شریف لکزایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی:راهبرد امام موسی صدر برای حکمرانی مردمی/ نقش توامان دولت و مردم برای سالمسازی جامعه/ تشکیل نهادهای مختلف اعم از خیریه و آموزشی و سیاسیعضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ضمن اشاره به اینکه امام موسی صدر در باب انسان سخن میگفت تصریح کرد: طرح اصلی ایشان برای ارتقای انسان در لبنان بوده و همه فعالیتهای ایشان از این منظر تحلیل میشود.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی به نقل از ایکنا؛ نشست «بررسی حکمرانی مردمی از دیدگاه امام موسی صدر» با سخنرانی شریف لکزایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در پژوهشکده شهید صدر برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
موضوع حکمرانی مردمی از دیدگاه متفکران مسلمان یک بحث جدیدی است. اگر این بحث را در اندیشه امام موسی صدر کاوش کنیم شاید با این عنوان بحثی نبینیم بنابراین آنچه طرح میشود استنباط از کلیات اندیشه سیاسی ایشان است. ابتدا چند مقدمه عرض کنم؛ نکته اول اینکه امام موسی صدر در باب انسان سخن میگوید و موضوع بحثش انسان است، نه مردم. بنابراین نوع حکمرانی که ایشان ترسیم میکند، انسانی خواهد بود. با این نگاه میتوانیم دریابیم طرح ایشان برای ارتقای انسان در لبنان بوده و همه فعالیتهای ایشان از این منظر تحلیل میشود.
اینکه عرض میکنم بهتر است بگوییم حکمرانی انسانی به این دلیل است که ایشان تفاوت معناداری میان ملت و مردم ایجاد میکند. از نظر ایشان ملت به معنای رسالت و ایدههایی است که بر دوش مردم قرار دارد و مردم ظرف تحقق این ایدهها میشوند ولی وقتی اصطلاح مردم را به کار میبریم ظرف خامی است که ممکن است پذیرای فکرهای مختلفی باشد. اگر این ظرف، فکر امام موسی صدر و امام خمینی را بپذیرد یک جور حکمرانی را ایجاد میکند ولی اگر اندیشههای دیگر را بپذیرد نوع حکمرانی میتواند متفاوت باشد. از این منظر جایگاه مردم در اندیشه امام موسی صدر در لبنان یک جایگاه بسیار والایی است. توجه به انسان، تعامل انسان با انسانهای دیگر و محیط خودش و هستی به این معنا است که انسان از این منظر فعالیتهای اجتماعی خودش را سامان میدهد و میتواند هم بر محیط اثر بگذارد و هم از محیط اثر بپذیرد.
نقش توامان دولت و مردم برای سالمسازی جامعه
اگر بخواهم از همین منظر مقدمه دیگری عرض کنم باید بگویم این حضور اجتماعی انسان و اینکه انسان تلاش کند ضمن خودسازی محیط خودش را هم سالم کند به این معنی نیست نهادهای دولتی وظایف خود را انجام ندهند. دولت هم وظایفی خواهد داشت ولی این انجام وظیفه به معنی مداخله گسترده دولت در زندگی انسان نیست. اینگونه نیست انسانها بنشینند و منتظر باشند دولت اقداماتی انجام دهد تا زندگیشان سامان بگیرد. پس هم مردم باید در ایجاد فضای سالم نقشآفرینی کنند و هم دولت باید تلاش کند این محیط سالم ایجاد شود. اینها نکات مقدماتی بود.
اگر مراد از حکمرانی مردمی حضور، نقش و جایگاه مردم در فضای سیاسی کشور باشد و به تعبیر دیگر در فرایند سیاستورزی درون یک جامعه باشد، میتوان چند نقش برای مردم مطرح کنیم که مردم در چه عرصههایی میتوانند حضور پیدا کنند. این عرصهها از تاسیس حکومت شروع میشود و تا مشارکت کردن در فرایندهای سیاسی یک جامعه را شامل میشود. حتی ابعاد اعتراض و انتقاد هم میتواند به عنوان عناصری که در فضای نظارت به آن توجه میکنیم مطرح باشد.
مطلب مهم در حکمرانی مردمی نسبت آن با دولت و حکومت است. به نظر میرسد دولت صرفا بایستی سیاستگذاری و تنظیمگری و مدیریت کند و به نظارت بپردازد و از مداخله زیاد در فضای اجتماعی دور باشد. اینجا الگوهای مختلفی وجود دارد. وقتی از این مناسبات سخن میگوییم بیشتر از سه مدل نخواهد داشت؛ یک الگو واگذاری اختیارات است که در آن دولت واجد اختیارات گسترده میشود و ملت ضعیف خواهد بود، چون همه اختیارات را به دولت واگذار میکند. الگوی دوم کارگزاری است که در آن اختیارات دولت به شدت محدود میشود و هرآنچه مردم تقاضا کنند باید در فضای تصمیمسازی محقق شود. الگویی که بیشتر در فضای اندیشه امام موسی صدر میتوانیم ببینیم الگوی واکارگزاری است. این الگو همزمان هم به نقش جامعه و مردم و انسان متکی است و هم به نقش دولت میپردازد. در ضمن نوعی تجویز حکمرانی هم تلقی میشود هم حکمرانی دولت و هم حکمرانی مردم. این الگو هم به دولت قوی اشاره دارد و هم مردم قوی، ولی اگر این الگو به درستی به وظایف خودش عمل نکند میتواند به دولت ضعیف و مردم ضعیف بینجامد یعنی اگر این دو بخش فضای فعالیتی که برایشان در نظر گرفته شده است را محقق نکنند نه دولت قوی است، نه مردم.
راهبرد امام موسی صدر برای حکمرانی مردمی
امام موسی صدر چگونه فرایند حکمرانی را ترسیم میکند؟ ایشان در جامعهای به فعالیت میپرداخت که بخش عمده آن جامعه در فقر و انواع محرومیت به سر میبرد و از طرف دیگر جامعهای با تنوع و تکثر فرهنگی بود. کارنامه امام موسی صدر نشان میدهد که هم میخواست محرومیت را از بین ببرد و هم در جامعه متکثر فرهنگی، شیعیان را صاحب نقش و اثر کند. بر همین اساس نخستین راهبرد ایشان این بود که ضمن اینکه تفاوتهای جامعه متنوع و متکثر لبنان را به رسمیت بشناسد با تاکید بر مشترکاتی که جامعه میتواند داشته باشد، به عنوان مبنای عمل جمعی بر همان تاکید کند و در راستای رفع محرومیت فعالیت کند.
باز میشود این سوال را مطرح کرد این کار چگونه میتواند اتفاق بیفتد و موثر باشد؟ با توجه به اینکه دولت در دوره امام موسی صدر ضعیف بود و امروز هم لبنان واجد دولت قوی نیست و با توجه به اینکه دولت نمیتوانست برای رفع محرومیت از جامعه حرکت کند امام موسی صدر خودش با حمایت مردم وارد عمل شد و به منظور رفع محرومیتهای موجود از همان آغاز برنامهریزی میکند و به تشکیل نهادهای مختلف اعم از خیریه و آموزشی و سیاسی مبادرت میکند. این مسیر که با حضور و فعالیت خود مردم و انسان هست میتواند به تقویت و توانمندسازی محرومان کمک کند، به انسان و مردم لبنان کمک کند که بتوانند با حضور در این تشکلهایی که امام تشکیل دادند نقش مهمی را که از آن به فرایند حکمرانی یاد میکنیم به ظهور و بروز برسانند.
انتهای پیام/