تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
دکتر محسن ردادی؛ عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی: سکولاریسم جهانی و تهاجم فرهنگی مهم‌ترین عاملان بی‌حجابی هستند/ در مورد حجاب روند، روند خطی نیست/ اگر کار فرهنگی به خوبی انجام شود این بی‌حجابی‌ها برگشت‌پذیر است گروه‌های مردمی به خیال اینکه دولت همه کارها را انجام می‌دهد از وظایف خود در این زمینه فاصله گرفتند و تلاشی که در سابق برای دیندار کردن افراد وجود داشت کم‌رنگ شد یعنی مردم آموزش‌های دینی و نهادینه کردن باورهای دینی را بر عهده مدرسه و دولت دانستند.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری - تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، با هدف بررسی و آسیب‌شناسی سیاست نظام جمهوری اسلامی در زمینه حجاب در چهار دهه گذشته خبرگزاری مهر در گفتگو با دکتر محسن ردادی؛ عضو هیأت علمی گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشگاه به  گفت‌وگو پرداخت که حاصل آن را در ادامه می‌خوانید؛

*در یک نگاه آسیب‌شناسانه، به اعتقاد شما برخی از ناهنجاری‌هایی که ما در مساله حجاب می‌بینیم ناشی از مسائل فرهنگی است یا ضعف باورهای دینی در این زمینه تأثیرگذار است و یا باید این امر را پیامد نارضایتی مردم از وضعیت سیاسی و اجتماعی دانست و یا آن را حاصل تهاجم فرهنگی و فرآیند سکولاریسم جهانی به شمار آورد؟

در این رابطه چند عامل می‌توان برشمرد البته همه این عوامل کم و بیش در این معضل دخیل هستند. یک بحث ممکن است بحث فرهنگی باشد. فرهنگی اسلامی و ایرانی بین افراد ضعیف شده و این باعث می‌شود اشخاص تا حدی تحت تأثیر محیط قرار بگیرند و تغییراتی که به وجود می‌آید را پذیرا باشند. بنابراین یک بخش علت فرهنگی دارد. یک علت دیگر ضعف باورهای دینی است. البته من معتقدم اعتقادات مردم ضعیف نیست و باور به خدا و قیامت و … میان مردم وجود دارد اما التزام به احکام شرعی و شریعت میان بخش‌هایی از مردم ضعیف شده و علتش هم این است که افراد در دوره جدید احساس سوژگی مفرط می‌کنند و معتقدند «من خودم باید بفهمم» و کسی حق ندارد برایم تعیین و تکلیف کند. این هم عامل دومی است که باعث بروز بی‌حجابی می‌شود.

عامل سوم که به نظرم در مورد آن اغراق شده ولی می‌تواند مؤثر باشد نارضایتی سیاسی و اجتماعی است. خیلی‌ها معتقدند علت بی‌حجابی مردم نارضایتی از وضعیت اقتصادی یا مفاسدی چون اختلاس‌ها است ولی من تصورم این نیست که این یک عامل مستقل است، ولی در عین حال می‌تواند مؤثر باشد به این معنا که اگر یک رضایت و اعتماد سیاسی وجود داشت مردم ناخودآگاه تلاش می‌کردند هنجارهایی که توسط مسؤولین بیان می‌شود را رعایت کنند. الآن آن التزام کمتر است ولی در عین حال این یک عامل مستقل نیست بلکه عوامل دیگری وجود دارد که آنها سهمشان خیلی بیشتر است. در عین حال اگر این میزان نارضایتی وجود نداشت و آن عوامل مؤثرتر هم نبود افراد کمتر به سمت بی‌حجابی می‌رفتند.

