تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
دکتر محمد السید علی حامد، پژوهشگر اقتصاد انجمن برکت ترکیه در یادداشتی مطرح کرد؛ نقشه مفهومی اقتصاد اسلامی عبارت «اقتصاد اسلامی» کاربردهای گوناگونی دارد و معنای آن بسته به زمینه‌ای که در آن به‌کار می‌رود متفاوت است. از همین‌رو، بسیاری از مردم این پرسش را مطرح می‌کنند که مقصود از اقتصاد اسلامی چیست؟ آیا منظور یک علم است؟ یا نظامی اقتصادی؟ یا مجموعه‌ای از سیاست‌ها و فعالیت‌هایی که بر پایه حلال بودن انجام می‌شوند؟ یا شاید اصول اخلاقی و ارزش‌هایی است که باید در فعالیت اقتصادی رعایت شود؟

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری علوم انسانی مفتاح، دکتر محمد السید علی حامد، پژوهشگر اقتصاد انجمن برکت ترکیه در یادداشتی مطرح کرد؛

عبارت «اقتصاد اسلامی» کاربردهای گوناگونی دارد و معنای آن بسته به زمینه‌ای که در آن به‌کار می‌رود متفاوت است. از همین‌رو، بسیاری از مردم این پرسش را مطرح می‌کنند که مقصود از اقتصاد اسلامی چیست؟ آیا منظور یک علم است؟ یا نظامی اقتصادی؟ یا مجموعه‌ای از سیاست‌ها و فعالیت‌هایی که بر پایه حلال بودن انجام می‌شوند؟ یا شاید اصول اخلاقی و ارزش‌هایی است که باید در فعالیت اقتصادی رعایت شود؟
پرسش دیگری نیز درباره شکل‌های اجرایی و معاصر اقتصاد اسلامی مطرح می‌شود؛ همان قالب‌هایی که امروزه با عنوان «تأمین مالی اسلامی» شناخته می‌شوند و در کنار اصول و ضوابطی قرار دارند که عملیات مالی را در چارچوب اسلامی سامان می‌دهند.

در حقیقت، «اقتصاد اسلامی» عنوانی جامع و مناسب برای همه این معانی است. اقتصاد اسلامی هم علم است، هم نظام، هم مجموعه‌ای از سیاست‌ها، اهداف و ابزارهای مالی و نیز اصولی که فعالیت‌های اقتصادی را هدایت می‌کنند. این مفهوم شامل مبانی تحلیل رفتار اقتصادی و معیارهای درستی آن نیز می‌شود. بنابراین، ممکن است در یک زمینه خاص تنها به یکی از این جنبه‌ها اشاره شود، اما این امر نه موجب سردرگمی است و نه نشانه‌ی آشفتگی اصطلاحی؛ بلکه بیانگر گستردگی و حضور فعال اقتصاد اسلامی در سطوح فکری، علمی و کاربردی است. این نوشتار نگاهی گذرا دارد به جنبه‌های مختلف کاربرد این مفهوم و مناسبت هر یک از آن‌ها.

در تنظیم این تقسیم‌بندی دو نکته اساسی مدنظر بوده است:

  1. در نظر گرفتن جنبه‌های کلی اقتصاد اسلامی؛ از مرحله اندیشه و مبانی فکری آغاز می‌شود، سپس به اصول و مبانی می‌رسد، و در نهایت به عرصه‌های کاربردی و ابزارهای مالی معاصر ختم می‌گردد.

  2. دسته‌بندی موضوعات مشابه در کنار یکدیگر، به‌گونه‌ای که موارد خاص در زیرمجموعه‌های کلی‌تر جای گیرند؛ زیرا در غیر این صورت، تقسیم‌بندی از انسجام خارج می‌شود. هدف از این کار ارائه‌ی طرحی ساده و روان است که ارتباط ذهنی با این علم را آسان‌تر کرده و تصویری روشن از ساختار آن در ذهن ایجاد کند.

از این رو، این تقسیم‌بندی در پی محدود کردن اندیشه پژوهشگران نیست، بلکه تلاشی فروتنانه است برای ترسیم خطوط کلی این دانش، با توجه به گوناگونی کاربردهای واژه «اقتصاد اسلامی». درِ پژوهش و نوآوری همچنان گشوده است تا حضور این علم را تقویت کرده و چهره‌ی آن را برای همگان روشن‌تر سازد

کاربردها و معانی گوناگونِ اصطلاح «اقتصاد اسلامی» شامل موارد زیر است:

۱. فلسفه و دیدگاه‌های اقتصادی
اقتصاد اسلامی دارای جهان‌بینی و تصورات فلسفی ویژه‌ای است که آن را از دیگر نظام‌های اقتصادی دارای پایه‌های ایدئولوژیک، مانند سوسیالیسم و سرمایه‌داری و مکتب‌های پیش از آن‌ها متمایز می‌کند. اسلام نگرشی خاص نسبت به زندگی، مسئله اقتصادی، انسان و رابطه‌ی او با جهان و هستی دارد. پایه‌ی این نگرش بر اندیشه‌ی «خلافت انسان بر زمین»، مأموریت آبادانی و توسعه‌ی جوامع استوار است. اسلام زمین را سرشار از امکانات برای تأمین سعادت همه‌ی انسان‌ها می‌داند، مشروط بر آنکه مردم در بهره‌برداری از ثروت عدالت را رعایت کنند، اصل خلافت را پاس دارند و از ظلم و تبعیض بپرهیزند.

