به گزارش خبرنگار پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی؛ متن بیانیه انجمن روان شناسی اسلامی حوزه علمیه قم به این شرح است:
بسم ﷲ الرحمن الرحیم
در روزهای اخیر خاطر مردم شریف ایران در اثر یک اتفاق ناگوار، تلخ و آزرده شد. از طرفی نوعدوستی همراه با همدلی اجتماعی موجب شد تا درگیری احساسی و فکری با فوت خانم مهسا امینی بوجود بیاید و از طرف دیگر در ادامه، اعتراض های همراه با اغتشاش و آشوب و بی حرمتی به قرآن کریم، مساجد، حجاب و پرچم ایران عزیز و ... تلخی این اتفاق را صد چندان کرده و مردم ایران را داغدار شهدایی غیور نماید که برای دفاع از دین، حجاب و نظام جمهوری اسلامی به میدان آمدند و خالصانه و مظلومانه جان خود را تقدیم نمودند.
یکی از خطاهای فکری که برای بسیاری از افراد بوجود می آید این است که در اتفاقهای کوچک و بزرگ، به طور خودکار و بدون فاصله به دنبال مقصر می گردند. این مکانیزم دفاعی، گویا مرهمی است بر دردهای روانی افراد ولی گاهی به قدری ناشیانه فعال میشود که خود نمکی است بر زخم داغدیدگان و شروعی است برای زخمهای بعدی. از سوی دیگر بازار شایعه متأسفانه همیشه با هر اتفاقی به سرعت داغ میشود و باید یاداور شویم که با دسترسی آسان به شبکههای اجتماعی و ساعتها بررسی اخبار ضد و نقیض، نه تنها آرامشی به انسان اضافه نمیشود بلکه در نقطه مقابل، هزاران معما به ذهن میآورد که درستی و نادرستی مسائل را در مقابل هم قرار داده و موجی از تعارضات درونی را باعث می شود.
انجمن روان شناسی اسلامی در راستای اهداف متعالی خود که همان کمک به سلامت روان جامعه با رویکرد اسلامی است، رسالت خود میداند که نکات مهمی را برای توجه همه ملت عزیز ایران و مسئولین امر ارائه نماید:
۱ .ضرورت حفظ امنیت روانی جامعه : یکی از مهمترین ارکان سلامت هر جامعه، امنیت روانی آن است که همه اجزاء آن از جمله حاکمیت، رسانه ها، نهادهای ذیربط و شخصیت های علمی و آحاد مردم موظف به رعایت شاخصه ها و مراعات اصول آن هستند. باید بدانیم در صورتی که امنیت روانی جامعه توسط بخشی از آن مختل شود؛ آسیب های فوری و همچنین طولانی مدت بسیاری را برای جامعه به وجود خواهد آورد که همگان از آن آسیب خواهند دید و عموم اقشار جامعه نباید در مقابل هجمه به امنیت روانی جامعه از سوی عدهای اندک، سکوت نموده و سرنوشت امنیت و سلامت روان خود را به دست افراد نا سالم بسپارد.
۲ . توجه به رعایت قانون: در تمام کشورهای دنیا، رعایت قانون از سوی افراد و مسئولین، یک خواسته عمومی است و یکی از نشانه های سلامت روان افراد به حساب می آید و تخلف از آن در هر جای جهان که باشد، ملاحظاتی دارد که همگان به آن گردن مینهند. بنابراین اگر خود را فراتر از قانون بدانیم یا چون قانون مطابق میلمان نیست، پس آن را سرکوب کنیم، به آن توهین کنیم، علیه آن دست به هجمه ببریم، از همه مجریان قانون شاکیباشیم و یا به هر بهانهای با هر اتفاقی، از قوانین کشور خود انتقام بگیریم، نشان از رشد نایافتگی اجتماعی و عدم سلامت روان است. پس مراقب باشیم در دام این تلههای ریز و درشت گرفتار نشویم و اگر نسبت به قانونی ملاحظات یا دیدگاهی داریم در زمان آرامش و به دور از جوسازی دیدگاه خود را بیان کنیم.
