به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح اندیشه؛ حجت الاسلام والمسلمین حمید پارسانیا عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی دیشب در برنامه جهانآرا در پاسخ به سؤال امیرحسین ثابتی مجری برنامه پیرامون عملکرد شورای عالی انقلاب فرهنگی و دستیابی این شورا به اهداف تعیین شده برای آن، گفت: قاعدتا موفقیت شورای عالی انقلاب فرهنگی را بایستی در ارتباط با کارکرد آن بررسی کرد. وظیفه اصلی این شورا سیاستگذاری به خاطر جایگاهی است که برای آن وجود دارد، جایگاه شورا در قانون اساسی به صورت مستقیم نیامده است اما جایگاه آن شبیه به مجمع تشخیص مصلحت است که در زمینه سیاستگذاری و تنظیم سیاستها نقش دارد.
وی در ادامه افزود: شأن و منزلت شورای عالی انقلاب فرهنگی مستقل نیست بلکه اعتبار آن از ناحیه رهبر معظم انقلاب و وظایفی است که ایشان برای شورا تعیین کرده است. در زمینه تنظیم سیاستها شورای عالی انقلاب فرهنگی موفق عمل کرده است. ترکیب شورا هم به نحوی بوده است که نیمی از آن افرادی بودهاند که در حوزه مسؤولیت شورا وظیفه عملی برعهده داشته و در فرآیندهای اجرایی و تصمیم گیری شورا نقش داشتند.
پیگیری سیاستگذاریهای شورا از سوی دستگاه ها باید انجام بشود
حجت الاسلام پارسانیا با بیان اینکه سیاست های تعیین شده از سوی شورا باید در مجموع نظام در نظر گرفته شده و اجرایی بشود، اظهار کرد: پیگیریها، نظارت و ارزیابی سیاستگذاریهای شورا باید عملیاتی بشود. به نظر میآید در سیاستگذاریها شورا موفق بوده اما در ادامه مشکلاتی وجود داشته است که بخشی از آن به شورای عالی انقلاب فرهنگی مربوط است.
امینی: شورای عالی انقلاب فرهنگی در کاهش فاصله با سطح مطلوب فرهنگی ناموفق بوده است
در ادامه این نشست دکتر پرویز امینی استاد دانشگاه با اشاره به اهمیت بررسی کارویژههای یک نهاد سیاستگذار، گفت: در قلمرو حکمرانی ۳ سطح از درک و فهم و تنظیم کنش وجود دارد، یکی سطح هنجاری است که سطوح آرمانی وظایف حکمرانی را تعیین و تنظیم میکند، سطح دوم سطح توصیفی است و از این پرسش میکنید که اوضاع و احوال از چه قراری است و در نسبتی که با وضعیت آرمانی و مطلوب قرار میدهید در بررسی وضع موجود فاصله و شکاف را با وضع ایده آل مشخص میکند.
این استاد دانشگاه سومین سطح را سیاستگذاری عنوان کرد و افزود: سطح سوم متکی به ادراک خود از وضع موجود تلاش میکند ما را از وضع موجود به سطح آرمانی ببرد. بنابراین اگر بخواهیم وضع سیاستگذاری بالادستی ترین نهاد سیاستگذاری فرهنگی را ارزیابی کنیم میتوانیم ببینیم که آیا مجموع سیاستگذاریها و اقدامات در وضع موجود توانسته است شکاف و فاصله ما را با شرایط مطلوب کم کند یا در این زمینه ناموفق بوده است.
امینی خاطرنشان کرد: وقتی سراغ شواهد برویم و اوضاع جامعه را بررسی و تغییرات و تحولات دهه گذشته را ببینیم به نظر نمیآید توانسته باشیم فاصله وضع موجود را نسبت به وضع مطلوب کم کرده باشیم بلکه به نظر من وقتی وارد فکتها بشویم زیادتر هم شده است. نسبت به دهههای قبل آیا سازمان باورها و هنجاری جامعه ما ارتقا پیدا کرده است؟ عناصر کلیدی نظم سیاسی مثلا قوام بخشی دین در نظام اجتماعی و سیاسی نیرومندتر شده یا تضعیف شده است؟ سکولارزایی در جامعه ما بیشتر بروز و ظهور دارد یا سکولار زدایی؟ جامعه ما نفع خواه شده است یا دگرخواهتر شده است؟
آیا بود و نبود شورای عالی انقلاب فرهنگی اثری بر شرایط فرهنگی کشور دارد؟
وی با بیان اینکه نهادهای فرهنگی مختلفی در کشور وجود دارد که یک نهاد بالا دستی نظیر شورای عالی انقلاب فرهنگی برای آنها سیاستگذاری می کند، تصریح کرد: اگر شورا نبود آیا کارکرد این نهادهای فرهنگی چقدر تغییر میکرد؟ شورای عالی انقلاب فرهنگی بر کارکرد صداوسیما که در دهههای اخیر همواره رو به ضعف بوده است یا نهاد آموزش و پرورش ما و خروجی موجود آن چگونه بوده است؟ خروجی نهایی آموزش و پرورش را باید به دو صورت دانست.
