به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه؛ حجتالاسلام والمسلمین احمدحسین شریفی، استاد سطح عالی حوزه، در گفتوگویی، با اشاره به چرایی خوانشهای مختلف از واقعه عاشورا و با بیان اینکه میتوان این خوانشها را به چند دسته عمده تقسیم کرد، گفت: یکی از مهمترین عوامل نگاههای مختلف به عاشورا، ضعف روششناسی مطالعات تاریخی است. ما ۴ روش عقلی فلسفی، شهودی، تجربی حسی و نقلی تاریخی را برای ارائه تحلیل از یک حقیقت تاریخی داریم.
وی افزود: این روشها از نظر اعتبار و درجه اطمینان یکسان نیستند؛ اعتبار مطالعات عقلی از تجربی بسیار بیشتر است. درجه اطمینان روش شهودی عرفانی از همه اینها بالاتر و درجه مطالعات نقلی تاریخی از همه کمتر است. ضمن اینکه روش تابع مسئله و موضوع مورد مطالعه است یعنی اگر مسئله عقلی باشد، با روش تجربی و تاریخی قابل مطالعه نیست. مثلاً اینکه بگوییم آیا خدا هست یا خیر نمیتوانیم با استناد به تاریخ خدا را اثبات کنیم.
حجتالاسلام شریفی تصریح کرد: اگر مسئله ما این است که چرا امام حسین(ع) عاشورا را رقم زد، این با تجربه و عقل ممکن نیست و باید روشمان، تاریخی باشد. لذا انتخاب روش جبری است. مثلاً باید سخنان امام سجاد(ع)، حضرت زینب(س) و بازماندگان عاشورا مورد مطالعه قرار گیرد البته ضعف این روش آن است که صدها سال از آن گذشته و کامل به دست ما نرسیده است. ضمن اینکه باید به منابعی رجوع کنیم که مورخ گزینش کرده و ریز و درشت مطالب را نیاورده و یا برخی مورخان توانایی ضبط و ثبت همه حوادث را نداشتند.
وی ادامه داد: مثلاً راوی صحنه جنگ رزمندگان را گزارش کرده ولی در آن واحد نمیتوانسته بداند در خیمههای امام یا دشمن چه میگذرد بنابراین یکی از دلایل برداشتهای متفاوت همین است گرچه یک محقق منصف و دقیق میتواند کاری کند که از همین اطلاعات جسته و گریخته تحلیل واقعبینانه و درست ارائه دهد؛ یعنی اطلاعات گسترده را جمعآوری کرده و تنها بر روز حادثه تکیه نکند، بلکه مسائل قبل و بعد و سرنوشت افراد اصلی حاضر در کربلا را مطالعه کنند. یعنی ۵۷ سال قبل امام حسین(تا روز عاشورا) را هم باید مطالعه کنیم. عدهای روی تک جملهای از امام تمرکز میکنند که اشتباه است همان طور که دیدن یک آیه به تنهایی برای تفسیر کافی نیست.
تحلیلهای ناروا و غیرعلمی از عاشورا
وی افزود: عامل دیگر در تفاوت تحلیل عاشورا ناتوانی برخی تحلیلگران در فهم اسناد اصیل و دست اول است که به خصوص در دوره اخیر خیلی به این مسئله مبتلا هستیم؛ مثلاً فردی دکترای فلسفه و جامعهشناسی و … دارد و این فرد با مراجعه به منابع دست دوم بدون آنکه عربی بداند و معنای سخنان امام را بفهمد تحلیل ارائه میدهد؛ متأسفانه برخی گویندگان مذهبی و طلاب هم به این ضعف مبتلا هستند و گاهی تحلیلهای آنها احساسی محض ارائه میدهند.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) اظهار کرد: عامل مهم دیگر، اغراض و انگیزهها چه مقدس، چه پلید و نامقدس است؛ غرض و اهداف شخصی بدون شک منجر به تحلیل نادرست خواهد شد؛ حتی اگر با غرض و مرض به سراغ قرآن که ریسمان الهی است برویم برداشت ما ناصواب خواهد بود. مثلاً با آنکه اهمیت نماز در نزد امام و در حادثه عاشورا که در حین جنگ نماز خواندند بر کسی پوشیده نیست.
