چاپ صفحه

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، احمدحسین شریفی، رئیس دانشگاه قم، در یادداشتی مطرح کرد؛ جنگ تحمیلی و همه‌جانبه رژیم صهیونی، با پشتیبانی همه سخت‌افزارها و نرم‌افزارهای غرب لیبرالی، که حاصل سال‌ها مطالعه و بررسی توسط اتاق‌های فکر و سازمان‌های جاسوسی همه کشورهای غربی و بعضاً با همکاری برخی از کشورهای به ظاهر اسلامی، علیه جمهوری اسلامی صورت گرفت، در مرحله نخست، با شکستی مفتضحانه مواجهه شد. آمریکا و اسرائیل و کشورهای اروپایی و حتی کشورهای اسلامی همگی دست به دست هم دادند و التماس آتش‌بس را از ایران اسلامی کردند. [حقیقت آن است که ابرقدرت‌ غرب، تاکنون چنین خواری و خفتی را به خود ندیده است.] نکته جالب ماجرا این است که جمهوری اسلامی حتی رسماً این آتش‌بس را نپذیرفته است. فقط بر اساس مصلحت‌هایی، با هوشیاری تمام و با دست‌های بر روی ماشه، توقف را پذیرفته است. درباره علت تحمیل چنین خواری و شکستِ بی‌سابقه‌ای بر دنیای غرب و رژیم صهیونی، تحلیل‌های مختلفی بیان می‌شود. از روحیه «ایرانی‌گری» و «ملی‌گرایی» گرفته تا «قدرت‌ موشک‌های بالستیک و هایپرسونیک» و .... اما همه می‌دانیم که در چند سده پیش از انقلاب اسلامی و شکل‌گیری نظام ولایت، این روحیه ملی‌گرایی هیچ تأثیری در حفظ کیان ایران و جلوگیری از تشتت و تجزیه آن نداشت. و باز هم به خوبی می‌دانیم که تنها کسی که در کشور با همه وجود پای «تقویت توانایی موشکی» و دفاعی کشور ایستاد، ولی فقیه، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بود. اگر بخواهیم تحلیلی واقع‌بینانه داشته باشیم، باید گفت نقش اصلی در این پیروزی بی‌سابقه را تدابیر، هدایت‌ها و راهبردهای سه دهه اخیر رهبر حکیم انقلاب برعهده داشت. او بود که اتحاد و انسجام و وحدت ملی را حفظ کرد. او بود که علیرغم همه فشارهای دوست و دشمن، پای پیشرفت‌های علمی و تقویت توانمندی‌های دفاعی کشور ایستاد. او بود که جبهه مقاومت را تشکیل داد و رهبری کرد. همه عناصر قدرت و اقتدار جمهوری اسلامی، معلول و مرهون هدایت‌ها و تدابیر حضرت ولایت بوده و هست. در نخستین ساعات این جنگ تحمیلی همه مردم فهمیدند که فقط و فقط تحت رهبری و هدایت ولایت فقیه است که می‌توانند امینت، آرامش، قدرت، اقتدار، عزت، شرافت و حتی موجودیت خود را حفظ کنند. این جنگ موجب یک «خودآگاهی ملی» شد. فهم و بصیرت سیاسی و بین‌المللی مردم را به اوج رساند. حتی گروه‌ها و افرادی که عمری را در عناد با ولایت فقیه و نظام جمهوری اسلامی سپری کرده بودند به ناگاه فهمیدند که عزت و شرافت‌ و هویت‌شان فقط و فقط در سایه ولایت فقیه محفوظ می‌ماند. به ادبیات برخی از جوانان و چهره‌ها توجه کنید: «متوجه شدیم که فقط در پسِ ابای آخوند است که می‌توانیم عزتمندانه زندگی کنیم و از امنیت و شرافت‌مان دفاع کنیم.» فرود آمدن موشک‌ها و پهبادهای رژیم صهیونی بر سر مردم بی‌گناه به ویژه در شهرهایی مثل تهران و تبریز و کرمانشاه و ...:

بسیاری از افراد را از خواب غفلت بیدار کرد؛
درستی سیاست‌ها، سخنان و حساسیت‌های رهبر حکیم انقلاب در سه دهه گذشته را آشکار کرد؛
نادرستی، احمقانه یا خائنانه بودن سخنان برخی دیگر از افراد ذی‌نفوذ در کشور را که می‌گفتند «دنیای فردا دنیای گفتمان است و نه موشک‌» بر همگان آشکار کرد؛
همه فهمیدند که کف زدن برخی از دولت‌مردان، برای کسی که می‌گفت باید بودجه‌های نظامی را حذف کنیم و به رفاه مردم بپردازیم، چقدر احمقانه و شاید خائنانه بود؛
معلوم شد تذکرات مکرر و متعدد رهبر انقلاب درباره خطر نفوذ که مع‌الاسف توسط عده‌ای از دولتمردان نادیده گرفته شد و توسط برخی از خود همین نفوذی‌ها، در قالب تحلیل‌گر، مورد دهن‌کجی قرار می‌گرفت، چقدر درست بوده است؛
معلوم شد که شعارهایی مثل «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران»‌ که حتی توسط برخی از دولت‌مردان هم حمایت می‌شد، چقدر احمقانه و خائنانه بوده است؛
معلوم شد داستان برجام و مذاکرات برجامی چه خسارت‌های جبران‌ناپذیری بر کشور وارد کرده است؛
معلوم شد، داستان مذاکره تماماً، یک عملیات فریب بوده است.و تنها کسی که هرگز با آن موافقت نکرد و همواره نسبت به «دست‌های چدنی غربیان در زیر دستکش‌های مخملی مذاکره کنندگانشان» هشدار می‌داد، رهبر انقلاب بود.

اینجا است که حقیقت آن سخن حضرت زهرا، سلام الله علیها، در تحلیل فلسفه ولایت و امامت، بالعین و العیان، برای همگان معلوم شد: وَ [جَعَلَ] طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ، وَ إِمَامَتَنَا أَمَاناً مِنَ الْفُرْقَة؛خدای متعال اطاعت از اهل بیت را عامل نظم و انتظام دین و امامت و ولایت آنها را موجب درامان ماندن از تشتت و تفرق و از هم‌گسیختگی اجتماعی قرار داده است. و خدا رحمت کند آن حکیم سفرکرده، خمینی کبیر، را که چقدر حکیمانه فرمود: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به این مملکت آسیبی نرسد.»