۲. اهداف و مقاصد اقتصاد اسلامی
اقتصاد اسلامی از مدیریت فعالیت‌های اقتصادی، اهدافی همچون توسعه‌ی پایدار، ثبات اقتصادی، تأمین اجتماعی، برقراری توازن طبقاتی، ایجاد بازاری سالم و نظام پولی عادل و باثبات را دنبال می‌کند. این اهداف متناسب با شرایط اقتصادی و اجتماعی هر دوره شکل می‌گیرند و به عنوان مقاصد اساسی اقتصاد اسلامی شناخته می‌شوند.

۳. نظام اقتصادی اسلامی
نظام اقتصادی اسلامی مجموعه‌ای از اصول و احکام شرعی برای سامان‌دهی فعالیت‌های اقتصادی است. این نظام متکی بر قواعد کلی و اصول عمومی فقهی است که در نبود نص خاص، راهنمای عمل محسوب می‌شوند. برخی اصول ماهیتی اعتقادی دارند، مانند اصل مالکیت دوگانه (خصوصی و عمومی)، و برخی دیگر جنبه‌ی حقوقی دارند، مانند اصل تعادل و تقابض در معاملات.

۴. تاریخ اقتصادی مسلمانان و تجربه‌های تاریخی اقتصاد اسلامی
تجربه‌های اقتصادی مسلمانان در طول تاریخ بازتابی از فلسفه، اصول و احکام شریعت اسلامی بوده‌اند. این تجارب بر پایه‌ی نصوص شرعی یا اجتهادهای فقهی شکل گرفته‌اند و نظام اجتماعی مسلمانان بر آن‌ها استوار بوده است. گرچه هدف تقلید عینی از آن تجربیات نیست، اما بررسی آن‌ها برای درک مبانی فکری و اجتهادی اقتصاد اسلامی ضروری است؛ همان‌گونه که مطالعه‌ی مسائل فقهی قدیم موجب پرورش توان اجتهاد در مسائل اقتصادی امروز می‌شود.

۵. بخش‌های مختلف اقتصاد اسلامی
اقتصاد اسلامی شامل سه بخش است: بخش خصوصی (ربحی)، بخش عمومی (دولتی) و بخش سوم یا غیرانتفاعی. دولت در این نظام نقشی هدایت‌گر دارد و با مداخله‌ی حکیمانه، تعادل اقتصادی و توسعه‌ی پایدار را تضمین می‌کند. بخش سوم ــ مانند نظام وقف ــ نقش تاریخی و مؤثری در توسعه‌ی اجتماعی ایفا کرده و تا امروز نیز آثار پربرکتی از خود بر جای گذاشته است.

۶. تأمین مالی (فاینانس) اسلامی
تأمین مالی اسلامی شامل شیوه‌های گوناگون سرمایه‌گذاری و تولید بر پایه‌ی عدالت در مبادله و مشارکت در سود و زیان است. این شیوه‌ها از انحرافات سرمایه‌گذاری مدرن پرهیز می‌کنند و رشد و اشتغال را افزایش می‌دهند. نظام مالی اسلامی در برابر نظام ربوی قرار دارد که موجب افزایش بدهی‌ها و ایجاد بحران در برنامه‌های توسعه می‌شود.

۷. نهادهای اقتصادی اسلامی
از جمله نهادهای اصلی اقتصاد اسلامی می‌توان به نهاد زکات، وقف و بازار اشاره کرد. این نهادها از ارکان تأمین مالی و توسعه‌ی اقتصادی محسوب می‌شوند و علاوه بر سرمایه‌گذاری پایدار، جنبه‌ی اجتماعی قدرتمندی دارند. آثار تاریخی و کنونی آن‌ها، به‌ویژه در تقویت همبستگی اجتماعی، اقتصاد اسلامی را از دیگر نظام‌ها متمایز کرده است.

۸. سیاست‌های اقتصادی
سیاست‌های مالی، پولی، بودجه‌ای و اقتصادی اسلام بر پایه‌ی «مصلحت عمومی» و تأمین نیازهای جامعه بنا شده‌اند. در این چارچوب، حاکم اسلامی نماینده‌ی مردم در تحقق مصالح و رفع نیازهای آنان است و موظف است همه‌ی ابزارها را برای آبادانی زمین، رفع فقر و گسترش توسعه به‌کار گیرد.
در تاریخ اسلام، سیاست‌های اقتصادی از همان آغاز شکل گرفتند: زکات ساختار مالی عمومی را سامان داد، بیت‌المال تأسیس شد، نظام بودجه و ضرب سکه‌ها پدید آمد، و فقها و اندیشمندان مسلمان، همچون قاضی‌القضات ابویوسف (در کتاب الخراج)، اصول این سیاست‌ها را تدوین کردند. همچنین امام علی (ع) در نامه‌اش به مالک اشتر درباره‌ی سیاست اقتصادی و عدالت اجتماعی دستورالعملی نوشت که اندیشه‌ی مدرن هنوز نتوانسته همانند آن را ارائه دهد.

