تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : ۱۰ خبر اول, اخبار, برگزیده ترین ها, حوزه و فقاهت, گزارش, مشروح خبرها
شماره : 42400
تاریخ : ۲۸ تیر, ۱۴۰۴ :: ۱۷:۰۳
حجت‌الاسلام و المسلمین ابوالقاسم مقیمی حاجی، معاون آموزش حوزه‌های علمیه قم مطرح کرد؛ لزوم بازسازی اصول فقه برای تولید فقه حکومتی/ تغییر مسیر از فقه تجویزی به سوی فقه توصیفی حجت‌الاسلام و المسلمین ابوالقاسم مقیمی حاجی با تأکید بر لزوم تحول در اصول فقه، به تبیین چالش‌های روش‌شناختی فقه تخصصی و الزامات فقه حکومتی پرداخت و با طرح ایده‌های نوین در تلفیق دانش تخصصی و فقه، خواستار عبور از فقه تجویزی به‌سوی فقه توصیفی شد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، به نقل از خبرنگار اجتهاد، نشست علمی «روش‌شناسی فقه‌های تخصصی با رویکرد تمدنی» با حضور حجت‌الاسلام و المسلمین ابوالقاسم مقیمی حاجی، استاد خارج حوزه علمیه قم و معاون آموزش حوزه‌های علمیه قم، در مرکز تخصصی آخوند خراسانی دفتر تبلیغات اسلامی مشهد برگزار شد. در نشست ویژه اعضای حلقه روش‌شناسی علوم اسلامی، استاد مقیمی حاجی به تشریح ابعاد گوناگون فقه تخصصی و چالش‌های فراروی آن در مسیر تحقق فقه حکومتی و تمدنی پرداخت و بر اهمیت تحول در رویکردها و اصول فقه تأکید ورزید.  

تأملی بر تلقی از فقه تخصصی و اقتضائات روش‌شناسی آن

مقیمی حاجی در ابتدای مباحث خود، بر این نکته تاکید کرده که چند امر در چگونگی روش شناسی فقه های تخصصی تاتیر دارد. نکته اول: چیستی «تلقی از فقه تخصصی» و تأثیر مستقیم آن بر روش‌شناسی فقه است. ایشان سه ایده محوری را در این باره مطرح نمود که هر یک، رویکرد متفاوتی را در پی دارند. ایده نخست، بر درک صحیح از مسائل جدید و ماهیت آنها به منظور تدوین فقه تخصصی متمرکز است. ایده دوم، بر لزوم برگزاری کارگاه‌های هم زمان موضوع‌شناسی و مباحث دانشی و  حکم شناسی هر کدام با متخصصان خاص خود تأکید دارد.   اما ایده مختار، لزوم تخصص همزمان یک فرد در هر دو رشته فقه و یک دانش تخصصی مرتبط را مطرح می‌کند و به ایجاد مراکز ناظر بر این مهم فرا می‌خواند. از منظر وی، در دو تلقی اول، لزوماً روش‌شناسی مستقلی برای فقه تخصصی متصور نیست، اما در ایده سوم، از آنجا که دانشی نوین شکل می‌گیرد، نیازمند بحث از روش‌شناسی مستقل، جای طرح  خواهد داشت. این رویکرد، فقیه را ملزم می‌سازد که علاوه بر تحصیل فقه، به تحصیل یکی از دانش‌های مرتبط مانند اقتصاد. علوم تربیتی و... در راستای موضوع‌شناسی آن و... بپردازد که این خود، بنیان‌گذار مباحثی جدید و به تبع آن، لزوم بررسی تاثیر آن، در بحث روش‌شناسی ویژه‌ آن است.  

نکته دوم: توجه به فقه فردی، اجتماعی یا حکومتی؛ بازخوانی یک سه‌گانه بنیادین و تاثیر آن در روش شناسی است.

