تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی: فرار مالیاتی تضییع حق عموم و جامعه است/ برای تثبیت گفتمان مالیاتی حوزویان و دانشگاهیان مسؤول هستند/ حوزه‌ها موظفند تا مبانی فقهی و دینی‌ آنرا مطرح کنند و هم دانشگاهیان باید مبانی علمی‌اش را بیان نمایند هنوز گفتمان مالیات پردازی در جامعه جا نیفتاده است؛ قطع نظر از این پاسخ که این نظام یک نظام اسلامی است وشرعاً تبعیت از قوانینش بر همگان لازم است، ولی باز یک فرهنگ گفتمانی فراتر از این لازم است تا مردم باور کنند زندگی در این عصر و دوران بدون پرداخت مالیات غیر منطقی است.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی؛ روز پنجشنبه رئیس سازمان امور مالیاتی کشور در سفر به شهر  مقدس قم همراه رئیس امور مالیاتی استان قم و جمعی از معاونانشان با حضور در مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) با آیت الله فاضل لنکرانی دیدار نمودند. در این دیدار نخست جناب آقای دکتر هادی سبحانیان گزارشی از فعالیت‌های مالیاتی سازمان متبوع خود ارائه کردند. آنگاه آیت الله فاضل با خوش‌‌آمدگویی به ایشان و دوستان محترم‌‌شان بیاناتی را ایراد فرمودند که در ادامه می‌‌آید.

بسم الله الرحمن الرحیم

امیدوارم خدای تبارک و تعالی به ذهن و فکر شما عنایت کند و همت‌تان را آنچنان مقاوم و قوی قرار دهد که بتوانید طرح‌های بزرگ و مفیدی را در موضوع مالیات داشته باشید.

چند نکته را از باب تأکید عرض می‌کنم؛ اولین نکته این که گفتمان مالیات‌پردازی آن‌طور که باید و شاید هنوز در کشور ما جا نیفتاده، یعنی برداشت من این است که هنوز نگاه یک بخشی از مردم به پرداخت مالیات همان نگاهی است که در قبل انقلاب بوده، به‌طوری که گاهی بعضی از متدیّنین می‌پرسند ما می‌توانیم مالیات ندهیم؟ آیا پرداخت مالیات واجب است یا نه. قطع نظر از این پاسخ که این نظام یک نظام اسلامی است و شرعاً تبعیت از قوانینش بر همگان لازم است، ولی باز یک فرهنگ گفتمانی فراتر از این لازم است تا مردم باور کنند زندگی در این عصر و دوران بدون پرداخت مالیات غیر منطقی است و اصولاً فرار از مالیات یک امر زشت و از نظر فقهی ضمان‌آور است. آن فردی که از پرداخت مالیات فرار می‌کند به خیالش کار درستی می‌کند در حالی که به حسب مبانی فقهی نسبت به همه مردم ضامن است.

یک وقت انسان نسبت به یک نفر ضامن است از او پولی گرفته و پرداخت نکرده آخرالامر می رود از او حلالیت می‌طلبد و اگر مُرده باشد سراغ ورثه‌اش می‌رود، ولی وقتی آدم ضامن حق همه مردم شود چطور می‌تواند ذمه خودش را از این اشتغال ذمه و ضمان عمومی خلاص کند؟ یک بعد از ابعاد فرار مالیاتی تضییع حق عموم و جامعه است. برای تثبیت گفتمان مالیاتی هم حوزه‌ها موظفند تا مبانی فقهی و دینی‌ آنرا مطرح کنند و هم دانشگاهیان باید مبانی علمی‌اش را بیان نمایند، ولی باز هم کافی نیست، این گفتمان وقتی جامع و کامل حواهد شد که ما به این هدف برسیم که عموم مردم از آن ضعیف‌ترین حقوق بگیر دولت که از حقوقش مالیات کسر می‌کنند تا قوی‌ترین افرادی که در مسائل اقتصادی نقش دارند باور کنند که باید مالیات بپردازند و این مالیات در رشد اقتصادی کشور مؤثر است.

من تا کنون خبر نداشتم اداره مالیات به شهرداری هم پول می‌دهد، حدس ما این بود که درآمد شهرداری از طریق دریافت همین عوارض و پروانه‌های ساختمانی و جریمه‌هایی است که از مردم می‌گیرد. وقتی بدانیم مالیات‌هایی که پرداخت می‌کنیم در  جهت عمران و آبادانی شهر و استان ما هزینه می‌شود رغبت و انگیزه‌مان را بیشتر می‌کند‌. یکی از نکات مهم این است که من در درجه اول حساب نکنم از این مالیاتی که می‌دهم چه عاید شخص من می‌شود؟ در درجه اول باید ببینم چه عاید مردم و شهر من می‌شود؟ با این مالیات‌ها بیمارستان‌ها‌، پل‌ها، ‌بزرگراه‌ها‌، پارک‌ها و مدارس درست می‌شوند و از منافع اینها من نیز بهره‌مند می‌شوم.

