از منظر اسلام، خانواده، مهمترین و بنیادیترین نهاد اجتماعی محسوب میشود و از جایگاه مهمی در راستای تعالی و رشد جامعهی اسلامی برخوردار است. به همین دلیل، اسلام به کارکردهای مختلف این نهاد ارزشمند توجه نموده و همگان را به تشکیل خانواده و تحقق صحیح این کارکردها توصیه مینماید.
به گزارش پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح_اندیشه، محسن اخباری، کارشناس مسائل فرهنگی در نوشتاری تأکید می کند؛ خانواده را میتوان اصلیترین نهاد اجتماعی از ابتدای تاریخ تاکنون دانست که بنیان شکلگیری جوامع پیشرفته و خاستگاه فرهنگ ها، تمدن ها و تاریخ بوده است. نهاد خانواده با وجود تغییرات ساختاری در دوره های مختلف، به ویژه در جریان مدرن شدن جوامع، از ثبات و پویای بالایی برخوردار بوده و همواره نهادی برای پیوند میان جامعه و فرد به شمار می آید. اهمیت خانواده از جهت فردی نیز مدنظر است؛ چراکه مراحل شکلگیری شخصیت هر فرد، تربیت و جامعهپذیری او، در درون خانواده و تحتتأثیر آموزشهای والدین طی میشود. از این جهت، خانواده بر رشد، تعادل و شکوفایى هر فردی از افراد جامعه تأثیرگذار بوده و بهتبع بر جامعهی پیرامونی با تربیت و وارد نمودن افراد صالح و شایسته به آن، تأثیر مستقیم دارد. این تأثیر به حدى است که حمایت از آن و هدایتش به جایگاه واقعی و متعالی، سبب اصلاح خانوادهی بزرگ انسانی و غفلت از آن موجب دور شدن بشر از حیات حقیقی خواهد بود. به همین دلیل، ادیان الهى و همهی فلاسفه و صاحب نظران علوم انسانى از ابتدای تاریخ مکتوب علمى، به جهت تأثیر خانواده بر همهی ابعاد زندگى فردی، اجتماعی، اخلاق و معنویت انسان ها، به آن توجه ویژه اى داشته و آموزه هاى مهمى در این زمینه ارائه کرده اند.
براساس متون اسلامى، خداوند از ابتداى حیات بشر پیامبرانى را از میان انسان ها براى هدایت آنان برگزیده است تا به تدریج آداب زندگى اجتماعى مطلوب و تشکیل خانواده را به آنها بیاموزند. در این میان، دین اسلام به عنوان مکتبی انسانساز، بیشترین توجه را به والایی و پویایی خانواده دارد. آداب ویژه ای برای زندگى خانوادگى وضع کرده و ساختار مطلوب و بهنجار خانواده را براساس آموزه هاى دینى بنا کرده است. ازاینرو پیامبر اسلام (ص) و اولیاى دین (ع) نیز همواره افراد را در مورد شیوهی انتخاب همسر، کیفیت روابط خانوادگى و زناشویى، برخورد با فرزندان و انواع روابط عاطفى در خانواده، راهنمایى مى کردند. دنیای امروز علیرغم تغییرات زیادی که به خود دیده است، میتواند این آموزهها را راهگشای معضلات خود کند.
در دین مبین اسلام، خانواده محبوب ترین و عزیزترین نهاد بشرى نزد خداوند اعلام شده که هدف از تشکیل آن، تأمین نیازهای عاطفی و معنوی انسان از جمله دستیابی به آرامش است. همچنین در اسلام خانواده بهعنوان کانون تربیت معرفی شده است که صلاح و فساد آن موجب نیکبختی و سعادت و یا انحراف و تباهی جامعهی انسانی خواهد بود. از گام های نخستین در راه تحکیم بنیان خانواده، شناخت ماهیت و کارکردهای خانواده، ضرورت های وجودی نهاد خانواده و بازشناسی ساختارهای آسیب زای نهاد خانواده است. خانواده در صورت تحقق درست و صحیح این کارکردها بهخوبی خواهد توانست اهداف مهم تشکیل خود را محقق نموده و در راستای تعالی و سعادت جامعهی پیرامونی خود گام بردارد. بهتبع عدم تحقق درست این کارکردها، موجب تضعیف بنیان نهاد خانواده شده و آن را نهادی آسیبپذیر خواهد نمود. امری که در جریان تحولات دنیای امروزی همواره شاهد آن هستیم و با تبعیت از دستورات و آموزههای اسلامی میتوان خانواده را از این آسیبها و تهدیدهای مهلک مصون نمود. تهدیداتی که متأسفانه خانوادهی معاصر را هدف قرار داده و با مشکلات زیادی روبهرو ساخته است.
