تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
در بیانیه پژوهشکده زن و خانواده برگزار شد؛ نشست هم‌اندیشی فعالان حوزه زنان در قم پیرامون ابعاد بین‌المللی وضعیت غزه/ وضعیت زنان در پسااستعمار و جهان چهارم/ طوفان‌الاقصی و تأثیر آن بر شکل‌گیری جهان چهارم جلسه هم‌اندیشی فعالان حوزه زنان در قم پیرامون ابعاد بین‌المللی وضعیت غزه با محوریت مسئله «طوفان‌الاقصی و تأثیر آن بر شکل‌گیری جهان چهارم» و «وضعیت زنان در پسااستعمار و جهان چهارم» با حضور جمعی از اندیشمندان، طلاب، دانشجویان، اساتید و پژوهشگران در قم برگزار شد و مباحث مختلفی از جمله ویژگی‌های یهود، هویت فلسطینی، استعمار نو، تلاش آمریکا برای ناامن‌سازی اروپا و غرب آسیا، ایدئولوژی گلوبالیسم و ... مورد بررسی قرار گرفت.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی به نقل از روابط عمومی پژوهشکده زن و خانواده، دومین برنامه از سلسله رویدادهای این پژوهشکده پیرامون مسائل غزه با عنوان «جلسه هم‌اندیشی فعالان حوزه زنان در قم پیرامون ابعاد بین‌المللی وضعیت غزه» با محوریت مسئله «طوفان‌الاقصی و تأثیر آن بر شکل‌گیری جهان چهارم» و «وضعیت زنان در پسااستعمار و جهان چهارم» با حضور جمعی از اندیشمندان، طلاب، دانشجویان، اساتید و پژوهشگران 14 آبان ماه به صورت حضوری و برخط در قم برگزار شد.

دکتر هانیه تَرکیان، مدرس دانشگاه در کشور ایتالیا در ابتدای این جلسه در خصوص تأثیر طوفان‌الاقصی بر شکل‌گیری جهان چند قطبی اظهار کرد: قبل از وقوع انقلاب اسلامی، دنیا دو قطبی بود که شامل قطب آمریکایی -آتلانتیسی و شوروی می‌شد؛ با پیروزی انقلاب اسلامی و شعار «نه شرقی و نه غربی» امام خمینی(ره) نخستین سنگ بنای نظام جدید بین‌المللی یا همان نظام چند قطبی گذاشته شد. ابتکار امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی بود که از این نظام دو قطبی فاصله گرفته شود و یک نظم جدید شکل بگیرد. در جهان غرب، نظام چند قطبی را ابتکار روسیه می‌دانند ولی اگر دقیق‌تر تحلیل شود باید گفت که سنگ بنای این مسئله را انقلاب اسلامی ایران گذاشت. با فروپاشی شوروی نظام دو قطبی از بین رفت و نظام تک قطبی با محوریت آمریکا شکل گرفت؛ با از بین رفتن دشمن مستقیم آمریکا یعنی شوروی، آمریکا باید دشمن جدیدی را شکل می داد  که این دشمن جدید، دنیای اسلام بود. مهم‌ترین هدف آمریکا از به راه انداختن جریان 11 سپتامبر یا اتفاقاتی که در خاورمیانه رقم می‌زند یا سوگیری‌های سیاستمداران غربی، رسانه‌های غربی و فرهنگ و هویت غربی، بی‌ثبات‌سازی خاورمیانه در راستای توسعه سلطه آمریکا است. یکی از اهداف آمریکا از بی‌ثبات‌سازی غرب آسیا، غرب آسیا نیست بلکه اروپا است چون از نظر مکتب سیاسی آمریکا، اروپا برای مهاجران آمریکایی گذشته ناپاکی محسوب می‌شود. جمعی از مردم اروپا به سبب آزار و اذیتی که در اروپا به آنان وارد می‌شد در آمریکا ساکن شدند. آنچه ایدئولوژی آمریکا را شکل می‌دهد حس نفرت مردم آمریکا از خاطرات تلخ گذشته آنان در اروپا است و ضمن دوری کردن از آن برای از بین بردنش تلاش می‌کنند. آمریکا در جنگ جهانی اول و دوم نقش خاصی داشت و تضعیف اروپا از جمله اهداف این وقایع بود. بی‌ثبات‌ شدن خاورمیانه و محفوظ ماندن منافع آمریکا در غرب آسیا نیز همواره از دیگر اهداف فعالیت‌های خصمانه آمریکا در این محدوده جغرافیایی محسوب می‌شود.


