محمد عشایری منفرد، استاد حوزه علمیه قم، در یادداشتی با عنوان «بازنمایی بهشت و دوزخ در هنرهای تجسمی؛ امکان یا امتناع؟» نوشت: مفاهیمی مانند بهشت و دوزخ، به دلیل ماهیت فرامادی و وحیانی خود، نه قابل فهم کامل برای بشر هستند و نه می‌توان آن‌ها را به‌درستی در قالب‌های تصویری و هنری بازنمایی کرد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، حجت‌الاسلام والمسلمین محمد عشایری منفرد، استاد حوزه علمیه قم، در خصوص پروژه شبیه‌سازی جهنم که در شهر فومن افتتاح گردید، یادداشتی با موضوع «بازنمایی بهشت و دوزخ در هنرهای تجسمی؛ امکان یا امتناع؟» منتشر کرد. وی در این یادداشت با استناد به آیات و تفاسیر قرآن، صرفا به دنبال پاسخی علمی به این پرسش است که آیا اموری مانند بهشت و جهنم را می‌توان با پرده‌ی سینما یا باشبیه‌سازی غیرسینمایی، بازنمایی کرد؟   نمایشگاهی که به همت فعالان فرهنگی استان گیلان به نمایش درآمده و در بخشی از آن جزا و پاداش اخروی به تصویر کشیده شده است، این روزها از زاویه‌های مختلفی مورد گفت‌و‌گو قرار گرفت. بخشی از نقدها، نقدهای غیرعلمی بود که بدون توجه به همه ابعاد نمایشگاه و تحت تأثیر روایت ناقصی که رسانه‌های مخالف از واقعیت، ارائه کرده بودند، شکل گرفت. برای صاحب این قلم که واقع را از نزدیک ندیده، قضاوت درباره همه‌ی آن‌چه در نقد یا توجیه آن نمایشگاه گفته شده، دشوار است. مخصوصا آن‌که این قلم، با نقد شخص یا شخصیت مؤسسان زحمت‌کشِ نمایشگاه که با نیت خیر در صدد اثرگذاری فرهنگی بوده‌اند، قطعا مخالف است اما خبرهای ناقص و کاملی که از این نمایشگاه منتشر شده، این مسأله را فراچنگ می‌آورد که آیا اموری مانند بهشت و جهنم را می‌توان با پرده‌ی سینما یا باشبیه‌سازی غیرسینمایی، بازنمایی کرد؟ این یادداشت صرفا برای پاسخ به همین پرسش سامان یافته است.   دانشمندان تفسیر و علوم قرآنی این امر را مفروض گرفته‌اند که خداوند در قرآن اراده کرده بود از وقایعی خبر دهد که برای فهم و وهم بشر، غریب و ناآشنا و تجربه‌نشده بود. چنین وقایعی حقایقی هستند که بشر هیچ تجربه‌ای از درک و توصیف آن نداشته تا بخواهد در ارتباطاتِ زبانیِ خود درباره آن سخنی را بگوید یا بشنود. از سوی دیگر بشر، زبان را برای تبادلِ بین‌الاذهانیِ مفاهیمی ساخته بود که آنها را می‌شناخت و نیاز داشت که با هم‌زبانان خود درباره آن گفت‌وگو کند. چنین بود که وقایعی که خداوند می‌خواست با انسان درباره آنها سخن بگوید، اولا بشرفهم نبود و ثانیا زبان بشر تُنگِ تَنگی بود که گنجایش آن بحر بی‌مانند و نهنگ‌هایش را نداشت. این مثال می‌تواند برای فهم مطلب به ما کمک کند؛ زبان‌شناسان از یک قبیله‌ی بدوی سخن گفته‌اند که زبان محلیِ محدود با کاربرانی معدود داشت و در یک اقلیم بدون باران می‌زیست. آنها می‌گویند وقتی می‌خواستیم باران را برای این قبیله ترجمه‌ کنیم نه زبانشان کلمه مناسبی داشت و نه سقف فهم و وهمشان توانایی درک آن را داشت! شاید مواجهه نوع بشر با برخی از واقعیتهای ماوارئی که خداوند می‌خواست برای او گزارش کند، بی‌شباهت به مواجهه بومیان آن قبیله با مقوله باران نباشد! در باور اندیشمندان علوم قرآنی، آن‌چه موجب ورود متشابهات به قرآن کریم شده، همین دشوارِ سهل‌نما است (التمهید، آیت‌الله معرفت ج 3، ص: 16 تا 20). ما فقط به اندازه‌ای می‌توانیم حقیقت مفاهیم ماورائی را درک کنیم که بومیان آن قبیله را ماهیت باران را.   