استاد دانشگاه اظهار کرد: در حوزه معرفتی، آموزش و پرورش ما پوزیتیویست پرور است و در حوزه اخلاق نفع گرا است و این خلاف آن چیزی است که شورای عالی انقلاب فرهنگی دنبال میکند. فرض کنیم شورای عالی انقلاب فرهنگی تعطیل بشود، آیا واقعا در مسائل فرهنگی کشور اثرگذار است و یا وجود آن با عدم وجود آن تفاوتی ندارد؟
وی ادامه داد: مردم ادراکی از شورای عالی انقلاب فرهنگی ندارند و جامعه در تک تک افراد و نتیجه نهایی سیاست گذاری که قرار است میدانی برای کنش و واکنش آنها شکل بگیرد آیا تحت تأثیر سیاستگذاری شورای عالی انقلاب فرهنگی هستند؟ به نظر میرسد که خیلی پاسخهای روشنی از سوی جامعه در خصوص فلسفه شکل گیری شورا از سوی جامعه ارائه نمی شود.
امینی با اشاره به ضرورت تغییر در نحوه حکمرانی خاطرنشان کرد: ما نیاز به تغییر حکمرانی داریم و به نظر میآید در زمینههای مختلف نظیر اقتصاد و فرهنگ به تغییر در این زمینه نیاز داریم.
سهم شورای عالی انقلاب فرهنگی و دیگر نهادها در فرهنگ مشخص نیست
حجت الاسلام پارسانیا در پاسخ به سؤالی پیرامون اثرگذاری و فواید بود و نبود شورای عالی انقلاب فرهنگی، اظهار کرد: برای محقق شدن یک پدیده علتهای مختلفی وجود دارد و اگر یکی از علتها نباشد نتیجه محقق نخواهد شد، وقتی سهم هرمسأله و مجموعه تفکیک نشود استنتاج از خروجی و دستاوردها صحیح نخواهد بود. در مشکلات و کاستیهای موجود باید سهم همه دستگاهها را به درستی در نظر گرفت.
وی در ادامه عنوان کرد: اولا و بالذات وظیفه شورای عالی انقلاب فرهنگی سیاستگذاری است و زمانی که شورا احساس کند ساختاری وجود ندارد در جهت تکمیل آن ساختار اقدام خواهد کرد، البته اگر موقعی هم شورا متوجه قطع رابطه میان ستاد و صف شد ممکن است به نحوی دیگر عمل کرده و سیاست دیگری را بیان کرده و آتش به اختیار هم در این مسأله بگوید اما اینکه حوزه سیاست گذاری بخواهد به اجرا برسد عوامل بسیار متعددی وجود دارد و در نظام حکمرانی ما سهم هربخش به درستی مشخص نشده است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به ضرورت رفع مشکلات و کاستیهای عرصه فرهنگ در ساختار برونی برای سرایت به عرصه درونی، گفت: شورای عالی انقلاب فرهنگی قلمرو قوا است، یعنی قوه مقننه قانونگذاری می کند،قوه قضاییه ناظر بوده و قوه مجریه باید این سیاستها را پیش روی خودش قرار بدهد و مقررات و آیین نامهها را بر مبنای آن قرار بدهد.
حجت الاسلام پارسانیا با بیان اینکه سهم شورای عالی انقلاب فرهنگی نسبت به دیگر دستگاهها در زمینه فرهنگ باید روشن بشود، اظهار کرد: سهم شورای عالی انقلاب فرهنگی سیاستگذاری است و رهبر معظم انقلاب اشاره کردهاند که در یک ستاد عملیاتی برای حوزه فرهنگ هم هست ولی قرار نیست جای صف و ساختارها و سازمانهای میانی را بگیرد اما در شرایطی که ساختاری نباشد در جهت تکمیل ساختار کمک خواهد کرد.
