تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
دکتر مریم منصوری عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) مطرح کرد؛ برخورد منفعلانه با تمدن غرب و بی توجی به تراث هزاران ساله، مشکل اساسی علوم انسانی اسلامی باید کسانی به بحث و نظر بپردازند که تخصص و دغدغه لازم را دارند. مشخص است که وقتی غیرمتخصصین وارد شوند دیگر نمی توان امیدی به تحول مطلوب داشت، ضمن آن که همین مساله نیز باعث کاهش سرمایه اجتماعی شده و رغبت نسل جوان به علوم انسانی را کم می کند.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، دکتر مریم منصوری در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری حوزه با بیان این که باید دلایل و زمینه های ضعف ما در علوم انسانی به درستی تحلیل و بررسی شود، اظهار داشت: قبل از هر چیز باید دانست که یک سری زمینه های درون معرفتی و یک سری زمینه های برون معرفتی در این خصوص قابل طرح است که البته هر کدام لایه های مخصوص به خود را دارد.   وی افزود: در حوزه علوم انسانی ما دو مشکل اساسی داریم؛ اول ناظر به نوع مواجهه با غرب از این حیث است که به لحاظ تمدنی وارد استفاده از جهان غرب شده ایم و متأسفانه نوع مواجهه ما منفعلانه بوده نه این که علم را با منطق خود به تسخیر درآوریم و به خصوص در لایه های تکنولوژیک و مدیریت صنعتی و اداری این انفعال بیشتر به چشم می آید.   پژوهشگر فلسفه علوم اجتماعی گفت: بحث های دقیق مبنایی در این باره نیاز است که طرح شود تا به شکل آگاهانه ای با علوم و تمدن غربی مواجه شویم و از آن ها بهره برداری داشته باشیم.   وی ادامه داد: در لایه های مبنایی، علوم انسانی کشور ما عملاً منفعل و مقهور غرب شده است و از سویی برای خواندن غرب و فهم از آن از لایه های بیرونی شروع کرده ایم که خودش مسایل و تبعات مربوطه را به همراه داشته است.   منصوری گفت: بعد از بررسی دلایل نیاز به راهکار داریم به ویژه از این منظر که غرب را از لایه های عمیق تر به شکل دقیق از متون اصلی خودشان بخوانیم و به فهم درست برسیم نه این که از متن های دست چندم ترجمه کنیم و آن ها را وارد نظام آموزش عالی خود نماییم، بلکه لایه های فلسفی مهم تر است چرا که ماهیت و ذات غرب را دقیق تر و عریان تر فراروی ما قرار می دهد.  

مبانی اندیشه غرب را صحیح و دقیق بخوانیم

  وی با تأکید بر این نکته که باید مبانی اندیشه و تفکر غرب را به درستی بخوانیم و گرنه به دام آن می افتیم، خاطرنشان کرد: جای بسی تأسف است که بعضاً می بینیم یک اندیشمند ما به اسم دین در واقع دارد غرب را شرح و تفصیل می دهد و این نشان می دهد که طرف درست و حسابی غرب را فهم نکرده و اساساً درست آن را نخوانده است.   منصوری افزود: از سویی نیز دچار تعلیق معرفتی در لایه های علوم خودمان هستیم و حال آن که باید به تراث عظیم و گرانسنگی که داریم توجه کنیم. این میراث بیش از یک هزاره است که در اختیار ما قرار گرفته و بخشی از حوزه اندیشه ما و این میراث برمی گردد به این که چطور زندگی خود را به درستی سامان دهیم که سعادتمند دنیا و آخرت باشیم.  

به میراث عظیم خودمان کم توجه بوده ایم

  وی بیان داشت: اندیشمندان و بزرگان ما در کنار بحث در رابطه با هویت دینی به نکاتی اشاره کرده اند که راهگشای امروز ماست و حال آن که ما به بخش مهمی از این میراث کم توجه بوده ایم.   عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) همچنین گفت: غرب در یکصد و پنجاه سال اخیر حمله و یورش بزرگی علیه ما کرده و این در حالی است که ما هنوز میراث خود را به درستی نخوانده و قدردان آن ها نبوده ایم و نتیجه اش این می شود که مثلاً در بحث توسعه شهری مقهور چیزی هستیم که از غرب آمده است.   وی اضافه کرد: این که شهر انسانِ مسلمانِ ایرانی باید چطور باشد تا بر اساس آن جهان زیست ما شکل بگیرد و در سایه آن به آسایش و آرامش واقعی برسیم، مساله و موضوع بسیار مهمی است و این ها البته باید مبتنی بر نظام معرفتی حاصل از دین و قرآن و فرهنگ اصیل ایرانی باشد.  