این استاد حوزه علمیه قم در ادامه، به فاصله چشمگیر وضعیت موجود فقه‌هایی که تاکنون با رویکرد فردی پرداخته شده‌اند، با فقه حکومتی و به طریق اولی، فقه نظام‌ساز تمدنی اشاره کرد و  با بیان اینکه فقه گذشته، صرفاً فقه فردی نبوده و شواهدی بر وجود فقه اجتماعی در آن مشهود است، ابوابی چون قضا و نماز جمعه را مصداق بارز وجود رویکرد اجتماعی در تراث فقهی دانست که به اقتضای ذات خود، رویکرد اجتماعی به فقه را طلب می‌کنند.   بر این اساس، استاد مقیمی حاجی معتقد است که تقلیل فقه به دوگانه «فقه فردی و حکومتی» صحیح نیست و سه‌گانه «فقه فردی، اجتماعی و حکومتی» طبق تعریف خاص از دو مورد اخیر، واقعیت را بهتر ترسیم می‌کند. مقصود از فقه حکومتی نیز از منظر وی، فقهی است که در مقام استنباط، اقتضائات اجرا را مدنظر قرار می‌دهد. در این راستا، اگر فقه حکومتی به مرحله شبکه‌سازی و پیوستگی در ساختار و ایجاد نهادها و نظام رفتاری ارتقاء یابد، به «فقه حکومتی نظام‌ساز و تمدنی» تبدیل خواهد شد. حال در رویکرد نخست روش شناسی طبق روش متداول فقه جواهری و قواعد مرسوم علم اصول فقه خواهد بود، امروزه بیشتر فقه های تخصصی در عرصه آموزش و پژوهش با رویکرد فقه فردی ارائه می گردد و هنوز به سبب عدم تبیین روش متناسب با دو رویکرد دیگر، غالبا فقه تخصصی با این رویکردها نقش نبسته است ، اما رویکرد فقه حکومتی،  اقتضا روش شناسی متناسب خود را دارد و بر آن تاثیر می گذارد و بر مباحث عام فقه و مباحث تخصصی آن نیز اثر گذار است.  

نکته سوم: اقتضائات «فقه تخصصی /مضاف»؛ تمایز میان فقه ناظر به موضوع با ناظر به یک دانش

مبحث دیگری که استاد مقیمی حاجی به آن پرداخت، لزوم توجه به «مضاف‌الیه» در فرقه‌های تخصصی است که با تسامحی از آن به فقه مضاف هم تعبیر شده است. وی میان «فقه مضاف به موضوع» مانند فقه خانواده یا فقه کودک که به یک موضوع خاص می‌پردازد و حول یک موضوع و مقوله، مباحث مختلف حقوقی، احکام و تکالیف، و اخلاقی و.. در آن بحث می شود، با «فقه مضاف به دانش» مانند (فقه اقتصاد) (فقه اخلاق) (فقه تربیت) و.. که با یک دانش خاص ترکیب می‌شود، تمایز قائل شد.   او تأکید کرد که ترکیب فقه با یک دانش، اقتضائات خاص آن دانش را به همراه دارد و باید این اقتضائات در فرآیند استنباط لحاظ شود. از این رو، ابتدا  بررسی فقه‌های مضاف به دانش و تاثیر آن بر روش شناسی متناسب باید بررسی گردد و این امر را  از حیث رتبه‌ای مقدم دانست و سپس به فقه‌های مضاف به یک موضوع ومقوله که نتیجه و ترکیبی از دانش‌ها محسوب می‌شوند، باید پرداخت تا دید چه اقتضا'اتی دارد.  