تا ۴۰ سال پیش این ارتباطی که میان مردم ایران و جهان وجود دارد وجود نداشت و افراد به خاطر محیط دینی که در آن حضور داشتند به سمت حجاب گرایش پیدا می‌کردند اما الآن اینگونه نیست و نسل جدید بیش از آنکه در خیابان آدم ببینند در فضای مجازی ستاره‌های کره‌ای و آمریکایی را دنبال می‌کنند، بنابراین بیش از اینکه افراد باحجاب ببینند با افراد بی‌حجاب و نامسلمان در ارتباط هستند و از آنها تأثیر می‌پذیرند

به نظرم مهمترین عاملی که افراد را به سمت بی‌حجابی کشانده تهاجم فرهنگی و روند سکولار شدن در جهان است. در خیلی از تحلیل‌ها فراموش می‌کنیم ما هم در این کره خاکی زندگی می‌کنیم و ارتباطی که بین مردم وجود دارد بر رفتار آنها اثرگذار است. طبیعتاً تا ۴۰ سال پیش این ارتباطی که میان مردم ایران و جهان وجود دارد وجود نداشت و افراد به خاطر محیط دینی که در آن حضور داشتند به سمت حجاب گرایش پیدا می‌کردند اما الآن اینگونه نیست و نسل جدید بیش از آنکه در خیابان آدم ببینند در فضای مجازی ستاره‌های کره‌ای و آمریکایی را دنبال می‌کنند. بنابراین بیش از اینکه افراد باحجاب ببینند با افراد بی‌حجاب و نامسلمان در ارتباط هستند و از آنها تأثیر می‌پذیرند.

به نظرم عاملی که باعث شده افراد به سمت بی‌حجابی سوق پیدا کنند همین عامل است یعنی رواج شبکه‌های اجتماعی که نسل جوان در آنها انواع و اقسام اشخاص بی‌حجاب را می‌بینند و خودشان هم نسبت به حجاب بی تقید می‌شوند. از طرف دیگر دنیا هم دارد به سمت سکولاریسم پیش می‌رود و دین دارد در سطح جهانی تضعیف می‌شود. البته این یک روند خطی نیست و یک حالت رفت‌وبرگشتی وجود دارد.

* ارزیابی شما از تلاش‌های فرهنگی صورت گرفته در حوزه حجاب در چهار دهه گذشته چیست؟ نقاط ضعف و قوت آن کدام است؟

در زمان پیش از انقلاب اسلامی، شاه پهلوی و حکومت طاغوت تمام سعی خود را می‌کرد مردم را به سمت بی‌حجابی سوق دهد. در عین حال چون مردم می‌دانستند این دولت ضد اسلام و حجاب است یکسری گروه‌های مردمی تلاش می‌کردند جوان‌ها را از نظر دینی تقویت کنند و روند جامعه‌پذیری را خانواده‌ها به گونه‌ای پیش می‌بردند که کودکان و نوجوانان به سمت دینداری تمایل پیدا کنند.

بعد از اینکه انقلاب اسلامی پیروز شد آن دولتی که مشوق بی‌حجابی بود به دولتی تبدیل شد که مشوق دینداری بود. این در کل کار خوبی بود و دولت وظیفه دارد مؤلفه‌های دینی را میان مردم تقویت کند و در این شکی نیست و نمی‌خواهم بگویم روند، روند اشتباهی بوده است ولی اتفاق بدی که افتاد این بود که گروه‌های مردمی به خیال اینکه دولت همه کارها را انجام می‌دهد از وظایف خود در این زمینه فاصله گرفتند و تلاشی که در سابق برای دیندار کردن افراد وجود داشت کم‌رنگ شد یعنی مردم آموزش‌های دینی و نهادینه کردن باورهای دینی را بر عهده مدرسه و دولت دانستند و دیگر حس مسؤولیتی وجود نداشت که ما هیئت تشکیل دهیم و با نوجوانان صحبت کنیم و آنها را به سمت دین و قرآن و احکام سوق دهیم.

