تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
استاد ابوالقاسم علیدوست مطرح کرد: با کشاندن فقه به مدیریت کشور وارد ساحاتی شده‌ایم که ماموریت فقه نیست/ فقه سنتی رشد کمّی داشته‌ ولی رشد کیفی نداشته است/ چون در فقه معاصر نقشه راه نداریم، کج‌دار و مریز رفتار می‌کنیم استاد درس خارج حوزه علمیه گفت: فقه باید حریم خود را بشناسد یعنی نه حق خود را به دیگران بدهد و نه حقی از دیگران بگیرد؛ ما قبل از انقلاب به خاطر برخی تصورات مانند اینکه سیاست ما عین دیانت است و کشاندن فقه به مدیریت کشور وارد ساحاتی شده‌ایم که ماموریت و رسالت فقه نیست لذا تصورات ساده‌ای از تفکیک قوا، حق مشارکت و پول و اسکناس و مرگ مغزی و بورس دارد و اینها را وارد فقه می‌کند؛ این را بگذارید کنار فقیهی که خودش عهده‌دار این مسائل نمی‌شود و به کارشناسان ارجاع می‌دهد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی به نقل از شبکه اجتهاد، استاد ابوالقاسم علیدوست، در نشست علمی «وضعیت مطلوب فقه پس از انقلاب اسلامی»، که از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد، با بیان اینکه می‌توانیم با فقه دو نوع برخورد داشته باشیم و هر دو هم خوب است، گفت: یکی رویکرد اخباری است؛ یعنی بنده از وضعیت کنونی فقه خبر دهم که آیا مطلوب است یا خیر. در واقع کاری هستی‌شناسانه و فلسفه انجام دهیم و پیش‌فرض ما این باشد که فقه وضع مطلوبی بعد از انقلاب دارد. رویکرد دوم هنجارشناسانه و نظریه‌پردازانه است و وضعیت فقه بعد از انقلاب را بررسی و نقاط مثبت را پررنگ و نقاط منفی را آسیب‌شناسی کنیم تا آنها رفع شود.

استاد درس خارج فقه حوزه علمیه اظهار کرد: اگر فقه را در ۵۰ سال اخیر به سه بخش فقه روشنفکرانه، فقه نواندیشانه و فقه سنتی تقسیم کنیم؛ در فقه سنتی رشد کمّی داشته‌ایم ولی رشد کیفی نداشتیم وقتی با گذشته چه در ایران قبل از انقلاب و فقه خارج از ایران قیاس کنیم؛ امروز حوزه ۷۰۰ نفری حاج شیخ به چند ده هزار رسیده است و در عرصه آموزشی و ایجاد مدارس و تربیت طلاب پیشرفت‌های خوبی حاصل شده، ولی رشد کیفی نداریم. دسته دیگر فقه روشنفکری است که حتی برخی استادان دانشگاه که صبغه طلبگی ندارند و یا طلبه هستند نظرات فقهی ارائه کرده‌اند که ما آن را فقه‌نما و مقاصدبسند می‌دانیم و اگر نصوص و آیه باشد اگر با مقاصد بسازد همان مقاصد است و اگر نسازد آن را کنار می‌گذارند مثلاً می‌گویند قصاص با مقاصد کلان شارع نمی‌سازد و مختص دوره پیامبر(ص) است یا وقتی به آیه ارث می‌رسند می‌گویند خداوند خواسته است به تدریج حقوق زن را بالا بیاورد زیرا همسان برده‌ها و اشیاء بودند ولی به تدریج کار به جایی رسید که نیمی از ارث به آنها تعلق گرفت و اگر پیامبر(ص) به جای ۶۳ سال ۸۳ سال عمر می‌کردند ارث برابر می‌شد.