وی ادامه داد: گاهی افرادی که در زمینهای میخواهند انتخاب بشود شعارهایی میدهند که در حوزه وظایف و اختیارات او نیست و وقتی میبیند چنین اختیاراتی ندارد به آن تن نمیدهد. به عنوان مثال سند تحول آموزش و پرورش حدود دو دهه طول کشید، این سند باید تنظیم میشد و بخشهای مختلفی روی آن کار کردند و سند پشتیبانی به لحاظ تئوریک و نظری هم شکل گرفت و بخشهای مختلفی عمل کردند.
علیرغم تصویب سند تحول آموزش و پرورش، روحانی سند ۲۰۳۰ را اجرا کرد
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به تصویب سند تحول آموزش و پرورش، تصریح کرد: این سند تصویب شد و شورای عالی آموزش و پرورش باید ذیل این سند کار کند، اما عملا این وظیفه که برعهده شورای عالی انقلاب فرهنگی بود و البته شورا این ادعا را نداشت که این سند حرف آخر است به همین دلیل در سند ذکر شده که هر ۵ سال یکبار بازنویسی بشود ولی این سند حاصل زحمات نخبگان بود و این سند بسیار گسترده است اما در عمل چیزی که اجرا شد سند ۲۰۳۰ بود.
حجت الاسلام پارسانیا خاطرنشان کرد: سند ۲۰۳۰ از سوی یونسکو برای سطح وسیعی در نظر گرفته شده بود و بیانیه اینچئون را مربوط به حوزه آموزش و پرورش داده بود. البته ما باید در جهان در تدوین این اسناد مشارکت و دخالت میکردیم اما موظف نیستیم سیاست های داخلی خود را براساس آنها تنظیم کنیم. البته میتوانستیم در ذیل استانداردهای خودمان عمل کنیم و شرایط بهتری در استانداردهای جهانی داشته باشیم.
وی در ادامه اظهار کرد: شورای عالی آموزش و پرورش از سوی دولت موظف به اجرای سند ۲۰۳۰ شد و گفته شد از هرچه بگذریم از ۲۰۳۰ نخواهیم گذشت و چنین مسألهای ذیل یک سیاستی اجرایی شد، اینجا نمیتوان شورای عالی انقلاب فرهنگی را تنها مقصر دانست و البته باید پرسید دیگر دستگاهها و نهادها در این خصوص چه اقداماتی داشتهاند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی به ناتوانی و محدودیتهای شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص اجرایی شدن مصوبات شورا در صورت عدم همکاری دیگر دستگاهها اشاره کرد و افزود: خیلی مسائل را باید ذیل تصمیم گیری شورا در نظر گرفت، اگر دستگاه قضایی پیگیری نکرد و تخلف انجام شده را مورد محاکمه قرار نداد شورا کاری نمی تواند انجام بدهد ولی شورا باید برای این سازوکارها تدابیری در نظر بگیرد.
هماهنگی شورای علی انقلاب فرهنگی و دیگر دستگاه ها عامل رشد علمی کشور شد
حجت الاسلام پارسانیا با اشاره به نقش شورای عالی انقلاب فرهنگی و هماهنگی دستگاهها با شورا در خصوص اجرای مصوبات در رشد علمی و دستاوردهای علمی کشور، تصریح کرد: اگر هماهنگی دستگاههای مختلف نبود رتبه آوریهای علمی کشور محقق نمیشد. یکی از مواردی که میتواند اجرایی شدن قوانین را عملی کند جرم انگاری در خصوص عدم اجرای قوانین است.
وی با بیان اینکه مواردی بوده است که شورا سیاستهایی را وضع کرده و حتی رهبری به دنبال قانون شدن این سیاستها بوده است، عنوان کرد: اما علیرغم این مسائل بازهم این سیاستگذاریها اجرایی نشده و در سند ۲۰۳۰ هم شاهد همین مسأله بودهایم. برخی مسائل را دستگاه قضایی باید دنبال کند و سطح سیاست ها و تعهدات قوه مجریه باید در نظر گرفته شود و شعارهای قوه مجریه باید در حوزه اختیارات و وظایف قوه مجریه باشد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: در حوزه ۲۰۳۰ سیاستهای نظام مطابق این سند نبود و مسؤولان اجازه اجرای این سند را نمیدادند اما در سطح جهانی تعهداتی داده میشود که الزاماتی را برای ما داشت و دولت آن را دنبال می کرد و البته از نظر حقوق بین الملل هم این موضوع قابل پیگیری است.
