از آموزه های سبک زندگی اسلامی در حوزه سیاسی و حکومتی «بیعت با امام مسلمانان یا حاکم جامعه» است. در واقع بیعت بیانگر مشارکت سیاسی مردم است.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، آیت مظفری، استادیار پژوهشکده علوم سیاسی پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق(ع) در مقاله «سبک زندگی، مشارکت و رقابت سیاسی» با تأکید بر آیات و روایات می نویسد: از دیرباز سبک زندگی از جمله سبک زندگی اسلامی مهم ترین بخش گفتار و نوشتار بشر بوده است. با این وصف تأثیر سبک های زندگی به ویژه سبک زندگی اسلامی در کاهش یا افزایش مشارکت و رقابت سیاسی کمتر توجه شده است.
وی ادامه می دهد: البته این موضوع منابع مستقیم یا نظریه آشکاری ندارد که رابطه بین دو متغیر یاد شده را کاویده باشد. در نتیجه همچنان با پرسش از تأثیر سبک زندگی اسلامی بر مشارکت و رقابت سیاسی مواجه ایم. سبک زندگی اسلامی به دلیل تأثیر در زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی به لحاظ هدف و ابزار در نوع مشارکت و رقابت سیاسی به صورت اساسی اثرگذار است.
مظفری اضافه می کند: متغیرها یا عوامل مختلفی بر مشارکت و رقابت سیاسی اثرگذارند. اندیشمندان علوم سیاسی و جامعه شناختی در مباحث شان این عوامل را بررسی کرده اند که در ادامه نظریه های یادشده را به اختصار بیان می کنیم:
۱ – انگیزه و منافع فردی: طبق این نظریه متغیر اصلی مؤثر در مشارکت و رقابت سیاسی، انگیزه ها، منافع و تصمیم فردی است. بر این مبنا هر انسانی تحت تأثیر عقل و تصمیم عقلانی و با در نظرگرفتن منافع خود یا منافع گروهش به مشارکت و رقابت سیاسی روی می آورد.
۲ – انگیزه، ارزش های اجتماعی و جامعه پذیری سیاسی: این نظریه بر آن است که که عمل فردی و گروه ی ریشه در ارزش ها و هنجارهای اجتماعی دارد، یعنی مشارکت و رقابت سیاسی متأثر از عوامل اجتماعی و جامعه شناختی است. بر این مبنا منزلت اجتماعی نهادها و سازمان های صنفی و شغلی، اتحادیه ها نیز مقام و موقعیت سیاسی و اجتماعی بر مشارکت سیاسی افراد اثر می گذارند.
۳ – باورهای مذهبی و عقاید سیاسی: متغیر اساسی دیگر که بر رفتار سیاسی افراد از جمله بر مشارکت و رقابت سیاسی موثر است باورهای دینی مذهبی و عقاید مکتبی و سیاسی است.
بررسی و استقراء
برای اثبات تأثیر سبک زندگی اسلامی در مشارکت و رقابت سیاسی ضروری است تا به شیوه درون دینی و روش استقرایی در منابع اسلامی به ویژه آیات قرآن کریم، روایات دینی و سخن رهبران مذهبی را جست وجو کنیم تا دریابیم آیا داده های یادشده فرضیه مقاله را اثبات یا رد می کند.
نگارنده با مطالعه منابع اسلامی، آموزه های اسلام را درباره موضوعاتی که آورده می شود و معطوف به سبک زندگی اسلامی در سه حوزه فردی، اجتماعی و حکومتی است، شاهدی برای اثبات فرضیه خود یافته است. در دین اسلام با توجه به ماهیت سیاسی اش می توان شواهد فراوانی در این باره یافت که ما در هر زمینه فقط به بیان چند مورد اکتفا می کنیم.
نخست، حوزه فردی
از مهم ترین اصولی که اسلام برای فرد مسلمان در سبک زندگی فردی و اجتماعی برمی شمارد تفکر، تدبر و بهره گیری از خرد است. قرآن می فرماید «بدترین جنبندگان نزد خدا افراد کر و لالی هستند که اندیشه نمی کنند.» بی گمان یکی از مهم ترین اموری که شایسته است تا فرد مسلمان درزندگی اش خود به آن توجه کند تفکر و تدبر در مسایل سیاسی و حکومتی است و بی تردید مسلمان لازم است تا با تفکر در سرنوشت جامعه و برای جلوگیری از حاکمیت افراد ناصالح در صحنه های سیاسی حضوری آگاهانه و همراه تدبر داشته باشد و هنگام مشارکت سیاسی و رأی دادن جوانب امر را بسنجد و درباره این که در رقابت سیاسی به چه کسی رأی دهد، بیندیشد.
