به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، کنکاش در باب عمده مسائل اجتماعی، فرهنگی و تربیتی ما را به موضوع واحدی می رساند که تقویت و رشد آن می تواند نه تنها بسیاری از چالش ها را حل نماید بلکه ظرفیت آن را دارد که به انحلال خیلی از مسائل بینجامد. نهاد خانواده را می توان کوچکترین واحد جامعه و مؤثرترین کنشگر اجتماعی، فرهنگی و تربیتی دانست. نهادی که به بهترین نحو بر اساس مؤلفه های روحی و جسمی انسان توسط خداوند متعال در جهان هستی به ودیعه نهاده شده است.
هیچ نهادی فرهنگی و تربیتی نمی تواند جایگزین نهاد مقدسی همچون خانواده شود چرا که خانواده علاوه بر پیوندهای عاطفی، دارای پیوندهای زیستی و خونی است که باعث می شود پیوندهای عمیق لازم جهت انجام فعالیت های مختلف تربیتی به راحتی فراهم گردد. خانواده به عنوان اولین محیطی که فرد با آن مواجه می شود در صورتی که تقویت گردد به شکل گیری شجره طیبه ای منجر خواهد شد که به راحتی می تواند میوه ها و ثمرات خود را در مقابل انواع آفات و آسیب ها مراقبت و محافظت نماید.
انواع مختلفی از خانواده در ایران از گذشته تا به امروز وجود داشت که مشهور ترین تقسیم بندی آن ها، خانواده هسته ای و گسترده است. منظور از خانواده گسترده خانواده ای است که بیش از دو نسل در آن حضور دارند و خانواده هسته ای به خانواده ای اطلاق می شود که حداکثر دو نسل در آن زندگی می کنند. در خانواده گسترده مؤلفه هایی همچون تولیدی و خودکفا بودن خانواده در حوزه مواد غذایی، پوشاک، مسکن، اقتدار بالای پدر، تأثیرگذاری زیاد والدین در انتخاب همسر برای فرزندان و ورود هرچه سریعتر کودکان به فضای کسب و کار به چشم می خورد که در کنار سه ویژگی اصلی این نوع خانواده یعنی زندگی در یک مکان مشترک، وابستگی عاطفی و اقتصادی از عناصر اصلی خانواده گسترده می باشد. خانواده هسته ای نیز مؤلفه هایی همچون تعداد کم اعضای خانواده، مصرفی بودن، اختیار زیاد فرزندان در انتخاب همسر، استقلال اقتصای و ویژگی هایی مانند زندگی در مکان های مختلف و عدم وابستگی عاطفی و اقتصادی بیشتر خود را نشان می دهد.
طبق بیان متخصص امر، خانواده ایرانی در دهه های اخیر از خانواده گسترده به سوی خانواده هسته ای حرکت کرده است. به نظر می رسد گزاره فوق در صورتی که خانواده هسته ای را طبق تعریف ذکر شده خانواده ای با زیست جداگانه و بدون وابستگی عاطفی و اقتصادی بدانیم صحبح نمی باشد. اتفاقا خانواده در ایران با وجود هماهنگی با اقتضائات شهرسازی مدرن ممکن است از نظر مکان مستقل شده ولی کماکان وابستگی عاطفی و حتی اقتصادی خود حفظ کرده است. اتفاقا امروزه می توان مشاهده کرد که خانواده ها بواسطه فشارها و شرایط اقتصادی موجود بیشتر زوجین جوان را یاری می کنند. در مقابل زوج های جوان هم وابستگی عاطفی زیادی به خانواده های خود دارند. در واقع می توان اینگونه بیان کرد که با وجود اینکه ظاهر خانواده ها در ایران به سوی خانواده های هسته ای سوق پیدا کرده است ولی هنوز ساختار کلی خانواده همان خانواده گسترده است که می توان خیلی از فواید و آثار مفید خانواده گسترده را احیا نمود و خانواده را به جایگاه خود به عنوان کانون زایش فرهنگی و تربیتی تبدیل نمود.
