یکی از دستورات اسلام دربارۀ ازدواج، ازدواج بههنگام و تأخیر نینداختن در آن است. در اسلام گرچه سن مشخصى براى ازدواج مقرّر نشده است، احادیثی از پیامبر اکرمk و امامان معصومb و سیرۀ عملى آن بزرگواران، شواهد گویایى بر اهتمام ایشان در تعجیل امر ازدواج است.
بهطور کلی وقتی بحث سن ازدواج به میان میآید، به دو قاعدۀ حقوقی و یک هنجار اجتماعی برمیخوریم: الف) قاعدۀ حقوقی دربارۀ کمترین حد سن ازدواج؛ ب) قاعدۀ حقوقی دربارۀ سن اهلیت کامل ازدواج؛ ج) هنجار اجتماعی دربارۀ سن مناسب ازدواج. دو قاعدۀ حقوقی مذکور غالباً در قوانین مدوّن کشورها تصریح میشوند؛ اما هنجار اجتماعی یادشده معمولاً جنبۀ فرهنگی و نانوشتهای دارد و فاقد پشتوانۀ قانونی است.
در ادامه نخست قوانین مربوطبه سن ازدواج را در چندین کشور از جمله ایران بهطور اجمالی بیان میکنیم و سپس دیدگاه اسلام در این حوزه بحث میشود.
سن ازدواج در قوانین کشورها
با استناد به قاعدۀ حقوقی اول، افراد تا قبل از رسیدن به سن تعیینشده، مجاز نیستند همسر داشته باشند. این پایۀ سِنی در بسیاری از نظامهای حقوقی معاصر، همزمان با بلوغ جنسی، یا اندکی پیش یا پس از آن تعیین میشود. برای نمونه، قانون عثمانی این سن را برای پسران، دوازدهسال و برای دختران، نُهسال تعیین کرده بود که در قوانین جدیدتر کشورهای اسلامی افزایش یافت و مثلاً در سوریه برای پسر پانزدهسال و برای دختر سیزدهسال، در اردن برای پسر و دختر پانزدهسال و در عراق برای پسر و دختر شانزدهسال قرار داده شد.
قاعدۀ دوم به سن بلوغ قانونی اشاره میکند که در آن، پسر یا دختر از اهلیت کامل برای ازدواج برخوردار میشود. این سن در عراق برای پسران و دختران نوعاً هجدهسال است. در اردن و سوریه هفدهسال، در مصر شانزدهسال و در کویت نیز پانزدهسال است. بسیاری از کشورهای خاورمیانه بر پایۀ دو قاعدۀ مزبور، ازدواج کسانی را که حداقل سن ازدواج را دارند، ولی به سن اهلیت کامل نرسیدهاند، فقط با اجازۀ دادگاه و اغلب به شرط رضایت ولیّ دختر مجاز میدانند؛ اما ازدواج قبل از بلوغ جنسی را مطلقاً بهرسمیت نمیشناسند.
تفکیک بین دو قاعدۀ یادشده در قوانین ایران پیش از دورۀ انقلاب اسلامی نیز لحاظ شده بود. دربارۀ حداقل سن ازدواج، در مادۀ ۱۰۴۱ قانون مدنی چنین مقرر است: «نکاح اناث قبل از رسیدن به سن پانزدهسال تمام و نکاح ذکور قبل از رسیدن به سن هجدهسال تمام ممنوع است. معذلک در مواردی که مصالحی اقتضا کند، با پیشنهاد مدعیالعموم و تصویب محکمه ممکن است استثنائاً معافیت از شرط سن اعطا شود؛ ولی در هرحال این معافیت نمیتواند به اناثی داده شود که کمتر از سیزدهسال تمام و به ذکوری شامل گردد که کمتر از پانزدهسال تمام دارند». برای اینکه این مادۀ قانونی ضمانت اجرا داشته باشد و افراد به دلیل عرف رایج اجتماعی خویش یا دلایل دیگر، در زیر سن قانونی ازدواج نکنند، مادۀ دیگری نیز تصویب شده بود: «مادۀ سوم قانون ازدواج: هرکس برخلاف مقررات مادۀ ۱۰۴۱ قانون مدنی، با کسی که هنوز به سن قانونی برای ازدواج نرسیده است، مزاوجت کند، به ششماه الی دوسال حبس تأدیبی محکوم خواهد شد. درصورتی که دختر به سن سیزدهسال تمام نرسیده باشد، لااقل به دو الی سهسال حبس تأدیبی محکوم میشود و در هر دو مورد، ممکن است علاوهبر مجازات حبس، به جزای نقدی از ۲۰۰۰ ریال تا ۲۰۰۰۰ ریال محکوم گردد. از سوی دیگر، مادۀ ۲۳ قانون حمایت از خانواده مصوب ۱۳۵۳، سن اهلیت کامل ازدواج برای پسر و دختر را بهترتیب بیست و هجدهسال قرار داده بود؛ اما لغو مادۀ ۲۳ مزبور پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به معنای لغو قاعدۀ سن اهلیت کامل ازدواج بود. همچنین شورای نگهبان در سال ۱۳۶۱ در اصلاحیۀ مادۀ ۱۰۴۱ قانون مدنی، نکاح قبل از بلوغ را ممنوع اعلام کرد و در تبصرۀ آن، نکاح قبل از بلوغ با اجازه ولىّ و وجود مصلحت را مجاز دانست که به این ترتیب، قاعدۀ حداقل سن ازدواج نیز لغو شد».