۳ . اهمیت و جایگاه پوشش و حجاب : یادآور می شود که با گوناگونی سلیقهها و اندیشهها، شاهد بروز تنشهای فراوانی در مواجهه با نوع پوشش و حجاب در جامعه هستیم که سطح همنوایی اجتماعی ما را به بایدها، کاهش داده و میزان حساسیت نسبت به این موضوع اجتماعی را بالا برده است. از آنجا که در سوره احزاب آیه۵۹ خدای متعال به پیامبر می فرماید ( یَا اَیُهَا النَّ بِیُّ قُل لِاَزوَاجِ کَ و بَناتِکَ و نِساءِ المُومِنینَ یُدنِینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ... ) و به فرموده رهبر معظم انقلاب، که حجاب یک منسک اجتماعی است، همه مردم باید سعی کنند به این حکم الهی تن داده و رعایت آن را بر خود لازم بدانند. نکته دیگر این که مسئولین فرهنگی موظف به تدوین برنامه جامع فرهنگی در اسرع وقت برای فراگیر نمودن فرهنگ متعالی حجاب اسلامی هستند که به صورت قانون مصوب درآید و در ضمن قانون مقابله با بدحجابی فعلی به عنوان بخشی از قانون جامع تلقی شده و تکمیل کننده آن باشد. همچنین مجریان محترم قانون، لازم است هوشمندانه و با ظرافت هر چه تمامتر، درصدد اجرای آن برآیند تا همگان از گوارایی اجرای قوانین در کشور، بهرهمند باشند. قانونهای خوب، باید خوب هم اجرا شوند تا تلخ کامیهایی از این دست را شاهد نباشیم و به مثابه مادری مهربان که دارویی هر چند تلخ ولی شفابخش را در کام فرزند خود می ریزد، رفتار کنیم تا با حساسیتهای ایجاد شده نسبت به زیباییهای زندگی دینی، شاهد جذب حداکثری باشیم.
۴. حساسیت نسبت به حفظ حقوق شهروندان در عین لزوم پایبندی به قوانین : رعایت و توجه به حقوق شهروندی یکی از مهمترین شاخصه های یک جامعه سالم بوده و از سوی همه مردم و مسئولین باید رعایت شود و اگر حقی از فردی ضایع شده باشد باید توسط مدعی العموم (دادستانی) پیگیری شده و حق به صاحب حق بازگردانده شود. همچنین افراد شهروند حق دارند در صورت لزوم برای استیفای حق خود از طریق مجاری قانونی اقدام کنند و حتی اقدام به راهپیمایی مسالمت آمیز نمایند اما اقدام غیر قانونی، تخریب اموال عمومی، سلب حقوق شهروندی و تعرض به جان و مال نوامیس مردم به هیچ وجه مناسب شهروندان و جامعه متمدن اسلامی نیست.
۵. ضرورت مدیریت صحیح فضای رسانه های مجازی: در سال های اخیر شاهد این ماجرای تکراری بوده ایم که بسیاری از افراد در اتفاق های خاص، تحت تأثیر فضای مجازی و شایعات طراحی شده در آن به راحتی در معرض سوء استفاده افراد معاند قرار گرفته و با آنها همنوا شده اند و این فضای مسموم موجب به بار آمدن بسیاری از آثار تخریبی روان شناختی و اجتماعی در افراد شده و در ادامه منجر به اغتشاشات، خسارات جانی وتخریب اموال و سرمایه های ملی و عمومی شده است. باید بدانیم که فضای مجازی مانند تیغ دو لبه ای است کهمی تواند ابزاری برای افزایش سلامت روان جامعه و ارتقای سبک زندگی با ماهیتی اسلامی باشد و در صورت عدم مدیریت درست، تبدیل به وسیله ای برای تخریب سلامت روان مردم و در ادامه موجب آثا ر زیانباری میشود که شرح آن در سطور قبل گذشت. به یاد داشته باشیم آثار زیانبار فضای مجازی مسموم بسیار زیاد بوده و فقط به زمان اغتشاشات منحصر نمی شود. به عنوان نمونه در قالب یک سؤال از مخاطبان عزیز پرسیده می شود که روحیه پرخاشگری، تخریب اموال و آسیب رساندن به هم نوع (هم وطن) از کی و از کجا در جوان ایرانی پدیدار گشت. جوانی که مهربان، خوش نیت و صمیمی بود چرا در قالب یک فرد مهاجم، هموطن حافظ امنیت خود (پلیس) را به آتش میکشد و به سوی دختر جوانی که از دانشگاه بر میگردد سنگ پرتاب می کند که بلافصله موجب نابینایی او می شود. آیا این افراد همان هایی نیستند که مدت های طولانی تحت تأثیر کانالها و گروه های موجود در فضای مجازی خشونت را به تدریج فرا گرفته اند و بدون این که خود بدانند برای چنین روزهایی تربیت شده اند.
