به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، آیتالله محمدحسین ملکزاده، استاد درس خارج حوزه علمیه قم در گفتوگوی تفصیلی با این پایگاه به بررسی مدیریت دانش در راستای دستیابی به علوم انسانی اسلامی پرداخت.
گفتنی است؛ در این بخش چکیده گفتوگو منتشر میشود و علاقهمندان میتوانند متن کامل آن را از اینجا دریافت کنند.
آیتالله ملک زاده بیان داشت: یکی از مفاهیم و عناوینی که در دانش مدیریت مطرح است، مدیریت دانش است. طبیعتاً در علم مدیریت و در رشته مدیریت وقتی از مدیریت دانش صحبت میشود، در واقع، به مدیریت دانش در چارچوب سازمان اشاره میگردد.
وی اظهار کرد: اما به نظر میرسد میتوان عنوان مدیریت دانش را توسعه داد به صورتی که از چارچوب یک سازمان خارج گردد و به کل فضای علمی یک جامعه و حتی جامعه جهانی تسری داده شود و شامل همه جا شود. میتوان گفت که مدیریت دانش طبق تعریف ما میخواهد روند و مسیر دانش را در سطح جامعه و دنیا مدیریت کند. طرح این دیدگاه دور از ذهن نیست و به نظر منطقی میآید.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم تأکید کرد: در حقیقت در مدیریت دانش یا مدیریت علم به این نکته توجه میکنیم که در جامعه به چه دانشی نیاز است و چه کسانی یا چه مراکزی میتوانند دانش مورد نیاز را تولید کنند، سپس میان این افراد یا مراکز ربط برقرار میکنیم؛ یعنی مراکز علمی و دانشمندان و اندیشمندان را در راستایی جهتدهی میکنیم که به صورت همیار و همافزا دانش مورد نیاز جامعه را تولید کنند و بر روند تولید دانش در مراحل تولید، فرآوری، ارتقا، توسعه و … تا رسیدن به جامعه هدف نیز نظارت میکنیم. این امر مدیریت دانش نام دارد.
وی یادآور شد: به نظر میرسد در طیّ این سالها که در جامعه ما بحث تولید علم، به ویژه تولید علوم انسانی اسلامی مطرح است و بعد از سالها آزمون و خطا و تلاشهایی که در این راستا صورت گرفته است و دانشمندان، اندیشمندان و مراکز علمی متعددی در این جهت فعال شدهاند، بزرگترین نقص و معضلِ این عرصه، نبود نظام مدیریت دانش و نظامسازی علمی بوده است؛ امری که مع الاسف به صورت جدی مورد عنایت قرار نگرفته و به آن پرداخته نشده است.
آیتالله ملک زاده عنوان کرد: در مجموع، سیستمی حاکم نیست تا مشخص کند در یک بخش از تولید علوم انسانی اسلامی چه مراکزی با رویکردها و رهیافتهای مختلف مشغول به فعالیت هستند و هر کدام چه خروجی و نتیجهای خواهند داشت.
وی گفت: به نظر میرسد که اکنون و با عنایت به تکثّر و تعدّد افراد و مراکز فعال در این زمینه و اختلاف دیدگاههایی که به مواردی از آن اشاره شد، مدیریت دانش، اقتضا دارد که یک ستاد مرکزی یا شورای هماهنگیِ واقعی، قدرتمند و بسیار فعال و مؤثر برای این امر شکل بگیرد. یک ستاد مرکزی که تمام این مراکز و اشخاص را شناسایی، احصاء و معرفی کند، مرحله یا مراحلی که هر کدام از اینها در آن مشغول به فعالیت هستند را مشخص کند، کمکها و همافزاییهایی را که هر کدام نسبت به دیگری میتواند داشته باشد معلوم نماید، نقاط افتراق و اشتراک مراکز را معیّن کند و اثر هر کدام را در بخش بروندادها مشخص کند؛ یعنی مشخص کند که با حرکت بر اساس هر کدام از مبانی و روشها چه خروجی یا خروجیهایی به دست خواهد آمد.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم تصریح کرد: مدیریت دانش به معنای این نیست که مشخص کنیم کدام نظریه صحیح و کدام یک غلط است. اساساً در مدیریت دانش، اولاً و بالذات، به درست بودن و غلط بودن کاری نداریم بلکه به تفاوتها توجه داریم و مشخص میکنیم که هر کدام به چه نوع بروندادی و تقریباً در چه بازه زمانی دست خواهند یافت و احتمالاً پاسخ کدام مسأله و نیاز و کدام جامعه هدف را میتوانند بدهند.