واقعاً مردم این انتظار را دارند و انتظار درستی هم هست که می‌خواهند ببینند مالیاتی که می‌پردازند چگونه هزینه می‌گردد؟ اگر این ذهنیت باشد که با این مالیات فقط حقوق کارمندان دولت را می‌دهند، طبیعتاً می‌پرسند پس پول نفت کجا می‌رود؟ و این سؤال بی‌جواب باقی می‌ماند. همه این سؤال‌ها را با شفاف‌سازی هزینه‌ها  می‌توانید پاسخ دهید.

این یک نکته که گفتمان‌سازی و تبیین حقیقت مالیات امری لازم است که شاید مشمول کلمه تبیین در فرمایش رهبری معظم هم بشود. بالاخره یک بعد جهاد تبیین در نظام اقتصاد اسلامی همین تبیین جایگاه مالیات و شفافیت در هزینه کرد آن است. گاهی برخی از متدینین می‌گویند اگر خمس واجب است چرا مالیات؟ اگر مالیات باید بدهیم پس خمس برای چیست؟‌ البته تبیین این مطالب و تفکیک جایگاه هر کدام یک مقدارش به عهده حوزه‌ها و فقهاست ‌و توضیح در مورد درآمدهای مالیاتی و هزینه کرد و مصارف آن بر عهده شماست‌. به نظرم مهم‌ترین نکته همین است و اگر بخواهید در این مسؤلیت خود موفق شوید روی این موضوع خیلی کار کنید.

نکته دوم، این روش چانه‌زنی است که فرمودید با استفاده از ابزارهای هوشمند بر داده‌ها و تراکنش‌ها این روش تغییر می‌کند، ولی خواهش می‌کنم این کار با دقت انجام شود، درست است که ابزار هوشمند آمار تراکنش‌ها را می‌دهد اما چگونگی آن را نمی‌گوید‌. مثلاً افرادی هستند که خیّرین به حساب شان پول واریز می‌کنند و او آن مبالغ را به تدریج  یا یک مرتبه صرف موارد خیر می‌کند، این هم یک نوع تراکنش است‌. ولی باید برای این تراکنش مالی با تراکنش‌های تجاری و خدماتی که برای کسب سود و درآمد انجام می گیرد تفاوت قائل شد و معیارها و ضابطه‌هایی برای آن تعیین کرد.

الآن یکی از مشکلات خیرین همین است و حتماً به شما هم مراجعه کرده‌اند، می‌گویند من مورد اعتماد مردم هستم و مردم به من ده میلیارد، بیست میلیارد به حسابم واریز می کنند و من هم آن را صرف فقرا می‌کنم همه مدارکش هم موجود است. اما الآن مشکل مالیاتی پیدا کردم و اداره مالیات می‌گوید به ما ارتباطی ندارد به حساب تو این مقدار وارد و خارج شده، اینجا یک مدیریت قوی مخصوصاً در این دولت مردمی لازم است که این موارد را از هم تفکیک کند .مجرد اینکه بگوئیم ابزار محاسباتی را هوشمند کرده ایم کفایت نمی‌کند. این هوشمندی بر اساس داده‌هاست و کسی هم نمی‌تواند آن را انکار یا کم و زیاد کند ولی در کیفیتش باید دقت شود

نکته سوم‌: در همین برنامه‌نویسی هوشمند ‌الآن شما از کارمندان دولت مالیات می‌گیرید، سؤال این است که چرا باید گرفته شود؟ فرض کنید یک کارمندی که تمام حقوقش به ده میلیون تومان نمی‌رسد و ‌زیر خط فقر است، یادم هست سال‌های گذشته از خط فقر به پائین مالیات نمی‌گرفتید. درست است که قانون را مجلس تصویب می‌کند و شما مجری هستید ولی می توانید مطلب را منتقل کنید‌. شما با کمیسیون‌های مجلس ارتباط دارید آنها هم بر اساس پیشنهادهای شما قانون را تصویب می‌کنند. امروز چنانچه دو نفر بخواهند در ماه با ده میلیون زندگی کنند در عسر و حرج هستند، سعی کنید یک مقدار کار را برای مردم کم درآمد تسهیل کنید‌. وضعیت اقتصاد کشور چنین است که از یک سو به خاطر عوامل مختلف تورم بالا می‌رود و مشکلات مردم ضعیف زیاد می‌شود از سوی دیگر افرادی از خواب برمی‌خیزند و ثروتشان ده برابر شده!