وی ادامه داد: ولی فردی مصاحبه کرده و میگوید که بنیامیه و بنیعباس سالها تلاش کردند تا جلوی عزاداری را بگیرند، قبر امام را با خاک یکسان کردند ولی جلوی عزاداری را نتوانستند بگیرند و صدام هم در دوره معاصر نتوانست؛ شما هم خودتان را اذیت نکنید و با بساط و دستگاه امام حسین خودتان را مواجه و ذلیل نکنید؛ حال اعتراض این آقا آن است که نگویید نماز اول وقت، این کار در افتادن با دستگاه امام است؛ کسی اول وقت بتواند بخواند خوب است ولی مزاحم مردم نشوید. به نظرم این افراد اهداف و اغراض دیگری از طرح این سخنان دارند. وقتی روز عید فطر را رهبری اعلام میکند میگویند غلط است و باید دیرتر باشد، اینکه دفتر آقا چیزی میگوید ملاک نیست بلکه مهم مخالفت با رهبری در هر صورت است.
استاد سطح عالی فقه حوزه اضافه کرد: یا کسی مانند فاضل دربندی به شهادت برخی بزرگان شیعه مانند محدث نوری و آقا بزرگ ذوب در اباعبدالله(ع) و حادثه عاشورا بود؛ تیغ بر سر میزد و بر سر و صورت میزد؛ ولی وی برای بیان عظمت حادثه میگوید تعداد لشکر عمر سعد یک میلیون ۶۰۰ هزار نفر بودند و امام حسین ۴۰۰ هزار نفر از اینها را کشت و حضرت عباس ۲۵ هزار نفر و بقیه اصحاب هم چند هزار نفر؛ این در حالی است که آیا میشود در جنگ چند ساعته این همه کشت؛ البته وی برای توجیه این مسئله میگوید خدا آفتاب عاشورا را ۷۲ ساعت طولانی کرد. یا برای پررنگ کردن عطش میگوید دمای کربلا در آن روز چندین برابر روزهای عادی بود.
تکمنبعی؛ نقطه ضعف مطالعات عاشورایی
استاد حوزه اضافه کرد: عامل دیگر تعدد خوانشها، تکمنبعی بودن تحلیلگران است؛ مثلاً فرد اقتصاددان عامل اصلی قیام عاشورا و شهادت ایشان را مشکلات اقتصادی میداند که حکومت بنیامیه ایجاد کرد؛ نه اینکه این، درست نباشد بلکه تحلیل تک بعدی است؛ یا متخصص علوم سیاسی از دریچه تقابل دشمنی میان بنیامیه و بنیهاشم عاشورا را تحلیل میکند و مؤیداتی هم میآورد؛ ولی آیا امام حسین(ع) چون بنیهاشم بود حادثه عاشورا را پدید آورد؟
وی اظهار کرد: شاعر متملق کثیفی وقتی سر امام را برابر یزید گذاشتند حرفهای زشتی نسبت به سر مبارک بر زبان آورد و گفت این فرد چقدر سادهلوح بود که خودش را با تو درگیر کرد؛ یزید گفت سادهلوح نبود بلکه قرآن را درست نخوانده بود؛ قرآن میگوید عزت و ذلت در دست خداست و خدا او را ذلیل کرد. برخی از زاویه عرفانی به مسئله مینگرند و میگویند گریه برای چه؛ امام حسین(ع) از زندان دنیا رها شد همچنین مسئله دیگر در تفاوت خوانشها، بزرگی حادثه است زیرا پدیدههای عظیم تحلیل دشواری دارد و کسانی که دود چراغ خوردهاند به سختی میتوانند تحلیل کنند؛ قرآن در ماجرای خضر و موسی بیان کرده که حتی موسی هم فلسفه تصمیمات خضر را نمیفهمید.
