تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمد عمومی، مدیر بنیاد علمی فرهنگی هاد، مطرح کرد؛ شکاف نسلی را با این ۷ ترفند حل کنید / گام‌های عملی برای تحول در آموزش‌وپرورش شکاف نسلی به معنای عدم درک متقابل و تفاوت نظام ارزشی، حساسیت‌ها و آرمان‌های نسل‌هاست، نه نبود کامل ارتباط. این شکاف نتیجه طبیعی تفاوت سنی و تحولات اجتماعی است که با سرعت بیشتر در دوران معاصر، شدت یافته است. رسانه‌ها نیز نقش مهمی در تقویت این شکاف دارند، چه از لحاظ محتوایی و چه از نظر میزان حضور در زندگی روزمره.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری – تحلیلی مفتاح علوم انسانی اسلامی، به نقل از خبرگزاری حوزه؛ سخن درباره تربیت کودک و نوجوان و در یک کلام، تربیت فرزند کار ساده‌ای نیست، چراکه این مهم دارای ابعاد مختلفی است و در این عرصه، علاوه بر والدین که نخستین متربیان انسان هستند، مدرسه، جامعه، رسانه و... نیز هر کدام بخشی از فرایند تربیت انسان را بر عهده دارند.

در میان این همه موضوع تربیتی که در این عرصه مطرح می‌شود، موضوعی است که شاید بسیاری از انسان‌ها و خانواده‌ها با آن درگیر هستند و احساس می‌کنند تا این موضوع وجود دارد، فرایند تربیت فرزندان بسیار مشکل و پیچیده است.

این موضوع را که امروزه از آن به شکاف بین نسل‌ها یاد می‌شود، گویی انسان‌ها را از دنیایی متفاوت در کنار هم قرار می‌دهند و هیچ کدام طرف مقابل را درک نمی‌کند و چه بسا قبول ندارد؛ به ویژه در دوران سرعت تغییر، در بالاترین حد خود در تاریخ موجود است و کم توجهی به این مشکل، هر روز کار را سخت‌تر و سخت‌تر می‌کند، تا جایی که می‌رود تا به یک بیماری لاعلاج تبدیل شود.

برای بررسی این موضوع و راهکارهای کم کردن و برداشتن شکاف نسل‌ها، نظرتان را به گفت‌وگویی با حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمد عمومی، مدیر بنیاد علمی فرهنگی هاد جلب می‌کنیم.

سؤال: یکی از مسائلی که امروز در جامعه شنیده می‌شود، شکاف نسلی است؛ در ابتدا دیدگاه خود را نسبت به این موضوع بگویید.

در ابتدا باید بدانیم منظور از شکاف نسلی چیست؛ برخی شکاف نسلی را از بین رفتن هر گونه ارتباط و تفهیم بین نسل‌های قدیم و جدید معرفی می‌کنند که چنین معنایی درست نیست.

آنچه درباره شکاف نسلی درست‌تر به نظر می‌رسد، عدم درک متقابل نسل‌ها نسبت به هم و زندگی در دو جهان مختلف است که نتیجه آن تفاوت‌هایی در نظام ارزشی، نوع حساسیت‌ها و دغدغه‌ها و آرمان‌ها و... می‌شود؛ البته توجه به این مهم لازم است که نقطه‌های مشترک میان همین نسل‌ها نیز کم نیست.

ما باید نسبت به موضوع شکاف و گسست نسل‌ها واقع‌بین باشیم؛ نه بزرگ‌انگاری کنیم و این پدیده را گسترده‌تر از آن چیزی که هست، بررسی کنیم که این کار موجب سرخوردگی و شکست می‌شود و نه این که به‌طورکلی آن را نادیده بگیریم و به آن توجهی نداشته باشیم که این مسئله نیز آسیب‌های اجتماعی گوناگونی را به همراه خواهد داشت.

شکاف نسلی واقعیتی است که در جامعه وجود دارد و نیاز به بررسی و اصلاح دارد.

