تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : h133
حوزه : ۱۰ خبر اول, اخبار, اقتصاد, برگزیده ترین ها, عرصه اقتصاد و تمدن, گزارش, مشروح خبرها, مهم ترین خبر صفحه اول
شماره : 32818
تاریخ : ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۲ :: ۱۸:۰۴
حجت‌الاسلام کمیل قنبرزاده، عضو شورای سیاست گذاری مرکز راهبری اقتصاد مقاومتی حوزه علمیه: تحلیل مناظره اساتید اقتصادی برنامه جهان آرا/ سطوح اصطلاحات اقتصاد اسلامی/ مدل اقتصاد در اسلام خارج از دوگانه دولتی و خصوصی است متأسفانه برخی از متفکران دانشگاهی، اطلاعاتشان نسبت به دستاوردهای علوم حوزوی به‌روز نیست و هنوز افکارشان در حد نوشته‌های شهید صدر و شهید بهشتی باقی مانده است، در صورتی که در این ۴۰ سال دستاوردهای بزرگی در حوزه‌های علمی، به ویژه اقتصاد اسلامی رقم خورده است.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی؛ حجت‌الاسلام استاد کمیل قنبرزاده، عضو شورای سیاست گذاری مرکز راهبری اقتصاد مقاومتی حوزه علمیه در تحلیل مناظره اساتید اقتصادی برنامه جهان آرا در گفت وگو با خبرگزاری ایکنا گفت: به نظر من این مناظره‌ای که اتفاق افتاد یک مناظره علمی نبود و بیشتر به مناظره احساسی و سیاسی شباهت داشت و در جاهایی متأسفانه خط ‌مشی های اخلاقی به خوبی رعایت نشد.

واقعیت این است ما یک ادبیات بسیار گسترده و غنی در مباحث مرتبط با اقتصاد اسلامی داریم که اساساً طرفین مناظره هیچ اشاره‌ای به محتواهای تولیدشده در این حوزه نکرده‌اند.

وقتی در رابطه با اقتصاد اسلامی بحث می‌شود باید ابتدا مشخص شود کدام سطح اصطلاحی منظور است. عمدتاً نزاع‌هایی که وجود دارند حول این اصطلاحات است:

احکام اقتصادی: در اسلام از احکام اقتصادی، به عنوان فقه اقتصاد یاد می‌‎شود و تا کنون هیچ متفکر دانشگاهی و حوزوی آن را نفی نکرده است.

مکتب اقتصادی اسلام: شهید صدر در کتاب "اقتصادنا" به صراحت از مذهب اقتصادی اسلام- که ما از آن به "مکتب اقتصادی" تعبیر می‌کنیم - به عنوان راه سوم در برابر نظام سرمایه‌داری و سوسیالیستی یاد می‌کند.

مکتب اقتصادی اسلام یعنی اصول کلان راهبردی برای حل مشکلات اقتصادی موجود در جامعه و رسیدن به نقطه مطلوب. این اصول کلان راهبردی ستون فقرات نظامات است. در این رابطه هم می‌توان گفت اختلاف نظر جدی وجود ندارد.

نظام اقتصادی اسلام: ساختارها، سازمان‌ها و نهادهای برآمده از اصول راهبردی متکی بر مبانی بینشی برای تنظیم رفتارها و روابط، به عنوان نظام اقتصادی اسلام قابل طرح و اثبات است.

در این سطح چالش هایی وجود دارد؛ برخی از متفکران بر این باورند که اسلام، احکام اقتصادی و مکتب اقتصادی دارد ولی نظام اقتصادی ندارد. اما در مقابل برخی دیگر این ادعا را قویاً رد می‌کنند. در این زمینه اساتیدی مانند دکتر میرمعزی و دکتر یوسفی کتاب‌های بسیاری را در پژوهشکده فرهنگ و اندیشه به چاپ رسانده‌اند و در پژوهشگاه فقه نظام هم مقالاتی منتشر شده است.

متأسفانه برخی از متفکران دانشگاهی، اطلاعاتشان نسبت به دستاوردهای علوم حوزوی به‌روز نیست و هنوز افکارشان در حد نوشته‌‎های شهید صدر و شهید بهشتی باقی مانده است، در صورتی که در این ۴۰ سال دستاوردهای بزرگی در حوزه‌های علمی، به ویژه اقتصاد اسلامی رقم خورده ولی چون برخی از اساتید دانشگاهی بی‌اطلاع هستند از روی بی‌اطلاعی قضاوت‌های نادرست انجام می‌دهند.

علم اقتصاد اسلامی: در علم اقتصاد، اقتصاد را به دو بخش اثباتی و دستوری تقسیم می کنند. خلاصه عرض می کنم اقتصاد دستوری برخاسته از مکتب اقتصادی اسلام، که قطعا وجود دارد، اما حتی اقتصاد اثباتی که صرفا تحلیل اقتصادی است هم در اسلام وجود دارد و به شکل جدی به آن پرداخته شده و ادبیات آن ایجاد شده؛ یعنی اینکه اساساً تحلیل‌ واقعیت‌های صحنه اقتصاد براساس معارف اسلامی اتفاق بیفتد.

در ذهن این دو بزرگواری که با هم مناظره کردند دوگانه‌ای کاملاً مشهود بود که معتقد بودند اقتصاد یا باید دولتی باشد یا در اختیار بخش خصوصی قرار گیرد و این دو گانه به حدی شدید بود که گویا اصلاً راه سومی وجود ندارد.

در حالی که مدل اقتصاد در اسلام خارج از دوگانه دولتی و سرمایه‌داری است. اساساً اسلام راه سومی را معرفی کرده و آن، اقتصاد مردم‌سالاری دینی، متکی بر اراده مردمی تحت ولایت ولی امر است. در حقیقت مردم‌سالاری دینی فقط نظام سیاسی اسلام را تشکیل نمی‌دهد بلکه نظام اقتصادی اسلام هم جزئی از مردم‌سالاری دینی است. یعنی قالب و شکل برعهده مردم است و محتوا در فضای نرم‌افزاری دینی شکل می‌گیرد.

برای حل معضلات راه حل این نیست که اقتصاد را یا دولتی کنیم و یا به بخش خصوصی - که در اصطلاح منحصر به یک درصد جامعه می شود- واگذار کنیم بلکه اقتصاد را باید در اختیار عموم مردمی که به فعالیت اقتصادی علاقه دارند، قرار دهیم؛ یعنی باید اراده افراد بر سرنوشت اقتصاد حاکم باشد نه اینکه اراده افراد ثروتمند یا دولت حاکم شود. این موضوع هم در فرمایشات صریح امام (ره) و رهبری و هم در بیانات مرحوم شهید بهشتی و سایرین مطرح شده است.

متأسفانه ۸۰ درصد جامعه ما یا در استخدام بخش دولتی است یا بخش خصوصی. وظیفه دولت در نظام اسلامی این است که نگذارد عده‌ای خاص به عنوان سرمایه‌دار حقوق همه ملت را به نفع خودشان مصادره کنند - «كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ»( ۷/ حشر)؛ این خط انقلاب و اقتصاد اسلامی است.

ما در نظام سازی اقتصاد اسلامی با نقد روش های صرفا امضاء یا عدم مغایرت، توانسته ایم در طراحی مدلها و نهادها از جمله تامین مالی، بخش بیمه، نهاد گردش پول و ... تولید داشته باشیم.

انتهای پیام/

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.