به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، حجتالاسلام سیدعلی طالقانی، مدیر گروه فلسفه و کلام اسلامی مرکز تخصصی آخوند خراسانی در نشستی که با موضوع «کرونا و الهیات» از طریق پخش زنده اینستاگرام و بههمت دفتر مطالعات فرهنگی جهاددانشگاهی خراسان رضوی برگزار شد، اظهار کرد: در فلسفه تحلیلی معاصر سه معنا یا اطلاق برای واژه شر مطرح میشود که برخی از این معانی عمدتاً در فلسفه دین مورد نظر بوده و برخی در رشتههای دیگر فلسفی مانند فلسفه حقوق و سیاست.
وی ادامه داد: این سه معنا را میتوان به ترتیب معنای عام، معنای خاص و معنای اخص شر نامید. شر به معنای عام شامل شرور طبیعی و اخلاقی میشود. تلقی رایج میان فیلسوفان تحلیلی این است که شرور طبیعی علل طبیعی دارند نه فاعل آگاه مختار، برخلاف شرور اخلاقی که فاعل آگاه مختار دارند نه علل طبیعی. به این صورت میتوان شرور طبیعی و اخلاقی را تفکیک کرد، البته به نظر میرسد در سنت کلامی اسلامی نمیتوان این تفکیک را چندان جدی گرفت.
حجتالاسلام طالقانی بیان کرد: بنا بر دیدگاه رایج در کلام اسلامی و نه فقط کلام شیعه، هر شری در جهان وجود داشته باشد، به نحوی شر اخلاقی است. معنای خاص شر، شر اخلاقی است که اصولاً در فلسفه حقوق یا فلسفه سیاست مورد نظر است؛ در این رشتهها هنگامی که از شر صحبت میکنند، منظورشان شر اخلاقی است، نه شر به معنای عام؛ اساساً از شرور طبیعی صحبت نمیشود.
مدیرگروه فلسفه و کلام اسلامی مرکز تخصصی آخوند خراسانی با بیان اینکه بیشتر فیلسوفان دین از شرور به معنای عام کلمه که شامل شرور طبیعی و اخلاقی، میشود، صحبت میکنند، گفت: اما معنای اخص شر، بدیهای اخلاقی فاجعهبار و غیرقابل تحمل است، یعنی بدیهایی که دیگر با واژه بد از آن یاد نمیکنیم، بلکه میگوییم، این بد نیست، شر است. در اینجا چنان معنای شریرانهای داریم که نمیتوانیم با واژه بد آن را برسانیم، بلکه آنقدر فاجعهبار است، که گویا فقط واژه «شر» میتواند آن را برساند؛ در حالی که هر رفتار اخلاقیِ ناشایست یک شر اخلاقی به معنای خاص کلمه است.
وی بیان کرد: در معنای اخص قصد ندارند هر خطای اخلاقی را شر بنامند، بلکه فجایعی مانند اتفاقاتی که در جنگ جهانی دوم یا برخی جنگهای معاصر رخ داده را شر مینامند. این معنای اخصی است که برخی فیلسوفان در مورد آن بحث کردند.
در سنت کلام اسلامی هر شری در جهان باشد، شری اخلاقی است
حجتالاسلام طالقانی گفت: آنچه در کلام اسلامی نه فلسفه اسلامی، مطرح میشود این است که اگر شری در جهان وجود داشته باشد، شر اخلاقی است، زیرا هیچ فعلی در جهان نیست، مگر اینکه فاعل آگاه مختار دارد و آن فاعل آگاه مختار یا انسان است یا خداوند است؛ بنابراین هیچ فعلی نیست که فاعل آگاه مختار نداشته باشد و صرفاً شر طبیعی باشد. اگر معنایی که برای تفکیک شر طبیعی از اخلاقی ذکر شد قابل قبول باشد، بنابر تلقی این گروه از متکلمان، اساساً شر طبیعی وجود ندارد و هر شری اخلاقی است. طبق دیدگاه رایج در کلام اسلامی زلزله در نهایت به خداوند منتسب میشود. البته همواره متکلمانی بودهاند که این دیدگاه را نمیپذیرفتند و نمیپذیرند.
مدیر گروه فلسفه و کلام اسلامی مرکز تخصصی آخوند خراسانی ادامه داد: دیدگاه رایج این بوده که فاعل تمام افعال یا انسان است یا خداوند. از منظر اشاعره فاعل تمام افعال خداوند است، که این دیدگاه پایگاه جدی و قویای نیز در تصوف نظری اسلامی دارد.