سؤال: چطور شد که این موضوع به ویژه در دهه اخیر بیشتر از گذشته مطرح شد؟ به اعتقاد برخی این موضوع ارمغان چند دهه اخیر است و در گذشته، خیلی از آن سخن گفته نمی‌شد.

بیشتر مطرح شدن شکاف نسلی حسب شرایطی است که در دهه‌های اخیر جامعه ما و حتی جامعه جهانی با آن روبرو شده است که اگر بخواهیم در جایگاه بررسی دلایل و عوامل این موضوع ورود کنیم، باید بدانیم که عوامل زیادی در این مسئله دخیل هستند، ولی به صورت کلی می‌توانیم به چند مورد از مهم‌ترین آن‌ها اشاره کنیم.

عامل اول تفاوت نسل‌ها و فاصله بین آن‌ها، اقتضای تفاوت سنی است که از نظر طبیعی اجتناب ناپذیر است.

انسان در سنین مختلف به لحاظ ویژگی‌های شخصیتی، روحی، نوع آرمان‌ها و آرزوها و رفتارها در دوران کودکی، نوجوان، جوانی، میان‌سالی و کهن‌سالی به شکل‌های مختلفی رفتار می‌کند و قهرا بین نسل‌ها تفاوت‌ها و فاصله‌هایی وجود دارد. این موضوع از گذشته وجود داشته و ادامه خواهد داشت.

عامل دوم، تحولات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، علمی و... است که اینها منجر به فاصله گرفتن میان نسل‌ها می‌شود.

این موضوع در گذشته نیز وجود داشته ولی در زمان ما این مسئله دارای ویژگی خاصی است و آن به جهت سرعت بالای تحولات می‌باشد. وقتی سرعت این تحولات بیشتر می‌شود، میزان شکاف بین نسل‌ها نیز به همان اندازه بیشتر می‌شود. در گذشته این تحولات با سرعت خیلی پایینی رقم می‌خورد و از همین رو خیلی‌ها متوجه وجود شکاف و فاصله بین نسل گذشته و حال نمی‌شدند.

عامل سوم، نقش ویژه رسانه در زمان ماست که حضور ویژه‌ای در زندگی افراد دارد؛ محتواهایی که انواع و اقسام رسانه‌ها تولید می‌کنند به این شکاف نسلی دامن می‌زند.

عامل چهارم نیز مربوط به رسانه است، ولی نه از جنبه محتوا، بلکه به جهت شکلی و میزان حضور رسانه در زندگی‌ها. به این معنی که در زمان حال، ما شاهد پررنگ شدن میزان حضور رسانه‌های مختلف اعم از تلویزیون، تلفن همراه هوشمند، رایانه و... هستیم.

به هر میزانی که رسانه حضورش در زندگی ما و میان افراد جامعه قوی‌تر شده است، خودبه‌خود زمان ارتباط اعضای خانواده و جامعه با یکدیگر کمتر می‌شود که نتیجه آن شکاف بین نسل‌هاست.

عامل پنجمی که در این عرصه می‌توان به آن اشاره کرد، دامن زدن دشمنان انسانی به این شکاف‌ها و فاصله‌هاست تا به اهداف خود در راستای تضعیف حکومت‌ها دست یابند.

وقتی این شکاف‌ها زیاد شود و به‌طورکلی هر نوع گسلی که در جامعه ایجاد گردد، شرایط مساعدی برای فتنه‌انگیزی‌های دشمن در جامعه می‌شود.

ما مبتلا به این موضوع هستیم و باید بدانیم که وجود کوچک‌ترین فاصله و شکافی بین نسل‌ها در جایی از جامعه ما توسط دشمنان رصد و سرمایه‌گذاری می‌شود.

عامل ششم که بر اساس آیات قرآن و روایات وجود دارد، این است که شیاطین در کمین هستند؛ اگر کوچک‌ترین اختلاف و فاصله‌ای میان انسان‌ها به وجود آید، شیاطین وارد عمل می‌شوند و از این شکاف برای گمراه ساختن انسان و بازداشتن او از هدف خلقت فعالیت می‌کنند.

