تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : ۱۰ خبر اول, اخبار, برگزیده ترین ها, حوزه و فقاهت, گفتگو, مشروح خبرها, مهم ترین خبر صفحه اول
شماره : 42075
تاریخ : ۱۰ تیر, ۱۴۰۴ :: ۱۱:۲۳
آیت الله عباس کعبی، عضو مجلس خبرگان رهبری در گفتگویی مطرح کرد؛ تولید و انباشت سلاح اتمی از مصادیق فساد فی‌الارض / تعارض ساخت سلاح هسته‌ای با هدف انسان‌دوستانه جهاد آیت‌الله عباس کعبی، با تبیین مبانی فقهی و دینی فتوای مقام معظم رهبری درباره حرمت سلاح‌های کشتار جمعی، تأکید کرد که تولید، انباشت و به‌کارگیری این سلاح‌ها نه‌تنها موجب افزایش قدرت نیست، بلکه مصداق آشکار فساد فی‌الارض و تهدیدی جدی برای حیات بشر و محیط زیست است؛ حرمت این سلاح‌ها مطلق، ابدی و غیرقابل استثناء است.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، آیت الله عباس کعبی، عضو مجلس خبرگان رهبری در گفتگویی به تبیین و مبانی فتوای حرمت سلاح هسته ای و سلاح های کشتار جمعی مقام معظم رهبری پرداخته است که در ادامه به آن اشاره می شود.  

سوال: رهبر انقلاب در عین اینکه به قوی‌شدن ایران، تقویت هرچه بیشتر نیروهای مسلح، تأکید بر حفظ کیان کشور و تمامیت ارضی کشور و ارتقای عناصر قدرت در جمهوری اسلامی توجه و تحریص دارند، به‌صورت صریح مواردی را در حوزه‌ی نظامی ممنوع و حرام شرعی بیان کرده‌اند. ایشان در مورد سلاح‌های کشتار جمعی در ابعاد ساخت، نگهداری، انباشت و استفاده به‌صورت صریح فتوا به حرمت داده‌اند و ممنوع اعلام کرده‌اند؛ مبانی صدور این فتوا را در چهارچوب اندیشه‌ی فقهی شیعه چگونه تبیین می‌کنید؟