بنابراین پیشنهاد می شود شورای عالی فضای مجازی به طور عاجل و عالمانه و با استفاده از کارشناسان عرصه روان شناسی، جامعه شناسی، علوم اسلامی و متخصصین سایبری؛ تدابیری برای مدیریت این فضا اتخاذ نماید که هوشمندانه و هنرمندانه بتواند آسیب های آن را به حداقل رسانده و فرزندان این مرز و بوم را از دام مهلک طراحی شده توسط دشمنان این ملت رهایی بخشد.
۶. توصیه به نخبگان : باید توجه داشته باشیم که اظهار نظر در مورد مسائلی که همه ابعاد آن بر ما روشن نیست؛ بسیار حساس، ظریف و نیازمند داشتن زمان کافی همراه با اطلاعات دقیق است و در بسیاری از موارد می تواند موج های روانی/ اجتماعی سهمگینی در جامعه به راه بیاندازد. در این میان اظهار نظرهایی که از سوی نخبگان صادر می شود بیشتر از سایر اظهار نظرها، افکار عمومی را جریحه دار می کند و قضاوت های زود هنگام برخی از نخبگان بیشتر از دیگران بر آتش فتنه می دمد و آن را شعله ور می کند. معتقدیم هر گفته و نوشتهای از ما برای همیشه ثبت خواهد شد و مسئولیت بعدی آن متوجه خود ما خواهد بود. از این رو، آموزههای دینی ما را دعوت به دقت در اظهار نظر نموده و از ما خواسته درباره آنچه نمیدانیم، سخنی نگوییم و آنچه را به یقین نرسیدهایم، صرفا برای خنکای دل خود به زبان نیاوریم.
۷. ضرورت حفظ جایگاه و اقتدار نیروهای انتظامی به عنوان نهاد متکفل امنیت : با توجه به جایگاه ویژه پلیس و نیروی انتظامی در مدیریت امنیت کشور و با توجه به این که نیروی انتظامی مظهر اقتدار داخلی هر کشور است؛ رعایت جایگاه این نیرو و توجه به حفظ تمامیت آن ضرورت داشته و این نیرو هم از سوی مسئولین بالاتر و از سوی مردم باید مورد حمایت قرار گیرند. نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در مقایسه با نیروهای انتظامیسایر کشورها بسیار مهربان، صمیمی و اهل رعایت احترام مردم شریف ایران است و عملکرد خوب آن در اغتشاشات اخیر و در سال های گذشته و اتفاقات و اغتشاشات قبلی کاملا روشن است.
البته شاید افرادی باشند که توان کافی برای برخوردهای مناسب در بحران ها را نداشته باشند که پیشنهاد می شود آموزش شیوه های ارتباط بین فردی و مدیریت بحران برای این افراد در دستور کار قرار گیرد تا این افراد مهارت بیشتری برای شرایط بحرانی و توان کنترل افکار و هیجانات خود بدست بیاورند.