عامل هفتم، خطاها و قصورهای راهبردی در طراحی نظام آموزشی است. نظام آموزشی ما به‌گونه‌ای طراحی نشده که به خوبی بتواند اتصال نسل‌ها و وحدت هویت آن‌ها را حفظ کند. محتوای کتاب‌های درسی و آموزشی و رفتار خود معلما در عمیق شدن یا از بین رفتن آن تأثیر بسزایی دارد.

عامل هشتم نیز برخی کوتاهی‌ها از سوی نهادهای تبلیغی در راستای حفظ اتصال و وحدت هویت نسل‌هاست که نام حوزه‌های علمیه نیز در این فهرست وجود دارد.

این‌ها فقط برخی از عوامل است که گفته شده و عوامل مختلف وجود دارد که باید مورد بررسی قرار گیرد.

سؤال: پس از این که با مهم‌ترین عوامل بروز و ظهور شکاف نسل‌ها آشنا شدیم، شاید مهم‌ترین سؤال راهکارهای عملی برای کمتر شدن این شکاف و چه بسا از بین رفتن آن باشد؛ نکاتی در این خصوص بفرمایید.

در این عرصه راهکارهای زیادی وجود دارد که می‌تواند مورد توجه فعالان این عرصه و حتی افراد جامعه قرار گیرد، ولی اگر بخواهیم به مهم‌ترین آن‌ها اشاره کنیم می‌توانیم به این موارد اشاره کنیم:

راهکار اول این است که مصلحان و کسانی که نسبت به این شکاف نسلی دغدغه دارند و به دنبال اصلاح آن هستند، باید درک درستی از وضعیت موجود داشته باشند، باید بدانند دقیقا با چه معضلی روبرو هستند و چه شکافی را می‌خواهند ترمیم کنند و عدم شناخت وضعیت موجود نمی‌تواند نتایج درستی را برای ما به ارمغان آورد.

راهکار دوم درک درست و دقیق مصلحان از سرعت تحولات است. همان‌طور که اشاره شد، ما در زمانه شگفت‌آوری به سر می‌بریم که سرعت تحولات به اندازه‌ای است که گاهی در فاصله یکی دو سال هم تفاوت نسلی دیده می‌شود، در حالی که در گذشته به دلیل کند بودن سرعت تحولات، تفاوت‌ها نیز خیلی کند و کمرنگ اتفاق می‌افتاد.

راهکار سوم، فراهم کردن فضاهای امن برای گفت و گو و تبادل نظر و انتقال تجارب با رعایت آداب و اخلاق و بدون برچسب زدن و برخوردهای هیجانی است.

کسانی که درصدد اصلاح هستند، باید بتوانند فضاهایی را فراهم کنند که نسل‌های مختلف در امنیت بتوانند در آن گفت و گو داشته باشند و همدیگر را نقد کنند.

راهکار چهارم انجام فعالیت‌های مشترک است؛ به این معنا که باید زمینه‌ای برای فعالیت های مشترک افراد از نسل‌های مختلف باشد.

فعالیت های مشترک میان نسل‌ها می‌تواند در محیط خانه و اعضای خانواده در زمان‌های مشخص انجام گیرد و در فضاهای اجتماعی نیز مانند هیئت‌ها، جشن‌ها، اردوها و... اگر از حضور نسل‌های مختلف استفاده شود می‌تواند به ترمیم شکاف نسلی کمک کند.

راهکار پنجم مدیریت مشترک از سوی اعضای خانواده نسبت به میزان و نحوه استفاده از رسانه است؛ اینکه در محیط خانواده نسبت به ساعت تماشای تلویزیون یا استفاده از گوشی تلفن و... قوانینی قرار داده شود که در ساعت معینی گوشی‌ها کنار گذاشته شود و محیط‌های گرم خانوادگی ایجاد شود که خودبه‌خود وقتی چنین شرایطی فراهم شد، سر صحبت باز می‌شود و نسل‌ها با یکدیگر گفت و گو می‌کنند و همین‌ها موجب کمتر شدن فاصله بین نسل‌ها می‌گردد و فضای ذهنی و قلبی و روحی افراد به هم نزدیک می‌شود.