*گلوبالیسم در پی بر هم زدن نظم خلقت است
وی ادامه داد: گسترش موج مهاجرت مردم از غرب آسیا به سمت کشورهای اروپایی که به دلیل جنگ‌های متعدد در این منطقه رخ داده است، سبب بروز برخی مشکلات اجتماعی و هویتی در اروپا شده است. استراتژی آمریکا در راستای تضعیف اروپا از راه‌های مختلفی دنبال می‌شود که یکی از این موارد بی‌ثباتی خاورمیانه و افزایش موج مهاجرت به سمت اروپا است و یک مورد دیگر بحث گلوبالیسم است. گلوبالیسم یک نوع ایدئولوژی هست که می‌خواهد خلقت را بر هم بزند و هر مرز طبیعی و فرهنگی مانند مرز قبیله‌ای، نژادی، جنسیتی و ... نادیده گرفته شود و همه به صورت یکسان در بیایند؛ مثلا همه یک نوع سبک غذایی داشته باشند، یک نوع تفکر داشته باشند و با یک زبان مشترک صحبت کنند که قرار گرفتن زبان انگلیسی به عنوان زبان رسمی بین‌المللی ناشی از همین ایدئولوژی است. از بین بردن مرز میان زن و مرد از دیگر شاخه‌های این ایدئولوژی است. آمریکا توقع دارد که همه این فرهنگ گلوبالیسم را در زندگی فردی و اجتماعی بپذیرند و پیاده کنند.
این مدرس دانشگاه در کشور ایتالیا، از بین رفتن نظم خلقت در زمینه آفرینش زن و مرد و رواج زن‌نماها و مردنماها به ویژه در میان همجنسگرایان را از پیامدهای ایدئولوژی گلوبالیسم دانست و افزود: پذیرش مسئله رحم اجاره‌ای به فرزنددار شدن همجسنگرایان در کشورهای غربی کمک کرد؛ مسئله همجنسگرایی در ایران مطرح نیست ولی بحث رحم اجاره‌ای خیلی راحت در این کشور پذیرفته شد که می‌تواند عواقب خطرناکی در پی داشته باشد.


*تولد داعش توسط آمریکا با هدف ناامن‌سازی غرب آسیا و اروپا بود
دکتر ترکیان اضافه کرد: گروه‌های مسیحیت در غرب به شدت در حال تلاش برای جلوگیری از به هم‌ریختن نظام جنسیتی هستند. بیشترین گروهی که از به‌هم ریختگی جنسیتی آسیب می‌بینند کودکان هستند، در مدارس غرب به کودکان می‌گویند شما می‌توانید انتخاب کنید که دختر باشید یا پسر  و اصلا مهم نیست که چگونه متولد شده‌اید، انتخاب با خودتان است. این مسئله به نوعی غصب کردن ربوبیت تکوینی خداوند است. نظام غرب در گذشته بیشتر بر غصب کردن ربوبیت تشریعی خداوند تأکید داشت و خود را به عنوان فرعون زمانه می‌دانست و تصمیم می‌گرفت که چه چیزی درست باشد و چه چیزی اشتباه شمرده شود؛ ولی اکنون به دنبال غصب ربوبیت تکوینی خداوند هم است.
وی تشریح کرد: به وجود آوردن داعش توسط آمریکا نیز در راستای ناامن‌سازی غرب آسیا و اروپا صورت گرفت. محور مقاومت، سردار سلیمانی و مبارزه بر ضد تروریسم مرحله دوم بنای نظم جدید جهان چند قطبی شمرده می‌شوند. سال 2015 میلادی روسیه با مشورت سردار سلیمانی در کنار محور مقاومت برای مبارزه با تروریسم وارد میدان شد چرا که بحث تروریسم تکفیری برای روسیه هم خیلی آسیب زا بود. روسیه تا سال‌ 2013  همچنان رویکرد غربگرا داشت و امید داشت که بتواند با غرب کنار بیاید ولی با ورود به میدان مبارزه بر ضد تروریسم و همچنین وقوع کودتا اوکراین متوجه شد که دیگر نمی‌شود به غرب اعتماد کرد چون غرب خطرناک است. تغییر رویکرد روسیه از غربگرایی به سوی همراهی محور مقاومت و همراهی با ایران و سوریه مرحله دوم بنای نظام چند قطبی بود. مرحله سوم هم جنگ اوکراین است که روسیه نسبت به اقدامات غرب واکنش نشان داد. جنگ روسیه و اوکراین با وجود اینکه توسط روسیه شروع شد ولی شروع کننده اصلی ناتو و آمریکا بودند که روسیه را تهدید می‌کردند چرا که قرار نبود ناتو توسعه یابد ولی اقدام به گسترش کرد و روسیه تهدید را احساس کرد. در اوکراین طی جنگی هشت ساله افراد روسی تبار کشته می‌شدند که این نیز از عوامل واکنش‌برانگیز روسیه نسبت به غرب به شمار می‌رود.

