تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
حجت الاسلام عباسی ولدی کارشنای مسائل تربیتی مطرح کرد؛ نبود یک نظام و برنامه تعریف شده‌ای برای تربیت مردم / جایگزینی برای معنویتی که جنگ به جامعه تزریق میکرد نداشتیم دهه طلایی کشور ما در چند دهه بعد از انقلاب دهه 60 بود؛ اما در همین برهه زمانی ما فریب خوردیم و غفلت بزرگی کردیم؛ چرا که خاصیت جنگ این بود که اجازه نمی‌داد بسیاری از نقص‌های تربیتی خودش را بروز بدهد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، حجت الاسلام عباسی ولدی در سخنانی به موضوع مسئله شناسی تربیت پرداخت و در این باره بیان داشت؛ یک مشکل اصلی که خودش را آنگونه که باید نشان نداد، این بود که ما هیچ وقت از ابتدای انقلاب تا به امروز یک نظام و برنامه تعریف شده‌ای برای تربیت مردم نداشتیم و این  دقیقا همان چیزی است که یک انقلاب برای ثبات و تداومش به آن نیاز دارد، شاید هیچ چیزی به اندازه تعریف یک برنامه تربیتی در جامعه‌ای که انقلاب کرده اهمیت ندارد.   اگر برنامه تربیتی تعریف نشود و مردم در مسیر تربیت با آن اهداف و مولفه‌های انقلاب قرار نگیرند ممکن است انقلاب به عکس خودش تبدیل شود، بدون اینکه شکل ظاهری آن تغییر کند؛ یعنی حکومت می‌تواند سر جایش باشد و ظاهرا انقلاب حفظ شده باشد ولی جریان انقلاب به عکس خودش تبدیل شود و در مسیر اهداف دشمنان خودش قرار بگیرد.   این اتفاق در شرایطی رخ می‌دهد که انقلابی رخ دهد و شکل حکومت تغییر کند و انسان‌ها جایشان عوض شود ولی تربیت مردم به دست دشمنان آن انقلاب بیافتد حتی شاید اینجا دشمنان زیاد حساس هم نباشند که بخواهند شکل این حکومتی که بعد از انقلاب رخ داده را عوض بکنند.   به عنوان مثال در منطقه خودمان عربستان یک مثال آشکار است. آمریکا به دنبال تغییر شکل حکومت عربستان نیست در حالی که شکل حکومت عربستان با آن چیزی که حداقل شعارش در غرب داده می‌شود خیلی متفاوت است. ولی اتفاقا به ثبات این حکومت کمک هم می‌کنند چون در مسیر تربیت غرب هست به همین جهت کاری به شکل حکومتش ندارند. دهه طلایی کشور ما در چند دهه بعد از انقلاب دهه 60 بود؛ اما در همین برهه زمانی ما فریب خوردیم و غفلت بزرگی کردیم؛ چرا که خاصیت جنگ این بود که اجازه نمی‌داد بسیاری از نقص‌های تربیتی خودش را بروز بدهد.   صبح و شب شما جانباز و شهید و اعزام به جبهه‌ها را مشاهده می‌کردید، مثلا آن زمان وقتی به مرکز شهر می‌رفتیم به جای اینکه دست و پا زدن مردم را برای دنیا ببینیم اتوبوس‌ها را می‌دیدیم که عازم جبهه‌ها بودند، ما وقتی مرکز شهر می‌رفتیم و برمی‌گشتیم یک دنیا معنویت را با خودمان به خانه می‌آوردیم و وقتی هم به خانه برمی‌گشتیم می‌دیدیم که پسر همسایه‌مان شهید شده است و حجله برایش نصب کرده‌اند، یعنی در همه جا معنویت بود   تلویزیون را روشن می‌کردیم معنویت و روحیه جهاد و حماسه به انسان منتقل می‌شد، یا مثلا صبح یک وانتی می¬آمد و برای جبهه‌ها کمک جمع می‌کرد و این صدای آشنای دوران کودکی ما بود و مادر ما هم می‌گفت آن کیسه برنج را برای کمک به جبهه‌ها ببر بده که با همین عملش کلی معنویت را به ما منتقل می‌کرد، همه این کارها تربیت بود و به صورت عملی تربیت می‌شدیم ولی برنامه‌ای برای تربیت نداشتیم.   بر همین اساس یکی از ایرادات جنگ برای کشور ما این بود که از این نکته غافل ماندیم که بالاخره این جنگ تمام خواهد شد و این معنویتی که به صورت خودکار به جامعه ما تزریق می‌شود دیگر نخواهد بود ولی ما جایگزینی برایش نداریم، از این زاویه جنگ برای ما غافلگیر کننده بود.

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.