سن ازدواج در نگاه اسلام
با این توضیح، دیدگاه اسلام را دربارۀ سه مورد یادشده بررسی میکنیم.
۱. حداقل سن ازدواج
دربارۀ قاعدۀ نخست، با توجه به اینکه در نظام حقوقی اسلام، ازدواج کودکان با رعایت مصلحت آنان مجاز شمرده شده و اولیای آنها میتوانند آنان را به ازدواج یکدیگر درآورند، میتوان نتیجه گرفت که اسلام برای سن ازدواج مقدار حداقلی تعیین نکرده است.
بدون شک، تجویز ازدواج کودکان در اسلام به معنای تجویز ارضای نیاز جنسی در دوران کودکی نبوده، بلکه صرفاً به جهت فراهمنمودن امکان تأمین پارهای از کارکردهای دیگر ازدواج، مانند: حمایت و مراقبت از کودک، انتقال ارث و ایجاد همبستگی بین خانوادهها و قبایل صورت گرفته است که در جوامع سنتی اهمیت زیادی داشته است. بااینحال، به دلیل فقدان جاذبههای نیرومند جنسی و عاطفی بین کودکان و کمبودن احتمال الفتگیری آنان با یکدیگر، در اسلام نگرش مثبتی دربارۀ ازدواج کودکان بهویژه کودکان کمسنوسال دیده نمیشود.
۲. سن اهلیت کامل ازدواج
دربارۀ قاعدۀ دوم، اسلام معیار اهلیت کامل شخص برای ازدواج را رسیدن به سن بلوغ جنسی به انضمام رشد قرار داده است. این درحالی است که احراز سن بلوغ جنسی تنها بر پایۀ سن بلوغ صورت نمیگیرد؛ زیرا سن بلوغ فقط یکی از نشانههای بلوغ جنسی است و در فقه اسلامی برای آن نشانههای دیگری نیز مقرر گردیده و رشد نیز ملاک سنی ندارد. درنتیجه میتوان گفت اسلام برای اهلیت کامل ازدواج نیز معیار سنی مشخصی ارائه نداده است.
۳. سن هنجاری (مناسب ازدواج)
دربارۀ سن هنجاری یا سن مناسب ازدواج، از آنجا که ازدواج صرفاً بُعد زیستی و جنسی ندارد و مجموعهای از امور فرهنگی و اقتصادی نیز در آن دخیلاند، در بسیاری از فرهنگها افزون بر بلوغ جنسی، بلوغ اجتماعی و اقتصادی فرد نیز ضروری تلقی میشود. بلوغ جنسی به سن و وضعیت غذایی و محیطی وابسته است؛ بلوغ اقتصادی زمانی حاصل میشود که شخص از نظر معیشتی به دیگران وابسته نباشد، بهگونهای که بتواند مخارج خود و خانوادهاش را تأمین کند و بلوغ اجتماعی به معنای کسب شناخت کافی از قواعد و هنجارهای اجتماعی و داشتن قدرت تصمیمگیری در مواقع لزوم و مسئولیتپذیری درقبال تعهدات خویش است. بیشک، مشکلات فزایندۀ اجتماعی و اقتصادی جوانان در جوامع درحال توسعه، مانند فشار هنجاری بر جوانان پسر و دختر در جهت ادامۀ تحصیلات تا سطوح عالی، دشواریهای دورۀ سربازی و مشکل بیکاری، موجب شده است در بلوغ اجتماعی و اقتصادی آنان تأخیر ایجاد شود و درنتیجه، سن ازدواج بالا برود. این امر با دیدگاه اسلامی ناسازگار است.