از طرفی دولت‌ها گرفتاری‌ها و اولویت‌های دیگری داشتند و مضاف بر آن دولت معلم خوبی برای جوانان نیست و نمی‌تواند جای پدر و مادر و گروه‌های مردمی را پر کند. این دو عامل باعث شد دولت هم نتواند به وظیفه‌اش عمل کند و در شرایطی که دولت نتوانست به وظیفه خودش عمل کند و از طرف دیگر خانواده‌ها نیز تن به مسؤولیت پرورش دینی کودکان و نوجوانان ندادند نوجوانانی پرورش پیدا کردند که یله و رها بودند.

در این شرایط قاعدتاً افراد به سمت جذابیت‌هایی رفتند که در غرب ترویج می‌شد و در نظرشان بی‌حجابی زیباتر آمد و در نتیجه افراد دچار این معضل شدند. بنابراین تلاش‌هایی که در این چهاردهه صورت گرفت از سوی دولت و گروه‌های مردمی کافی نبود. اگر تلاش فرهنگی کافی صورت می‌گرفت حتماً وضعیت حجاب امروز بهتر بود. تا زمانی که گروه‌های مردمی با تکیه بر سنت گذشته تلاش نکنند دین و شریعت را بین جوانان گسترش دهند به نظرم روش‌های انتظامی و قضائی منجر به باحجاب‌تر شدن مردم نخواهد شد.

گروه‌های مردمی به خیال اینکه دولت همه کارها را انجام می‌دهد از وظایف خود در این زمینه فاصله گرفتند و تلاشی که در سابق برای دیندار کردن افراد وجود داشت کم‌رنگ شد یعنی مردم آموزش‌های دینی و نهادینه کردن باورهای دینی را بر عهده مدرسه و دولت دانستند

*در حوزه فرهنگ‌سازی حجاب در جامعه باید از کجا شروع کرد و چه فرآیندی را طی کرد تا به نتیجه مطلوب رسید؟

اولاً وقتی گفته می‌شود گشت ارشاد جواب نمی‌دهد و باید کار فرهنگی بکنیم، عموماً معنایش این است که آقای نیروی انتظامی شما فعلاً کاری انجام نده تا ما بنشینیم فکر کنیم. نهایتاً هم هیچ کاری انجام نمی‌شود. متأسفانه شورای عالی انقلاب فرهنگی و اساتید دانشگاهی که منتقد گشت ارشاد و زحمت‌های نیروی انتظامی و قوه قضائیه هستند خودشان کارنامه قابل قبولی ندارند که بر اساس آن ادعا کنند شما با بدحجابی مقابله نکنید چون ما یک طرح فرهنگی خوبی انجام دادیم و جلوی بی‌حجابی را گرفته است. بنابراین وقتی از کار فرهنگی صحبت می‌شود عموماً منظور این است که شما کاری به کار مردم نداشته باشید و جامعه را تنها بگذارید تا به همین مسیر سقوط ادامه دهد. من به این معنا کار فرهنگی را نمی‌پذیریم یعنی به این معنا که شما یک گوشه‌ای بنشینید فکر کنید و فقط به نقد اقداماتی که برای ترویج حجاب می‌شود بسنده کنید و هیچ اقدامی از شما سر نزد.

کار فرهنگی حتماً خوب است ولی کار فرهنگی که منجر به عمل و نتیجه شود. ما در این زمینه افرادی داریم که ادعاهای بزرگی دارند، نهادهایی مثل شورای انقلاب فرهنگی داریم که مدام بر کار فرهنگی تاکید می‌کنند ولی در عین حال موضوع حجاب و وضعیت فرهنگی کشور را رها کردند و مدلی برای ارتقای فرهنگی جامعه ندارند. پس چه کار باید کرد؟ من حتماً معتقدم باید کار فرهنگی انجام شود ولی کار فرهنگی که در کوتاه‌مدت و میان‌مدت جواب بدهد. کار فرهنگی به این معنا نیست که شما بنشینید تا در پنجاه سال آینده نتیجه بدهد. خیر، کار فرهنگی باید به گونه‌ای باشد که الآن هم جواب بدهد.

