در روز سوم رویداد راعون در مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع) برگزار شد؛
الگوی حل مسئله در نظام فقهی / تبیین نقش نظریه مبنا در حل مسائل اجتماعی
در سومین روز از رویداد راعون، به نقش بنیادین نظریه مبنا در حل مسائل اجتماعی و زیست مأموریتمحور پرداخته شد. حجت الاسلام و المسلمین قنبریان در مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیهالسلام با ارائه الگویی فقهی، مراحل کلان حل مسائل در نظام فقاهتی اسلام را تشریح کرد و به اهمیت دقیق صورتبندی مسئله و نقش مبانی الهیاتی در دستیابی به راهحلهای کارآمد و اجرایی اشاره نمود.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، به نقل از مرکز تحقیقات دانشگاه امام صادق (علیه السلام)؛ روز سوم رویداد راعون، نقش نظریه مبنا در فرآیند حل مسئله و زیست مأموریتمحور تبیین شد. نقش مبنا نه تنها در ریشهیابی مسئله، بلکه از صورتبندی آن تا ارائه راهحلهای ایجابی و حتی اجرای راهحل دلالت دارد. روز بعد این رویداد، سهشنبه ٩ مردادماه، مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیهالسلام در رویداد مأموریت محور راعون، میزبان حجت الاسلام و المسلمین قنبریان بود. این جلسه با هدف ارائه الگوی موردنظر ایشان در حل مسائل اجتماعی در نظام فقاهتی اسلام برگزار شد. نیمی از این جلسه حدود دو ساعته، به ارائه ایشان اختصاص یافت و سپس زمانی به پرسش و پاسخ اختصاص داده شد.
از نگاه حجت الاسلام و المسلمین قنبریان حل مسئله در نظام فقاهتی سه مرحله کلان دارد:
– مرحله اول: از فهم مشکل تا صورتبندی مسئله
– مرحله دوم: راهحل یابی از پایگاه فقاهتی با نظریات کلانتر الهیاتی
– مرحله سوم: تحقق بخشی به راهحل
عنوان مال غیر بود لذا راهکار ارائهشده، در دفن مال یا وصیت محدود شد. مشکلی که این صورتبندی و راهحل متعاقب آن داشت، از بین رفتن مال دفن شده یا محدود شدن میزان قابلتوجهی از اموال مسلمین و آسیبهای اقتصادی آن بود. راهحل وصیت هم همین چالشها را به همراه داشت ضمن اینکه بعد از مدتی، میزان قابلتوجهی از مال جمع شده بود که در معرض آسیب بود. بنابراین این راهکار بر مشکلات افزود. جالب است که این راهکار با پیشفرض ذهنی آن موقع طراحی شده بود که احتمالاً دوران غیبت کوتاه خواهد بود.
اما با طولانی شدن دوران غیبت امام عصر و حل نشدن مشکلات، فقها به بازنگری در صورتبندی این مسئله، فکر کردند، درنهایت علامه حلی ره صورتبندی جدیدی ارائه کردند که سهم امام در دوران غیبت را از عنوان فقهی مال غیر به مال غُیَّب تغییر دادند. با این تحول در صورتبندی، حاکم شرعی اذن در تصرف اموال را دارا شد و پسازآن بجای وصیت و دفن، اموال مربوط به سهم امام، در موارد خاص خود مصرف میشد و مشکلات را حل میکرد. یکی دیگر از فواید جانبی این صورتبندی که بسیار مهم است، این بود که با این اذن و اختیار، حاکم شرعی در نظام اجتماعی مرکزیت یافت و مرجعیت شیعه و اجتهاد شرعی بهعنوان حاکم شرع، شکل گرفت.