انکار جهان غیب که در طبیعتگرایی هستیشناختی بروز یافته و یا انکار نقش جهان غیب در پدیدههای مادی و انسانی که در طبیعتگرایی روششناختی ظهور یافته، معرفت ناقصی را در علوم انسانی موجب شده است. بررسی صِرف عالم ماده با حفظ کلیت آن در علوم طبیعی اگرچه نواقص و نارساییهایی را به دنبال دارد، اما از صرفاً مادی دیدن انسان ـ و رفتارها و بروزات و حالات درونی او ـ در علوم انسانی و اجتماعی قابل قبولتر است و اگر با تسامح و تساهل بتوان طبیعتگرایی روششناختی و عدم توجه به نقش و تأثیر علل غیرمادی در علوم طبیعی را پذیرفت، پذیرش این رویکرد در علوم انسانی به هیچروی قابل چشمپوشی نخواهد بود.
در بخشی از مقدمه این اثر آمده است:
قرآنکریم جلوه ربوبیت و هدایت تشریعی خداوند در همه عرصههای حیات بشری است و مخاطبان آن بر اساس این ظرفیت، باید قوانین لازم برای حیات خود را از این کتاب الهی بهدست آورند، ولی به دلایل متعدد که بیان آن مجالی دیگر میطلبد، ظرفیتهای متنوع این کتاب آسمانی، در ابعاد مختلف (فردی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و…) به صورت متوازن مورد توجه عملی مخاطبانش نبوده است و بهرغم تشریعات و آموزههای متعدد اجتماعی، سیاسی، در لایههای مختلف آن، نشانههای متعددی از تلاش برای متوقف کردن نقش قرآن در عرصه حیات فردی و نهایتاً برخی ابعاد اجتماعی را در صفحه به صفحه تاریخ مسلمانان میتوان مشاهده کرد، به همین دلیل، بهرغم وجود صدها آیه مرتبط با حیات سیاسی مسلمانان، آنچه در عالم واقع در طول تاریخ مشاهد میشود، این است که زندگی سیاسی و نظامهای سیاسی آنان عموماً بر پایههایی غیر از آنچه قرآنکریم تشریع کرده ، استوار بوده و خلاف اراده تشریعی رب العالمین شکل گرفته و تا امروز نیز تداوم یافته است، تا آنجا که در عصر ما آنچه مشاهده میشود عموماً سلطه آن دسته از نظامهای سیاسی و حاکمان و نیز جعل و رواج آن دسته از قوانین برای حیات بشری است که مخالف اراده تشریعی الهی در قرآنکریم است.
این انحراف بزرگ همواره دغدغه مهمی برای مفسران متعهد بوده، بهگونهای که در حدّ توان کوشیدهاند ظرفیت عظیم قرآنکریم در تربیت وتدبیر حیات سیاسی بشر را فهم، تبیین و تشریح کنند. با این همه «توجه خاص به ظرفیت سیاسی قرآن در هدایت، تربیت و مدیریت سیاسی جامعه انسانی با تمرکز بر مسائل سیاسی بشر و ارائه آن به قرآن جهت استنطاق کتاب الهی و اخذ آموزههای الهی» ضروری به نظر میرسد و از همین منظر جای خالی «تفسیرسیاسی» میان انواع رویکردها و گرایشهای تفسیری احساس میشود، بهگونهای که تاکنون گرایش سیاسی به عنوان رویکردی مستقل و شاخص در تفسیرعام و یا تفسیراجتماعی ظهور نیافته و نمیتوان به جز برخی تکنگاریههای سیاسی بویژه در عصر اخیر، به مواردی برجسته اشاره کرد. کمکاری تاریخی مسلمانان در تبیین و تفسیر سیاسی قرآن و استنطاقش برای تدبیر حیات سیاسی بشر، موجب شده است اندک گامهایی نیز که در مسیر مذکور جهت کشف تشریعات سیاسی قرآن برداشته شده، از ابعاد مختلف (به ویژه در حوزه مبانی، اصول و قواعد تفسیر)، ابتدایی، و لرزان و آسیبدیده باشد، به گونهای که لوازم خاصی که گرایش سیاسی در ابعاد مذکور به مفسر الزام میکند، مغفول مانده و موجب ارائه فهمی ناقص یا آسیبدار از قرآنکریم شده است. این تحقیق میکوشد گامی ابتدایی در مسیر دشوار معرفی مبناها و اصول معتبر برای فهم واستفاده از ظرفیت عظیم سیاسی قرآن کریم در تدبیر حیات بشر بردارد و مطمئن است گامهای استوار دیگری در این مسیر شایسته برداشته شدن است و آنچه ارائه میشود ویراستی نخست از این دست مباحث و فتح بابی برای طرح بحث است.
کتاب مبانی جهانشناختی علوم انسانی اسلامی از منظر قرآن کریم اثر حجتالاسلام دکتر قاسم ترخان، با قیمت ۱۶۸۰۰۰ تومان راهی بازار نشر شد.
علاقمندان جهت تهیه کتاب و یا اطلاعات تکمیلی میتوانند به وبگاه رسمی سازمان انتشارات پژوهشگاه به نشانی: www.poiict.ir مراجعه کنند.