به گزارش خبرنگار پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی؛ یکی از مهمترین مشکلات در اقتصاد ایران، رواج ارز، مسکوکات طلا و موارد مشابه به عنوان وسیله مبادله است. این اقدام قدرت پول ملی را تحت تاثیر قرار می‌دهد اعمال حکمرانی پولی و مالی دولت را تحت تاثیر قرار می‌دهد. در این راستا محمدرضا یزدی زاده کارشناس اقتصادی در با مسیر اقتصاد گفت: در اقتصادهایی که کالای دیگری جایگزین پول ملی می‌شود، کاهش تقاضا برای پول ملی، عامل موثر بر کاهش ارزش پول و ایجاد تورم است، نه افزایش نقدینگی. به عبارت دیگر، کاهش تقاضا باعث افزایش قیمت‌ها می‌شود، نه افزایش عرضه. این بیماری اقتصادی است که ما در کشور خودمان با آن مواجه هستیم.
تنها وسیله مبادله در کشور باید پول ملی باشد
وی در ادامه افزود: اولین اقدامی که دولت در جهت اجرای عدالت باید انجام دهد، توجه به ماده ۲ قانون پولی و بانکی کشور است. این ماده به صراحت بیان می‌کند که تنها وسیله مبادله در کشور باید پول ملی باشد. به عبارت دیگر، استفاده از اسکناس خارجی و مسکوکات طلا به عنوان وسیله مبادله غیرقانونی است.
یزدی زاده بیان داشت: در شرایطی که نظام مالیاتی کشور به طور کامل تراکنش‌های بانکی را رصد می‌کند، وجود حجم قابل توجهی قاچاق کالا (حدود ۳۰ میلیارد دلار) و همچنین گردش مالی گسترده در بازار مصرف مواد مخدر، جای تعجب و تأمل دارد. تا زمانی که در این کشور، فعالیت‌هایی با سود تضمینی ۱۰۰ درصد، نقدشوندگی فوق‌العاده، مالیات صفر و غیرقابل ردیابی تعریف شده باشند، نمی‌توان انتظار داشت که افراد به دنبال تولید بروند.
حاکمیت ریال: ضرورتی برای اقتصاد ملی
وی افزود: در ابتدا باید این تسهیلات و فعالیت‌ها را محدود کرد و سپس به دنبال تولیدکننده واقعی بود. تسهیلاتی که در حال حاضر مطرح است، شرط کافی برای رونق تولید نیست. شرط لازم برای رونق تولید، این است که فعالان بخش خصوصی به جای سرمایه‌گذاری در ملک، سکه و ارز، به تولید روی بیاورند. زمانی که فعالان اقتصادی با تولید به همان روشی برخورد کنند که با خرید ملک، سکه و ارز برخورد می‌کنند، می‌توان امید به رونق تولید داشت.
این کارشناس اقتصادی اضافه کرد: در حال حاضر، بحث حاکمیت ریال در کشور مطرح است. تمام دنیا برای کنترل اقتصاد و گردش مالی، از پول ملی خود استفاده می‌کنند. چرا باید سیستمی را ایجاد کنیم که در آن، از اتفاقات اقتصادی کشور بی‌اطلاع باشیم؟ این اصرار برای چیست؟ کدام تئوری اقتصادی، جایگزینی پول ملی با ارزهای دیگر را تجویز می‌کند؟ کدام تئوری اقتصاد سرمایه‌داری، چنین چیزی را توصیه می‌کند؟
چرا قیمت سکه یک گرمی سه برابر قیمت ذاتی آن است؟
یزدی زاده با بیان اینکه هنگامی که درک درستی از مفاهیم اقتصادی وجود نداشته باشد، اعمال سیاست‌های پولی و مالی کارآمد و اثربخش دشوار خواهد بود، تاکید کرد: چگونه می‌توان بدون دانش کافی از علم اقتصاد، مدیریت صحیحی بر اقتصاد کشور اعمال کرد؟ قیمت سکه یک گرمی امروز به طور قابل توجهی بالاتر از قیمت ذاتی آن است. این اختلاف قیمت به دلیل ارزش اعتباری است که مردم برای سکه قائل شده‌اند. زمانی که ارزش اعتباری یک چیز از ارزش ذاتی آن پیشی می‌گیرد، آن چیز تبدیل به پول می‌شود. پول نیز به دلیل ارزش اعتباری بالایی که دارد، مورد قبول مردم قرار می‌گیرد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: این وضعیت نشان می‌دهد که پول ملی ما در حال از دست دادن ارزش خود است. افزایش قیمت سکه و دلار به این معناست که مردم به پول ملی اعتماد ندارند و به دنبال راه‌هایی برای حفظ ارزش سرمایه خود هستند. برای حل این مشکل، باید اعتماد مردم به پول ملی بازگردانده شود. این امر مستلزم ثبات اقتصادی و سیاست‌های پولی و مالی مناسب است.