طبق برخی روایات، روزی پیامبر اکرمk در مسجد فرمود: ای مردم، جبرئیل از سوی خداوند برای من پیغام آورده که دوشیزگان همانند میوههای روی درختاند؛ اگر زمانی که وقت چیدن میوه میرسد، میوهها چیده نشوند، آفتاب آنها را فاسد کرده و بادها آنها را پراکنده میسازند. به همینسان، زمانی که دوشیزگان ویژگیهای زنانه را در خود یافتند، هیچ دارویی جز ازدواج و شوهرکردن برای آنان وجود ندارد. در غیر این صورت، چون از جنس بشرند، هیچ اطمینانی نیست که دچار فساد و انحراف نشوند.
الگوبرداری از معصومین
تشویق اسلام به ازدواج خصوصاً در سن جوانی و کراهتِ اسلام از تجرّد و رهبانیت، در بسیاری از سخنان معصومینb آمده است. آثاری چون بزرگداشت سنت پیامبرk ، قرارگرفتن در ولایت و حمایت خداوند، به خشمآوردن شیطان، کاملشدن ایمان جوانان، زیادشدن روزی و مانند آن، از برکات ازدواج در کلام معصومینb شمرده شده است. همچنین تأخیر در امر ازدواج در بعضی روایات مردود دانسته شده و تأکید شده است، هیچچیز نباید باعث تأخیر انسان در ازدواج شود؛ حتی اگر فقر باشد.
معیارهای سن مناسب ازدواج
ازدواج و تعیین سن مناسب برای آن، میتواند با معیارهای اساسی و بنیادی همراه باشد تا افراد، ویژگیها و امکانات خود را با این معیارها محک زده و در صورت مساعدبودن اوضاع، به امر ازدواج اقدام نمایند. در ادامه به برخی از این معیارها میپردازیم:
بلوغ جنسی
کسی که میخواهد ازدواج کند، لازم است تا به بلوغ جنسی رسیده باشد؛ یعنی در درون خود، علاقه و نیاز به جنس مخالف را احساس کند و از نظر جنسی، به مرحلهای رسیده باشد که بتواند همسر خود را ارضا کند و خودش هم نیازمند ارضا باشد؛ زیرا کسی که به بلوغ جنسی نرسیده است، قادر نخواهد بود با همسر خود اُنس و الفت ایجاد کند و نیازهای روحی او را برآورده سازد و کانون زناشویی که در آن اُنس و الفت نباشد، دوام نخواهد آورد و متلاشی میشود. براساس روایتی که از امامصادقA نقل شده است، شخصی به ایشان عرض کرد: ما فرزندان خود را در کودکی به ازدواج درمیآوریم. امامصادقA در جواب فرمودند: «اگر آنان را در خردسالی و سنین پایین به ازدواج درآورید، بسیار بعید است که با هم اُنس و اُلفت بگیرند.» (وسائلالشیعه، ج۲۰، ص۱۰۴) این روایت با عنایت به «دشواری انس»، ازدواج در سنین پایین را مناسب نمیداند.
بلوغ عقلی
خانواده بهعنوان گروه کوچک (زن، شوهر و فرزندان) نیازمند مدیریت و رهبری است و همسران، بهخصوص پدر، باید بتواند این مجموعه را در حدّ مقبولی اداره کند و این امر در عصر حاضر که معمولاً خانوادهها بهصورت خانوادۀ هستهای یعنی متشکّل از زن و مرد و فرزندان هستند، اهمیتی مضاعف پیدا میکند و سرپرست خانواده باید به مرتبهای از بلوغ عقلی رسیده باشد که بتواند توانایی ادارۀ این مجموعه را داشته باشد، وگرنه این خانواده دچار هرجومرج و بحران مدیریتی خواهد شد. البته معیار بلوغ عقلی در ازدواج، مرتبهای است که انسان بتواند خانواده را در حدّ متعارف اداره کند.