*عملیات طوفان‌الاقصی ساخت جهان جدید چند قطبی را وارد مرحله چهارم کرد
این مدرس دانشگاه در کشور ایتالیا، چهارمین مرحله بنای نظم جدید جهان چند قطبی را عملیات طوفان‌الاقصی برشمرد و گفت: بحث فلسطین در نظام جدید چند قطبی مسئله اصلی است هم به دلیل ژئوپلیتیک و هم بنا به دلایل دیگر. مسئله فلسطین باید حل شود ولی سازمان‌های غربی متأسفانه نتوانستند این مسئله را حل کنند و هر تفاهم‌نامه‌ای که طی این سال‌ها بین فلسطین و رژیم صهیونیستی به امضا رسید نه تنها به صلح منجر نشد بلکه وضعیت فلسطینی‌ها را مدام وخیم‌تر ساخت. وضعیت نامناسب مردم فلسطین برای مردم روشن است ولی در غرب چون رسانه‌ها در تسخیر خودشان است اصلا وضعیت فلسطینی‌ها برای مردم غرب‌ واضح نبود. عملیات طوفان‌الاقصی چند دستاورد داشت که یکی از این موارد زنده شدن مسئله فلسطین است. مسئله فلسطین مدت‌ها بود که به حاشیه رفته بود. خارج شدن طرح مسائل فلسطین از دستور کار رسانه‌ها و عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی از جمله عوامل کمرنگ شدن مسئله فلسطین طی این سال‌ها بود. حتی کشورهای چین و روسیه نیز بر خلاف رویه همیشگی، این بار پس از عملیات طوفان‌الاقصی واکنش صریح و تندی بر ضد جنایت‌های رژیم صهیونیستی گرفتند و بر تشکیل دولت مستقل فلسطین تأکید کردند؛ همه این موارد نشانگر این است که معادلات در کل جهان در حال تغییر است و از نظام تک قطبی با محوریت آمریکا فاصله می‌گیرد و به سمت نظام چند قطبی می‌رود که این فرصت خوبی برای ایران و محور مقاومت است چون این نظام جدید ابتکار ایران و محور مقاومت است. چند روز پیش در سازمان ملل برای رفع تحریم‌های کوبا رای‌گیری شد که همه کشورها به‌جز آمریکا، اسراییل و اوکراین به آن رأی مثبت دادند و این نشان می‌دهد کلاً معادلات جهانی در حال تغییر است.
دکتر ترکیان مطرح کرد: جهان جدید چند قطبی باید جهان عادلی باشد که هر کشوری حق داشته باشد هویت خود را حفظ کند و به دنبال منافع خود باشد ولی بدون تجاوز به بقیه کشورها؛ این می‌تواند زمینه‌سازی‌ خوبی برای ظهور امام زمان(عج) باشد.


*استعمار رخت سلطه نظامی و سیاسی را با رخت فرهنگی عوض کرده است
دکتر زهرا شریف، عضو هیأت علمی پژوهشکده زن و خانواده نیز در ادامه این جلسه در خصوص وضعیت زنان در پسااستعمار و جهان چهارم و همچنین اتفاقات غزه عنوان کرد: هدف از این جلسه این است که فهم چند لایه‌ای و چند بعدی از رویدادی که در حال شکل‌گیری است و تغییری که در وضعیت اتفاقات جهان دارد رقم می‌خورد حاصل شود و بتوان جنبه‌های مختلف را مورد توجه قرار داد تا به پرسش اصلی مخاطبان مبنی بر اینکه «وظیفه ما در شرایط کنونی چیست؟» پاسخ داده شود. قطعا پاسخ‌ها کامل نخواهد بود چرا که ابعاد مختلف این ماجرای جهانی همچنان در حال شکل گرفتن است و نمی‌توان انتظار داشت که هر آنچه دارد روی می‌دهد را در این برش از زمان بتوان فهم کرد. بسیاری از مباحث بعد از این جریان‌ها قابل فهم خواهد بود چون هر روز با شگفتی‌های جدیدی هم از سوی جبهه مقاومت و تغییر تجهیزات و وسایل جنگی که استفاه می‎کنند مواجه می‌شویم و هم از سوی صهیونیست‌ها و اقدامات غیر قابل فهم، فجیع و غیر انسانی آنان. در وقایع جدید فلسطین حتی خط قرمزهایی که در غیرانسانی‌ترین فجایع حفظ می‌شدند نیز توسط رژیم صهیونیستی زیر پا گذاشته و شکسته می‌شود.