امیدواریم خداوند کمک کند قوانینی وضع شود که هم علمی باشد و هم دینی و در بهبود وضع اقتصاد مردم نیز مؤثر باشد. چون اساس مالیات بر این است که به نحو مطلوبی امور اقتصادی را، تنظیم کند تا مردم واقعاً فکرشان را به سمت تولید بیشتر ببرند. فرض کنید مالیات فعالیت‌های تولیدی را کم و مالیات امور تجاری و غیر تولیدی بیشتر باشد‌. باید قوانین مالیاتی مردم را به سمت فعال شدن سوق بدهد نه اینکه بگویند سرمایه‌مان را کجا به کار گیریم که مالیات ندهیم، این طرز فکر غلط است! باید بگویند کجا کار کنیم که برای تولید و اقتصاد کشور مفید باشد و سود خوبی نیز به‌دست آوریم در ضمن مالیات هم بدهیم، اینکه الان عده‌ای می‌گویند پولم را در حساب سپرده می‌گذارم و بدون پرداخت مالیات سودی هم به من می‌دهند خودش موجب بحران شده است. اینطور که من در مطالعاتم دیدم از زمانی که در کشور ما بانک‌ها زیاد شد روند تولید و راندمان آن کم و در موارد بسیاری متوقف گردید.

یکی از اشکالات ما به مسئولین از ابتدا این بوده، هر مسئولی که آمده پای قوانینی نشسته که بیست، سی‌سال در کشور جاری بوده و با مضرات و مشکلات آن هم آشنا بوده ولی متاسفانه برای تغییر آن اقدام ننموده و گفته من چهار سال مسئول هستم خودشان می‌دانند هر کاری می‌خواهند بکنند. واقعاً یک مسئول اجراییِ متدینِ دلسوزِ انقلابی، کسی است که وقتی دید جایی از قانون مشکل دارد، برای رفع آن اقدام کند. درست است شما مجری هستید ولی باید به قانونگذار مشکلات را بگوئید، همان‌طور که در حوزه فتوا چنین است، یعنی یک فقیهی که فتوا می‌دهد اگر متدینی دید این فتوا اثر بدی در جامعه می‌گذارد باید آن را منتقل کند تا آن فقیه برای حل مشکل چاره اندیشی کند. شما هم باید اثرات سوء قوانین را یا قوانینی که دست و پا گیر هستند یا مانع  تولید می‌شوند را به قانونگذار منتقل کرده و برای حل آن راهکار دهید.

همین موضوع تفکیک از همه چیز مهم‌تر است. کارگروهی در هر استان تشکیل دهید، ـ مخصوصاً در استان قم که مؤسسات خیریه‌ و قرض الحسنه‌ زیاد هستند ـ تا این مجموعه ها را بررسی کنند، از جاهایی که نیاز به قانون دارد این است که اگر یک مجموعه‌ای از این عناوین سوء استفاده کرد و حقوق بیت المال را از بین برد با‌ برخورد شدید مواجه شود و مدّ نظرتان نیز باشد که از افراد ضعیف مالیات اخذ نشود.

در زمان حیات مرحوم والد ما یک لحاف‌‌دوز نزدیک دفتر بود یک روز آمد و گفت از اداره مالیات قم برای من یک میلیون مالیات بریده‌‌اند که من تا این زمان یک میلیون به دستم نرسیده است. مرحوم آقا مسئول مالیات را خواستند و فرمودند مالیات گرفتن از این افراد ضعیف که هنر نیست‌، برو از آن کسی که میلیاردها درآمد کسب می‌کند مالیات بگیر. مسئول مالیات که انسان متدینی بود گفت چه کنم قانون گرفتارم کرده، ولی اجازه بدهید مالیات آن آقا را خودم بدهم.

مردم باید بدانند که در کشور، دولت سراغ مستضعفین و ضعفا نمی‌رود، بالأخره یکی از نقاط افتراق ما نسبت به قبل از انقلاب، باید این باشد که سراغ افراد متمول بروند که از قدرت اقتصادی برخوردارند و به افراد ضعیف کار نداشته باشند و بگذارند زندگی‌شان را بکنند.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.