به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، بیانیه گام دوم انقلاب به عنوان منشور حرکت ملت ایران در ۴۰ سال دوم انقلاب اسلامی از سوی محققان و متخصصان علوم مختلف مورد توجه قرار گرفته تا با تبیینی علمی علاوه بر گفتمانسازی نخبگانی و عمومی، مسیر تحقق آن هموارتر شود؛ در گفتوگویی که با حجتالاسلام والمسلمین محمدمهدی احسانیفر، استاد حوزه و دانشگاه و مدیرمسئول مجله دانشها و آموزههای قرآن و حدیث صورت گرفته است از زوایه تخصص وی به این بیانیه پرداخته شده است که متن آن تقدیم علاقهمندان میگردد:
* نگاههای مختلفی از سوی استادان و محققان به بیانیه انقلاب صورت گرفته است؛ در این زمینه و به ویژه در زمینه نوآوری خودتان در پرداختن به این بیانیه توضیح دهید؟
دیگران به چهار شکل به این بیانیه پرداختهاند. برخی آن را به شکلهای مختلفی درآوردند؛ مانند تلخیص فهرستی، نموداری و … . گروه دیگری آن را شرح کردند و در حقیقت، مطالبی به آن افزودند. گروه سوم، به جنبههای آماری بیانیه توجّه کردند؛ مثلا کلیدواژه استخراج کردند یا کلیدواژهها را مشابهسازی کردند یا سعی کردند که بر روی آمار کلیدواژهها متمرکز شوند. گروه چهارم، کار تحلیلی انجام دادند و موضوعاتی را از بیانیه استخراج کرده و بر روی آن کار کردند. این چهار روش، همهاش خوب و انشاء الله مفید است. امّا تحقیق بنده با عنوان «حدیث در گام دوم» روش متفاوتی دارد. بنده تلاش کردم تا ابتدا «روح بیانیه» را استخراج کنم و سپس این «روح» را در موضوع تخصّصی خودم جاری کنم.
در حقیقت، آنچه را مقام معظم رهبری دربارۀ کلیت انقلاب اسلامی فرمودند در موضوع تخصّصی خودم تطبیق کنم. برای استخراج «روح بیانیه» ابتدا مفاهیم آن را استخراج کردم و آنها را کنار هم قرار دادم. سپس بین آنها «رابطه ترتّبی» برقرار کردم. «رابطه ترتّبی» نوعی از رابطۀ میان مفاهیم است که بر اساس تاریخ وقوع پدیده و یا ترتّب پدیدهای بر پدیده دیگر، شکل میگیرد. پس از برقراری چنین رابطهای میان مفاهیم، به این نتیجه رسیدم که «روح بیانیه گام دوم» خود مفهوم «گام دوم» است؛ یعنی «حرکت مضاعف»، «حرکتی با بهرهگیری از تجربه و توان به دست آمده رو به جلو». این که چگونه به این «مغز» یا این «روح» از بیانیه رسیدم، خودش نیازمند جلسۀ مستقلی است.
پس از کشف این «روح» بیانیه به جای اینکه آن را شرح کنم یا تلخیص کنم یا به کار آماری و تحلیلی بپردازم، سعی کردم همین مسیر را در رشتۀ تخصّصی خودم یعنی علوم و معارف حدیث، دنبال کنم. در حقیقت، این روش نویی برای نگاه به بیانیۀ گام دوم بود.
* چه طور مسیری را که رهبر معظّم انقلاب اسلامی برای انقلاب اسلامی ترسیم کردند در علوم و معارف حدیث پیاده کردید؟
در بیانیۀ گام دوم، به بخشی از دستاوردهای بنیادین انقلاب اسلامی اشاره شده است. در یک تقسیمبندی میتوان دستاوردهای انقلاب را دو گونه دانست. یکی دستاوردهای بنیادین است مانند استقلال، عزّت، روحیۀ آزادگی و چیزهایی از این قبیل. یکی هم دستاوردهای خدماتی است مانند آب و برق و گاز و مدرسهسازی و جادهسازی و چیزهایی از این دست. مقام معظّم رهبری در این بیانیه، بیشترین تأکید را بر روی دستاوردهای بنیادین داشتند. نه اینکه دستاوردهای خدماتی، ارزشی نداشته باشد؛ اتّفاقا بسیار مهم است ولی هویت یک ملت، آب و برقش نیست بلکه تعریفی است که این ملّت از خودش دارد و تعریفی است که دیگران از آن ملّت دارند. حضرت آقا مقایسهای میان قبل از انقلاب و بعد از انقلاب انجام دادند و نتیجه گرفتند که تعریف ما از خودمان و تعریف دیگران از ما در این دو مقطع تاریخی، متفاوت بوده است. در حقیقت، یک هویتشناسی قبل و بعد از انقلاب انجام دادند.
بنده به عنوان کسی که قبل از انقلاب را درک نکردم امّا مطالعات بسیاری دربارۀ آن داشتم و حتّی این مطالعاتم محدود به منابع مورد تأیید وزارت ارشاد و … نبوده بلکه بسیار فراتر از این بوده، این نتیجهگیری آقا را کاملا درک میکنم و به آن معتقدم. یعنی فارغ از اینکه ایشان رهبر انقلاب ما هستند، بنده به عنوان یک کارشناس با نگاه کارشناسی، نسبت به ارتقای هویت ملّت ایران پس از انقلاب اسلامی همین تحلیل را دارم. سپس مقام معظّم رهبری، راه آیندۀ انقلاب را بر اساس دستاوردهای گذشته ترسیم کردند و شرایط پیشرفت و تحوّل آینده را برشمردند.