وی تصریح کرد: وضعیت ابعاد مختلف جریان استعمار که کشورهای بسیاری را از سال 1492 تا 1965 زیر سلطه نظامی و سیاسی مردمانِ خاصی از جهان قرار داده بود برای مردم روشن بود. پسااستعمار به معنای آگاهی و تفطن مردم زیر استعمار است نسبت به اینکه چه می‌کنند و همچنین نسبت به جهانی که از مجموعه‌ای استعمارگر به سرکردگی آمریکا تشکیل شده است. آغاز گفتمان پسااستعمار را خیلی‌ها به کتاب شرق‌شناسی نوشته «ادوارد سعید» منتقد فلسطینی که در سال 1978 منتشر شد نسبت می‌دهند و می‌گویند با نشر آن کتاب بود که کم کم ادبیات این گفتمان شکل گرفت. در مرحله نخست پسااستعمار یک انتقاد ادبی در متن و هنر بود. امروزه بسیاری از افراد معتقدند پسااستعمار فقط بحث ادبیات و انتقادهای ضداستعمار در حوزه هنر، رسانه و ادبیات نیست بلکه حوزه جامعه‌شناسی، تاریخ، فلسفه و سایر موارد را هم در بر می‌گیرد. پسااستعمار به معنای تمام شدن استعمار نیست بلکه گویای این واقعیت است که استعمار رخت سلطه نظامی و سیاسی را در آورده و رخت سلطه فرهنگی و استعمار نو را بر تن کرده است. استعمار نو و استعمار فرهنگی همچنان کشورها و مردمانی را زیر سیطره قرار داده است. نکته مهم این است که جنبه هوشیاری به این سطح از آگاهی رسیده است که تلاش‌ها به سوی تولید ادبیات و نهادینه شدن تفکرات در راستای نقد ادعای آمریکا و اروپا مبنی بر اینکه آمریکا و اروپا می‌توانند برای تمامی جهان برنامه ریزی کنند و برای دنیا الگو داشته باشند سوق یابد و چنین ادعایی پذیرفته نشود.

*استعمار نو و کهنه ندارد، ظلم و کودک‌کشی رویه همیشگی استعمار است
عضو هیأت علمی پژوهشکده زن و خانواده ادامه داد: برای تعریف پسااستعمار می‌توان گفت سعی بر ارائه نظمی دوباره و همچنین دوباره ساختن فرم‌های دانشی که از راه تسلط غرب بر نیم بیشتر جهان و تفکر اروپامحوری نوشته و تعریف شده باشد. به بیانی دیگر نوعی آگاهی انتقادی بر این ادعا که مدل های غربی توانایی کاربرد فرازمینی و فرامکانی دارند و می‌توانند جهانی باشند؛ این موارد شاخصه های بحث پسااستعمار است.
دکتر شریف اذعان کرد: جهان چهارم اصطلاح به تعبیر نوع، اصطلاح مستقر نیست. یعنی اینگونه نیست که گفته شود جهان چهارم و همه بدانند که راجع به چه سخن گفته می‌شود. یکی از الهی‌دانان فمنیست آمریکایی به نام رزماری رادفورد روتر متولد 1936 و متوفی 2022  کتابی دارد با عنوان «زنان و رستگاری»  که در این کتاب اصطلاحی را وضع می‌کند با عنوان جهان چهارم، منظور او از جهان چهارم جهانی است که متشکل از مردمان مختلف حتی مردمان جهان اول است و سپس عنوان می‌کند که زنان فلسطینی، زنان آمریکایی، بومیان آمریکایی و مهاجرینی که در کشورها به رسمیت شناخته نمی‌شوند کسانی هستند که همچنان زیر سیطره استعمار نو قرار دارند و خودشان نمی‌توانند برای هویتشان تصمیم بگیرند. در واقع جهان چهارم در هم شکستن تقسیم‌بندی جهان اول، دوم و سوم است. روتر می‌خواهد بگوید در عالمی زندگی می‌کنیم که تقسیم‌بندی‌ها به جهان اول، دوم و سوم از طرف استعمار معنای خاص خودش را ندارد، در جهان چهارم زنان سفید پوست آمریکایی را می‌بینیم که از نظر تقسیم‎بندی جزو جهان اول هستند یعنی آنقدر ابعاد استعمار و سلطه وسیع است که حتی به شهروندان خودش هم رحم نمی‌کند و آثار بسیاری از خشونت‌های آمریکایی‌ها به زنان و شهروندان آمریکایی و اروپایی مشاهده می‌شود. جمله‌ای را اخیراً بارها در فضای مجازی دیدم که به انگلیسی نوشته بودند « در سال 2023 خوابیدیم و در 1948 که اسراییل برای نخستین بار به فلسطین حمله کرد بیدار شدیم». این به معنای این است که استعمار نور و کهنه ندارد، استعمار پسا و پیش ندارد، ظلم و کودک‌کشی همیشه روی میز کسانی است که مرزهای سلطه جویی آنان هیچ وقت پایانی ندارد؛ این احساس می‌شود که اگر در گذشته کودک کشی می‌شد امروز هم این چهره از جنگ دارد مشاهده می‌شود و این دردناک است.