فاصله معنادار علوم انسانیِ فعلی با آموزه های دینی و فرهنگ ایرانی

  منصوری در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که علوم انسانیِ فعلی کشور ما نسبت چندانی با دین و آموزه های دینی ما و نیز فرهنگ اصیل ایرانی ندارد و باید فکری برای این موضوع کنیم، گفت: به عقیده بنده، انقلاب اسلامی قیام علیه تمدن غربی بوده که در لایه هایی اندیشمندان ما باید مبتنی بر نگاه اسلامی و اقلیمی ورود می کرده اند و به نقد درست فرهنگ و تمدن غربی می پرداختند و از سویی به داشته های خودمان تأکید می شد تا مردم و نسل جوان قدردانش باشند.   پژوهشگر فلسفه علوم اجتماعی افزود: به همین خاطر است که می بینیم متن جهان روزمره افراد جامعه ما امروزه مختل شده و حال آن که علوم انسانی فعلی نیز چاره کار ما نبوده و نتوانسته گره گشایی لازم را داشته باشد.   وی تأکید کرد: راهکار همانا بازگشت به خواندن داشته های خود و توجه به احیای تراث عظیم ماست که البته باید این مهم متناسب با فضای جدید و اقتضائات روز باشد، چرا که شرایط زمانه را باید در نظر بگیریم اما از داشته های خود غافل نشویم.  

ضرورت بازخوانی مجدد نسبت به علوم انسانی

  پژوهشگر فلسفه علوم اجتماعی یادآور شد: حتی علوم مدرن را باید با منطق خود مورد استفاده قرار دهیم و یک بازخوانی نسبت به این دسته از علوم هم داشته باشیم، به عنوان مثال در بحث شهرسازی نمی توانیم از مساله جمعیت غافل شویم.   وی افزود: امروز کلان شهرها معضلاتی را شکل داده و این در حالی است که بر اساس علوم انسانی خودمان و متأثر از سنت ها و نگاه به نیازهای روز باید وارد عمل شویم و از گنجینه حکمت نظری و عملی در این راستا به خوبی استفاده کنیم.   منصوری ابراز داشت: در واقع ما باید نظام علم و دانش را بر اساس تراث خود سامان دهیم که این حکمت ها در آن متجلی است و باید منطق عملی و نظری را با هم داشته باشیم.   وی افزود: در بحث زمینه های برون معرفتی نیز نکات مهمی باید مورد توجه قرار دهیم، هر چند که بدانیم برخی مباحث دارای پیچیدگی های خاصی است که باید با دقت نظر بالایی به آن ها ورود پیدا کنیم و این طور نیست که سرسری و با کم توجهی بخواهیم از کنارش رد شویم.  

سرمایه اجتماعی در عرصه علوم انسانی کاهش یافته است

  پژوهشگر فلسفه علوم اجتماعی تصریح کرد: واقعیت آن است که متأسفانه سرمایه اجتماعی بچه هایی که وارد علوم انسانی شده اند به شدت کم شده که دلایل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دارد و باید هر کدام مورد تحلیل دقیق قرار گیرد.   منصوری افزود: در حال حاضر وضعیت به گونه ای شده که نیروی نخبه ما به سختی قبول می کند که وارد فضای علوم انسانی شود و معمولاً وارد عرصه های دیگر همچون علوم تجربی می شود. البته همچنان طیفی با دغدغه های خاص خود وارد علوم انسانی می شوند اما برخی از سر ناچار و بد حادثه وارد علوم انسانی می شوند و بعد می بینند که برای گذران معیشت در این عرصه مشکل جدی دارند.   وی خاطرنشان کرد: گاهی اوقات نیز از جانب غیرمتخصصین حوزه های علوم انسانی بحث درباره علوم انسانی می شود و این معضل در دل حاکمیت هم به چشم می خورد و لذا برخی از مشکلات اساسی از همین جا شروع می شود.   عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) افزود: باید کسانی به بحث و نظر بپردازند که تخصص و دغدغه لازم را دارند. مشخص است که وقتی غیرمتخصصین وارد شوند دیگر نمی توان امیدی به تحول مطلوب داشت، ضمن آن که همین مساله نیز باعث کاهش سرمایه اجتماعی شده و رغبت نسل جوان به علوم انسانی را کم می کند.  

نیازمند تقویت فضای آزاداندیشی هستیم

  پژوهشگر فلسفه علوم اجتماعی گفت: ما نیاز به آزاداندیشی داریم و این که در فضایی مناسب اندیشمندان علوم انسانی به مباحث مورد نیاز جامعه ورود پیدا کنند.   وی با ابراز گلایه از این که اصحاب قدرت پشتیبانی جدی از علوم انسانی بر اساس اقتضائات بومی و هویت دینی به عمل نمی آورند، افزود: اگر این مشکل رفع شود در مسیر رشد و تحول علوم انسانی – اسلامی امیدواری های بسیاری پدید خواهید آمد ولی متأسفانه باید گفت که خیلی اوقات اصحاب قدرت، دقت های لازم را در مواجهه با علوم انسانی ندارند و بر این اساس بنده معتقدم که به شدت نیاز به همراهی جهان سیاست، جهان اقتصاد و حوزه های مرتبط با حاکمیت برای اصلاح امور در این باره داریم.

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.