در این نوشتار ضمن تبیین جایگاه و اهمیت خانواده در اسلام، برای شناخت تهدیدها و آسیبهای تهدید خانوادهی ایرانی، به بیان کارکردهای مطلوب خانواده از دیدگاه اسلام میپردازیم تا فاصلهی خانوادهی امروزی با خانوادهی معیار مشخصتر شود.
تعریف و اهمیت خانواده در اسلام
خانواده طبیعی ترین واحد تولیدمثل و فراگیرترین واحد اجتماعی است که به دلیل تأمین نیروی انسانی جامعه، سلامت همه جانبهی اعضای آن در سلامت اجتماعی تأثیر اساسی دارد. تعریف خانواده در جامعهشناسی غالباً در دو دسته جای می گیرد:
الف) تعاریف سنتی: شامل خانواده های هسته ای، ناهمجنس گرا و متمرکز بر رابطه های خونی (والدین، فرزندان، خواهران و برادران).
ب) تعاریف گسترده : این تعاریف با تغییر واژهی «Family» (خانواده) به «Household» (چهاردیواری-خانوار)، هرگونه همزیستی و رابطهی خصوصی در یک خانه اعم از رابطهی تک والد با فرزند، رابطهی دوهمجنس و… را دربرمی گیرد. این قبیل تعاریف، موجب می شود تا سیاست ها و برنامه های مربوط به نهاد خانواده، شامل افراد وابسته به این گونه روابط نیز بشود.
از منظر اسلام، خانواده گروهی متشکل از افراد، دارای شخصیت مدنی، حقوقی و معنوی است که هستهی اولیهی آن را ازدواج مشروع زن و مرد تشکیل می دهد. پس از برقراری عقد نکاح بین زن و مرد، طرفین دارای وظایف و حقوق جدید می شوند و ارتباط خویشاوندی شکل می گیرد؛ به طوری که اعضای آن دارای روابط قانونی، اخلاقی و عاطفی می گردند. در آیهی ۲۱ سورهی روم آمده است: «از نشانه های او این است که از خودتان جفت هایی برای شما آفرید تا نزدشان آرامش یابید و میان شما انس و الفت برقرار ساخت. اینها نشانه هایی است برای آنان که می اندیشند.»
به طور کلی، همهی نقش های مربوط به ایجاد تمدن و انتقال سنت ها، عقاید و آداب، ویژگی های فردی و اجتماعی به نسل جدید، رشد و شکوفایی انسانیت، ایجاد جامعهی ایدئال و سالم و تداوم تعالیم دینی و اخلاقی به خانواده مربوط می شود. ارزش و اهمیت تشکیل خانواده، تأمین سلامت روانی، آرامش و سکون، عشق و دوستی، شفقت و همیاری، انس و الفت برای اعضای آن یعنی زن و شوهر، پدر و مادر و فرزندان و نیز ایجاد آمادگی برای رویارویی با پدیده های اجتماعی است. از یک سو باورها، عادت ها، تمایلات، اهداف و سبک زندگی والدین بر کودکان اثر می گذارد و از سوی دیگر، ساخت و سبک خانواده و نوع عقاید و انگیزهی اعضای آن، در سلامت جامعه مؤثر است. آیهی ۷۴ سورهی فرقان، در این زمینه بر نقش و اهمیت خانواده در تشکیل جامعهی نمونهی انسانی اشاره دارد و پیوندهای سالم خانوادگی را ایدئال پرهیزکاران معرفی میکند: «و کسانی که می گویند: پروردگارا! ما را از همسرانمان، فرزندانی مرحمت فرما که نور چشم ما باشند و ما را رهبر پرهیزکاران گردان.
کارکردهای خانواده در اسلام
در جامعه شناسی منظور از کارکرد، فعالیت های ضروری برای حفظ انواع، جامعه یا گروه اجتماعی است. از نظر اسلام نیز اهداف خانواده غایاتی اند که خداوند در تکوین و تشریع برای آن قرار داده است و کارکردها فوایدی اند که افراد می توانند آنها را در خانواده بیابند یا ایجاد کنند.