*فلسطین همواره کشوری دارای سابقه و باهویت بوده است
وی بیان کرد: در جهانی زیست می‌کنیم که استعمار به دلیل نداشتن خط قرمزی مشخص از هیچ ظلم و جنایتی دریغ نمی‌کند و این ویژگی جهان استعمار است. بعداً در ذیل بحث جامعه‌شناسی در خصوص بحث قدرت و نیروی مقاومتی که در کنار آن شکل می‌گیرید بحث خواهد شد، دوگانه قدرت و مقاومت همواره کنار هم هستند، نه مقاومت صرفاً مقاومت است و نه قدرت اینکه بخواهد مقاومت را به رسمیت نشناسد. در این دوگانگی، جهانِ مقاومت مدام خود را قوی‌تر می‌کند تا به این واسطه به اقتدار برسد.
عضو هیأت علمی پژوهشکده زن و خانواده در خصوص هویت فلسطینی مطرح کرد: گاهی آنقدر فضا شبهه‌آلود می‌شود که برخی می‌گویند قراردادی مطرح بوده و فضای کشور فلسطین در سال 1947 توسط سازمان ملل تقسیم شده است پس چرا فلسطینی‌ها به این مصوبه اعتراض می‌کنند؟ فلسطین سالیان سال دارای هویت بوده و در شبکه عثمانی جزو تمدن عثمانی بوده است. در اواسط جنگ جهانی اول که انگلیس قیمومت فلسطین را بر عهده می‌گیرد فلسطین پرچم و تمر داشته است. حتی وقتی انگلستان پرچم قیمومت برای فلسطین می‌گذارد در درون آن پرچم، نشان فلسطین را درج می‌کند. فلسطین کشوری با هویت و سابقه بوده است و اینکه اسراییل می‌گوید ما هویت هستیم برای سرزمینی که هویت و ملیت نداشت، قابل پذیرش نیست چرا که فلسطین دارای هویتی پیشینه‌دار است. در این جلسه فرصت بیان تاریخچه اینکه چگونه فلسطین به وضعیت الان رسید نیست و افرادی که مشتاق دانستن این قضیه هستند می‌توانند به مقاله‌های پژوهشی بسیاری که در این خصوص نوشته شده است مراجعه داشته باشند؛ قطعنامه‌های سازمان ملل در این خصوص نیز قطعنامه‎های معناداری است و از یک جایی  به بعد سازمان ملل اسراییل را محکوم می‌کند و به او اعلام می‌کند که جنایت‌هایش را تمام کند.


*یهود دارای شبکه جهانی مالی است
دکتر شریف در تشریح ویژگی‌های یهود بیان کرد: یکی از ویژگی‌های یهود برخورداری از تمکن مالی و داشتن شبکه مالی جهانی است؛ اگر خواهان تغییر شرایط باشید باید توجه کنید که یهود دارای شبکه مالی جهانی است.  بسیاری از برندها در نهایت به صهیونیستم می‌رسد به همین دلیل افرادی که روحیه ضداستعماری دارند برخی مارک‌ها را استفاده نمی‌کنند. این بحث دامنه‌دار است. روچلید، فرد یهودی که وقتی انگلستان فلسطین را واگذار کرد زمین‌هایی را در آنجا خرید جمله معروفی دارد که می‌گوید «وقتی خون می‌ریزد تو زمین بخر» یعنی آن‌ها به دنبال این هستند که از این توانایی مالی خود استفاده کنند. حتی نخستین شبکه بانکی از این نظر که سکه تحویل می‌گرفتند و رسید و حواله تحویل می‌دانند منسوب به یهود است. مسئله بعدی که در مورد یهود باید مورد توجه قرار گیرد رگه عقیدتی و وجود انگیزه‌هایی اعتقادی در بین آنان است. تبار کلیدواژه «ارض مقدس» که میان یهودیان وجود دارد مختص یهود نیست بلکه اسلام و مسیحیت نیز «ارض مقدس» دارند به معنی زمینی که برکت دنیایی و آخرتی دارد ولی برای قوم اسراییل معنای خاصی دارد. تاریخچه ارض مقدس در یهودیت طبق کتاب مقدس به زمان حضرت ابراهیم(ع) برمی‌گردد و حضرت موسی(ع) از آنجا همه قبایل عبری را به دستور خداوند به سمت کنعان کوچ داد و سپس آنان به تشکیل حکومت پرداختند. تباری که در فلسطین مشاهده می‌شود و به عنوان «ارض مقدس» از آن یاد می‌شود باید در تحلیل وضعیت کنونی مورد توجه قرار گیرد. آنقدر سرزمین موعود در یهودیت اهمیت دارد که زندگی در آن به منزله ایمان فرض می‌شود و در تلمود در این باره آورده شده است «هر کسی داخل ارض موعود زندگی کند مؤمن شمرده می‌شود و هر کسی بیرون از آن زندگی کند خدا با او نخواهد بود». بازگشت به سرزمین موعود برای یهودیت امری است که در فهم رفتارهای آنان تأثیرگذار خواهد بود. اعتقاد آنان به انحصارنژادی در خودشان و تلاش برای حفظ این نژاد و سلامت آن نیز نکته دیگری است که باید درباره یهود مورد توجه قرار گیرد.