حجت الاسلام پارسانیا رتبه آوری ایران در عرصههای علمی را برخاسته از سیاستهای شورای عالی انقلاب فرهنگی قلمداد کرد و گفت: هیچ موقع سیاستگذار نمیتواند بگوید این کار را من انجام دادم چرا که اصل کار برعهده کسانی است که در صف قرار داشتند اما یک هارمونی و پیگیری و متناسب سازی در خصوص سیاستها انجام شده و بخشی از موفقیتها را بخشی نمیتوانستیم کسب کنیم.
فرهنگ با بروکراسی پیش نمیرود
امینی در ادامه با بیان اینکه با این نوع آرایش، رویکرد و مواجهه وارد عرصه فرهنگ بشویم نتیجه نمیدهد، اظهار کرد: این شیوه بروکراتیزه کردن فرهنگ را به دنبال دارد، فرهنگ را با بروکراسی نمیشود پیش برد، یکی از مشکلات ما در حوزههای دیگر نیز همین است، یعنی مبنای نظام سیاسی ما و تجربیاتی که داشتهایم این موضوع را به ما ثابت کرده است به ویژه در عرصه فرهنگ این مسأله اثبات شده است.
کارشناس و نظریه پرداز حوزه فرهنگ خاطرنشان کرد: نوع نگاه ما در فرهنگ جوابگو نیست، همواره از طریق خروجی نهایی باید سراغ سازماندهی عرصه فرهنگ بشویم. امام خمینی وقتی وارد مبارزه با رژیم شاه شد با اینکه بخشی از دستگاه روحانیت بود از طریق ساختارهای رسمی و بروکراتیک کار را پیش نمیبرد بلکه از طریق اجتماعی کردن کار را پیش میبرد.
وی در ادامه افزود: در مقابل امام خمینی دیدگاهی بود که باید مبارزه پارلمانی یا مبارزه مسلحانه یا مبارزه معطوف به نخبگان داشته باشیم، ولی جریانی که امام خمینی ایجاد کرد طولانی مدت و میان مدت بود و مشروعیت زدایی از سیستم پهلوی و سلطنت و شکل دادن به یک آگاهی جمعی را از طریق اجتماعی کردن پیش برد و بعد در تأسیس نظام اسلامی نیز به همین روش عمل کرد.
بروکراتیزه نبودن رمز موفقیت بسیج است
مدرس دانشگاه با اشاره به شکل گیری بسیج با دستور امام خمینی برخاسته از اجتماع و ساختارهای اجتماعی، تصریح کرد: نتیجه تشکیل بسیج شکل گیری سازمان نظامی به نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در زمان جنگ تحمیلی بود. همان بدنه اجتماعی و سازماندهی های اجتماعی عملیات های آزادسازی موفق را رقم زد، پس از آن از دل یک منطق اجتماعی و اجتماعی کردن مسأله جهاد سازندگی شکل گرفت و کارهای دشواری که با منطق بروکراتیک و سازمان اداری امکان تحقق آن نبود.
امینی با بیان اینکه ستاد انقلاب فرهنگی براساس دامنه محدودی از مناسبت به دستور امام خمینی تشکیل شد، عنوان کرد: حوزه فرهنگ به اقتضای شرایط اجتماعی ما که جامعه متکثری است باید اصلاح و طراحی بشود. اینکه یک معلم بخواهد تصمیمات سازمانها را اجرایی کند شدنی نیست، شورای عالی آموزش و پرورش باید از دل یک ساختار و گفتار اجتماعی بیرون بیاید.
وی ادامه داد: برای اجتماعی کردن گفتمانها و ساختار ها نیازمند مسائل مختلفی نظیر آزادی، گفتوگو، توافق و اجماع هستیم. اگر سند تحول آموزش و پرورش در شاکله باوری معلمان قرار ندهیم این سند روی کاغذ باقی خواهد ماند، این سند چه میزان اجماعی از معلمان را در دفاع و حمایت دارد، چه میزان دیالوگ اجتماعی در شکل گرفتن این سند نقش دارد، اگر موقعیت اجتماعی خلق نکنیم و میدان را گسترده نکنیم فرهنگ جلو نخواهد رفت.
