در مقاله ای تأکید شد: در نظام اسلامی واگذاری، قبول و احراز مناصب اجتماعی و مدیریتی تکلیف است نه حق یا وسیله سودجویی. تکلیف به عنوان یک وظیفه برگردن فرد است، لذا حقی برای او ایجاد نمی کند، بنابراین اعمال مدیریت هم نوعی وظیفه تلقی می شود.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، حامد فاضلی کبریا دانشجوی کارشناسی ارشد معارف اسلامی و مدیریت صنعتی دانشگاه امام صادق(ع) و اعتصامی عضو هیأت علمی دانشگاه، مقاله «درآمدی بر الگوی مدیریتی امام علی(ع) از منظر مؤلفه های سرمایه اجتماعی» را تهیه کرده اند که در ادامه متن آن را ملاحظه می کنید؛
امروزه در کنار انواع مختلف سرمایه مانند سرمایه انسانی، مالی و اقتصادی، سرمایه دیگری با عنوان سرمایه اجتماعی مورد بهره برداری قرار گرفته است. این مفهوم به پیوندها و ارتباطات میان اعضای یک شبکه به عنوان منبع با ارزش اشاره دارد که با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضا می شود.
سرمایه اجتماعی صرفاً مجموعه ای از نهادها نیست که زیربنای جامعه را تشکیل دهد بلکه چسبی است که کل جامعه و سازمان را به هم متصل می کند، بلکه بستری مناسب برای ارتقای سرمایه انسانی و فیزیکی سازمان ایجاد می کند و راه کامیابی سازمانی را هموار می سازد.
انواع سرمایه های سازمانی
هر سازمانی برای تحقق اهداف خود دستکم نیازمند سه نوع سرمایه است که مکمل یک دیگرند و رشد و توسعه سازمان نیز مشروط به حضور هر دسته سرمایه حداقلی است؛ سرمایه اجتماعی، انسانی و سرمایه اقتصادی. امروزه ادبیات توسعه در مبحث سرمایه حاوی صور متعددی از این مفهوم است. سرمایه در معنای عام خود دلالت بر مجموعه دارایی ها، امکانات و منابع در اختیار دارد که در قالب و اشکال مختلف نمود پیدا می کند که مهم ترین آن ها شامل؛
۱- موهبت طبیعی: شامل دارایی های طبیعی و زیست محیطی در اختیار یک جامعه مانند آب، معادن، جنگل، خاک، سرزمین و… است.
۱- سرمایه فیزیکی: شامل مجموعه ماشین آلات، کارخانه ها، سازه ها، تجهیزات زیربنای ساختمان و… است که دست ساز بشر است.
۳- سرمایه انسانی: قابلیت ها و توانمندی های انسانی که مبتنی بر دانش، تخصص و مهارت های انسانی است.
۴- سرمایه فرهنگی: ویژگی ها و عادات حاصل شده از فرآیند جامعه پذیری و ویژگی های ارزشمند فرهنگی است که بیانگر صلاحیت های اجتماعی و فرهنگی است.
۵- سرمایه اجتماعی: دلالت بر مجموعه روابط شبکه ها، تعاملات، انجمن ها و مؤسساتی دارد که به واسطه هنجارها و ارزش های مشترک شکل می گیرد و موجب گرمی اجتماع انسانی می شود و کنش متقابل اجتماعی را تسهیل می کند.
مفهوم سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی مجموعه ای از هنجارهای موجود در سیستم های اجتماعی است که سبب ارتقای سطح همکاری و پایین آمدن سطح هزینه تبادلات و ارتباطات بین اعضای آن جامعه می گردد. سرمایه اجتماعی به سه نوع تقسیم می شود؛ سرمایه اجتماعی ملزم کننده مانند روابط میان اعضای خانواده. سرمایه اجتماعی پل زننده مانند روابط میان گروه های نژادی مرتبط و سرمایه اجتماعی مرتبط کننده مانند روابط بین طبقه های مختلف جامعه.