وی ادامه داد: مسئله کلان‌تر از بحث فلسطین و غزه مواجهه امر مقدس با امر سیاسی است. ما به عنوان جمهوری اسلامی که معتقد هستیم برای حفاظت از مقدسات خود باید حکومتی داشته باشیم که در صدد اجرای احکام، عدالت و قوانین باشد ما هم درگیر این رابطه هستیم و باید به نحوه رابطه امر مقدس با امر سیاسی فکر کرد. اینگونه سیاست‌چینی صهیونیست برای امر مقدس خود، از ابعاد مختلفی قابل بررسی است. سؤال این است مرزی که برای این مسئله وجود دارد چیست؟ کودک‌کشی و فراتر رفتن از مرزهای انسانیت؟ در جنگ اخیر فلسطین و صهیونیست مسئله یهودیت و اسلام و مسیحیت نیست بلکه مسئله انسانیت است. به چه قیمتی می‌توانند این همه کشتار را توجیه کنند حتی اگر انگیزه‌شان مقدس باشد. برای رابطه امر مقدس با امر سیاسی نیاز به الگویی است که خط قرمز، گفتمان و چارچوب آن مشخص باشد. در نهایت باید دانست که ماجرای صهیونیست که از تاریخ ادیان ابراهیم شروع می‌شود، با جنگ جهانی اول و دوم رقم می‌خورد و با ابعاد مختلفی که از یهودیت بیان شد ادامه می‌یابد، جریان دینی است که تبدیل به جریانی سیاسی شده است و هر دو بخش آن در هم تنیده‌اند و برای فهم آن باید هر دو بعد آن مورد توجه قرار گیرد. از یک برش دیگر هم به این بحث نگاه کنید، اتفاقی که در رویداد اخیر در جهان دارد رخ می‌دهد این است که مردم آشنایی بیشتری با چهره استعمار دارند پیدا می‌کنند، البته در این زمینه نیاز به کارهای تحقیقاتی ریشه‌دار و مستند است. بسیاری از اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها معترف هستند که چرا در پشت جریان جنگ روایت‌ها ما تاکنون نتوانسته بودیم خودمان این حجم از ظلم و استعمارگری اسراییل را بشناسیم! فهم اینکه اسراییل متجاوزگر زاییده شده است برای مسلمانان فهمی بدیهی است ولی در جهان کنونی این مسئله فهمی نو حساب می‌شود چرا که در جنگ رسانه‌ای اساساً مردم فلسطین را قاتل زنان، کودکان و شهروندان اسراییلی معرفی می‌کردند؛ این مسئله با این رویکرد نیز قابل بحث است.


*اسراییل با خالی شدن فلسطین از زنان دامنه غصب را گسترده‌تر می‌کند
عضو هیأت علمی پژوهشکده زن و خانواده تصریح کرد: جایگاه زنان را در شرایط پیچیده اوضاع فلسطین باید مورد رصد و بررسی قرار داد. برخی رفتارها و کنش‌ها اساساً جنسی زنانه دارند. یکی از خواست‌های اسراییل اتفاقاً شاید این باشد که این سرزمین را زنان و کودکان فلسطینی خالی کنید تا ما راحت‌تر بتوانیم غصب کنیم و به دامنه مستعمره‌های خود بیفزاییم. جنگ بر عهده کودکان و زنان نیست ولی ماندن آنان در این جغرافیای خاص بسیار سرنوشت‌ساز است. روابط انسانی و ساحت زنانه جنگ و ظلمی که بر آنان روا داشته می‌شود سبب بینش و خیزش بیشتری می‌شود. چه کمکی به زنان فلسطین می‌توان کرد؟ آیا خارج کردن آنان از صحنه درگیری به نفع جریان مقاومت خواهد بود؟ اگر آنجا باقی بمانند جبهه مقاومت چه هزینه‌ای برای پیروزی خواهد داد؟ انتهای این جریان خواهد بود؟ این‌ها سؤوالاتی است که ذهن اندیشمندان را در جریان اخیر به خود مشغول کرده است و برای رسیدن به پاسخ باید ابتدا فهم درستی از مسئله داشت چرا که این شرایط محمل رویداد وسیعی است. باید زمان بگذرد تا بفهمیم که جریان مقاومت با این تشکل گسترده چقدر باید هزینه بدهد و تلاش کند. اگر ما تبدیل به یک قدرت شویم چه خواهیم کرد و اساساً معیارهای قدرت مقاومتی عادلانه چه خواهد بود؟ باید به این مسائل فکر کرد. 