این استاد دانشگاه به باورمندی کمتر جامعه نسبت به دهه شصت در خصوص نقش دین به عنوان عنصر قوام بخش اجتماعی اشاره کرد و گفت: روندهای سکولاریزاسیون در جامعه ما نسبت به گذشته قویتر شده است، نفع گرایی جامعه نسبت به گذشته بیشتر شده، جامعه نسبت به گذشته فردگراتر شده، جامعه کمتر از مشارکت استقبال می کند و این مشکلات با سندها حل نخواهد شد.
منطق حکمرانی ما نیازمند تغییر کلان است
امینی در ادامه افزود: نحوه ورود ما به مسائل باید تغییر کند، منطق حکمرانی ما نیازمند تغییر در سطح کلان است، هیچ سیاست کلانی اگر اجتماعی شود و اگر اجماع راجع به آن صورت نگیرد محقق نخواهد شد و در حد کاغذ میماند. خلاصه این است که وارد صحنه عظیمی از مسائل حکمرانی در خلأ تئوریک شدهایم و سیاست گذاری در خلأ تئوریک به نتیجه نخواهد رسید.
وی خاطرنشان کرد: در سند تحول آموزش و پرورشی موضوعی در خصوص عدالت مطرح شده است که باید برمبنای آن به مناطق محروم رسیدگی بشود، بلافاصله در بخش مشارکتها بندی متشکل از ۱۰ کلمه آمده است که در آن گفته میشود تقویت و گسترش مدارس غیردولتی از طریق مقررات و قوانین و این ماجرای هنگفتی است که هرنظریه و مدعایی در خصوص عدالت حتی در جریان لیبرال را تحت تأثیر قرار میدهد.
آموزش و پرورش غیررایگان به بی عدالتی دامن میزند
کارشناس و نظریه پرداز فرهنگی با بیان اینکه بنیادیترین ساختار اجتماعی آموزش و پرورش است، اظهار کرد: اگر آموزش و پرورش عمومی و رایگان از دستور خارج بشود نابرابریهای ساختاری ایجاد خواهد کرد، چرا که باعث غیرمنصفانه کردن فرصتها خواهد شد و این موضوع مشکلات و ناهنجاریهای بسیاری در عرصه ساختاری به دنبال خواهد داشت و در چنین شرایطی استعدادهای برابر امکان مهارت یابی و رشد و پیشرفت نخواهند داشت.
امینی توسعه مدارس غیردولتی از طریق تغییر قوانین را نقض عدالت و برابری عنوان کرد و گفت: ما در حکمرانی خلأ تئوریک داریم، یک نظریه روشنی درباره عدالت نداریم در حالی که عدالت غایت حکمرانی در نظام سیاسی جمهوری اسلامی است. ما در خلأ نظریه سیاستگذاری می کنیم و این یکی از مشکلات ما است.
وی ادامه داد: در سال ۶۸ بلافاصله پس از جنگ اولین جایی که خصوصی شد آموزش و پرورش بود و این نابرابری ساختاری در دو دهه و سه دهه پیش آمده است و علت آن خلأ نظری است، مرحوم آقای هاشمی که عهدهدار دولت شد مشکلات و خرابیهای بعد از جنگ و عمل گرایی آقای هاشمی وی را به سمت کاهش هزینهها برد و حاصل آن خصوصی سازی آموزش و پرورش شد. شکاف بین سیاست گذاری و اجرا دیگر مشکل مهمی است که با آن مواجه هستیم.
نمیتوان ساختارها و بروکراسی را نادیده گرفت
حجت الاسلام پارسانیا خاطرنشان کرد: ما در شرایطی هستیم که نظام اجتماعی تشکیل شده است، آقای امینی بروکراسیها را مانعی میداند که نمیتوان بدون کنار زدن آنها به موفقیت رسید. گاهی ما ناامید میشویم و میخواهیم مانند امام خمینی انقلاب کنیم که آنهم سیاست لازم دارد و امام خمینی بدون سیاست عمل نکرد و در آن بروکراسی موجود دست ایشان نبود و قدرت هم نداشتند که در زمینه بروکراتیک کارهای خودشان را پیش ببرند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه افزود: در شرایطی که نظام ساخته شده نمیشود به بروکراسی و ساختارها بی اعتنایی کرد، وقتی بروکراسی شکل میگیرد مسؤولیت آن برعهده ما است، هم باید سیاست هایی باشد که بروکراسی را ایجاد میکند و هم ورای آن باید نظریه وجود داشته باشد.