حجتالاسلام شریفی بیان کرد: در همین حادثه انقلاب که ۴۰ سال از آن گذشته میبینیم که چه تحلیلهای ضد و نقیض در مورد فلسفه آن بیان میشود که ناشی از عظمت انقلاب است، افراد چون از یک زاویه مینگرند و حادثه هم خیلی بزرگ است برداشتها متفاوت میشود حتی کسانی که خود در انقلاب بودهاند دچار خطا شدند؛ عاشورا به مراتب عظیمتر از انقلاب است. کسی که میگوید عاشورا استثنا هست و نباید آن را قاعده و الگو کنیم بلکه باید ماجرای امام حسن(ع) را الگو بگیریم و قاعده کنیم نمیفهمد امام کیست بنابراین باید از زاویه درست و همه جانبه عاشورا را تحلیل کنیم.
عاشورا از نگاه نویسنده کتاب شهید جاوید
وی همچنین به تحلیل عاشورا از نگاه نویسنده کتاب شهید جاوید پرداخت و افزود: این کتاب توسط آیتالله صالحی نجف آبادی در سال ۱۳۴۸ نوشته شد که بنده ۴۰ کتاب در نقد این اثر دیدم؛ روح سخن وی این است که هدف اصلی امام رسیدن به حکومت و خلافت بود و اگر این مسئله هم مقدور نبود اولویت دوم ایشان رسیدن به صلح شرافتمندانه بود تا یزید او را به رسمیت بشناسد و اگر این هم میسر نبود چارهای جز شهادت نداشت؛ به اعتقاد وی در مخیله امام حسین هم نمیگنجید که شکست خواهد خورد لذا هرقدر برخی افراد به ایشان گفتند که این راه به جایی نمیرسد امام توجهی نکرد به همین دلیل اهل بیت و فرزند و همسرش را هم به معرکه آورد. این تحلیل بسیار سطحی و مخرب است البته حرفهای خوب هم در این کتاب وجود دارد و به تعبیر شهید مطهری از کتب ضاله نیست.
حجتالاسلام شریفی اظهار کرد: ارائه چنین تحلیلی از یک امام و کسی که میخواهد رهبر جامعه شود، خلاف عقل است زیرا فارغ از معصوم بودن، قدرت تحلیل امام نسبت به مردم عادی هم کمتر فرض شده است؛ محمدبن حنفیه به امام گفت که به کوفه نمیتوان اعتماد کرد؛ فرزدق به امام گفت که قلوب آنها با توست ولی شمشیر آنها علیه تو است؛ آیا امام در حد فرزدق و محمدبن حنفیه هم توان تحلیل نداشتند؟ آیا این تحلیل زیر سؤال بردن عصمت و شأن امامت امام حسین(ع) نیست؟
وی اضافه کرد: آیا امام این سطح از فهم را داشت و مردم کوفه را نمیشناخت؟ جالب اینکه امام حرف هیچکدام از این افراد را تکذیب هم نکرد و در جواب آنها میفرمود که «ان الله شاء ان یراک قتیلا»؛ به برخی دیگر فرمود اسلام در خطر است و جان حسین و عزیزانش باید فدای دین شود؛ بنابراین تحلیل صالحی نجفآبادی درست نیست؛ ضمن اینکه امام حسین(ع)، امام است و علم غیب دارد و ایشان به صراحت منکر این عصمت و علم غیب شده است؛ حتی امروز هم برخی دگراندیشان این تحلیل را پررنگ میکنند و علم امام را غلو میدانند.
انتهای پیام/
منبع: ایکنا
https://ihkn.ir/?p=19323
نظرات