کارکردهای جسمی و روانی: زن و مرد ابتدا با قرار دادن قوای شهوانی و عاطفی خود در روابط زناشویی، به سلامت جسمی و روانی می رسندو با تولد فرزندان، ارتباط عاطفی و روانی به صورت دوسویه میان والدین و فرزند کامل می شود. ارضای نیازهای عاطفی، برقراری آرامش و محبت قلبی، حمایت و رسیدگی در مواقع بیماری، همیاری و پایبندی به قواعد خانه از مصادیق این نوع کارکرد است که به داشتن یک خانوادهی بهنجار و دارای شاخص های سلامت کمک می نماید. تحقق این نوع کارکردها در قالب روابط مشروع و با ازدواج صحیح و مطابق با معیارهای دینی و اسلامی که در انتخاب همسر بیان شده، محقق میشود. روابط نامناسب و خارج از این روابط مجاز، تغییرات خطرناکی را در روابط بین دو جنس ایجاد میکند که تبعات روانشناختی و جامعهشناختی زیادی را بههمراه دارد.
کارکردهای جنسی: وجود واژه های عفیفانه مانند مباشرت، لباس بودن زن و مرد برای یکدیگر، تغشی (پوشاندن) و «اِحصان» (از لغت «حِصن» به معنای دژ و قلعه) در مورد ازدواج در روایات و قرآن کریم حاکی از توجه دوسویهی زن و مرد به ارضای درست و بسندهی نیاز شهوانی یکدیگر در بستر خانواده و نگاه داشتن یکدیگر از طغیان شهوت و انحراف جنسی است. از دیگر آثار محدود ساختن روابط جنسی به خانواده می توان به تشدید علاقه و محبت میان همسران، ارتباط جنسیِ متعهدانه، استحکام خانواده و پالایش جامعه از بی بندوباری های اخلاقی و جنسی اشاره کرد.
با توجه به نتایج و اهداف این کارکرد میتوان دلیل بسیاری از معضلات پیشروی خانوادهی غربی را رواج بیبندوباریهای جنسی و خارج از قلمرو روابط مشروع ازدواج جستوجو کرد. بهگونهای که جوانان و افراد مجرد با ارضای نیازها و امیال افسارگسیختهی خود، نیازی به تشکیل خانواده احساس نکرده و در بیرون خانواده به مقصود خود نائل میشوند. معضلی که باید درخصوص مهار و کنترل آن برای نسل جوان کشور نیز راه چارهای اندیشید تا کشور ما نیز با این مشکلات روبهرو نشود.
کارکردهای اقتصادی: اسلام با اینکه وظیفهی تأمین معاش را از دوش زن برداشته و با الزام نفقهی او بر شوهر، عملاً مردان را در خدمت زنان قرار داده است، زنان شایسته را زنانی می داند که در رفع نیازهای معیشتی و اقتصادی خانواده، به ویژه در داخل منزل از روی میل و رضایت به شوهران خود یاری رسانند. پاداش های معنوی فراوانی که برای این امر مقرر شده است، در تشویق زنان باایمان تأثیر قاطعی دارد. آینده نگری، پس انداز و کنترل هزینه ها از مزایای تشکیل خانواده در جهت اقتصادی است.
کارکردهای تربیتی و جامعه پذیری: خانواده انتقال دهندهی اصلی دانش، ارزش ها، نگرش ها، نقش ها و عادات یک نسل است. ازاین رو زن و مرد پس از ازدواج در مواجهه با اختلاف سلیقه های جدی در روابط زناشویی با مدارا، بردباری و مدیریت درست عواطف خویش کامل تر می شوند. جامعه پذیری فرزندان نیز ابتدا در خانواده از طریق آموزش های غیررسمی (آموزش مسائل دینی و رفتار اخلاقی و اجتماعی به صورت گفت وگو و سرمشق دهی به کودکان) محقق می شود. متون دینی، درخصوص تأثیر والدین در تربیت فرزندان، بر مسئلهی گزینش همسر، مراقبت اخلاقی، رعایت شرایط زمان و مکان حین انعقاد نطفه، آداب شیردهی، رفتارهای عاطفی والدین با کودکان و گفتوگو و بازی با آنان فراوان تأکید کرده اند.
با توجه به این کارکردها و اهدافی که برای تشکیل خانواده در اندیشهی اسلامی بیان شده است، میتوان برنامههای فرهنگی و اجتماعی مشخصی را ارائه نمود. چراکه تفکر و اندیشهی سکولار غربی که با ابزار مختلف رسانهای در حال ترویج است، همین کارکردها و اهداف را هدف قرار داده و با ترویج فرهنگ لذتگرایی و منفعتطلبی، انگیزهی افراد بهخصوص نسل جوان را برای تشکیل خانواده کاهش میدهد. ازاینرو ضروری است که برنامهریزان و مسئولان فرهنگی کشور به این معضلات توجه نموده و با ریشهیابی درست آنها به فکر چارهجویی باشند.
انتهای پیام/
منبع: برهان
https://ihkn.ir/?p=7268
نظرات