وی تعیین مسؤولیت بروکراسی و توجه به آن را موضوعی مهم دانست و تصریح کرد: بدون حذف کردن باید در جهت اصلاح ساختارها و بروکراسی باید عمل کرد. قائل به خلأ نظریه نیستم اما با چالشهای نظری مواجه هستیم، واقعا ما کانونهای مولد معنا داریم که برخی رقیب هستند و در جهانی زندگی می کنیم که مرزهای آن خیلی رقیب دارد، ما تحولات جدی داشتهایم و ظرفیتهای فرهنگی و بحثهای نظری ما نسبت به گذشته یکسان نیست و یک عقب گرد مطلق را هم نمیپذیرم و نسبت به گذشته توانمندیهای خوبی داریم.
حجت الاسلام پارسانیا با بیان اینکه نمیتوانیم از بروکراسی گذر کنیم و آن را دور بزنیم، اظهار کرد: باید نسبت به اصلاح مسائل و سیاستهای ناظر به ساختار و عملکرد بروکراسی را در نظر بگیریم. شواری عالی انقلاب فرهنگی علاوه بر سند تحول امر دیگری را تصویب کرد و آن اساسنامه دانشگاه فرهنگیان است، آموزش و پرورش نیاز به معلمان و مربیان دارد که فقط آموزش آکادمیک ندیده باشند، مربی باشند و در تعلیم و تربیت هم کار کرده باشند و این مشکلی که در چند سال اخیر وجود داشت نیاز به ۶۰۰ هزار نیرو بود که باید یک سیستم آموزشی صحیح همراه با آن ارائه میشد و نمیشد آن را به سیستم آکادمیک موجود واگذار کرد.
وی ادامه داد: سیاستی در قالب اساسنامهای برای دانشگاه فرهنگیان تعیین شد که مورد تأیید رهبری هم بود و رهبر معظم انقلاب دوبار سال تحصیلی را درون دانشگاه فرهنگیان شروع کردند. اساسنامه شکل گرفت و وضعیت فرهنگی به نحوی بود که ده درصد از ۶۰۰ هزار نفر را می توانست پوشش بدهد و برای این مسأله و اجرای سیاست ها باید بسط و امکانات مناسب دانشگاه ایجاد میشد. ماده ۲۸ برای این موضوع به تصویب رسید که باید در عمل دانشگاه فرهنگیان مورد توجه قرار میگرفت.
توزیع بودجه مشکل اصلی دانشگاه فرهنگیان است
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی عنوان کرد: هربرنامهای در هیأت امنای دانشگاه فرهنگیان در نظر گرفته میشد نماینده سازمان برنامه و بودجه متذکر میشد که بودجه نداریم درحالی که رییس سازمان برنامه و بودجه عضو شورا علی انقلاب فرهنگی بود، وقتی که اینطور سیاستی وجود دارد باید توزیع بودجه متناسب با این انجام میشد. اما مسأله دانشگاه فرهنگیان بودجه نبود بلکه مشکل توزیع بودجه بود.
حجت الاسلام پارسانیا با تأکید بر اهمیت توزیع مناسب بودجه، خاطرنشان کرد: این مشکل تنها راجع به سازمان برنامه و بودجه نبود بلکه دیگر عرصه ها و نهادهای فرهنگی دیگر هم چنین مشکلاتی را داشتند، طرحی در اختیار کارشناسان نهادهای فرهنگی قرار میگرفت و در آخر با حق وتو رؤسای این سازمانها و نهادها مواجه میشد و ابلاغ نمیشد.
وی توزیع بودجه مطابق سیاستها را امری ضروری و لازم به ویژه در عرصه فرهنگ عنوان کرد و گفت: براساس کدام سیاست توزیع بودجهها انجام میشود؟ زمانی برای سازمان تبلیغات و اخذ بودجه به سازمان برنامه و بودجه میرفتیم و یک نفر نشسته در سازمان برنامه و بودجه و نصیحت میکرد که باید شما در حوزه علمیه و تبلیغ به روش فلان شخص عمل کنید و اگر ما نه میگفتیم معلوم بود بودجه ما چگونه میشد.