در این بخش، تأکید ایشان بر توانایی و ضرورت «پیشرفت باثبات و فزاینده و سریع» بود. کاری که بنده در سرمقالۀ «حدیث در گام دوم» انجام دادم، همین بود. در حقیقت، ابتدا به گذشتۀ حدیث اشاره کردم و توان و تجربۀ برگرفته از آن را مطرح کردم. سپس به مسیر آیندۀ حدیث و شرایط پیشرفت و تحوّل آن پرداختم. به این ترتیب از روش آقا در تحلیل انقلاب اسلامی برای تحلیل عرصۀ علوم و معارف حدیث استفاده کردم.
* آیا این روش، قابل تطبیق بر عرصههای دیگر هم هست؟
حتما قابل تطبیق است. مثلا اقتصاددانان میتوانند با همین روش، یک دور اقتصاد قبل و بعد از انقلاب را تا چهل سالگی انقلاب تحلیل کنند و سپس مسیر آینده را ترسیم کنند. بقیه حوزههای تخصّصی هم همین طور. حتّی حوزههای عملیاتی و اجرایی مانند صدا و سیما هم میتوانند نسبت به خودشان چنین کاری انجام بدهند. شرح و تلخیص و کار آماری بر روی بیانیه یک فایده دارد و این روش هم فایدۀ مخصوص به خود را دارد. امّا باید پیش از آن، «بیانیۀ گام دوم» روششناسی شود که بنده بر روی روششناسی این بیانیه هم مقداری کار کردهام.
* در حقیقت یک سند، تولید کردهاید. تفاوت این سند با سند چشمانداز چیست؟
سند چشمانداز، همۀ تجربیات گذشته و وضعیتسنجی کنونی و نیازسنجی آینده را در پسزمینه خود دارد و آن را به سند منتقل نکرده است. چشمانداز نویسان پس از بهرهگیری از اسناد یادشده، آنچه را که باید به آن رسید، تصویر کردهاند؛ تصویری مجازی که نیازمند برنامهریزی است؛ امّا قابل تحقّق و دستیافتنی است. امّا «بیانیه گام دوم» خلاصهای از تجربیات گذشته و وضعیت حال و نیازهای آینده را آورده است. تفاوت دیگرش هم این است که این بیانیه «نگاه هویتی» به انقلاب اسلامی دارد؛ چیزی که اساسا مأموریت سند چشمانداز نبوده است.
* در تحقیق «حدیث در گام دوم» چه نتایجی گرفتهاید؟
به نظر بنده «بیانیۀ گام دوم» الهامبخش پیشرفت در همۀ عرصههای کشور است. یعنی گسترۀ فعالیتهای حدیثی با الهامگرفتن از این بیانیه، میتواند مسیر آیندۀ خود را بازسازی کرده و استوار کند. در این سرمقاله تبیین کردهام که جریان حدیث شیعه از آغاز تاکنون فعّال بوده و هیچگاه متوقّف نشده است. با اینکه مشکلات و موانع بسیاری در مسیر پیشرفت حدیث شیعه وجود داشت، ولی به لطف راهنمایی معصومان علیهم السلام و قواعدی که از ایشان به دست پیروانشان رسید، حدیث شیعه، مسیر خود را ادامه داده تا انقلاب اسلامی و پس از انقلاب، فعالیتهای بسیاری در عرصۀ حدیث انجام شد و به نظر بنده اکنون زمان ایجاد انقلاب در رشد دانش حدیث است.
توضیح این نکته را ضروری میدانم که برای پیشرفت، دو راه وجود دارد یکی اینکه هر فرصتی که پیش آمد، استفاده شود و دوم اینکه فرصتسازی شود و از فرصتها حداکثر استفاده را ببریم. ما در چهل سال اوّل، در عرصۀ حدیث، با مدل اوّل پیشرفت کردیم. در واقع نظام اسلامی، فرصتهایی را ایجاد کرد و در اختیار ما قرار داد و ما تاحدودی از آن بهره بردیم. اکنون تجربه و امکانات و نیروی انسانی در اختیار داریم و میتوانیم با مدل دوم پیشرفت کنیم. بنده اسم این مدل دوم را «انقلاب در ارتقای دانش حدیث» گذاشتهام. به نظرم خوب است که در گام بعدی یعنی از امروز با این روش جلو برویم.
چهل سال، انقلابی که خود، برخاسته از قرآن و حدیث بود، به گسترش حدیث کمک کرد و اکنون باید عرصۀ حدیث، خودش فرصتسازی کند و از فرصتها نهایت استفاده را ببرد و به انقلاب اسلامی، کمک کند. در حقیقت، انقلاب اسلامی و قرآن و حدیث، در هم تنیدهاند و کمک به یکی، کمک به دیگری است.
* راهکار شما برای گام دوم حدیث چیست؟
مجموعاً ۱۴ راهکار اصلی را با توضیحاتی تبیین کردهام. مثلا تولید استاندارها یا الگوهای بومی برای نگاشتههای حدیثی یکی از این راهکارهاست. بازپژوهی دانشهای حدیثی با نگاه شیعی یکی دیگر از مهمترین نیازهای ماست. راهاندازی مرکزی برای «رصد و راهکار» یکی دیگر از پیشنهادهاست. «مرکز رصد و راهکار» همۀ فعالیتهای حدیثی را با همۀ انواعش در سراسر دنیا رصد میکند و با شناختی که از فعالیتهای گذشته و نیاز امروز و آینده آن هم بر اساس روشهای علمی دارد، راهکارهایی را به مخاطبانش ارائه میکند. این، کاری است که تاکنون انجام نشده و نسبت به سایر موضوعات علوم اسلامی هم نمونهاش را نداریم. به هر حال هر کدام از این راهکارها، ظرفیت یک جلسه گفتوگو را دارد.
انتهای پیام/
منبع: ایکنا
https://ihkn.ir/?p=14586
نظرات