آیا ارزش های دینی مهم ترین مؤلفه سرمایه اجتماعی است؟
ارزش ها و سرمایه های دینی(عناصر و مؤلفه های دینی از جمله خدامحوری، اخلاق، عدالت، انصاف و… به عنوان سرمایه ای در دین تلقی می شود) یکی از مهمترین مؤلفه های سرمایه های اجتماعی است، زیرا عناصر اصلی تعریف سرمایه اجتماعی در دین موجود است. دین این قدرت را دارد که به صورت محسوس و نامحسوس روابط و هنجارهای اجتماعی قوی مبتنی بر نفع فردی و جمعی همراه با نگاه عقلایی، خیرخواهی، اعتماد در روابط و عدالت محوری… بر اساس رویکرد الهی و توحیدی برای زندگی دنیوی و اخروی جوامع انسانی تضمین کند.
البته باید دقت کرد که مفهوم سرمایه اجتماعی ریشه در تفکرات غربی و دور از مفاهیم توحیدی دارد و در آنجا رشد و نمو پیدا کرده است، حال آن که دستگاه و پیکره دینی مبتنی بر عناصر توحیدی است. ولی با این وجود می شود سرمایه اجتماعی را از زیربنای الحادی آن جدا و پاک کرد و آن را با آموزه ها و مفاهیم اسلامی بازسازی و ترمیم نمود و به عنوان یک ابزار قوی در جهت رشد و توسعه جامعه دینی به کار گرفت.
در دیدگاه اسلامی در کنار عوامل اجتماعی و آداب و سنن متغیر، اصولی به نام اصول ارزشی وجود دارد که منشأ فطری و وجدانی دارد. منشأ این ارزش ها می تواند فرهنگ و تمدن جوامع مثل دین، علم، اخلاق، سنت ها، روحیات، عرف، آداب و رسوم و تاریخ باشد. لذا می توان گفت نظام ارزشی اسلام برگرفته از روح پیام های قرآنی و رهنمودهای اولیای دین در رسیدن به کمال انسانی و قرب خداوند است.
در نظام مدیریتی امام علی(ع) ارزش ها و سرمایه های دینی در رأس مؤلفه های سرمایه های اجتماعی قرار دارد. به نوعی می توان مدعی شد شیوه مدیریتی حضرت مبتنی بر مؤلفه هایی است که ضمن تأمین نیازهای مادی توجه بنیادی به ارزش های الهی می کند.
مدیریت در نگاه امیرمؤمنان(ع)
نخست، امانت بودن مدیریت
از دیدگاه حضرت(ع) مسند مدیریت امانتی الهی است که به مدیر سپرده شده است و مدیر باید از این امانت الهی به شدت مراقبت کند. در این باره نیز می فرمایند «مدیریت و حکمرانی برای تو طعمه نیست بلکه امانتی بر گردن توست و کسی که از تو بالاتر است از تو خواسته تا نگهبان آن باشی. وظیفه نداری که در کار مردم به میل و خواسته شخصی خود عمل کنی یا بدون ملاک(و ضابطه) معتبر و فرمان قانونی به کار بزرگی دست بزنی. اموالی که در دست توست از آن خداوند است و…»
دوم، مدیریت تکلیف است نه حق
حق و تکلیف دو مقوله است که در یک سو حرکت می کند. «حق» به معنای استفاده، بهره و سود و «تکلیف» به معنای وظیفه است. در نظام اسلامی واگذاری، قبول و احراز مناصب اجتماعی و مدیریتی تکلیف است نه حق یا وسیله سودجویی. از طرفی تکلیف به عنوان یک وظیفه برگردن فرد است، لذا حقی برای او ایجاد نمی کند، بنابراین اعمال مدیریت هم نوعی وظیفه تلقی می شود.
سوم، خدمت یا ریاست
مدیر باید جایگاه خود را برای خدمت بخواهد. به عبارت دیگر خدمت نباید وسیله ای برای حاکمیت باشد بلکه حکومت باید وسیله ای برای خدمت باشد. مدیر قبل از آنکه ریاست مدار باشد خدمت گذار است و با تیغ تیز مدیریت در جهت خدمت گذاری اقامه حق و عدل و در نهایت دفع باطل و ظلم گام برمی دارد.