تعامل یا تقابل با فقه

علیدوست با اشاره به فقه نواندیشانه ادامه داد: این گروه معتقدند که ما گروهی از استادان و فقهایی داریم که نمی‌توانیم در دو گروه قبل تقسیم‌بندی کنیم زیرا استاد درس خارج هستند و اهل مطالعه و اجتهادند ولی نظرات نواندیشانه دارند؛ در این بخش حوزه علمیه گام‌های زیادی برداشته است؛ اول اینکه مسائلی مانند فلسفه فقه و فلسفه اصول فقه و … مطرح شده که سابقه نداشته است. در توسعه ساحت علوم هم موفقیت‌های خوبی داریم؛ مثلاً در رشته اصول بنده معتقدم آنچه مطرح شده است یک دفتر از اصول فقه است و تا سه دفتر جای توسعه دارد. حقوق زن و فقه سیاسی و حاکمیت و … هم موضوعاتی است که توسط فقهای نواندیش بیان شده است ضمن اینکه نظرات جدیدی هم در اعتبار رای مردم سراغ داریم. در گذشته عمدتا جایگاه مردم در حد بیعت بود ولی الان گاهی مطرح می‌شود که مشروعیت حکومت با رای مردم است یا در بحث خروج زن از منزل فقهایی داریم که ممنوعیت خروج بدون اذن را زیر سؤال برده‌اند یا احکام جدیدی در اصل ازدواج.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه در موارد زیادی شاهد فقه تقابل بوده‌ایم ولی الان بیشتر فقه تعامل در حال طرح است، گفت: براین اساس در چنین شرایطی، حقوق شهروندی و اهل کتاب و شهروندان غیرمسلمان پررنگ می‌شود. بنابراین واقعا حوزه و نسل جدید در عرصه پژوهش با رویکرد نواندیشانه خوب کار کرده است و فقط چیزی که این وسط انسان را رنج می‌دهد حجاب مشمئزکننده معاصرت است که اجازه نمی‌دهد این کارها دیده شود. کافی است سالگرد شهید مطهری و شهید صدر بشود و چند نفر در تلویزیون بگویند حوزه بعد از شهید مطهری و شهید صدر چه کاری کرده است؟ و جالب اینکه این افرادی که حوزه را متهم می‌کنند جفاکارانه قضاوت دارند و خودشان هم از مسائل بی‌اطلاع هستند؛ یا کتابی از بین ۲۰ هزار کتاب انتخاب و کتاب‌سال می‌شود ولی خبر آن را پخش نمی‌کنند و اگر هم پخش کنند به عنوان آخرین اخبار در حد بسیار کوتاهی پخش می‌کنند.

استاد سطح خارج حوزه با بیان اینکه وضعیت فقه وضعیت خوبی است و قدم‌هایی برداشته شده است ولی باز باید آسیب‌شناسی کنیم، تصریح کرد: اولین آسیبی که لطمه زده است عدم استفاده از ابزارهای مناسب و ابتنای بحث بر بنیادهای غیرمربوط بوده است؛ مثلاً کسی می‌خواهد در مباحث مدیریت گفت‌وگو کند، مدیریت کلان عنوان با صدها فرع فقهی است و کسی مباحثی را در مورد فقه مدیریت ارائه می‌دهد ولی بدون اینکه به بنیان‌های آن اشاره کند مثلا آیا می‌توان از فقه مدیریت سخن گفت ولی قبل از آن از گستره شریعت سخن نگوییم؟ و آن را در حاشیه قرار دهیم؟ بخش عمده اختلاف میان مشروطه‌خواهان و مشروعه‌خواهان همین بود زیرا مشروعه‌خواهان گفتند رطب و یابس در قرآن آمده است و مجلس و قانون اساسی و … نمی‌خواهیم ولی مشروطه‌طلبان خیر.

نظام بانکی کشور از جهت مشکلات در دنیا نمونه ندارد

علیدوست گفت: الان بعد از گذشت بیش از ۱۰۰ سال آیا باز باید مباحثی را بر بنیان‌های غیرصحیح استوار کنیم؟ آیا می‌توان فقه اقتصادی گفت ولی از اینکه اسلام نظام اقتصادی دارد یا ندارد بحث نکنیم؟ البته برخی وارد شده‌اند ولی دائما رفوگری کرده‌اند و نتیجه هم نظام بانکی شده است که در دنیا به لحاظ مشکلات نمونه ندارد. بحث نشد که اسلام نظام تلفیقی دارد یا کاپیتالیستی و سوسیالیستی و لیبرال و تا اینها روشن نشود ساختن بنا روی برف و شن است.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: ما یک فقه معاصر و یک فقاهت معاصر داریم؛ اگر نواندیشی دینی را کنار بگذاریم فقه معاصر داشته‌ایم ولی منظور، فقه مسائل معاصر بوده است و در اقتصاد و سیاست و فرهنگ و… مسائلی را با نگاه فقهی مطرح کردند و کاش از ابتدا فقه مسائل معاصر را به کار می‌بردند، ولی بین فقه مسائل معاصر با فقه و فقاهت معاصر رابطه عام و خاص من وجه وجود دارد و ممکن است کسی در یک مسئله معاصر اجتهاد کند ولی نگاه او سنتی است. فقه بورس و شرکت و حکمرانی و… را می‌گوید ولی همه را با نگاه گذشته دنبال می‌کند. لذا نه به دنبال نظام و نه مقاصد است.