پاسخ:  تولید، انباشت و به‌کارگیری سلاح اتمی نه‌تنها تولید قدرت نیست، بلکه نابودی قدرت، تهدید بشریت و از بین‌ بردن بشریت است. در واقع تولید و انباشت سلاح اتمی از مصادیق فساد فی‌الارض و هلاک و نابودی بشریت و موجودات زنده بر روی زمین و تأثیرگذاری بر نسل‌های آینده است؛ حتی سلاح اتمی و تشعشعات آن هنگام تولید و انباشت، برای بشریت مخاطره‌آمیز است.   بر پایه‌ی موضوع‌شناسی باید بگوییم که آلودگی محیط زیست با تشعشعات اتمی، زندگی بشریت و زندگی کره‌ی زمین را تهدید می‌کند. بعد از تجربه‌ی به‌کارگیری سلاح اتمی در هیروشیما و ناکازاکی در ۱۹۴۵ و بعد از آن تشعشعات اتمی که در حادثه‌ی چرنوبیل در ۱۹۸۶ رخ داد، مخاطرات ناشی از تشعشعات اتمی ناشی از تولید و انباشت سلاح اتمی برای بشریت روشن شد که این نوع سلاح‌ها، همه‌ی موجودات زنده را از بین می‌برد و جانداران را تهدید می‌کند. حتی اگر آزمایش‌های هسته‌ای در عمق آب‌ها یا در صحرای خالی هم صورت بگیرد، توأم با تهدیدات و مخاطراتی برای بشریت است. کاربرد این اسلحه بر نسل‌های آینده هم تأثیر منفی می‌گذارد. به‌عنوان نمونه، هنوز هم عوارض سلاح شیمیایی که صدام در حلبچه به‌کار برد، باقی‌مانده است.   سلاح اتمی و تشعشعات آن محیط زیست را تهدید می‌کند و به تعبیر قرآن کریم باعث هلاکت «حرث و نسل» می‌شود؛ یعنی نسل بشریت و زندگی بر روی کره‌ی زمین را از بین می‌برد. بنابراین، نه‌تنها سلاح اتمی تولید قدرت نیست، بلکه فساد فی‌الارض است و آیات زیادی در قرآن کریم هست که فساد فی‌الارض و هلاک حرث و نسل را به شکل مطلق منع می‌کند. به شکل سلبی و ایجابی حفظ محیط زیست، جلوگیری از آلودگی محیط زیست، حفظ جان جانداران، گیاهان، موجودات زنده‌ی آبی و دریایی و خاکی و صحرایی واجب شرعی است؛ یعنی هم به شکل ایجابی حفظ محیط زیست واجب است و هم به شکل سلبی آلودگی محیط زیست، فساد فی‌الارض و هلاک حرث و نسل حرام است. تولید و انباشت سلاح اتمی اگر هم به‌کار برده نشود، احتمال عقلایی بالایی دارد که در اثر یک اشتباه انسانی، حیات بشری در کره‌ی زمین را تهدید ‌کند.   اسلام پیروزی و کسب قدرت را تنها از راه‌های معقول، مشروع و انسانی تأیید می‌کند، نه از راه‌های توأم با فساد فی‌الارض. پس، این راه قابل تأیید نیست، بلکه محکوم و حرام است و استثناپذیر هم نیست و بالاتر اینکه یک حکم ابدی است و به‌اصطلاح تبصره هم نمی‌خورد؛ چون باعث نابودی بشریت می‌شود و انسان‌های بی‌گناه و غیر نظامی را از بین می‌برد. حکم اوّلیه‌ی اسلام در اخلاق بشردوستانه و حقوق بین‌الملل بشردوستانه‌ی اسلامی در دوران جنگ این است که کشتار غیر نظامیان، زنان، کودکان، پیران و اهداف غیر نظامی، تعرض به اهداف غیر نظامیان، زمین‌های غیر نظامیان، کشاورزی غیر نظامیان و کشتن غیر نظامیان ممنوع است.   در اسلام چهار اصل در جنگ وجود دارد: اصل اوّل، تفکیک بین نظامیان و غیر نظامیان است. باید میدان جنگ در جبهه تعریف شود. اصل دوم، حرام‌بودن کشتن غیر نظامیان است. کودکان، زنان، پیرمردان و افراد غیر متعرض را باید تفکیک کنیم و حرام بدانیم. اصل سوم، تناسب بین سلاح و هدف است؛ هدف نظامی که می‌خواهیم بزنیم، باید سلاح متناسب با آن را به‌کار ببریم و این هم جزو اخلاق بشردوستانه و جزو مقررات حقوق بین‌الملل بشر دوستانه است. اصل چهارم هم اصل ضرورت است. اگر ضرورت اقتضاء کند و استثناء هم هست، «الضرورات تبیح المحذورات» و «الضرورات تتقدر بقدرها» که در بحث سپر انسانی است که اگر دشمن از سپر انسانی استفاده کند، آن سپر انسانی در حد معقول و محدود باید مورد توجه قرار گیرد؛ امّا به‌کارگیری سلاح اتمی و تولید و انباشت سلاح اتمی و میکروبی نه‌تنها بر اساس ضرورت معنا و مفهوم پیدا نمی‌کند، بلکه همان‌طور که اشاره شد، فساد فی‌الارض است و بر اساس اصول فقهی این اطلاقات و عمومات و حرمت فساد و حرمت هلاک حرث و نسل عاری از تخصیص است و تخصیص‌بردار نیست.   حکم عقل این است که قطع ماده‌ی فساد واجب شرعی است و اگر سلاح میکروبی، شیمیایی و اتمی ماده‌ی فساد است، باید ما به معاهده‌هایی بپیوندیم که این سلاح‌ها را جمع و حذف کند. لذا، جمهوری اسلامی طرفدار پیمان‌های منع تولید و تکثیر و انباشت و گسترش سلاح‌های کشتار جمعی است و معمولاً به این معاهدات می‌پیوندد و ما به اصل «اوفوا بالعقود» پایبند هستیم و این آمریکا و صهیونیست است که از طریق تولید و انباشت سلاح اتمی، حیات بشری را تهدید می‌کنند.   اگر نبی مکرم اسلام عده‌ای را برای جنگ می‌فرستادند، به آن‌ها دستورالعمل‌هایی هم می‌دادند. برای مثال در موثقة مسعدة بن صدقة هست که اگر پیامبر اکرم کسی را برای جنگیدن و فرماندهی می‌فرستادند، اوّل به تقوا و بعد به جنگیدن به نام پروردگار و در راه خدا، عدم خیانت در جنگ، شکنجه‌نکردن، نکشتن فرزندان و کودکان، آتش‌نزدن محصولات کشاورزی و قطع‌نکردن درختان میوه و از بین نبردن حیوانات و چارپایان تأکید می‌کردند.   در روایت دیگری هم هست که امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند رسول اکرم از ریختن سم در آب سرزمین مشرکین نهی می‌کردند که ظاهر این نهی، حرمت است و خیلی از فقها به حرمت ریختن سم در آب دشمن فتوا دادند. ابن ادریس حلی رحمه‌الله‌علیه هم می‌فرماید دشمن را می‌شود با انواع سلاح متعارف از بین برد، مگر غرق‌کردن منازلشان با آب؛ چون در این روش، غیر نظامیان هم کشته می‌شوند. همچنین سوزاندن دشمنان هم جایز نیست. سایر فقها هم مثل علامه حلی رحمه‌الله‌علیه در مختلف الشیعه و محقق خوئی رحمه‌الله‌علیه در منهاج الصالحین در کتاب‌هایشان این ممنوعیت را بیان کرده‌‌اند. بنابراین، اگر ریختن سم در سرزمین دشمن جایز نیست، به طریق اولی، تولید و انباشت و به‌کارگیری سلاح اتمی هم ممنوع است؛ چون باعث تهدید و نابودی بشریت می‌شود.   امّا ادله‌ی زیادی برای نکشتن غیر نظامیان هست. پیامبر اسلام می‌فرمایند با کسانی می‌شود قتال کرد که با ما در حال قتال‌اند و جنگجویان دشمن‌اند. غیر مبارزین دشمن در امنیت هستند، زیرا اسلام در میدان جهاد آمده است تا غیر نظامیان را از کفر، طاغوت و شیاطین نجات دهد و جهاد اسلامی علیه طاغوت کافر است نه علیه مردم مستضعف کافر، بلکه اسلام می‌خواهد مردم مستضعف کافر را نجات بدهد. بنابراین، کسانی که قرار است نجات بدهیم را نباید از بین ببریم. ازاین‌رو سیاست سرزمین سوخته و نابودی بشریت در جنگ یا به‌کارگیری اسلحه‌ای که باعث نابودی بشریت در جنگ می‌شود، حرام اولی، ابدی و استثناناپذیر است.  

