بسم الله الرحمن الرحیم
اساتید، اندیشمندان و فرهیختگان علوم انسانی
سلام بر دانش و علم، سلام بر دانشمندان و پویندگان راه حق و حقیقت، سلام بر آن دسته از انسانهای صاحب علمی که همیشه و همه جا به دنبال دفاع از انسان و انسانیت بوده و هستند؛ عالمانی که مدارشان، مدار حق بوده و ارزش و رسالت خود را در دفاع از مرزهای دین، علم و انسانیت دانستهاند.
در طول تاریخ همیشه دانشمندان راستین، مشعلهای هدایتی بودهاند که اطراف خود را نورافشانی نمودند و با استفاده از علم و منطق مبتنی بر دین و خدامحوری؛ مشغول آگاهی بخشی و روشنگری برای جستجوگران حقیقت بودهاند و انسانیت خود را با هیچ بهایی معاوضه نکردهاند و بدین سبب در نزد مردم جایگاهی بس بزرگ و با ارزش داشتهاند. همچنانکه امام صادق (علیه السلام) میفرماید: "مَن تَعَلَّمَ العِلمَ و عَمِلَ بِهِ و عَلَّمَ لِلّهِ دُعِیَ فی مَلَکُوتِ السَّماواتِ عَظیما فَقیلَ: تَعَلَّمَ لِلّهِ و َعَمِلَ لِلّهِ و َعَلَّمَ لِلّهِ؛ هر کس برای خدا دانش بیاموزد و به آن عمل کند و به دیگران آموزش دهد، در ملکوت آسمانها به بزرگی یاد شود و گویند: برای خدا آموخت و برای خدا عمل کرد و برای خدا آموزش داد".
صاحبان اندیشه، اساتید و بزرگان علوم انسانی ایران اسلامی، با عرض ادب به ساحت شما بزرگان، در این زمان خاص، مجال کوتاهی دست داد تا گفت و گویی دلسوزانه و خودمانی با شما خوبان داشته باشم و در سطوری کوتاه، نکاتی را خدمتتان معروض دارم: در هفتههای اخیر، شاهد اتفاقات بسیاری در فضای عمومی کشور بودهایم که دل همه انسانهای آزاده را به درد آورده است. اتفاقاتی که موجب آسیب به همه ابعاد روانشناختی، اجتماعی، معنوی، حقوقی و ... همه مردم شریف ایران گردید. اتفاقات و حوادثی که انسانهای بیگناه را به خاک و خون کشید و بسیاری از هموطنان را داغدار کرد. از آرتین پنج ساله گرفته تا سیدفریدالدین معصومی نخبه علمی. حوادثی که باورهای یکدلانه هموطنان ایرانی متحد را هدف قرار داده؛ احساس امنیت و سلامت روان افراد جامعه را به مخاطره انداخته؛ بخشی از دانشگاههای ما را به آشوب و تعطیلی کشانده؛ بسیاری از هنجارهای فرهنگی و دینی ما را مورد تهاجم خود قرار داده و حوادثی که یکپارچگی سیاسی_اجتماعی ما را مورد هدف خود قرار داده است.
اما به راستی چرا باید چنین اتفاقهایی با برنامههای از پیش تعیین شده رخ دهد؟ به نظر میرسد جواب عمیق و مخفی این پرسش را باید در گرفتاری انسانها در دام نادانی جستجو کرد. واقعیت این است که بسیاری از واکنشها از سوی افراد جامعه در این روزها، در بسیاری از موارد از نادانی و ناآگاهی سرچشمه گرفته است. جایی که دشمن زبون پس از ناخشنودی و ناامیدی از پیشرفتها در عرصههای علمی و فنآورانه جوانان موفق کشور، از ناآگاهی و کم تجربگیهای تعداد معدودی از مخاطبان خود در عرصههای گوناگون، بیشترین بهره را برده است. تعداد قابل توجهی از این افراد از طرفی از ریشههای فرهنگی، روانشناختی، سیاسی، اجتماعی و ... مسائل کشور بیخبرند و از طرف دیگر تحت تاثیر تبلیغات رسانهای و فضای مجازی، دادههای نادرست و مخدوشی را دریافت نمودهاند و در دام دسیسههای تفرقهافکنانه دشمن گرفتار شدهاند و چون از سواد رسانه و مهارت تحلیل درست، بیبهره بودهاند؛ سوار بر موج هیجان، ویرانیهای جبران ناپذیری را به بار آوردهاند.
آری آگاهی و دانش میتواند تمام هستی مادی، انسانی و معنوی یک انسان را به او هدیه دهد و فقدان آن علم میتواند همه آن هستی را بر باد دهد. امیرالمومنین (علیه السلام) به حق در نهج البلاغه میفرماید: "اَلنَّاسُ اَعداءُ مَا جَهِلُوا؛ مردم دشمن چیزهایی هستند که نسبت به آن آگاهی ندارند". واقعیت این است که اگر دانشمندان و متخصصان جامعه، روشنگر و آگاهیبخش راه دیگران باشند و با علم راستین و خداسوی خویش با جهل مبارزه کنند، دیگر مشکلی برای آن اجتماع پیش نخواهد آمد. دیگر جوانانش در دانشگاه رو در روی هم صفآرایی نخواهند کرد و دیگر بسیاری از فرزندان خردسال، پدران خود را در دفاع از امنیت از دست نخواهند داد.
