به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی؛ حجتالاسلام والمسلمین محمد رجایی باغسیایی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا، درباره اهمیت حرکت به سمت دانشگاه اسلامی و تحول در علوم انسانی گفت: ابتدا به دو نکته میپردازم؛ اول اینکه گاهی خلط مبحث اتفاق میافتد و آن همساننگری علوم انسانی و علوم تجربی است. برخی میگویند همانگونه که در فیزیک، شیمی و ریاضیات، علم اسلامی و غیر اسلامی نداریم، در علوم انسانی هم باید چنین نگاهی داشته باشیم یا میگویند اقتصاد یک علم است و اسلامی و غیراسلامی ندارد، اما از این نکته غفلت شدهاند که در علوم تجربی با پدیدههایی مواجه هستیم که نه عقل دارند و نه اراده و در آزمایشگاه کاملاً در کنترل پژوهشگر هستند و چون با عناصر فیزیکی و مادیات سر و کار دارند، میتوانیم آنها را در خارج کنترل کنیم و همان عناصری را در لوله آزمایشگاه نگه داریم که نیاز داریم. لذا وقتی گفته میشود آب از دو عنصر شامل هیدروژن و اکسیژن تشکیل میشود، این دو را بدون حضور عنصر دیگری به منظور آزمون ترکیب میکنیم و نتیجه را میبینیم یا اگر بخواهیم تأثیر عنصر الف روی ب را ببینیم، میتوانیم سایر عناصر را از آزمایشگاه حذف کنیم تا تأثیر الف را مشاهده کنیم.
وی ادامه داد: علوم انسانی همانگونه که از اسم آن پیداست با انسان سروکار دارد و انسان هم موجودی دارای فکر و اراده است و کنش و واکنشهایش بر اساس اراده وی شکل میگیرد و زمانی انسان اراده میکند کاری را انجام دهد یا ندهد که آن کار با ارزشها و جهانبینی وی موافق یا مخالف باشد. بنابراین کنشها و واکنشهای انسان به جهانبینی او برمیگردد. طبیعتاً چون جهانبینی افراد متفاوت است، حتی در مسائل مشابه اجتماعی و اقتصادی ممکن است رفتار متفاوتی از خودشان بروز دهند. پس موضوع علوم انسانی، انسان و رفتار انسان است که کاملا با اشیا و عناصر مادی متفاوت است. از طرف دیگر در مدلهایی که در علوم انسانی استفاده میشود قادر به حذف عناصر دیگر نیستیم و مجبوریم عناصر دیگر را ثابت فرض کنیم، در حالی که ثابت نیستند یا همزمان یک مدل را برای تمام عناصر تخمین بزنیم که ضمن اینکه دقت آن زیر سؤال است، بقیه عوامل مؤثر لحاظ نشده که همه آنها تخمینی است و قطعیت ندارد و نمیتوان از نظر قطعیت آن را در کنار علوم تجربی قرارداد. اشتباهی که در کشور ما و بسیاری دیگر از کشورها وجود دارد این است که وقتی از علوم انسانی صحبت میکنیم، دقیقا همان چیزهایی را مطرح میکنیم که در غرب مطرح شده است و به عنوان حقایق علمی و به مفهوم تجربی به آن می نگریم.
رجایی باغسیایی بیان کرد: نکته دوم اینکه علیرغم ادعای غربیها، علم تولید شده درغرب خالی از ارزش و داوری ارزشی نیست، بلکه کاملاً دینستیز و دینگریز است. سیر تحول علوم و از جمله علوم انسان غربی از رنسانس شروع میشود و رنسانس مبتنی بر ضدیت با مذهب و سکولاریسم است.