راهکار ششم افزایش میزان مطالعه با محتواهای مناسب برای نسل‌هاست؛ اگر افراد میزان مطالعه بیشتری داشته باشند، خودبه‌خود بر میزان آگاهی آن‌ها تأثیر می‌گذارد و افق فکری اعضای خانواده را به هم نزدیک می‌کند و می‌تواند گسل‌ها را ترمیم کند.

راهکار هفتم به رسمیت شناختن و احترام گذاشتن به تفاوت‌هاست.

اگر نسل جدید بزرگ‌ترها را به قدیمی بودن متهم کنند و نسل قدیم دیدگاه‌ها و باورهای نسل جدید را اشتباه و انحراف بداند، عملاً جبران و ترمیم فاصله و گسست بین آن‌ها سخت‌تر خواهد شد که این موضوع نیازمند آموزش و مهارت‌آموزی از سوی نهادهایی است که دغدغه اصلاح این شکاف‌ها را دارند است.

سؤال: با توجه به این که حوزه یکی از نهادهای مهم در عرصه فرهنگ و تربیت فردی و اجتماعی است، درباره نقش این نهاد اثرگذار در عرصه شکاف نسلی توضیح دهید.

حوزه علمیه به صورت کلی باید به وظیفه و رسالت خود که تبلیغ و ترویج آموزه‌های دینی در جامعه است، توجه داشته باشد و در ترمیم آسیب‌های دینی و اخلاقی تلاش کند.

این تلاش و اهتمام به تناسب مخاطبان در قالب‌های مختلف با پیام‌های گوناگون باید اتفاق افتد و انتظار از حوزه این است که برای سطوح مختلف سنی، تفاوت‌های جنسیتی، سطح تحصیلات، تفاوت‌های فرهنگی و... برنامه‌ای تازه داشته باشد.

نکته دیگر محور قرار گرفتن روحانیت در گفت و گو های بین نسلی است. روحانیت و حوزویان می‌توانند نقش پل ارتباطی را میان نسل‌ها ایفا کنند. فرض ما این است که حوزه نقش رصد و دیدبانی در جامعه را دارد که اگر گسلی در میان نسل‌ها مشاهده شود که برای وضعیت فکری و اعتقادی و اخلاقی جامعه خطر دارد، وارد عمل شده و نقش آفرینی خود را در ترمیم و اصلاح این امور ایفا نماید.

حوزه‌های علمیه و حوزویان باید در امتداد تبلیغ و تبیین آموزه‌های دینی، اهتمام ویژه‌ای به آموزه‌های تربیتی و اخلاقی دینی داشته باشند. بخش تبلیغ و تبیین در مباحث اعتقادی، فقهی و... را هم شامل می‌شود، ولی موضوع مهم، اهتمام ویژه است به آموزه‌های تربیتی و اخلاقی که اگر این مسئله به درستی تبیین و تبلیغ شود کمک شایانی به ترمیم شکاف و فاصله نسلی می‌کند و چه بسا آن را به کمترین حد خود می‌رساند.

نقش دیگر حوزه در این عرصه، پاسخگویی به شبهات و دغدغه‌های فکری نسل جوان است که در حوزه علمیه مرکزی ویژه برای پاسخ به شبهات وجود دارد ولی مطالعات میدانی ما نشان می‌دهد یا این مقدار کافی نیست و یا اینکه اطلاع‌رسانی خوبی در این عرصه صورت نمی‌گیرد، لذا اقشار مختلفی از جامعه پاسخ شبهات خود را از حوزه دریافت نمی‌کنند.

مسئله دیگر، محوریت حوزه در فعالیت های مشترک بین نسل‌هاست، چه گفت و گوی بین نسلی که گفته شد چه فعالیت های دیگری که در زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی و...؛ اگر حوزویان نقش محوری ایفا کنند، می‌توانند در ترمیم این شکاف کمک کنند.