با خود نگویید: اگر ما نمی‌فهمیم، پس چرا خداوند از آن سخن گفت؟ چون خداوند اینها را برای پندپذیری انسان بیان کرده نه برای فهم و درک او. برای همین بود که وقتی از مفهوم عجیبی مانندِ حیات و زنده بودن جهان آخرت سخن گفت، بلافاصله اشاره کرد که شما نمی‌فهمید (وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُون) (العنكبوت: 64) و در فرجام سوره دخان، بعد از وصف پاداش اخروی، با ادات حصر فرمود: «این قدر از توصیف آخرت را فقط جهتِ پندپذیری‌ِ انسان، برای زبان تو میسّر کردیم: فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ (الدخان: 58). (ن ک: تفسیر راهنما 17/170).   در برخی از آیات قرآن کریم، تعابیری به کار رفته که مفسران آن را اشاره به همین درک‌ناپذیر بودن یا وصف‌ناپذیر بودنِ اوصاف قیامت دانسته‌اند. علامه طباطبایی در شرح آیه‌ی «جَنَّةٍ عَرْضُهَا اَلسَّماواتُ وَ اَلْأَرْضُ‌» در پاسخ به این‌ که چرا خداوند در توصیف بهشت، به ذکر عرض آن اکتفا کرده و از بیان طول آن خودداری کرده، همین نکته را ذکر کرده است که حتی قوه‌ی واهمه‌ی بشر نیز قادر به برساختن تصویر تخیلیِ طول بهشت نیست (المیزان 4/20)!! در باور آیت‌الله مکارم شیرازی، نظام حیات آخرت، با هیچ زبانی قابل توصیف نیست (الأمثل، 19/291). ایشان در شرح "حقیقت عذاب اخروی" نیز این نکته را گوشزد کرده‌اند که آن‌چه قرآن درباره پاداش و جزای اخروی ذکر فرموده صرفاً یک اشاره غامض است چرا که امکان وصف آن وجود ندارد (الامثل، 16/166). در باور آیت‌الله سبحانی نیز مجمل بودن زبان قرآن در وصف پاداش اخروی، به دو عامل مستند شده است: یکی غیرقابل وصف بودن و دیگری نقص عقول انسانی در فهم آن معانی عظیم . (المنتخب من التفسیر الموضوعي في بحار الأنوار6/294).   مفسران دیگر نیز در ذیل آیاتی از قرآن کریم به این نکته اشاره یا تصریح کرده‌اند؛ از جمله جعفر مرتضی عاملی ره در ذیل آیه‌ی ««وَ لَقّاهُمْ نَضْرَةً‌» (تفسیر سورة هل أتی، 1/ 278). عبدالکریم خطیب در ذیل آیه مبارکِ «وَ ما أَدْراكَ ما سَقَرُ» (التفسیر القرآني للقرآن. ج 15، ص 1294).  شوکانی در ذیل آیه‌ی مبارکِ « فَإِنَّ اَللّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِناتِ مِنْكُنَّ‌ أَجْراً عَظِيماً» (فتح القدیر 4/317). قاسمی در ذیل آیه‌ی مبارکِ «فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ‌» (محاسن التأویل 6/379) و ...   به نظر می‌رسد بازنمایی دوزخ و بهشت چه بر روی پرده سینما و چه در قالب هنرهای تجسمیِ حجمیِ دیگر، این درک را به بیننده القا می‌کند که دوزخ و بهشت یا همین چیزی است که می‌بینی یا چیزی است شبیه به همین. القای هریک از این دو باور، با آن‌چه که از قرآن و تفسیر  کلام نقل شد، ناسازگار است.  چنان‌که گذشت در باور مفسران و متکلمان، بشر نه ذهنی دارد که بتواند با آن حقیقت آخرت را فهم کند و نه ابزاری که بتواند آن را تصویر کند.    

© 2025 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.