جایگاه علمآموزی در اسلام
وی با بیان اینکه عنصر دیگری که در رشد و توسعه نقش زیادی دارد تلاش و کار جدی است، افزود: مسیحیت میگفت کار برای دنیا بد و ضد ارزش است و رهبانیت را توصیه می کرد. قطعاً چنین نگاهی ضد توسعه است. لذا بر اساس چنین نگاهی که در مسیحیت درباره علم و کار وجود داشت، بدبینی بسیاری در بین اندیشمندان غربی در مورد مطلق دین شکل گرفت و تئوریهای علمی مخصوصاً علوم انسانی با جهتگیری ضد دینی شکل گرفتند، در حالی که اسلام در هر دو مورد تفکری متفاوت دارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: پیامبر گرامی اسلام(ص) میفرماید: «اطلُبوا العِلمَ مِنَ المَهدِ إلَى اللَّحْدِ» یعنی ز گهواره تا گور دانش بجوی یا میفرماید: «اطلبوا العلم و لو بالصین»؛ دنبال دانش بگردید ولو در چین باشد چون چین نماد دورترین نقطه درآن زمان بود. همچنین گفته شده: «طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه»؛ دانشآموزی بر تمام مسلمانان اعم از زن و مرد واجب است. همچنین، درباره کار و تلاش در اسلام گفته شده است: «الْکَادُّ عَلَى عِیَالِهِ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ»؛ کسی که خود را برای روزی و رفاه خانوادهاش به زحمت میاندازد و کار میکند مانند رزمندهای است که در راه خدا میجنگد. آیا چنین دینی میتواند ضد پیشرفت و توسعه باشد و تئوریهای علمی جهتگیری ضد آن به خود بگیرد و آیا درست است که بدون در نظر گرفتن این حقایق، سخن غربیها را وحی منزل بندانیم و بدون تحلیل قبول کنیم؟
تئوریهای غربی در کشور ما جواب نمیدهد
رجایی باغسیایی تصریح کرد: در کشور ما که یک کشور اسلامی است نگاه غربی نمیتواند پاسخگو باشد و یکی از دلایلی که تئوریهای غربی در کشور ما جواب نمیدهد این است که علوم انسانی را براساس فرهنگ اسلامی و ایرانی بازسازی نکردهایم. البته معتقد نیستم که باید آن را کنار بگذاریم، چون آنها هم از دستاوردهای بشری هستند و میتوانیم از آنها استفاده کنیم، اما حداقل میتوانیم آنها را بومیسازی کنیم. در بومیسازی هم دو عنصر وجود دارد که یکی ایرانیت است که مربوط به فرهنگ و ملیت ماست و دیگری اسلامیت است. بنابراین اگر بخواهیم علوم انسانی در کشور ما جوابگو باشد، باید آن را بر اساس این دو شاخص بازنگری کنیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در پاسخ به این سؤال که تا چه اندازه در زمینه اسلامیسازی علوم پیش آمدهایم، گفت: متأسفانه علیرغم اینکه صحبتهای زیادی که در مورد علوم انسانی اسلامی و تحولات در این عرصه داشتهایم، اما راه زیادی نرفتهایم. زمانی میتوانیم امیدوار شویم که این مسئله تبدیل به گفتمان غالب در محیطهای علمی و دانشگاهی شود، در حالی که فعلاً این اتفاق رخ نداده است. بدین منظور باید اساتید آموزشهای لازم را ببینند و منابع کافی وجود داشته باشد که متأسفانه در هر دو زمینه کمبود زیادی وجود دارد. تهیه منابع مناسب در اولویت اول قرار دارد، چراکه اگر اساتید بخواهند اطلاعات لازم را داشته باشند یا در کلاس مباحث مناسب را ارائه کنند، نیازمند منبع هستند. خوشبختانه در اوایل انقلاب مسئولان به فکر این مورد بودند و دفتر همکاری حوزه و دانشگاه تأسیس شد که اکنون به پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ارتقا یافته است و همچنین سازمان «سمت» برای تدوین کتب دانشگاهی تأسیس شد. اگر بررسی کنیم به این نتیجه میرسیم که سازمان سمت مسئولیت و وظیفه خاصی در مورد اسلامی و ایرانیسازی علوم انسانی احساس نمیکند و بیشتر به تهیه و تدوین کتب معمولی مشغول است.
توجه سطحی به اسلامیسازی دروس
رجایی باغسیایی یادآور شد: اسلامیسازی در سرفصل دروس آن هم به طور سطحی مطرح شده است، اما هیچگونه نظارت و حتی تقاضایی برای رعایت سرفصلها از طرف مسئولان وجود ندارد؛ مثلاً در سرفصل درسی همانند اقتصاد کلان بر نکاتی همانند سرمایهگذاری و مصرف با رویکرد اسلامی تأکید میشود اما چند درصد اساتید این نکات را در کلاس درس مطرح میکنند؟ درصد آن ناچیز است.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در پایان گفت: مسئله تأسفبارتر این است که مثلاً در دروس مقطع کارشناسی ارشد، این موارد در سرفصلها میآیند، اما وقتی قرار است کنکور دکتری برگزار شود، منابع کنکور از همان کتب غربی هستند. لذا دانشجو میبیند که اگر بخواهد مباحث را با رویکرد اسلامی بخواند به درد کنکور نمیخورد. لذا اگر استادی بخواهد سرفصلها را رعایت کند، با مقاومت دانشجویان مواجه میشود. این موارد نشان میدهد که حرف و عمل ما یکی نیست و امکانات لازم برای تحول در علوم انسانی در نظر گرفته نمیشود. به عبارت دیگر نهاد آموزش عالی به توصیههای مقام معظم رهبری عنایت لازم را نداشته و با وجود اینکه سرفصلها را تغییر داده است، توجه و حساسیتی به تدریس سرفصلها ندارد و کنکور را به گونهای طراحی میکند که دانشجو مجبور شود منابع غربی را مطالعه کند.
انتهای پیام
نظرات