به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، به نقل از روابط عمومی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی؛ دفتر مطالعات فرهنگ و آموزش این مرکز در گزارشی با عنوان «بررسی وضعیت عدالت آموزش عالی در ایران فصل اول: دادهها و شواهد آماری» مطرح میکند که با وجود حمایت مالی دولت (در قالب شهریه رایگان و یارانه هزینههای جانبی خوابگاه و تغذیه و ... دانشجو)، دسترسی به آموزش عالی در میان گروههای مختلف درآمدی، چه از نظر کمّی و چه از نظر کیفی، بهصورت معناداری ناعادلانه است. خانوارهای دهکهای بالاتر درآمدی با هزینهکرد چندین برابری در مقطع دبیرستان و پیشدانشگاهی، موجبات کسب رتبههای برتر و تصاحب بهترین صندلیهای دانشگاههای دولتی را برای فرزندانشان فراهم میکنند. ازاینرو، طبعاً با نسبت بیشتری نیز از منابع عمومی در آموزش عالی بهرهمند میشوند. این گزارش بیان میکند که بهطور مشخص، محاسبات و تحلیلهای آماری اقتصادی این پژوهش نشان داد که در خوشبینانهترین حالت، حداقل ٣٠ درصد از دانشجویان در همه انواع دانشگاهها و مراکز آموزش عالی و همه رشتهها در مقطع کاردانی و کارشناسی، از دو دهک بالای درآمدی هستند. سهم دو دهک پایین درآمدی کمتر از ١٠ درصد و در مواردی حتی نزدیک به ٥ درصد است. این نسبت نامتقارن طبعاً با ناعدالتی در برخورداری از منابع عمومی آموزش عالی، ازجمله یارانههای دولت همراه است. در این گزارش آمده است که نزدیک به ٥٥ درصد رتبههای کشوری زیر ٣ هزار، ٥٠ درصد تمامی رتبههای زیر ١٠ هزار و ٤٤ درصد تمامی رتبههای زیر ٢٠ هزار کنکورهای سراسری از دو دهک بالای درآمدی هستند. درحالیکه سهم دو دهک پایین درآمدی از رتبههای زیر ٣ هزار، ١٠ هزار و ٢٠ هزار بهترتیب حدود ٣ درصد، ٥ درصد و ٧ درصد است. وضعیت بیعدالتی بهطور خاص در گروه آموزشی ریاضی و تجربی بیشتر از علوم انسانی است. کسب رتبههای برتر بهصورت نامتقارن، طبعاً دسترسی نابرابر به رشتههای پرمتقاضی در دانشگاههای برتر را در میان دانشجویان خانوارهای دهکهای مختلف درآمدی بههمراه دارد. این گزارش ادامه میدهد که مقایسه نتایج بررسی شورای عالی انقلاب فرهنگی با نتایج این پژوهش نشانمیدهد که شکاف بین بهرهمندی دهکهای مختلف درآمدی از رتبههای زیر ۳ هزار گروه علوم تجربی در حال کاهش است. بهنحوی که سهم دهکهای ۱ و ۲ از رتبههای زیر ۳ هزار در آزمون سراسری سال ۱۳۹۹ از ۰.۴ درصد به ۴.۵ درصد رسیده است و شکاف دهکهای ۹ و ۱۰ از ۷۵.۴ درصد به ۵۲.۱ درصد رسیده است. در این گزارش مطرح میشود که متوسط هزینه آموزشی سالیانه خانوارها در دو دهک بالا برای هر فرزند در مقطع دبیرستان (متوسطه دوم و پیشدانشگاهی) بسیار بیشتر از دو دهک پایین است. درصد قابلتوجهی از فرزندان دو دهک بالا به مدارس غیردولتی میروند و شهریه متوسط بیش از ١٠ میلیون تومان پرداخت میکنند. دانشآموزان دو دهک پایین عمدتاً به مدارس دولتی (با هزینه آموزشی ناچیز برای خانوار) میروند. میزان هزینهکرد آموزشی بیشتر خانوارهای پردرآمد بر روی فرزندان با ثبتنام در مدارس غیردولتی، همچنین هزینههای جانبی کلاسهای تقویتی و کتابهای کمک آموزشی، میتواند توضیحدهنده موفقیت فرزندان خانوارهای برخوردار در آزمونهای سراسری ورود به دانشگاه باشد. این گزارش بیان میکند که نابرابری در نرخ تحصیلات دانشگاهی میان دو دهک بالا و پایین درآمدی، در دانشگاههای بدون شهریه دولتی در قیاس با دانشگاههای دارای شهریه غیردولتی کمتر است (نسبت نرخ نابرابر- ٢ به ١ در قیاس با ٣ به ١، در دانشگاههای دولتی به نسبت غیردولتی). بدینترتیب بهنظر میرسد که سیاست رایگان بودن شهریه اثر مثبتی در کاهش بیعدالتی در تحصیلات دانشگاهی در بین دهکهای درآمدی داشته است. در این گزارش آمده است که خانوارهای دو دهک پایین درآمدی در کشور سهم بالاتری (البته همچنان نابرابر، در قیاس با دهکهای بالاتر) از رتبههای برتر در منطقه ٣ در قیاس با منطقه ١ دارند (١١ درصد در قیاس با ٣ درصد، از میان رتبههای زیر ٥ هزار در هر منطقه). بدینترتیب سهمیهبندی براساس مناطق توانسته تا حدودی دسترسی خانوارهای کمدرآمد در کشور را (ذیل سهمیه مناطق) به صندلیهای برتر دانشگاهها بهبود دهد. این گزارش ادامه میدهد که برمبنای آنچه از نابرابری در برخورداری از منابع دولتی در آموزش عالی گفته شد، راهکارهایی در راستای حذف یارانهها در آموزش عالی (پولیسازی دانشگاهها) در مجامع سیاستگذاری مورد بحث و گفتگو قرار گرفته است. مضیقههای مالی دولت نیز البته در این مسئله مزید بر علت شده است. این گزارش نتیجه گیری میکند که در عین تأیید ناعدالتی در دسترسی به آموزش عالی و درنتیجه برخورداری نابرابر از یارانه دولتی در میان اقشار پردرآمد و کمدرآمد، ملاحظاتی را در راهکارهای مدنظر بههمراه دارد. بهطور مشخص، به جهت حساسیت بیشتر خانوارهای کمدرآمد به افزایش قیمت و هزینه، حذف کامل یارانه در دانشگاههای دولتی (پولیسازی دانشگاهها) دسترسی میان دهکهای درآمدی را بیش ازپیش نابرابر میکند. در این گزارش آمده است که از ابعاد مهم فهم مسئله ناعدالتی در آموزش عالی و برخورداری از یارانههای دولتی که باید مورد توجه قرار گیرد، سرمایهگذاری نابرابری است که از طریق هزینه شهریه مدارس غیردولتی برای آمادهسازی فرزندان برای امتحانات سراسری ورود به دانشگاه توسط خانوارهای پردرآمد انجام میشود. تعدیل این هزینه ازجمله با سازوکارهای مالیاتی یا توزیع سهمیه ثبتنام رایگان در مدارس با کیفیت، میتواند موجب عدالت بیشتر در فرصتهای آموزشی و حتی کارایی نظام آموزش شود. متن کامل گزارش: بررسی وضعیت عدالت آموزش عالی در ایران فصل اول: داده ها و شواهد آماری