امیرالمومنین (علیه السلام) میفرماید: "اَلعِلمُ قاتِلُ الجَهلِ؛ دانش، نابودکننده نادانی است". و در روایتی دیگر به این نکته اشاره میفرماید: "اِنَّ العِلمَ حَیاهُ القُلوبِ وَ نورُ البصائرِ مِنَ العَمی وَ قُوَّهُ الابدانِ مِنَ الضَّعفِ؛ به راستی که دانش، مایه حیات دلها، روشنکننده دیدگان کور و نیرو بخش بدنهای ناتوان است".
پرسشی از اهل دانش و تخصص:
آیا وقت آن نرسیده است سکوت را بشکنیم، بپاخیزیم و روشنگری کنیم؟
آیا وقت آن نرسیده است بر اساس الگوی انسانیتی که سال ها در کلاسهای درس برای دانشجویان خود از آن دمزدهایم؛ عمل کنیم؟
آیا نباید در مقابل اقدامات ناجوانمردانه عدهای معلومالحال علیه سلامت روان جامعه ایران عزیز ایستادگی کنیم؟
آیا نباید به عواقب فشارهای روانی بسیار شدیدی که به مردم ما وارد شده فکر و برای آن چارهجویی کنیم؟
آیا حفاظت و پاسداری از مرزهای هنجارهای اجتماعی به عهده کسی غیر از جامعهشناسان است؟
آیا مراقبت از سلامت روان جامعه به عهده کسی غیر از روانشناسان است؟
آیا تبیین و دفاع از حقوق آحاد مردم و نهادهای مختلف به عهده کسی غیر از حقوقدانان است؟
آیا وقت آن نرسیده که هر دانشمندی در هر گرایش و تخصصی به رسالت خود عمل کند و دِین خود را نسبت به ساحت مردم بزرگ، نجیب و شریف ایران اسلامی ادا نماید؟
این جانب به عنوان عضوی کوچک از جامعه علمی و همچنین به عنوان رئیس انجمن علمی روانشناسی اسلامی ایران، وظیفه فردی و صنفی خود میدانم در این شرایط خاص و برهه حساس، از همه انجمنهای علمی در حیطه علوم انسانی و صاحبان علم، خاضعانه بخواهم که به میدان آمده و به وظیفه همیشگی خود در روشنگری، آگاهیبخشی و هدایتگری مردم عمل کنند و با توجه به احترامی که مردم به شما به عنوان یک فرهیخته و صاحب دانش قائلند؛ از این موقعیت حسن استفاده را نموده و به جوانان عزیز این میهن پرارج کمک نمایید تا سره را از ناسره باز شناسند و به التهابات مختلف خاتمه دهند و به جای اغتشاش به فکر آرامش و پیشرفت جامعه باشند.
البته بدیهی است که در مسیر آگاهی بخشی و روشنگری، توجه به چند ملاحظه بسیار مهم، لازم و ضروری به نظر میرسد که اگر جز این باشد، نتیجه معکوس خواهد بود:
۱. آگاهی بخشی ما باید در مسیر رضایت خدا و دین خدا بوده و مبتنی بر رعایت شعائر الهی باشد.
۲. آگاهی بخشی ما باید در مسیر وحدت و یکپارچگی بین همه هموطنان باشد نه تفرقه افکنی.
۳. آگاهی بخشی ما باید در مسیر اعتلای نظام مقدس جمهوری اسلامی باشد نه سلیقههای جناحی.
۴. آگاهی بخشی ما باید برخاسته از اندیشه وطنپرستانه باشد نه براساس اندیشه بیگانه پرستانه.
۵. آگاهی بخشی ما باید برخاسته از علم راستین و بدور از حب و بغضها و سلیقههای شخصی باشد.
۶. البته در این میان، وجود آراء گوناگون و اختلاف در نظرها طبیعی و محترم است اما این تفاوت در آرا نباید موجب گم شدن راه اصلی که همان اعتلای نظام جمهوری اسلامی است، گردد.
در پایان امیدوارم این مباحثه و درد و دل دلسوزانه از سوی این کمترین، به ساحت عالمان صاحب اندیشه، مقبول افتد و هر کدام از عزیزان فرهیخته، به نکات مشفقانه برادر کوچک خود توجه نموده و قدمهای موثری برای این هدف مقدس با قلم، بیان و عمل خود بردارند تا در روزها و هفتههای آتی، شاهد به بار نشستن این کوششها باشیم و همچون سالهای قبل ایرانی مقتدر، پیشرفته و سربلند زیر سایه هدایت و رهبری معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنهای (مدظله) داشته باشیم. ان شاءالله
والسلام علی من التبع الهدی
رضا مهکام
رئیس انجمن علمی روان شناسی اسلامی ایران
۸ آبان ۱۴۰۱