جواد کجوری پژوهشگر حوزه تامین اجتماعی در یادداشتی مطرح کرد؛
چرا نظام حمایتی باید بر «درآمد مورد نیاز» استوار شود
پیشنهاد محوری در این زمینه، تأمین همگانی حداقلی نیازهای اساسی است. محوریت سیاست حمایتی باید بر تضمین همگانی حداقلی «نیازهای اساسی» قرار گیرد؛ یعنی دولت مسئولیت تأمین حداقلی و عمومی خوراک، مسکن، اشتغال (دسترسی به فرصتهای شغلی و بیمههای مرتبط)، سلامت پایه و آموزش پایه را بر عهده گیرد تا از برخورداری همه از سطوحی از زندگی کرامتمحور اطمینان حاصل شود.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری علوم انسانی مفتاح،جواد کجوری پژوهشگر حوزه تامین اجتماعی در یادداشتی برای اندیشکده رهیافت مطرح کرد؛ به بهانهی خبر حذف «۳ دهک بالای درآمدی»، در این یادداشت مروری بر کیفیت سازوکار دهکبندی و پیامدهای آن بر توزیع حمایتهای اجتماعی شده و سپس پیشنهادهایی برای افزایش عدالت و کارایی ارائه خواهد شد. مسئله اساسی آن است که دهکبندی مرسوم، جامعه را بر اساس سهم جمعیتی به ده گروه تقریباً مساوی تقسیم میکند؛ یعنی هر دهک نماینده حدود ۱۰٪ از خانوارهاست. این روش ساده و کارآمد برای فهم کیفیت توزیع درآمد در جامعه است؛ اما وقتی هدف تخصیص هدفمند منابع و تضمین حداقلی از استاندارد زندگی باشد، دهکبندی دقت لازم را ندارد. در عمل، فاصله درآمدی درون یک دهک میتواند بسیار گسترده باشد؛ بنابراین خانوارهایی که نزدیک مرز دو دهک قرار دارند ممکن است درآمدهای تقریباً برابر داشته باشند، اما یکی مشمول حمایت شود و دیگری محروم بماند. این پدیده خطای حذف را افزایش و کارایی سیاست را کاهش میدهد. از سوی دیگر، دهکبندی غالباً بر مبنای شاخصهای سطحی درآمد یا هزینه انجام میگیرد که درآمدهای غیررسمی، داراییهای نقدشونده یا الگوهای تراکنش را بهدرستی منعکس نمیکنند. بهعلاوه، دهکها معمولاً با فواصل زمانی مشخص بهروزرسانی میشوند و در دورههای پرتلاطم اقتصادی، مانند زمانهای تورم شدید، اعتبار خود را از دست میدهند. نتیجه اینکه توزیع یارانهها و حمایتها بر مبنای دهک تنها میتواند منجر به تخصیص ناعادلانه یا ناکارآمد منابع شود، بهویژه زمانی که هدف تضمین «حداقل استاندارد معیشت» برای همه است برای رفع این کاستیها پیشنهادهایی ارائه میشود.