۸ . ضرورت اتخاذ تدابیری برای پیش گیری از وقوع چنین اتفاقاتی در آینده : با بررسی اغتشاشات در چند سال گذشته مشخص می شود که ماهیت شروع اعتراضات با ماهیت ادامه آن متفاوت است. در یک مقطع، ماهیت شروع سیاسی بود مانند جریان فتنه سال ۸۸، در مقطعی دیگر ماهیت شروع آن اقتصادی بود مانند اغتشاشات مربوط به غائله گرانی بنزین و در مقطعی ماهیت شروع اعتراضات فرهنگی و دینی است مانند جریان اخیر. اما همیشه ماهیت ادامه و تبدیل آن به اغتشاشات، سیاسی بوده و هدف اصلی آن براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است که این موضوع مورد پذیرش حجم زیادی از مردم ما نیست اگرچه نسبت به برخی مسائل داخلی اعتراض داشته باشند. از این رو افزایش توان مردم برای تمایز این دو موضوع ضرورت دارد تا در موارد مشابه بعدی حجم آسیب ها کاهش یابد. همچنان که می دانید؛ یکی از دلایل مماشات نیروهای امنیتی در روزهای ابتدایی اغتشاشات این است که احیانا مردم عادی و افراد فریب خورده بیدار شده و خود را از صف اغتشاشگران کنار بکشند اما این فرایند چند روز طول می کشد که باعث تحمیل آسیب های جانی و مالی فراوانی به کشور می گردد.
پیشنهاد می شود در کنار رفع مشکلات اقتصادی و شنیدن اعتراضات مردم، در اولین زمان ممکن بعد از ختم اغتشاشات، از طریق صدا و سیما و فضای مجازی و سایر بسترهای فرهنگ ساز، به گونه ای فرهنگسازی شود که مردم بتوانند در هر غائله ای در کمترین زمان بین ماهیت شروع و ادامه تمایز قائل شده و صف خود را از دشمن و براندازان جدا کنند تا نیروهای امنیتی بتوانند با اقتدار بیشتر وارد عمل شده و مانع از ادامه اغتشاشات شده و در نهایت حجم آسیب ها کاهش یابد.
۹. ضرورت شناسایی نهادهای مسئولِ فرهنگ اجتماعی : شناسایی یا تأسیس نهادهایی به عنوان مسئول فرهنگ اجتماعی در جهت کاهش مسئولیت پلیس در مواردی مانند آموزش حجاب و موارد مشابه، که برای تعدادی از افراد حساسیت برانگیز هست. امری بدیهی و ضروری است و طبیعی است که در صورت تاسیس و تقویت تخصصی چنین جبههای، "تعلیم"، با "تربیت" نیز همایند خواهد شد و در زمینه ارتقاء فرهنگ و سبک زندگی اسلامی و سلامت روان افراد، آثار و برکات زیادی خواهد داشت.
در این زمینه پیشنهاد می شود یک شورای راهبردی برای مواجهه با تهاجم فرهنگی متشکل از تخصص های مرتبط با فرهنگ کشور مانند فعالان فرهنگی، کارشناسان سایبری، جامعه شناسان، روان شناسان، اساتیداخلاق، کارشناسان قضایی و کارشناسان انتظامی؛ که هر کدام به نمایندگی از سازمان های مربوطه مانند صدا و سیما، وزارت علوم، سازمان نظام روان شناسی، دستگاه قضایی، سازمان اوقاف، شورای عالی انقلاب فرهنگی، تشکل های مردم نهاد و کمسیون فرهنگی مجلس و حوزه علمیه و ... در جلساتی کاربردی با مدیریت وزارت ارشاد، به طراحی برنامه های ارتقای فرهنگ بپردازند. آنچه مسلم است در این میان بکارگیری "نخبگان فرهنگی" ضرورت داشته و همچون صنعت نیازمند نهادهای "دانش بنیان فرهنگی" می باشیم.
در پایان به نظر میرسد در این روزهای خاص، بیش از هر زمانی نیاز به آرامش فردی و اجتماعی داریم تا مشکلات متعدد کشور را به کمک همدیگر پشت سر بگذاریم و از دریای مواج زندگی، به ساحل آرامش برسیم. در نظر گرفتن رضای الهی، توجه به تعالیم متعالی دین مبین اسلام، حفظ تمامیت نظام جمهوری اسلامی، رعایت احترام به حقوق دیگران و مراقبت هوشمندانه در اظهار نظر و رفتار، ضرورت زندگی امروز برای عبور موفق از مسائل گوناگون است و این امور، بیشتر از هر زمانی، نیازمند آگاهی کافی، تسلط بر خویشتن، در نظر گرفتن همه ابعاد یک مسأله، خصوصا پرهیز از پیشداوری های شتابزده است.
انجمن روان شناسی اسلامی حوزه علمیه قم
۳ مهر ۱۴۰۱