شورای عالی انقلاب فرهنگی باید تسهیل گر گفتوگو با جامعه باشد
امینی اظهار کرد: بحث من کنار گذاشتن سازمان بروکراسی نیست. من نحوه برخورد با بروکراسی را مد نظر دارم، شورای عالی انقلاب فرهنگی میتواند میانجی، تسهیلگر و شکل دهنده گفتمانهای ملی باشد، معلمان به لحاظ همراهی و همفکری، با سند تحول آموزش و پرورش همراه نیستند و باید چنین اسنادی در دل اجتماع شکل بگیرد و به مرحله اجرا دربیاید به جای اینکه گفته شود چنین سندی را ما بررسی و تصویب کردهایم و این باید اجرا بشود.
این استاد دانشگاه شکل گیری میدان گفتوگو و استدلال ورزی و دریافت گزارهها را امری لازم و ضروری برشمرد و تصریح کرد: اگر امروز به سراغ معلمان برویم چقدر فضای اجماعی و توافق در زمینه سند تحول آموزش و پرورش وجود دارد؟ یکی از راه حلهای برطرف کردن موانع بروکراسی اجماع اجتماعی است، شورای عالی انقلاب فرهنگی باید میدان بحث و گفتوگوی ملی را ایجاد کند.
وی با بیان اینکه سیاست باید از دل مباحث اجتماعی شکل بگیرد، خاطرنشان کرد: مهمترین پرسش در فلسفه سیاسی پرسش از غایت هر امر حکمرانی و سیاسی است، در نظم سیاسی دینی هم براساس آیات و روایات و دیدگاه رهبران دینی دو موضوع دارای اهمیت است، یکی عدالت و دیگری هدایت است و محور هر دو آموزش و پرورش است اما آیا اکنون آموزش و پرورش ما در حوزه سیاست گذاری و حکمرانی اهمیتی دارد؟ امروز آموزش و پرورش از اولویت حکمرانی و حتی تمرکز حکمرانی هم خارج شده در حالی که فضای بسیار گستردهای است که اگر این فضا شکل نگیرد تبدیل به ضد چیزی که ما میخواهیم خواهد شد.
امینی تعطیلی مدارس عمومی را مانع تحقق عدالت دانست و عنوان کرد: حتی آدام اسمیت که پدر بازار آزاد است اعتقاد دارد بازتولید فقرا و برای اینکه راهی برای جبران اینها ایجاد شود باید به سراغ مدارس عمومی برویم اما ما از سال ۶۸ در اجرا و اکنون در سند تحول آموزش و پرورش صراحتا خلاف این عمل میکنیم. فرصت اصلی طبقه ضعیف، آموزش و پرورش است و فرد فقیر راهی جز این برای حل و فصل نابرابری ندارد.
استاد دانشگاه تأکید کرد: سیاستهای کلان بدون اجماع ملی محقق نخواهد شد، چون اجماع عمومی در خصوص یک مؤلفهای نبوده است دولت روحانی توانسته سند ۲۰۳۰ را اجرایی کند، هرکجا اجماع عمومی بر یک سیاستی تعلق گرفته زمینه های تحقق هم فراهم شده و بروکراسی که مانع بوده هم کنار زده شده است. نحوه سازماندهی نهادها و وجه بروکراتیک باید اصلاح بشود.
انقلاب اسلامی متکی بر قدرت فرهنگ عمومی است
حجت الاسلام پارسانیا با بیان اینکه نقش اساسی و مهمی در حوزه فرهنگ عمومی وجود دارد، اظهار کرد: فضای چهار دهه انقلاب اسلامی با اتکا به قوت و قدرت فرهنگ عمومی بوده است، عمدتا هم قلمرو سیاستگذاری ما با اعتماد به این لایه میتوانسته است با حد واسط مقابله با یک سطح بروکراتیک انجام بشود و باید هم شورای عالی انقلاب فرهنگی به این موضوع بپردازد اما اگر برداشت بشود باید ساماندهی ساختارها مورد غفلت قرار بگیرد صحیح نیست.
وی در خصوص سند تحول آموزش و پرورش تصریح کرد: سند در یک فضای نخبگانی فعال بود و در سند هم بازبینی ۵ ساله ذکر شده است اما مسأله اینکه مشارکتهای مردمی جذب در آموزش و پرورش بشود غیر از شکل خصوصی داشتن است و این دوگانه دولتی محض و یا اگر مردم مشارکتی کردند برداشت بی عدالتی بشود برداشت درستی نیست.
انتهای پیام/
https://ihkn.ir/?p=26288
نظرات