محمود حکمتنیا، استاد تمام گروه فقه و حقوق پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و دکتر محمد محمدینیا، عضو هیأت علمی گروه غربشناسی پژوهشگاه، مطرح کردند؛
از مدیریت تا سانسور؛ بررسی رویکردهای مختلف به محدودسازی فضای مجازی / آینده شبکههای اجتماعی بومی چه خواهد شد؟
در فضای مجازی، مسائلی مانند ناشناس بودن گوینده، امکان سوءاستفاده از حریم خصوصی و عدم امکان محاسبه تأثیرگذاری پیام، چالشهای اخلاقی و حقوقی ایجاد کردهاند. برای مثال، محاسبهناپذیری نتایج رفتارهای مجازی شبیه به وضعیت خلبانی است که بمب اتمی بر هیروشیما انداخت بدون اینکه نتیجه کارش را بسنجد. همچنین، تفاوت مفاهیم فیلتر و سانسور در فضای مجازی اهمیت دارد؛ فیلتر به معنای پالایش است و بار معنایی سانسور را ندارد، اما هر دو در این فضا مورد بحث و تامل هستند.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، خبرنگار ایکنا با هدف بررسی این موضوع در نشستی مشترک با دکتر محمود حکمتنیا؛ استاد تمام گروه فقه و حقوق پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و دکتر محمد محمدینیا؛ عضو هیأت علمی گروه غربشناسی پژوهشگاه گفتوگو کرده است که در ادامه بخش اول این نشست را میخوانیم؛
در باب فضای مجازی و شبکه جهانی اینترنت باید این مقدمه را ذکر کنیم که این شبکه ساخته و پرداخته خود انسان و شبکهای اطلاعاتی است لذا کشورهایی مانند آلمان آن را جزء فرهنگ اطلاعاتی مردم میدانند لذا برای قضاوت فقهی و حقوقی باید این شبکه را تحلیل کنیم. در حوزه بیان و اطلاعات سه عنصر و رکن وجود دارد؛ بیانکننده یا انتقالدهنده پیام؛ دریافتکننده پیام و ابزاری که واسطه بین ارسالکننده و دریافتکننده پیام است. این سه مورد به عنوان افعال اختیاری انسان مشمول حکم فقهی و حقوقی میشود. به تعبیر دیگر فرد چون اندیشه دارد میاندیشد و در مرحله بعد اندیشه خود را ابراز کرده و در نهایت آن را به گوش مخاطب میرساند؛ البته اندیشیدن در ابتدای امر، فعل اختیاری نیست ولی میتواند موضوع فعل اختیاری دیگری قرار بگیرد به این نحو که شما مرا مجبور کنید تا اعتقادات خودم را برای شما بیان کنم که در غرب به آن تفتیش عقاید میگفتند و در برابر آن بحث آزادی عقیده مطرح بود.
اینکه کسی اندیشه خود را بیان میکند و به ذهن مخاطب میرساند آزادی بیان نامیده میشود؛ در اینجا حق آزادی دسترسی به اطلاعات هم در مقابل آن وجود دارد که در واقع حق شنیدن یا نشنیدن از سوی مخاطب است و هر کدام هم ضوابط و قواعدی دارد. در گذشته وقتی کسی موضوع و مسئلهای بیان میکرد ما با گمنامی بیانکننده و نویسنده و گوینده مواجه نبودیم ولی در فضای مجازی، گوینده و نویسنده میتواند بینام باشد.
این مسئله سبب ایجاد بحث حریم خصوصی هم شده است زیرا فرد بدون اینکه بداند مخاطب پیام او چه کسی است پیامی را بیان میکند حال این که در فضای حقیقی و در منبر و سخنرانی و حتی رادیو و تلویزیون، گوینده مطالبی میگوید که متناسب مخاطب است ولی در فضای مجازی، نمیتوانیم تاثیرگذاری مطلب را محاسبه کنیم لذا وضعیت حقوقی فقهی چیزی که محاسبهپذیر نیست هم محل تامل و بحث است. از طرف دیگر باید نسبت حاکمیت و ابزارهای رسانهای هم مشخص شود.
مثلا خلبانی که هیروشیما را با بمب اتم منفجر کرد چرا قبح اخلاقی آن را درک نکرد چون نتایج این کار برای او محاسبهپذیر نبود و امروز هم در فضای مجازی ما با رفتارها و سخنانی روبرو هستیم که نتیجه آن قابل محاسبه نیست نکته دیگر هم اینکه فیلتر و سانسور با هم فرق دارند و فیلتر به اندازه سانسور، عبارت حقوقی نیست و به معنای صافیکردن است.