تقویت ارتباطات مردمی و بزرگان حوزه نیز در این عرصه نقش بسیاری دارد؛ البته در سال‌های اخیر، شرایط فعلی به گونه‌ای است که احساس می‌شود مردم یا نسل جوان دسترسی چندانی به بزرگان حوزه ندارند و حال آنکه در گذشته مراجع عظام تقلید و دیگر بزرگان دینی و اخلاقی بیشتر در دسترس مردم بودند و جوانان آسوده‌تر می‌توانستند با آن‌ها ارتباط داشته باشند.

موضوع دیگر درباره نقش حوزه و حوزویان در این عرصه این است که این نهاد دینی زمانی می‌تواند نقش خود را درست ایفا کند که درک کامل، جامع و درستی از وضعیت موجود داشته باشد. البته درک وضعیت برای همه دست‌اندرکاران عرصه فرهنگ و تربیت مهم است، ولی برای حوزویان مهم‌تر است. اگر ما درک درستی نداشته باشیم، به‌طورکلی نسبت به وظایفی که بر عهده ماست و نقشی که می‌توانیم در جامعه ایفا کنیم، توانمند نخواهیم بود.

سؤال: همان‌طور که در صحبت‌های شما نیز وجود داشت، یکی از نهادهایی که با ارتباط مستقیم و پیوسته‌ای با نسل‌ها دارد، آموزش‌وپرورش است؛ این بخش مهم چه نقشی در کمتر شدن فاصله بین نسل‌ها می‌تواند ایفا نماید؟

حقیقتاً سرنوشت آینده کشور ما، نسل جوان و انقلاب ما در گرو نحوه عملکرد آموزش‌وپرورش است و به شدت این جایگاه رفیع است و اهمیت ویژه‌ای در تربیت نسل‌ها دارد، بنابراین ما نیاز به عزم جدی در این عرصه داریم.

اگر قرار است آموزش‌وپرورش در ترمیم شکاف بین نسل‌ها نقش خود را ایفا کند، نیازمند عزم جدی در قانون‌گذاران، مجریان، وزارت آموزش‌وپرورش و معلمان داریم که اگر این عزم جدی تحقق نیابد، نتیجه مطلوب به دست نخواهد آمد.

اهتمام ویژه به آموزش معلمان اهمیت زیادی در این عرصه دارد؛ اگر آموزش‌وپرورش بخواهد نقش آفرینی کند، گام نخست تربیت معلمان در تراز انقلاب و معارف قرآن و سنت، به روز، آشنا به تحولات و شرایط اجتماعی و وضعیت فرهنگی است. اگر معلمان واجد شرایطی را تربیت کنیم، در مسئله شکاف نسلی و بسیاری از مشکلات اجتماعی می‌توانیم موفق باشیم.

موضوع دیگر که می‌توان به آن اشاره کرد، این است که مدارس آموزش‌وپرورش با برگزاری برنامه‌ها و مراسم و جلسات و اردوهای مشترک بین نسل‌ها، یعنی والدین و فرزندان برای ترمیم این شکاف و گسست بین نسل‌ها نقش آفرینی درستی داشته باشند.

مطلب دیگر درباره نقش آموزش‌وپرورش در اصلاح و ترمیم شکاف نسل‌ها، ضرورت اصلاح کتب درسی است. اگر چه در عرصه تدوین متون درسی آموزش‌وپرورش زحمات زیادی کشیده می‌شود، ولی همچنان شاهد مشکلات جدی در این عرصه هستیم. اگر قرار باشد مسئله گسست نسل‌ها و دیگر مشکلات ما برطرف شود، یکی از ارکان آن اصلاح کتب درسی است.

از دیگر موضوعاتی که در این عرصه می‌توان به آن اشاره کرد، اصلاح روش‌های آموزشی است که در این عرصه مشکلاتی دیده می‌شود که نیازمند اصلاح و تغییر است؛ به نظر می‌رسد آن‌گونه که شایسته است نتوانسته‌ایم به روز باشیم و از بهترین روش‌ها در این مسیر استفاده کنیم.

اگر در این عرصه بتوانیم خود را اصلاح کنیم، شاهد اثرگذاری زیادی از سوی آموزش‌وپرورش در موضوع کم کردن فاصله بین نسل‌ها خواهیم بود.

© 2024 تمام حقوق این سایت برای پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی محفوظ می باشد.