*جمع بندی
در ادامه این نشست ، حضار که جمعی از خواهران فرهیخته و صاحبنظر در مسائل زنان بودند، درباره مسائل مختلف از جمله " چگونگی حمایت از جریان مقاومت غزه، مسؤولیت زنان فلسطینی در مسیر رقم زدن سرنوشت نهایی فلسطین، ورود پررنگ زنان مسلمان به عرصه ادبیات با محوریت مقاومت زنان فلسطین به منظور حمایت از آنان، ارتقا سطح تربیتی جهانی با نگاه به مسئله مقاومت زنان فلسطین، ساختن بسترهای قوی و مستقل در فضای مجازی توسط جمهوری اسلامی ایران برای توسعه حقایق و فعالیت‌های روشنگرانه ملی و جهانی به ویژه در ارتباط با استعمارگری و جنایات صهیونیست و ..." به گفت‌وگو پرداختند.
حجت‌الاسلام محمدرضا زیبایی‌نژاد، رییس پژوهشکده زن و خانواده نیز در ادامه این جلسه به جمع بندی نظرات پرداخت و گفت: ابتدا باید مسئله‌هایی که در زمین ما وجود دارد درست مشخص شود. یکی از حضار مطرح کرد که «در چنین وضعیتی چگونه بی‌تفاوتی مذهبی‌ها را تغییر دهیم و چاره‌ای برای آن بیندیشیم تا آنان پای کار بیایند و به کنشگری بپردازند؟» برای حل این مسئله باید پاسخی اندیشید. مسئله دیگری نیز مطرح شد مبنی بر اینکه «دولت‌سالاری در چند دهه اخیر سبب شده است که همه منتظر باشند تا دولت کاری پیش ببرد و ما سهم خود را نشناسیم و ایفا نکنیم، آیا می‌توان راهی پیدا کرد که از فضای دولت‌سالاری عبور کرد؟» نکته مهم دیگری که مطرح شد این است که «چگونه می‌توان بین ظرفیت‌های شکل گرفته فردی، گروهی و نهادی نوعی هم‌افزایی، همگرایی و هماهنگی ایجاد کرد تا تبدیل شود به شبکه ملی و در مقیاس بالاتر به شبکه بین‌المللی؟» مسئله دیگر زبان مکالمه است یعنی چگونه باید با قشرهای مختلفی که در دنیا هستند مکالمه برقرار کرد؟ شاید به طور یکسان نتوان با افراد مختلف در سطح دنیا مکالمه کرد و نیاز است که زبان‌ها متکثر شود، مثلا یک نفر در قالب یک یهودی در جلسه حاضر شود و از زاویه کتاب مقدس مسائل را بنگرد و مطالب را بیان کند تا بتوان جامعه یهودیان منتقد اسراییل را به میدان کشاند. حتی شاید بهتر باشد که زمانی دیگر شما به عنوان یک اسراییلی و طرفدار آرمان از نیل تا فرات به مسائل بنگرید، یعنی در قالب فرد نفوذی در جامعه اسراییل ظاهر شوید و تشکیک در باورها و اقدامات مطرح شود تا زیر پای آنان شل شود. در خصوص فمنیست‌ها نیز چنین رویه‌ای نیاز است، همیشه فمنیست‌ها را در مباحث خود به درستی به عنوان "دیگری" در نظر گرفتیم که درست است ولی باید به این فکر کرد که چگونه می‌توان دیگری‌ها را به بازی گرفت.  حرکت با حوصله و نرم در این عرصه‌ها نیاز است. از دشمنان خود باید تفکر انگلیسی یاد گرفت که آنان از حالا برای 70 سال آینده آرام آرام برنامه‌یزی می‌کنند، برنامه ما هم برنامه دو یا سه هفته‌ای نیست بلکه مسئله‌ای طولانی مدت است که هم برای ما و هم برای اسراییل مهم است. مسائل سال 2024 از نظر آخرالزمانی برای اسراییلی‌ها خیلی مهم است. اسراییلی‌ها هم مانند ما معتقدند که این حوادث منجر به ظهور می‌شود و منتظر مسیح هستند که بیاید و تکلیف آنان را مشخص کند.
رییس پژوهشکده زن و خانواده اذعان کرد: برای کشاندن مذهبی‌ها به میدان در حالی که حرف ما را هم قبول ندارد باید به این توجه کرد که آیا می‌توان حرف خود را از بیرون به آنان رساند یا نه. پرسش بعدی در خصوص وضعیت نهادهای مختلف در راستای مواجهه با مسائل است یعنی به عنوان مثال نهاد علمی چگونه مواجهه کند، چگونه چانه‌زنی‌های علمی داشته باشد یا چگونه ایجاد کردن شبکه‌های علمی را بررسی کند.