رشد عاطفی
رشد عاطفی شخص، مستلزم بروز و ظهور رفتارهای آشکاری همچون قدرت برقراری و حفظ روابط شخصی با دیگران، درگیرشدن در تعاملات عاطفی، توان درک احساسات متقابل و توسعۀ حسّ همدلی و قدرت ابراز علاقه و محبت به همسر است. تردیدی نیست که موفقیت ازدواج به برخورداری همسران از استعدادها و ظرفیتهای عاطفی مطلوب برای تبادل احساسات مثبت در تعاملات مشترک خانوادگی وابسته است و هر قدر تبادل عواطف بین دو عنصر اصلی خانواده یعنی زن و شوهر بیشتر باشد، خانواده از استحکام بیشتر و بالندگی بهتری برخوردار خواهد بود.
رشد اجتماعی
رشد اجتماعی فرد که طی فرایند جامعهپذیری شکل میگیرد، در قالب ویژگیهایی همچون قدرت تشخیص وظایف و مسئولیتها، قدرت انتخابگری، اعتمادبهنفس، انجام کنشهای متعارف، استقلال نسبی در انجام وظایف، مسئولیتپذیری، التزام به رعایت هنجارهای اخلاقی و اجتماعی و توان درگیرشدن در روابط پیچیدۀ اجتماعی ظهور مییابد.
در احادیث اسلامی نیز به اشارههایی در باب اهمیت رشد اجتماعی زوجین برمیخوریم؛ برای نمونه، ویژگیهایی مانند گرامیبودن همسر در بین بستگان خویش که نشانۀ تربیت صحیح و شکوفاشدن شخصیت اجتماعی اوست؛ آدابدانی همسر بهگونهای که وظایفش را بدون نیاز به امر و نهی دیگران انجام دهد؛ نهی از ازدواج با افرادی که وظایف همسری را نمیدانند یا نهی از ازدواج با افراد لجوج و بیمنطق و سفارش به ازدواج با مردی که مسئولیتپذیر باشد و همسر و فرزندان خود را به دیگری وانگذارد. از مجموع این روایات استفاده میشود که رشد اجتماعی و توانایی ایجاد ارتباط با افراد خانواده و فهم وظایف اجتماعی و خانوادگی، از مسائلی است که در انتخاب همسر، باید مورد توجه قرار گیرد.
با بیان این توضیحات، میتوان اینگونه نتیجه گرفت که اسلام با توجه به پیامدهای منفی تأخیر ازدواج برای جوانان و برای کل جامعه، پایینبودن سن ازدواج را اصل میداند و در جهت تبدیلشدن آن به هنجار اجتماعی میکوشد؛ اما سن دقیقی برای آن تعیین نشده است.
منابع و مآخذ
- بستان (نجفی)، حسین. اسلام و جامعهشناسی خانواده، قم: مؤسسۀ پژوهشی حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۳.
- بستان (نجفی)، حسین. خانواده در اسلام، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۹۰.
- بستان (نجفی)، حسین. جامعهشناسی خانواده با نگاهی به منابع اسلامی، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۹۰.
- پناهی، علیاحمد. ازدواج در اسلام: با نگاهی به کارکردهای تربیتی و روانشناختی، مجلۀ معرفت، شمارۀ ۱۰۴، ۱۳۸۵.
- حر عاملی، محمدبنحسن. تفصیل وسائل الشیعه إلى تحصیل مسائل الشریعه، قم: مؤسسه آلالبیت علیهمالسلام، ۱۴۰۹ق.
- رجبی، عباس. عوامل افزایش سن ازدواج و راهبردهای کاهش آن، مجلۀ شمیم یاس، خرداد ۱۳۸۵، شمارۀ ۳۹، ۱۳۸۵.
- رجبیان، زهره و زهرا آیت اللهی و مریم گدازگر. سن ازدواج دختران (مواد ۱۰۴۱ و تبصرۀ مادۀ ۱۲۱۰ق.م)، تهران: شورای فرهنگی اجتماعی زنان، سفیر صبح، ۱۳۸۰.
نظرات