حضرت امیر(ع) می فرمایند «مبادا در منصب مدیریت برخوردهایت با آنان مانند جانور درنده ای باشد که خوردنشان را غنیمت شماری.»
اصول سرمایه اجتماعی در مدیریت امیرمؤمنان(ع)
نخست، تقوای الهی
امام علی(ع) در فرمان مدیریتی خود به مالک اشتر نخعی امر می فرمایند او را که از خدا پروا کند، اطاعت او را برگزیند، اوامر او را که در کتابش بیان کرده از واجبات و مستحباتی که هیچ کس جز با پیروی از آن ها سعادتمند نشود و جز با انکار و واگذاشتن آن ها بدبخت نگردد، تبعیت کن. به نظر می رسد حضرت(ع) ایمان و تقوای الهی را یک وظیفه و سرمایه اجتماعی می داند که حاصل تبعیت از آن سعادتمندی بشر در زندگی دنیا و آخرت است.
دوم، عدالت و انصاف
یکی از وظایف مدیران اجرای اصل عدالت و انصاف در تمام شرایط و سطوح سازمانی است و هدف گذاری برای رسیدن به آن به عنوان یک اصل بنیادی تلقی می شود. این نوع رفتار سازمانی سبب می شود مدیر هر چیزی را در جای خود قرار دهد و هر کسی کارش را به طور نسبی با صحت و درستی بیشتری انجام دهد و استحقاق های مبتنی بر قانون و کارشناسی صحیح ملاک عمل باشد.
امیرمؤمنان(ع) در نامه ای به مالک اشتر می فرمایند «آنگاه که بین خدا و یا مردم از یک سو و خویشتن یا بستگان نزدیکت یا کسی از مردم که مورد علاقه توست قرار گرفتی، انصاف را رعایت کن. در غیر این صورت مرتکب ظلم شده ای.»
سوم، اصل پرهیز از غرور و خودپسندی
یکی از عیوبی که مدیران در معرض آن هستند، تکبر، غرور و خودپسندی است. حضرت علی(ع) کنار گذاشتن این صفت و تواضع و فروتنی در مقابل مردم را تعهدآور و عامل اعتمادساز می دانند، لذا نتیجه آن را ایجاد سرمایه اجتماعی در مدیریت می دانند و راه حل ایجاد آن را توجه به عظمت و بزرگی خالق هستی می دانند.
ایشان می فرمایند «اگر قدرت و مقامی که به دستت رسیده برایت خودپسندی و عجب آورده و کبریا و عظمتی برای خود پنداشتی ملک خدای را بالای سرت بنگر، بیندیش که قدرت هایی که تو در حق خود نداری او درباره تو دارد… که خدا هر جباری را ذلیل گرداند و هرگونه فخرفروشی را زبون سازد.»
چهارم، تواضع و حلم
با توجه به این که مدیر می خواهد به واسطه ایجاد ارتباط با انسان ها و به کارگیری آن ها به اهداف سازمانی رسیده و فعالیت ها را سامان دهد، باید بتواند در برابر رفتارهای گوناگون آنان واکنش مناسب و توأم با صبر و تواضع داشته باشد. این پدیده در حد متعارف به معنای تحمل رفتارهای گوناگون آنان و ایجاد اعتماد در جلب نظر آنان است. امام(ع) می فرمایند «یکی از پست ترین حالات زمامداران در نزد مردمان صالح این است که به ایشان گمان حب و ستایش برده شود و امر آن ها بر کبر حمل شود.»
پنجم، اصل گشاده رویی و خوش رویی
تأثیر خوشرویی بر مؤلفه های سرمایه اجتماعی قابل توجه و ملاحظه است. جدای از تأثیر شگرفی که بر اعتماد دارد در جهت اعلام صداقت و جلب نظر مردم از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بدین ترتیب که می توان بر اساس گشاده رویی و با جلب دیدگاه عموم نسبت به ایجاد انسجام و اثبات صداقت حاکمیت اقدام کرد، لذا این رفتار صحیح اجتماعی زمینه ساز تقویت برخی از مؤلفه های سرمایه اجتماعی است.