وی افزود: نکته جالب در سنت کلامی اسلامی این است که هیچ فعل و رخدادی در جهان نیست که مسئولیت آن بر عهده کسی نباشد. هر رخدادی در جهان یک فاعل مسئول دارد و آن فاعل مسئول یا خداوند است یا انسان. این دیدگاهِ جالب در گرایشهای مختلف سنت کلامی اسلامی دیده میشود، چه فاعل را خداوند بدانند، چه انسان؛ در هر صورت یک مسئول دارد. هیچ فعلی نیست که مسئول و فاعل آگاه مختار نداشته باشد.
وی با اشاره به اینکه در آثار کلاسیک کلام اسلامی از واژه شر استفاده نشده و بحث متمرکزی تحت این عنوان وجود ندارد، تصریح کرد: اما در مواضع مختلف و به مناسبتهای گوناگون درخصوص آنچه که میتوان آنها را مصادیق شر دانست، مانند رنج، اندوه، آزار، کیفر، محروم کردن از منافع برای مصلحت شخص دیگر و امثال آن، بحث شده و مسائل ویژه خود را پرورده است. آنچه در الهیات مسیحی تحت عنوان شر میبینیم و تقریری که آنجا وجود دارد را در کلام اسلامی نمیبینیم.
هر شری از نظر کلام اسلامی، مسئولی دارد
مدیر گروه فلسفه و کلام اسلامی مرکز تخصصی آخوند خراسانی اضافه کرد: بنابر تصویری که من از کلام اسلامی دارم در این سنت اگر شری وجود داشته باشد، لزوماً مسئولیت آن بر عهده کسی است. این شر از نظر اشاعره منتسب به خداوند است و از نظر عدلیه عموماً منتسب به بشر. از منظر عدلیه، یعنی معتزله و شیعه امامیه، تمام شرور یا مسبوق به استحقاق هستند یا نیستند؛ به بیان دیگر شرور یا استحقاقی هستند یا ابتدایی، و از این دو دسته خارج نیستند.
وی بیان کرد: شرهایی که مسبوق به استحقاق هستند مانند کیفر گناهان و خطاها و یا شروری که ممکن است در مقام دفاع از خویشتن پدید آوریم؛ به طور مثال هنگامی کسی به من حمله میکند و من در مقام دفاع برمیآیم ممکن است به آن فرد آسیب برسانم، در چنین مواردی شری اتفاق افتاده است؛ این شری است در مقام دفاع. به نظر روشن است که شرور مسبوق به استحقاق، غیر اخلاقی و ناعادلانه نیستند. برای مثال، شر در مقام دفاع یعنی رنجی که من آگاهانه و مختارانه در مقام دفاع از خود ایجاد میکنم چون در مقام دفاع از خود است، اخلاقاً نادرست نیست؛ بلکه چهبسا اگر این شر را ایجاد نمیکردم سرزنش میشدم.
چرا انسانهای شریف به شر مبتلا میشوند؟
حجتالاسلام طالقانی افزود: دسته دیگر شروری هستند که بیشتر بحثانگیز است و آن شروری است که مسبوق به استحقاق نیستند. برای مثال، انسانهایی که دچار بیماری، فقر، زلزله، سیل و سونامی میشوند در حالی که تمام تکالیف اخلاقی و شرعی خود را انجام دادهاند، بسیار شریف هستند و شاید در طول حیاتشان آزاری به کسی نرسانده باشند، محل سؤال است که چرا باید به شر مبتلا شوند؟ مگر نظام عالَم، نظامی اخلاقی نیست؟ مگر نگفتیم که هیچ فعلی در جهان نیست که مسئولی نداشته باشد، پس چرا این بیاخلاقیها را میبینیم و چرا بیگناهی که آزاری نرسانده دچار بیماری یا اندوه شده؟ چرا به دلیل بیماری عزیزانش دچار اندوه میشود؟
مدیرگروه فلسفه و کلام اسلامی مرکز تخصصی آخوند خراسانی ادامه داد: طبق دیدگاه رایج در سنت کلام اسلامی، این دسته از شرور از دو حال خارج نیستند: یا یک پیوست دارند یا ندارند؛ مراد از این «پیوست» این است که نفع و سود بیشتر یا دفع ضرر بیشتری دارند. برای مثال، رنجی که انسانها در جراحی میبرند یا رنجی که یک انسان برای دانشمندشدن، هنرمندشدن یا پیشرفتکردن میکشد، از نظر اخلاقی ناشایست و قبیح نیست، زیرا منفعتی در آن وجود دارد. فرد رنج میبرد تا دانشمند و ثروتمند شده یا سلامت خود را باز یابد. فاعل این دسته رنجها قابل سرزنش نیست. اگر کسی رنجی به من دهد، برای اینکه من از رنج بیشتری رهایی پیدا کنم، این رنجدادن غیر اخلاقی نیست.