*در این خصوص چه می‌توان کرد؟

یکی از کارهایی که باید انجام شود این است گروه‌های مردمی سازماندهی شوند تا بتوانند دوباره وظایف فرهنگی را انجام دهند. حقیقت این است که دولت نه توانش را دارد و نه انگیزه‌اش را دارد و نه اینکه چنین جایگاهی دارد که بتواند جامعه را از لحاظ فرهنگی تغذیه کند و به جامعه از لحاظ فرهنگی غنا ببخشد. در شرایط فعلی هم اگر دولت برای بیست سال تمام‌وقت کار کند اولویت‌های اقتصادی آنقدر آن را مشغول می‌کند که نمی‌تواند به امور فرهنگی اعم از حجاب و دیگر معضلات فرهنگی بپردازد. این امر فقط با مشارکت مردمی قابل حل است و در این زمینه گروه‌های خانوادگی و اجتماعی مثل هیأت‌ها باید با شیوه‌های نوین و به‌روز که شامل شبکه‌سازی و سازماندهی است و همچنین الگوهایی که برای تشکیل انجمن و سازمان‌های مردم‌نهاد وجود دارد به‌کارگیری شوند و این گروه‌های مردمی شروع به ترویج حجاب کنند و به خصوص نوجوان‌ها را جذب کلاس‌های قرآن و احکام کنند و این افراد را در محیطی قرار دهند که فکر نکنند همه افراد محیط پیرامون بی‌حجاب شدند و ما هم باید همرنگ جماعت شویم.

در حال حاضر نه تنها کار فرهنگی در مورد حجاب نداریم حتی بحث علمی هم درباره حجاب صورت نمی‌گیرد. منظورم این است که افراد موافق و مخالف حجاب روبروی هم قرار بگیرند و با صراحت با هم صحبت کنند. چون ما معتقدیم دین اسلام مطابق فطرت انسان است اگر این گفت‌وگوها در بگیرد به بهتر شدن فهم مردم از جامعه منجر می‌شود و نهایتاً حجاب را گسترش می‌دهد

بنابراین راه حل اول و مهمی که وجود دارد این است گروه‌های مردمی تشکیل شوند و با مشارکت مردمی، حجاب ترویج و نهادینه شود. هیچ انتظاری هم از دولت و بقیه بخش‌ها نباید وجود داشته باشد. در عین حال وقتی مقام معظم رهبری بر فعالیت آتش به اختیار در حوزه فرهنگی تاکید می‌کنند معنایش این نیست که شما از قوه قهریه استفاده کنید و بی‌حجاب‌ها را مورد آزار و اذیت قرار دهید بلکه منظور از آتش به اختیار این است شما بررسی کنید چطور می‌توان با ابزارهای فرهنگی با افراد جامعه گفت‌وگو کرد و مواجهه داشت و آنها را نسبت به بی‌حجابی سست کرد و به سمت حجاب سوق داد.

راهکار دوم به نقش دولت برمی‌گردد. همانطور که عرض کردم این کار از عهده مردم برمی‌آید ولی معنایش این نیست که دولت هیچ وظیفه‌ای ندارد و امور را کلاً رها کند. وظیفه دولت این است سیاست‌گذاری کند تا گروه‌های مردمی بتوانند به خوبی اقدام کنند. مثلاً آموزش گروه‌های مردمی، حمایت از گروه‌های مردمی یا سازماندهی این گروه‌ها از جمله مسوولیت‌های دولت است. دولت باید عامل مشوق و تسهیلگر برای گروه‌های مردمی باشد و متخصصین فکر کنند چطور می‌توانیم قوانینی در این زمینه وضع کنیم و حمایت‌های درستی داشته باشیم تا گروه‌های مردمی بهتر بتوانند در این عرصه فعالیت کنند. دولت باید در این زمینه کار ستادی کند ولی کار ستادی خود را قوی انجام دهد و کار میدانی را به مردم واگذار کند.