حضرت علی(ع) می فرمایند «به او فرمان داده است که با مردم با چهره عبوس روبه رو نشود، به آن ها بهتان نزند و به سبب این که بر آن ها ریاست دارد با برتری جویی از آنان روی برنگرداند، زیرا آن ها برادران دینی و یاوران در استخراج حقوق هستند.»
ششم، اصل پرهیز از دنیاطلبی
در نظام مدیریت ارزشی اسلام مفهوم ساده زیستی به افراد سفارش شده است. در منظر امام علی(ع) این پدیده به طور ویژه ای برای مدیران تاکید شده است. حضرت(ع) می فرمایند «پس به عزت و ارجمندی وٍ فخر کردن در آن (دنیا) دل نبندید و به زیور و نعمت آن(دنیا) فریفته نشوید و از سختی و رنج آن فغان نکنید، زیرا ارجمندی در دنیا و فخر کردن به آن از میان می رود و زیور و نعمت آن فانی می گردد و سختی و رنج آن تمام می شود.»
هفتم، اصل مقابله با اکوپاتی
اکوپاتی هرگونه اقدام اقتصادی بدون ملاحظه ارزش های اخلاقی است. در این روش اقدام اقتصادی(زیاده خواهی) محور است و هیچ حد و مرزی نمیشناسد. مقابله با اکوپاتی یکی از اصلی ترین مؤلفه های سرمایه اجتماعی است. به نظر می رسد از بنیادی ترین اصول مدیریتی امام علی(ع) رعایت موازین اخلاقی در انجام اقدامات مدیریتی به ویژه اقتصادی است و در بسیاری از برخوردهای ایشان اصل ارزش های اخلاقی یا مقابله با اکوپاتی مشهود است.
حضرت علی(ع) می فرمایند «سوگند به خدا معاویه از من سیاست مدارتر نیست، اما معاویه حیله گر و جنایتکار است. اگر نیرنگ ناپسند نبود من زیرک ترین افراد بودم. ولی هر نیرنگی گناه و هر گناهی نوعی کفر و انکار است. به خدا سوگند من با فریب کاری غافلگیر نمی شوم و با سختگیری ناتوان نخواهم شد.»
بنیاد فردی سرمایه اجتماعی
به نظر می رسد سرمایه اجتماعی فردی قدری نامتعارف و بی معناست؛ زیرا مفهوم سرمایه اجتماعی در جمع و بین گروه ها و شبکه اجتماعی شکل می گیرد، ولی باید دانست ریشه یا پایه اصلی پیدایش بسیاری از مؤلفه های سرمایه اجتماعی در رفتار فردی مشخص می گردد که شامل مؤلفه های زیر می شود؛
نخست، اعتماد
برای ایجاد اعتماد در جامعه بهتر است افراد دارای اعتماد به نفس باشند، مبدأ چنین مفهومی از اعتماد فردی است. به دنبال ایجاد این ویژگی در افراد شرایط لازم برای فراهم آمدن اعتماد به نفس ملی و در نهایت اعتماد عمومی به وجود می آید.
دوم، صداقت
از دیگر خصلت های فردی موضوع صداقت فرد با خود و خدای تعالی است، یعنی موضوع صداقت فردی. بدون شک جامعه با افراد صادق می تواند مؤلفه مهم صداقت را در مجموعه گروه ها و شبکه های اجتماعی ایجاد کند یعنی تقویت این مؤلفه می تواند از یک خصلت فردی منشأ بگیرد.
سوم، تعهد
تعهدات فردی در انجام کارهای شخصی در کنار تعهدی که با خدای سبحان به عنوان یک پیمان معنوی تعریف می شود یک مفهوم بنیادی و ارزشی است. این تعهد که از فرد آغاز می شود، می تواند زمینه ساز ایجاد تعهدات در شبکه های اجتماعی و نهاد های مدنی شود. به همین دلیل دولت مردانی هم که با داشتن روحیه فردی وفای به عهد وارد عرصه مسئولیت در اجتماع می شوند می توانند ویژگی تعهد نسبت به اجتماع را در بخش های مختلف عملی سازند.
انتهای پیام/
https://ihkn.ir/?p=5402
نظرات