تربیت و کارکردهای خانواده
برای مشخص شدن تأثیر تربیتی خانواده بهتر است به کارکرد های اصلی خانواده اشاره شود. کارکردهای مختلفی برای خانواده ذکر شده است که با دقت در این کارکردها مشخص می شود اصلی ترین کارکرد خانواده به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی، وظیفه تربیتی است که در تمام کارکردها جاری و ساری است. این وظیفه هم ناظر به فرزندان و هم در باب زوجین می تواند توضیح داده شود. در حقیقت خانواده بستر و محملی نه تنها برای تربیت فرزندان که برای رشد و تعالی زوجین است. برخی از این کارکرد ها عبارتند از:
تنظیم روابط جنسی در جامعه: خانواده به عنوان محمل اصلی و مطلوب ارضای نیازهای جنسی زوجین شرایطی را فراهم می کند که دختر و پسر در چارچوبی متعهدانه، مسئولانه و همچنین شرعی نیازهای جنسی خود را ارضا نمایند. همین ویژگی های فوق در ارضای این نیاز طبیعی آثار تربیتی فراوانی برای زوجین دارد.
تولید نسل: اساسا جامعه به میزان جمعیت آن و پایبندی به اصل جایگزینی است. امروزه میزان جمعیت و بویژه جوانی جمعیت از ملاک های اقتدار هر کشور محسوب می شود که این تولید نسل جز در بستر خانواده با تمام شرایط آن محقق نخواهد شد. به اذعان همه والدینی که صاحب فرزند شده اند، فرزند پروری یکی از عوامل مهم در تربیت والدین محسوب می شود چرا که اساسا فرزندان از نظر تربیتی آینه ی والدین محسوب می شود و پدر و مادر چاره ای جز رشد و تعالی خود برای تربیت فرزندان ندارند.
جامعه پذیری: منظور از جامعه پذیری و اجتماعی شدن یادگیری مجموعه از شیوه های زندگی است که افراد بوسیله آن شخصیتی کسب می کنند و آمادگی لازم برای نقش آفرینی به عنوان عضو جامعه پیدا می کنند. شخصیت اصلی فرد و آداب اجتماعی او از همان ابتدای کودکی در محیط خانواده شکل می گیرد. شخصیت انسان ها با تربیت ساخته می شود.
تأمین نیازهای عاطفی: یکی از مهمترین خلأهای کودکان و بویژه نوجوانان در جامعه ایران که زمینه ساز و بستر شکل گیری انواع ناهنجاری ها و آسیب های اجتماعی است موضوع عدم تأمین صحیح نیازهای عاطفی است که می بایست در نهادی به نام خانواده محقق شود. عدم تأمین نیازهای عاطفی متأسفانه باعث می شود که سوء استفاده هایی از نوجوانان به بهانه تأمین نیازهای عاطفی صورت پذیرد در صورتی که یکی از کارکردهای اصلی خانواده تأمین این نیازهاست. از خلال تأمین نیازهای عاطفی می توان تأثیرات جدی تربیتی را برای فرزندان درونی سازی نمود.
مراقبت، حمایت و نظارت: این سه کارکرد از ابتدای به دنیا آمدن فرزندان تا پایان عمر آن ها می تواند کارکرد مهم دیگری برای خانواده باشد. در مورد مراقیت و حمایت که مشخص است نوزاد انسان به گونه ای است که اساس توان دو سه روز زنده ماندن بدون مراقیت و حمایت را ندارد و خانواده این وظیفه را بر عهده دارد. در باب نظرات نیز کارکرد پایش رشد اجتماعی و تربیتی فرزندان بسیار اهمیت دارد. البته نظارت به معنای کار پلیسی نیست بلکه نظارت همدلانه و مسئولانه مورد نظر است به گونه ای که فرزندان احساس تحت نظارت بودن را نداشته باشند بلکه احساس آن ها به گونه ای باشد که افرادی دلسوز و مسئولیت پذیر به عنوان راهنمایان باتجربه تمام تلاش خود را در جهت هدایت وی و جلوگیری از آسیب های مختلف انجام می دهند.
این یادداشت اولین نوشته از مجموعه تربیت خانوادگی است که تلاش می شود در شماره های بعد با پی گرفتن مباحثی هم چون ماهیت خانواده و نقش آن در امر تربیت به واکاوی مباحث مختلف در باب این موضوع پرداخته شود.
https://ihkn.ir/?p=39155
نظرات