وی با بیان اینکه دسته دیگر از رنجها رنجهایی هستند که نه منفعت بیشتری را نصیب فرد میکنند و نه رنج بیشتری را از او میکاهند و از اینرو پیچیدهترند، اظهار کرد: از منظر این سنت فکری، این دسته از شرور طبق قوانین طبیعی یا جزایی هستند. به طور مثال ظالمی، بیگناهی را در آتش میاندازد و وی را میسوزاند، از منظر متکلمان اینجا دو فعل رخ داده، یکی در آتش افکندن و دیگری سوختن با آتش. چرا دو فعل؟ چون میتوانست اینگونه باشد که پس از آنکه ظالم فرد بیگناه را در آتش میاندازد، خداوند اجازه ندهد که او بسوزد چون او فرد بیگناهی است و خداوند نظام جهان را اخلاقی قرار داده، بنابراین نباید اجازه دهد که این فرد بسوزد.
حجتالاسلام طالقانی اضافه کرد: بنابر تلقی این متکلمان، چون خداوند این قانون طبیعی را قرار داده که وقتی فردی در آتش میافتد بسوزد، پس در اینجا مسئولیت سوختن فرد بیگناه با خداوندی است که این قانون طبیعی را وضع کرده است؛ هرچند مسئولیت در آتشافکندن با ستمگر است. متکلمان میگویند چون مسئولیت سوختن با خداوند بوده؛ بنابراین خداوند این رنج را جبران میکند. البته در این بخش اختلاف نظر هم وجود دارد که چرا جبران میکند؟ پارهای به دلیل حسن و قبح عقلی گفتهاند بر خداوند واجب است که جبران کند و پارهای دیگر گفتهاند خداوند خود پذیرفته است که جبران کند؛ پس حتی بنابر حسن شرعی نیز خداوند جبران میکند.
مدیرگروه فلسفه و کلام اسلامی مرکز تخصصی آخوند خراسانی بیان کرد: مثال شرور جزایی این است که فرد بیگناهی متهم به قتل شود و دو شاهد به اشتباه شهادت دهند که او مرتکب قتل شده است و تمام شواهد نیز علیه او باشد. در این مثال، این شخص علیرغم بیگناهی، بر اساس قوانین جزایی در اسلام، محکوم به قصاص و مرگ میشود. در اینجا شری رخ داده ولی مسئول این شر قاضی نیست؛ زیرا فرض این است که بر اساس قوانین جزائی اسلام حکم داده است؛ از دید متکلمان مسئولیت این شر با قانونگذار است. اما در این مورد نیز دیدگاه رایج متکلمان این است که خداوند جبران میکند. در این دستگاه فکری، خداوند جهان را دارای نظامی اخلاقی قرار داده و خود خداوند هم مسئولیت اخلاقی جهان را بر عهده دارد و به آن پایبند است.
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر که ما کرونا را از سر میگذرانیم، انسانهای مؤمن در همه ادیان به نظر میرسد بسیار راحتتر و آسودهخیالتر توانستهاند با این همهگیری مواجه شوند و آن را پشت سر بگذارند، تصریح کرد: هر چند که ممکن است برخی از همین مؤمنان، خود به نوع سخت این بیماری مبتلا شده باشند یا برخی از عزیزان خود را از دست داده باشند، اما افرادی را دیدیم که به خاطر ایمان سختترین شرایط را شاکرانه پشت سر گذاشتند، لب به شکوه نگشودند، همواره شاکر بودند، بیشتر کارهای نیک دیگران را دیدند و سپاسگزار تمام کسانی بودند که در این شرایط فعالیت میکنند، هر چند نارساییهایی وجود داشته، اما آن نارساییها دیده نشد، بلکه نقاط قوت را دیدند. گویا در تمام نقاط دنیا ایمان در این شرایط دشوار کمککار مؤمنان بوده است.
انتهای پیام/
منبع: ایکنا
https://ihkn.ir/?p=15856
نظرات