حجتالاسلام والمسلمین محمد رجایی باغسیایی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در گفتوگو مطرح کرد: تحول علوم انسانی در رأس برنامههای آموزش عالی باشد / دانشگاهها گرفتار رنکینگ جهانی شدهاند و کمتر به نیازهای جامعه توجه میکننددر آموزش عالی، نوعی سردرگمی در زمینه تغییر در سرفصلهای درسی وجود دارد بنابراین باید سیاست هماهنگی در این زمینه وجود داشته باشد و اگر قرار است تحولی صورت بگیرد باید مباحث اسلامی و ایرانی به خوبی دیده شده و حتی در آزمونهای کنکور هم به این مسئله توجه شود نه اینکه با زبان بیزبانی به دانشجویان و اساتید اعلام کنیم که توجه به مسائل اسلامی در سرفصلها، مسئلهای جدی نبوده است
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، حجتالاسلام والمسلمین محمد رجایی باغسیایی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در گفتوگو با ایکنا، به بیان نکاتی درباره مهمترین اولویتهای آموزش عالی در سال ۱۴۰۳ پرداخت.
به نظر شما مهمترین اولویتهای آموزش عالی در سال جدید چه مواردی هستند؟
یکی از موارد مهمی که آموزش عالی در سال جدید باید در نظر داشته باشد در زمینه تحول در علوم انسانی است. یکی از مشکلات جدی که در علوم انسانی با آن مواجه هستیم این است که مباحث بومی نشده و با فرهنگ ایرانی و اسلامی تطبیق داده نشده است. آنچه در دانشگاههای ما در زمینه علوم انسانی رایج است دقیقا همان چیزی است که از غرب آمده است گرچه در سرفصلها سعی شده عناوین اسلامی یا ایرانی اضافه شود اما در عمل، شاهد اتفاق خاصی در این زمینه نیستیم و همچنان علوم غربی تدریس میشود.
جا دارد در سال جدید موضوع تحول در علوم انسانی را به صورت جدی پیگیری کنیم و ضمن استفاده از دانش بشری یعنی علومی که در شرق و غرب وجود دارد دنبال تحول در این علوم باشیم. در این راستا لازم است علوم غربی موجود که در دانشگاههای کشور تدریس میشود را بومیسازی کرده و آنها را با توجه به نیازهای کشور خودمان مورد بازسازی قرار دهیم تا برای کشورمان مفید باشد چراکه یکی از دلایلی که علوم انسانی موجود در کشور ما مفید واقع نشده و نیازهای کشور را برطرف نمیکند این است که این علوم با نیازها و فرهنگ ما سنخیت ندارد و دقیقا همان چیزهایی که در غرب وجود دارد را به دانشجویان و دانشآموزان خودمان یاد میدهیم و در نتیجه شاهد اثرگذاری آنها در جامعه نیستیم.
این علوم در کشور ما تدریس میشوند بدون توجه به اینکه آیا در ایران کارایی دارند یا خیر لذا باعث میشود دانشجوی ما شیفته غرب شود و توجهی نداشته باشد که در همان غرب هم اختلافنظرهای بسیاری در زمینه علمی وجود دارد و در طول تاریخ علم، نظریات گوناگونی از سوی دانشمندان ارائه شده و این تئوریها را به تدریج با نیازهای خودشان تطبیق دادهاند لذا اگر ما هم بخواهیم از این دانش استفاده کنیم باید ضمن بهرهگیری از آنها دنبال طراحی مدلهایی باشیم که به درد کشور ما بخورد نه اینکه دقیقاً همان مدلهای غربی را در کشور پیاده کنیم. این رسالت مهم دانشگاههای ما در سال جدید است.