نکته چهارم: فقدان بلوغ  روش در فقه حکومتی و میزان تاثیر آن در تحول در اصول فقه

  به‌گفته استاد درس خارج حوزه علمیه قم، یکی از چالش‌های اصلی در حوزه فقه حکومتی، «عدم تولید روش‌های متناسب» است. این فقدان روش، و یا به تعبیری به بلوغ اثبات پذیری لازم نرسیدن آن از منظر تخصصی، فقیه را ناچار می‌کند که با همان روش‌های متداول پیشین به حل مسائل مطرح در  فقه حکومتی بپردازد.   وی در ادامه با تأکید بر اینکه «عدم تولید روش» نکته اصلی این چالش است، ابراز داشت که بخش مهمی از این روش‌سازی باید در اصول فقه صورت گیرد. تا زمانی که اصول فقه که  قواعد استنباط از منابع است .   بومی سازی نشده و اثبات لزوم تغییر آن نشود، نباید انتظار تغییر در نتایج را داشت، هرچند ایشان اصول فقه را تنها عامل کافی ندانست. استاد مقیمی حاجی به سه نظریه در مورد اصول فقه  فقه حکومتی اشاره کرد و دیدگاه خویش را چنین تبیین نمود:   نظر اول: اصول فقه جدید لازم است.   نظر دوم: مسائل جدیدی در دفتر دوم اصول فقه لازم است (مخالفت با اکتفا به این نظریه).   نظر سوم (نظر مختار): وی ضمن مخالفت با نظر اوّل و ابراز مخالفت با اکتفا کردن به نظر دوّم، نظر مختار را چنین تبیین کردند: باید تفاوت رویکرد فقه حکومتی و تاثیر آن در اصول فقه را بررسی کرد که این تغییر رویکرد در بررسی قواعد علم اصول نیز اثر گذار می تواند باشد. اصول فقه حکومتی، اصول فقه با رویکرد فقه حکومتی است و با تغییر  رویکرد عوض، یکی از لوازم آن، تولید مسائل جدید در دفتر دوم اصول فقه است. این تغییر رویکرد در اصول فقه، نظیر تفاوت رویکرد فردی، اجتماعی و حکومتی در خود فقه، بر مسائل مهم نیز تأثیر می‌گذارد و گاهی اساساً فهم ما از صورت مسئله و مبادی موثر در آن را دگرگون می‌سازد.   مقیمی حاجی به عنوان مثال  «رویکرد عبد و مولا» را یکی از مفاهیم مؤثر در مباحث مختلف اصولی دانست که در مباحثی مختلفی از الفاظ از اوامر و همچنین در حکم وحق الطاعه و تنجز و.. مورد استناد اصولیان قرار گرفته است و تغییر این رویکرد به رویکرد تقنینی و.. را متمایز کننده خواند که در اقامه براهین بر این روش ها موثر خواهد بود و در عرصه فقه های تخصصی اگر با این رویکرد باشد تاثیر آن قابل بررسی است.  

نکته پنجم: بررسی تاثیر فقه تجویزی به فقه توصیفی

  در بخش پایانی سخنان خود، حجت‌الاسلام والمسلمین مقیمی حاجی به نکته پنجم در عناصر موثر در چیستی روش‌شناسی فقه‌های تخصصی اشاره کرد: «تغییر مسیر از فقه تجویزی به سوی فقه توصیفی». وی ماهیت فقه توصیفی را شبیه به حکم وضعی دانست و با طرح این پرسش که آیا فقه تمدنی اگر به فقه فرایندها و ساختارها تفسیر شود، تجویزی است یا توصیفی! در ادامه بر این مهم تأکید کردند که اگر اینها از گزاره‌های فقه توصیفی باشند، ممکن است اقتضائات روشی خاص خود را داشته باشند. در فقه های تخصصی از اقتصاد، تربیت و... جای طرح این دسته از مباحث توصیفی وجود دارد. این تحول در نگاه به فقه، می‌تواند مسیرهای جدیدی را در استنباط و کاربرد احکام شرعی بگشاید و فقه را به ابزاری کارآمدتر برای مواجهه بهتر با مسائل نوپدید در عرصه های فقه های تخصصی تبدیل سازد و در این مسیر تاثیر آن بر روش نیز باید بررسی گردد. موارد فوق اشاره ای بود بر عناصر موثر در تبیین چیستی روش شناسی فقه های تخصصی که تا آن زمان که در هر کدام از آنها، آن عنصر و میزان تاثیر آن در روش تبیین نگردد نمی توان پاسخ درست و کاملی درباره چیستی فقه تخصصی ارائه داد.

© 2025 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.