وی با بیان اینکه برخی فقه بانک می‌گویند و در بحث حیل، شش صورت درست می‌کنند تا بانک و افراد از آن استفاده کنند ولی واقعا و منصفانه چنین کارهایی می‌شود فقه معاصر؟ امام خمینی(ره) در آخر تحریر الوسیله برخی مسائل مانند نماز در کره ماه را مطرح کرده‌اند، ولی با همان سبک و ابزار قدیم؛ در اینجا باید فقاهت معاصر وارد عرصه شود.

انضباط فقهی لازم است

علیدوست با تأکید بر اینکه در فقه معاصرت نباید از انضباط فقهی خارج شویم ولی باید به معاصر توجه کنیم، گفت: یکی از حضرات می‌گوید ما کشور را می‌توانیم تا ۹۰ درصد با رساله و اصول عملیه اداره کنیم ولی اصل اولی بر فقه کشف است؛ بنابراین باید ضمن پرداختن به فقه مسائل معاصر به سمت فقه معاصرت برویم.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با تأکید بر استفاده گسترده از کارشناس اظهار کرد: فقه باید حریم خود را بشناسد یعنی نه حق خود را به دیگران بدهد و نه حقی از دیگران بگیرد؛ ما قبل از انقلاب به خاطر برخی تصورات مانند اینکه سیاست ما عین دیانت است و کشاندن فقه به مدیریت کشور وارد ساحاتی شده‌ایم که ماموریت و رسالت فقه نیست لذا تصورات ساده‌ای از تفکیک قوا، حق مشارکت و پول و اسکناس و مرگ مغزی و بورس دارد و اینها را وارد فقه می‌کند؛ این را بگذارید کنار فقیهی که خودش عهده‌دار این مسائل نمی‌شود و به کارشناسان ارجاع می‌دهد؛ باید جا بیندازیم که وقتی ما می‌خواهیم در مورد پول و بورس و… حرف بزنیم کارشناسان امینی را در درس خود حاضر کنیم و ابتدا او بحث کند و بعد فقیه بحث کند که بنده در فقه بورس این کار را کردم. البته مخالفت‌هایی شکل گرفت که این کار خلاف سنت حوزه است.

بنابر گزارش ایکنا، استاد علیدوست در پایان تصریح کرد: باید در فقه‌های معاصر به دروس دو ضلعی و حتی سه ضلعی یعنی با حضور کارشناسان برسیم؛ غیبت این کارشناسان سبب شده است تا فقیه خودش عهده‌دار کارشناسی شود و همین سبب خروجی‌هایی شده که در شان فقاهت نیست و عمدتا مباحث با احتمال طرح شده است. به نظر بنده این راه مطئمن‌تر، کوتاه‌تر و امن‌تر است. چسبیدن به موضوعات مبهم هم از دیگر آسیب‌ها است یعنی برخی موضوعات در حالِ شدن است ولی برخی بزرگان حوزه در مورد آن کتاب نوشته‌اند، در حالی که از منظر کارشناسان مبهم است. مانند بحث شرکت‌های هرمی یا بحث تغییر جنسیت که هنوز روشن نبود برخی بزرگان وارد عرصه شدند. برگزاری مباحث فقهی با تردید هم از دیگر آسیب‌هاست؛ نداشتن خروجی معاصر هم آسیب دیگری است؛ مثلا در فقه تربیت به این بحث می‌رسیم که بیدار کردن بچه در صبح از خواب کراهت دارد یا ندارد؟ یعنی نظام درست نمی‌کنیم. لذا به خروجی مناسب نمی‌رسد. بنابراین چون در فقه معاصر نقشه راه نداریم کج‌دار و مریز رفتار می‌کنیم.

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.