به نظر شما کاربردی شدن پژوهشها تا چه اندازه باید در سال جدید مورد نظر مسئولان آموزش عالی باشد؟
در شرایط کنونی تلاشهایی در راستای کاربردی شدن پژوهشها و توجه آنها به نیازها صورت میگیرد اما کافی نیست. متأسفانه آموزش عالی ما سیاست منظم و ساختاریافتهای در زمینه پژوهش ندارد. مثلاً در شرایط کنونی در سرفصلهایی که در اقتصاد کلان آمده، به سرمایهگذاری از دیدگاه اسلام یا الگوی مصرف از دیدگاه اسلام اشاره شده است اما واقعیت این است که بسیاری از اساتید اساساً این سرفصلها را تدریس نمیکنند چراکه یا دانش کافی در این زمینه ندارند یا به آن معتقد نیستند اما خود آموزش عالی وقتی میخواهد آزمون دکتری برگزار کند دقیقاً سؤالات را از کتابهایی طراحی میکند که اقتصاد غربی در آنها مطرح شده است و حتی کتابی که در زمینه اسلامی نوشته شده منبع آزمون قرار نمیگیرد در نتیجه دانشجویان هم علاقهای به این مسائل نشان نمیدهند چون میبینند که به درد کنکور آنها هم نمیخورد لذا با مقاومت دانشجویان مواجه میشود.
در آموزش عالی، نوعی سردرگمی در زمینه تغییر در سرفصلهای درسی وجود دارد بنابراین باید سیاست هماهنگی در این زمینه وجود داشته باشد و اگر قرار است تحولی صورت بگیرد باید مباحث اسلامی و ایرانی به خوبی دیده شده و حتی در آزمونهای کنکور هم به این مسئله توجه شود نه اینکه با زبان بیزبانی به دانشجویان و اساتید اعلام کنیم که توجه به مسائل اسلامی در سرفصلها، مسئلهای جدی نبوده است لذا به نظر میرسد در آموزش عالی، نوعی سردرگمی را شاهدیم.
یکی دیگر از اولویتهای آموزش عالی در سال ۱۴۰۳ افزایش ارتباط با جامعه است. در حال حاضر هم کارهایی در آموزش عالی در این زمینه در حال انجام است تا رابطه با جامعه و صنعت افزایش پیدا کرده و مقالاتی که نوشته میشود تقاضامحور باشد و برخی نهادهای تولیدی و خدماتی تقاضاهایی برای پژوهش داشته باشند تا نظام دانشگاهی هم پس از این درخواستها، اقدام به پژوهش کند. این امر میتواند باعث افزایش ارتباط دانشگاه و جامعه شود. به نظرم یکی از مشکلات این است که دانشگاههای ما گرفتار رنکینگ جهانی شدهاند و همین امر موجب شده کمتر به نیازهای جامعه توجه کنند. دانشگاههای ما باید به این فکر باشند که چگونه میتوانیم نیازهای جامعه خودمان را برطرف کنیم و باعث رشد و شکوفایی اقتصادی و اجتماعی شویم و دروس و پژوهشها در همین راستا هدایت شده و رنکینگ جهانی دانشگاهها، در اولویت بعدی آنها باشد.
برگزاری کرسیهای آزاداندیشی و ترویجی تا چه اندازه باید مد نظر آموزش عالی باشد؟
در شرایط کنونی هم کرسیهای نظریهپردازی و ترویجی در دانشگاههای ما برگزار میشود مخصوصا به میزان بیشتری شاهد برگزاری کرسیهای علمی ترویجی هستیم اما لازم است در سال نو با شتاب و کیفیت بهتری برگزار شد.
نکته دیگری که باید بیان کنم این است که عملکرد آموزش عالی در سال گذشته، تفاوت چشمگیری با سالهای قبلش نداشت و همان روال معمولی گذشته ادامه پیدا کرد. اما نکته مهم، سخنان رهبر معظم انقلاب بود که فرمودند تنها مقالات، ملاک ارزیابی اساتید نباشد و این باعث شد که آموزش عالی، مقداری در آئیننامههای ارتقا تجدید نظر کند که الان در دست اجراست و هنوز نهایی نشده است.