وی افزود: شورای هماهنگی باید از مجموع این مراکز حوزوی، دانشگاهها، پژوهشگاهها، مؤسسات، مراکز و غیره که در بحث تولید علوم انسانی اسلامی پیشتاز و خطشکن هستند یا این ظرفیت را دارند که به صورت جدی در این عرصه فعالیت کنند و نیز از اشخاص حقیقی، اعم از اینکه این اشخاص حقیقی در یکی از دانشگاهها و مؤسسات فعالیت داشته باشند یا نه، شکل بگیرد. درباره اشخاص حقیقیِ عضو مراکز، این واقعیت وجود دارد که بعضی از آنها جایگاه و خصوصیاتی دارند که فارغ از مرکزی که در آن مشغول به کار هستند قابل استفاده میباشند.
آیتالله ملک زاده بیان داشت: طراحی دورههای کوتاهمدت آموزشی، تربیت پژوهشگران عرصه علوم انسانی اسلامی، حمایت از پایاننامهها، کتابها، مقالات، نظریات، برگزار نمودن نشستهای علمی و جلسات نقد و مجموعه اموری که به رشد و بالندگی گفتمان علوم انسانی اسلامی یاری میرسانند، باید به صورت مداوم و برنامهریزیشده به انجام رسد. طبعاً اینگونه برنامهریزیها با وجود مدیریت دانش تحقّق مییابند.
وی اضافه کرد: در حال حاضر دغدغه اساسی این است که یک الگوی عملیاتی و روش کاربردی جهت نظریهپردازی و تولید علوم انسانی اسلامی داشته باشیم؛ الگو و روشی که هم کارآمدی داشته باشد و هم حجیت و اعتبار دینی.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم گفت: بنابر این یکی از مأموریتهای دارای اولویت برای مدیریت دانش در حال حاضر، سوق دادن جامعه دانشی به سوی طراحی الگوی عملیاتی و روش کاربردی جهت نظریهپردازی و تولید علوم انسانی اسلامی است.
وی خاطرنشان ساخت: دون شک، حاکمیت باید در مدیریت دانش ورود کند. نکته شایان توجه در این باب، این است که به لحاظ مقام واقع، میان بخشهای مختلف حکومت و حاکمیت، تفاوت زیادی دیده میشود. به شکل واضح، امام امت و رهبری نظام یک نوع دغدغه ویژه در این عرصه دارند و بر مسأله تولید علوم انسانی اسلامی تأکید دارند. این امر خواستۀ جدی ایشان در طول سالیان گذشته است. بیش از دو دهه است که ایشان به شکل خاص بر این مسأله تأکید دارند و با عناوین و تعابیر مختلفی، از جنبش نرمافزاری تا کرسیهای آزاداندیشی و نظریهپردازی، تا علوم انسانی قرآنبنیان و غیره از آن یاد میکنند.
آیتالله ملک زاده عنوان کرد: در مجموع، باید یک نظام مدیریت دانش و علم داشته باشیم که این نظام، جریان تولید علوم انسانی اسلامی را از مراحل اولیه که بحث از مبانی و ایدهپردازیهای اولیه است تا مرحله آموزش، و بعد هم گسترش در سطح جامعه و کاربرد، مدیریت کند. این، عنصر مفقود و حلقه مفقودهای است که باید همگی در پی ایجاد آن باشیم، هم حکومت، هم بخش خصوصی و هم بخش مردمی که به نوعی دغدغۀ تولید، توزیع و کاربست این علوم را دارند و به علمورزی در این پهنۀ پهناور مشغول هستند.
انتهای پیام/
https://ihkn.ir/?p=24199
نظرات