از سویی دیگر در سبک زندگی اسلامی، مسلمان باید ضمن مشارکت در امور سیاسی و حضور در رقابت های سیاسی تقوا را مراعات کند. یعنی هدفش از مشارکت سیاسی را عمل به تکلیف دینی و دست یابی به سعادت دنیا و آخرت قرار دهد نه آن را فرصتی برای دستیابی به منافع محدود دنیایی بداند. اصل دیگر در سبک زندگی اسلامی اهمیت دادن مسلمان به علم و دانش است. در منابع اسلامی بسیار به علم آموزی و فراگیری دانش های مورد نیاز و مفید برای جامعه توصیه شده است. امام علی(ع) در این باره می فرمایند «علم و دانش منبع قدرت است، هرکس به آن دست یابد غلبه می کند و هرکس که به آن دست نیابد زیر سلطه قرار می گیرد.»
بنابراین دانشجویی در امور سیاسی و اجتماعی نیز برای مسلمان باید اهمیت ویژه ای داشته باشد. در نتیجه این مطلب درباره دانش به نحوه مشارکت سیاسی و حضور در احزاب جریان ها و گروه ها، نحوه صحیح رقابت سیاسی و گزینش نامزدها در انتخابات نیز صادق است.
دوم، حوزه اجتماعی
آموزه های اسلام درباره امر به معروف و نهی از منکر، شورا و مشورت، شرکت در اجتماع مؤمنان و مسلمانان، وحدت و انسجام اسلامی را می توان در این حوزه از سبک زندگی اسلامی بررسی کرد. بر مسلمان لازم است در زندگی اش به وحدتگرایی و دوری از تفرقه، شرکت در جماعت مسلمانان، نماز جماعت، عبادت های جمعی و وحدت و همبستگی دینی و ملی توجه داشته باشد و برایش اهمیت ویژه ای قایل شود. قرآن کریم نیز می فرماید «همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید.»
همچنین رسول گرامی خدا راه و رسم زندگی را این گونه به مسلمانان می آموزد و می فرماید «دشمن هم دیگر نشوید و نسبت به هم حسد و کینه نورزید و از یک دیگر روی نگردانید. ای بندگان خدا با هم برادر باشید. جایز نیست برای مسلمان بیش از سه شب با برادر دینی خود قهر باشد.»
بنابراین ضرورت توجه به اتحاد و اجتماع مؤمنان که در سبک زندگی اسلامی بر آن تأکید فراوان شده است، ضرورت مشارکت در اجتماع مؤمنان را به دنبال دارد. روشن است که از مهم ترین صحنه های تجلی مشارکت اجتماعی، مشارکت سیاسی است. همچنین همان گونه که وحدت و پرهیز از تفرقه سرلوحه زندگی مسلمان می باشد، او موظف است تا در مشارکت و رقابت سیاسی نیز آن ها را سرلوحه کارش قرار دهد. او مجاز نیست در مشارکت و رقابت سیاسی و برای رسیدن به قدرت تفرقه افکنی کند، یعنی شعار تفرقه بینداز و حکومت کن در سبک زندگی اسلامی پذیرفته نیست. مسلمان نمی تواند با اهداف پلید دنیایی، فتنه، توطئه و تخریب دیگران به قدرت برسد و از ابزارهای نامشروع در انتخابات استفاده کند.
از دیگر روش های توصیه شده برای زندگی مسلمانان در اسلام همکاری با دیگران در امور خیر و همکاری نکردن در امور شر، گناه و دشمنی است. قرآن کریم چنین دستور می دهد «(همواره) در راه نیکی و پرهیزکاری با هم تعاون کنید و (هرگز) در راه گناه و تعدی همکاری ننمایید!» در واقع الگوی اسلام برای مشی و سلوک مسلمان رفتار بر مبنای سود رساندن به دیگران است.
می دانیم که حل بسیاری از کارها و مشکلات اجتماعی و نیز به ثمر رساندن کارهای خیر و بزرگ بدون اقدام جمعی و همکاری اجتماعی و گروهی امکان پذیر نیست از این رو اسلام به مسلمانان دستور داده تا در شیوه زندگیشان همگامی، مشورت و مشارکت با مؤمنان و تعاون در خیر را سرلوحه زندگیشان قرار دهند.
تردیدی نیست که شرکت در احزاب و تشکل های سیاسی نیز مشارکت سیاسی و حضور در رقابت های سیاسی سالم و همراه با خداترسی و با نیت خیر و انجام دادن عمل صالح از مصادیق تعاون در بر و تقواست. با مشارکت پرشور در انتخابات و با انتخاب افراد شایسته گام مهمی برای انجام دادن و پیشبرد کارهای خیر و بزرگ برداشته می شود و مانع از ظهور و بروز گناه و دشمنی در جامعه می گردد.