یکی از راهکارهایی که به نظرم کمترین هزینه را دارد این است زمینه را برای گفت‌وگو درباره حجاب فراهم کنیم. در حال حاضر نه تنها کار فرهنگی در مورد حجاب نداریم حتی بحث علمی هم درباره حجاب صورت نمی‌گیرد. منظورم این است که افراد موافق و مخالف حجاب روبروی هم قرار بگیرند و با صراحت با هم صحبت کنند. چون ما معتقدیم دین اسلام مطابق فطرت انسان است اگر این گفت‌وگوها در بگیرد به بهتر شدن فهم مردم از جامعه منجر می‌شود و نهایتاً حجاب را گسترش می‌دهد ولی الآن جایی درباره حجاب گفت‌وگو نمی‌شود و گفتمان رایج درباره حجاب این است که بی‌حجاب‌ها در کلونی خودشان محجبه‌ها را تحقیر می‌کنند و از آن طرف هم وقتی نظام می‌خواهد حجاب را ترویج کند ابزارش جز ابزار قضائی و انتظامی چیز دیگری نیست و گفت‌وگوهای یک طرفه صداوسیما نیز منجر به رشد و آگاهی جامعه نخواهد شد. اگر این گفت‌وگوها شکل بگیرد جامعه درک بهتری از موضوع حجاب پیدا می‌کند و وقتی این درک تقویت شود منجر به رشد و گسترش حجاب و اقبال مردم به حجاب خواهد شد. در غیاب این گفت‌وگو ما فقط شاهد برخوردهای احساسی و کینه‌توزانه مبتنی بر هیجان هستیم که هیچکدام از اینها منجر به حجاب نخواهد شد.

*پیش‌بینی شما از آینده وضعیت حجاب و سناریوهای پیش روی آن چیست؟

در مورد حجاب روند، روند خطی نیست. برخی تصور می‌کنند چون مردم به سمت بی‌حجابی رفتند در آینده بی‌حجابی تشدید خواهد شد. این بستگی به کار فرهنگی ما دارد. اگر کار فرهنگی به خوبی انجام شود این بی‌حجابی‌ها برگشت‌پذیر است. حجاب یک موضوع رفتاری است و رفتار نسبت به بینش و باور و احساسات راحت‌تر اصلاح می‌شود. رفتار سطحی‌ترین لایه انسان است و به سرعت اصلاح می‌شود. بنابراین حجاب هم چون ماهیت رفتاری دارد درست می‌شود. در زمان شاه پهلوی در بسیاری از شهرها بی‌حجابی و بی‌عفتی موج می‌زد و در مکان‌های تفریحی و خیابان‌های شهرهای بزرگ بی‌حجابی خیلی فراوان بود و کسی تصور نمی‌کرد بشود دوباره این افرادی که اینقدر در بی‌حجابی جلو رفتند را به پوشش سوق داد ولی پس از انقلاب همان افرادی که بی‌حجاب بودند تحت تأثیر انقلاب و بازگشت مردم به دین محجبه شدند، الآن هم مردم تحت تأثیر عواملی به سمت بی‌حجابی رفتند و از حجاب و دین فاصله گرفتند در عین حال که شرایط اصلاً قابل مقایسه با قبل از انقلاب نیست. البته الآن موانع نسبت به قبل بیشتر شده ولی چون حجاب در سطح رفتار است اگر کار فرهنگی درستی انجام شود مردم دوباره به سمت حجاب برمی‌گردند و این روند یک روند خطی نیست و من فکر می‌کنم با اندک کار فرهنگی می‌توانیم نتایج فوق‌العاده در بازگشت افراد به دین و حجاب بگیریم.

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.