۹. اندیشه‌ی اقتصادی اسلامی
فلاسفه و فقهای مسلمان در طول تاریخ پایه‌گذاران اندیشه‌ی اقتصادی اسلامی بوده‌اند. آنان با تأمل در قرآن و سنت، اصول اقتصاد را از نصوص دینی استخراج کردند و رفتار اقتصادی انسان را تحلیل نمودند. این تلاش‌ها پایه‌ی علمی نظریه‌ی اقتصاد اسلامی را شکل داده و حتی تحلیل بحران‌های اقتصادی ــ مانند بحران پولی که مقریزی آن را بررسی کرد ــ در چارچوب همین اندیشه انجام شده است. آثار آنان همچنان الهام‌بخش مطالعات معاصر در اقتصاد اسلامی است.

۱۰. علم اقتصاد اسلامی به عنوان رشته‌ای علمی
اقتصاد اسلامی به عنوان یک علم، شامل مفاهیم بنیادین، اهداف، موضوعات پژوهش، رابطه با سایر علوم، روش‌ها و ابزارهای تحقیق است. این علم در حوزه‌هایی چون تولید، مصرف، توزیع و ارزش‌گذاری به بررسی پدیده‌های اقتصادی از دیدگاه اسلامی می‌پردازد و مسئله‌ی اقتصادی را بر اساس الگوی اسلامی تحلیل و هدایت می‌کند. تفاوت آن با اقتصاد متعارف در مبانی معرفتی و غایت‌مدار بودن آن است، هرچند از روش‌های علمی موجود بهره می‌گیرد تا دیدگاه اسلامی را در عرصه‌ی اقتصاد تبیین و تحقق بخشد.

با آنکه علم اقتصاد اسلامی دانشی نسبتاً نوپاست، اما همه‌ی ویژگی‌ها، ابزارها و روش‌های یک علم کامل را در خود دارد؛ بلکه حتی از جهاتی برتر از علم اقتصاد متعارف است. از جمله ویژگی‌های ممتاز آن، بی‌طرفی و دوری از تعصبات فکری، ماهیت هنجاری و ارزشی، تنوع روش‌های پژوهش، و اتکای آن به مبانی الهی است؛ مبانی‌ای که هیچ‌گونه بطلان یا نقصی در آن راه ندارد.

اقتصاد اسلامی به‌ویژه برای جوامعی که در پی مطالعه‌ی پدیده‌های اقتصادی بر پایه‌ی دیدگاه اسلامی‌اند، ضرورتی انکارناپذیر است. زیرا تنها این علم توانایی تبیین رفتار اقتصادیِ انسان مسلمان را دارد؛ رفتاری که علم اقتصاد غربی قادر به توضیح آن نیست.

ارتباط فعالیت اقتصادی با دین اسلام و نقش تنظیم‌کننده‌ی شریعت در آن، نیاز به توضیح زیادی ندارد، زیرا آیات و احادیث فراوانی در زمینه‌های مختلف اقتصادی وجود دارد که در مجموع، نظامی نظری و کاربردی کامل را برای اداره‌ی اقتصاد ارائه می‌دهد. در حقیقت، هرگز جای تردید نیست که اسلام، هم در سطح اندیشه و هم در عرصه‌ی عمل، اقتصادی منسجم و هدفمند را سامان داده است؛ چراکه دینی که خود را کامل‌ترین شریعت و نعمتی تمام معرفی کرده، ممکن نیست از سامان‌دهی یکی از اساسی‌ترین جنبه‌های زندگی بشر، یعنی اقتصاد، غفلت ورزد.

در چارچوب علم اقتصاد اسلامی، می‌توان دیدگاه جامع اسلام نسبت به فعالیت اقتصادی را مشاهده کرد: از تبیین مبانی و اصول اولیه گرفته تا بیان قواعد جزئی هر نوع معامله و تعامل اقتصادی.

در نتیجه، اینها مهم‌ترین جنبه‌های اقتصاد اسلامی‌اند. همان‌گونه که پیش‌تر گفته شد، اقتصاد اسلامی هم به‌صورت مستقل در هر یک از این حوزه‌ها حضور دارد و هم به‌عنوان مجموعه‌ای کامل، همه‌ی آن‌ها را در بر می‌گیرد. این مفاهیم در تاریخ و در تجربه‌های عملی مسلمانان نیز به‌روشنی دیده می‌شوند و صرفاً نظریه‌هایی ذهنی و انتزاعی نیستند.

بنابراین، آنچه از این بررسی برمی‌آید، پویایی، جامعیت و گستردگی اقتصاد اسلامی است؛ دانشی یکتا که دارای روش‌شناسی خاص، مبانی ویژه و نگرشی متمایز در مطالعه‌ی رفتار و فعالیت اقتصادی انسان است

© 2025 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.