اقدام به شور و مشورت در امور مسلمانان از دیگر رفتارهایی است که اسلام از مسلمانان و مومنان انتظار دارد. در سبک زندگی اسلامی در حوزه اجتماعی و سیاسی نه فقط مسلمان بلکه رهبر مسلمانان و شخصیت بی نظیر و معصومی همچون پیامبر اسلام نیز مأمور به مشورت است. تأکید اسلام در سلوک مسلمانی بر شورا و مشورت چنین معنا می دهد که اسلام نظر اکثریت مسلمان را معیار می داند.
امر به معروف و نهی از منکر نیز در سلوک مسلمانی جایگاهی ویژه دارد. قرآن کریم در این باره این چنین رسم زندگی را به مسلمانان می آموزد «باید از میان شما گروهی باشند که مردم را به نیکی فرا خوانند و آنان را به کار پسندیده وا دارند و از کار زشت و نکوهیده نهی کنند.» براساس این آیه تشکیل احزاب و گروه های صالح با هدف انجام دادن کارهای خیر، امر به معروف و نهی از منکر می تواند از مصادیق این آیه شریفه باشد که فرد مسلمان براساس دستور الهی باید در زندگی اش آن را سرلوحه کارش قرار دهد.
همچنین با مشارکت سیاسی و برگزیدن انسان های شایسته در انتخابات می توان زمینه را برای انجام دادن عمل صالح و کارهای خیر فراهم آورد، همان گونه که با انتخاب نمایندگان مجلس شورای اسلامی و نیز اعضا ی شورا ی شهر و روستا چنین اقدامی صورت می گیرد.
با دقت در آنچه بیان شد از نظر اسلام نمی توان پذیرفت که در مشارکت و رقابت سیاسی منافع فردی، گروهی و هوا و هوس هدف قرار گیرد یا نمی توان از ابزارهای نامشروع در رقابت های سیاسی بهره برد زیرا این امور خود از مصادیق برجسته منکرند از این رو نمی توان براساس سبک زندگی اسلامی اهداف نامشروع و ابزار نامشروع را در سیاست به کار گرفت.
سوم، حوزه حکومتی
از آموزه های سبک زندگی اسلامی در حوزه سیاسی و حکومتی «بیعت با امام مسلمانان یا حاکم جامعه» است. در واقع بیعت بیانگر مشارکت سیاسی مردم است که امروزه همان معنا با شرکت در انتخابات یا تظاهرات و اشکال دیگر حمایتی صورت می گیرد.
ضرورت بیعت با امام عادل و وفاداری به آن که الگوی سبک زندگی اسلامی در بعد سیاسی و حکومتی است مسلمان را وامی دارد تا به صورت فعال به مشارکت و رقابت سیاسی و شرکت در انتخابات بپردازد، زیرا آن را وظیفه ای برای خود می داند. در تعالیم اسلامی به مسلمان توصیه شده تا همراه و خیرخواه نظام و حاکم اسلامی باشد. روشن است که از راه های تحقق این امر مشارکت در سیاست و رقابت های سیاسی است تا فرد بتواند به جایگاهی دست یابد که همراهی و همکاری بیشتری با حاکم اسلامی داشته باشد.
بنابراین سبک زندگی اسلامی اجازه نمی دهد تا مسلمان هر نوع مشارکت و رقابتی را بپذیرد و در هر حزب و جریان و جناحی یا در هر تجمع سیاسی حضور یابد. مسلمان و مؤمن حق ندارد در جریانی از سیاست شرکت کند که نتیجه آن ظلم به مردم، چپاول اموال مسلمانان و قدرت یابی انسان های ناصالح شود. همچنین اگر مشارکت و نداشتن و شرکت نکردنش در رقابت سیاسی به حاکمیت ستمگران منجر گردد او مسئول است.
بی گمان از رفتارهای مهم مسلمان در زندگی اش چگونگی تعامل او با دوستان و دشمنان سیاسی است و صحنه اساسی آن به مشارکت و رقابت سیاسی بر می گردد. مسلمان مبادی آداب اسلامی می کوشد تا با شرکت در انتخابات و تظاهرات و احزاب، گروه ها، جریان ها، جناح ها و تجمعات سیاسی خود را در مسیر دوستان خدا و همراه با آنان و در تعارض با دشمنان خدا قرار دهد.
افزون بر آنچه از آیات، روایات و سیره و سخن پیامبر اکرم(ص) و امامان درباره تأثیر سبک زندگی اسلامی در نوع زندگی سیاسی از جمله نوع مشارکت و رقابت سیاسی بیان شد، توجه به سخن و سیره رهبران اسلامی مانند امام خمینی که الگوی سبک زندگی اسلامی در حال حاضرند ما را در اثبات فرضیه یاد شده کمک می کند.
انتهای پیام/
https://ihkn.ir/?p=6908
نظرات