سوال: فتوای رهبر انقلاب به‌عنوان دکترین دفاعی انقلاب اسلامی مورد توجه بسیاری از اندیشمندان جهان اسلام و سایر ادیان قرار گرفت؛ امّا در این میان برخی شبهات و سؤالات پیرامون آن هم مطرح شده که درصدد است این‌گونه القاء کند که این فتوا ممکن است تغییر، تخصیص یا مقید شود و بنا به برخی مصالح یا ضرورت‌ها از این مبنا عدول شود. چه پاسخی به این شبهات می‌توان داد؟

  پاسخ:  برخی افراد تقیه را برای یک شبهه در جریان این فتوا بیان کرده‌اند که باید بدانیم فلسفه‌ تقیه در شیعه دفاع و حفظ دین است. تقیه سپر دفاعی است و استثنائاتی هم دارد که در آنجاها تقیه جایز نیست. از جمله جاهایی که باعث فساد در دین می‌شود، فساد فی‌الارض یا نابودی بشریت است که تقیه جایز نیست. تقیه برای جایی است که خون ریخته نشود. «اذا بلغ الدم فلا یجوز التقیه»[1]. اینجا نه‌تنها بلغ الدم باعث خونریزی می‌شود، بلکه باعث نابودی بشریت می‌شود. بنابراین، از مصادیق استثناء، تقیه است و جایز نیست در این موارد تقیه کرد.   برخی مصلحت را بیان کرده‌اند که ممکن است جمهوری اسلامی برای مصلحت از این مبنا عبور کند، درحالی‌که مصلحت برای حفظ دین، حفظ مسلمین و امت اسلامی و حفظ بشریت است و چه مصلحتی در هلاک حرث و نسل وجود دارد؟ آنجا که باعث نابودی بشریت می‌شود، هیچ مصلحتی نه‌تنها در آن نیست، بلکه مطلقاً مفسده است و قطع ماده‌ی فساد اقتضاء می‌کند که ما به پیمان‌هایی که باعث تهدید، منع و جلوگیری از گسترش سلاح اتمی می‌شود هم بپیوندیم و همیشه جمهوری اسلامی از این مطلب استقبال کرده است.   برداشت من این است که رهبر انقلاب بر اساس بحث فقهی خود، جهاد و قتال و جنگ علیه نظامیان دشمن آن هم نظامیان طاغوت، مفسد و مستکبر را جایز می‌دانند و هدف جهاد از نظر ایشان، نجات غیر نظامیان است. لذا، ایشان به شکل مبنایی و ریشه‌ای مخالف تولید، انباشت و به‌کارگیری سلاح اتمی هستند و فتوایشان هیچ استثنایی ندارد. حرمتی که ایشان قائل‌اند، حرمت ابدی و استثناناپذیر و مبتنی بر ادله‌ی اربعه و اطلاقات و عمومات روایات و آیاتی است که فساد را به شکل مطلق حرام می‌داند.   [1] - القواعد الفوائد، محقق نراقی، ج۲، ص۱۷۵، الفائدة، ۲۰۸۵.

© 2025 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.