مسئله بعدی این است که چگونه می‌توان در داخل کشور مواجهه حاکمیت را عقلانی کرد. یکی از دلایلی که سبب شده ایران پشت بازی کند و دست خود را رو نکند این است که وضعیت افکار عمومی را نمی‌داند، باید سنجید که افکار عمومی داخلی چقدر پشتیبانی می‌کنند. باید گزینه‌های روی میز حاکمیت را افزایش داد و قدرت انتخاب آن را بالا برد؛ یعنی چگونه باید از قدرت ایران در عرصه بین‌الملل استفاده کرد و نشان داد که چگونه این مسئله دارد ایران را به قدرت بین‌المللی تبدیل می‌کند و منافعی که در پی دارد را تشریح کرد. در عرصه بین‌الملل باید نشان داد که مسئله اصلی اسلام یا دفاع از مظلوم نیست بلکه نشان داد که خود آنان در موقعیت تهدید هستند. به جامعه اروپایی نشان داد که آنان در موقعیت تهدید هستند. پروتکل‌های یهود در راستای تخریب اقتصاد، خانواده و ... را به آنان یادآوری کرد که چگونه جهان بازیچه دست یهود شده است.
حجت‌الاسلام زیبایی‌نژاد عنوان کرد: رویکرد کلی ما باید تبدیل تهدید به فرصت باشد. یکی از مباحث مهم این است که امپریالیسم و لیبرالیسم یک ترمینولوژی، یک نظام مفاهیم و معنایی را در جهان جا انداخته‌اند که اکنون فرصت برای عبور از این ارزش‌ها است؛ مثلاً آنان چیزی را به عنوان صلح جا انداخته‌اند و همه طرفدار صلح هستند ولی اکنون می‌توان نشان داد که چگونه صلح می‌تواند در خدمت ظلم باشد. به مردم می‌توان نشان داد که قدرت‌های استکباری جهان دارند نسخه‌های فاسد صلح را تجویز می‌کنند. محوریت باید مقاومت باشد با منطق صلح پایدار، این مسئله باید درک شود که اتفاقاً صلح از مسیر مقاومت حاصل می‌شود. علاوه بر آن مسئله‌ای همچون آزادی که به مثابه بی‌خیالی می‌دانند را باید با مفهوم آزادگی همراه با مسؤولیت‌پذیری معنا کرد و جا انداخت. اکنون فرصت خوبی است تا کسانی که در زمینه یهود و صهیونیسم مطالعه دارند را شناسایی کرد، محورهای پرسشی متنوعی مطرح کرد و از آنان پرسید مثلاً اینکه «صهیونیست چه خطری برای جهان دارد؟». نیاز است که در خصوص مسائل مهم تبدیل زبان هم صورت گیرد مثلاً اینفوگرافی در خصوص اینکه نقش انگلیس در شکل‌گیری سازمان‌های بین‌المللی چه بوده یا تحرکات صهیونیست‌ها از سال 2017 به بعد یا تروریسم اسراییلی.
وی تصریح کرد: برای تغییر ادبیات از جنگ به دفاع مقدس در خصوص درگیری فلسطین اکنون فرصت مناسبی است. در این زمان به طور خیلی نرم می‌توان برخی از فرهنگ‌های فاسد در اهل تسنن که باعث شده آنان زیر سیطره باشند بدون اینکه اشاره شود این موارد از اعتقادات اهل سنت است، مورد نقد قرار داد؛ مثلاً بیان شود که «چرا الازهر قدرت بسیج جهان اسلام را ندارد؟» یا اینکه «چرا مسلمانان عربستان کنش اساسی انجام نمی‌دهند؟» سپس علت را بیان کرد و در خصوص اینکه تصورشان از حکمرانی ظل‌اللهی است صحبت کرد، درباره اینکه اهل تسنن مشروعیت خود را از حکمران می‌دانند حتی اگر فاسد، ظالم و فاسق باشد. اکنون فرصت است که تفاوت بین ولایت الهی و ولایت شیطان را تشریح کرد و گسل‌های جهان اسلام را برداشت. مسئله فلسطین مسئله عربی نیست بلکه مسئله حق و باطل است. عبور از ناسیونالیسم عربی و عبور از اختلاف عربی به سمت مفهوم امت برای ما مهم است. باید به فلسطین تأکید کرد که تا زمانی که اتکا به سازمان‌های جهانی و بین‌المللی داشته باشند بازی می‌خورند و کارشان پیش نمی‌رود بلکه با خدا، پیغمبر(ص)، صبر و مقاومت است که اوضاعشان متحول می‌شود و غده سرطانی اسراییلی به نابودی کشیده می‌شود.

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.